اسامة بن زید اسامة بن زید اسامة بن زید بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
اسامة بن زید اسامة بن زید اسامة بن زید اسامة بن زید اسامة بن زید

اسامة بن زید

اسامة بن زید بن حارثة‌ بن شراحیل کلبی، کنیه‌اش ابومحمد و از فرزندان اسلام است که جاهلیت را درک نکرد. اسامة بن زید، خادم پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) است. او کسی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) را برگزید و از طریقه و سیره پیامبر(صلی

اسامة بن زيد بن حارثة‌ بن شراحيل كلبي، كنيه‌اش ابومحمد و از فرزندان اسلام است كه جاهليت را درك نكرد. اسامة بن زيد، خادم پيامبرگرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) است. او كسي است كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) را برگزيد و از طريقه و سيره پيامبر(صلي الله عليه و آله) تبعيت كرد. داراي صفات كريم و خصال برجسته بود. به رغم كمي سن و جواني‌اش، فردي مؤمن و در ايمان خود محكم و استوار بود.

اشتياق پيامبر(صلي الله عليه و آله) به اسامه

پيامبرخدا(صلي الله عليه و آله) به اسامة بن زيد علاقه و اشتياقي وافر داشت و او را فردي داراي صلاحيت و شايستگي مي‌دانست. رواياتي را حاكم حسكاني درباره او نقل كرده است:

قالت السيّدة عائشة: ما ينبغي لأحد أن يبغض أسامة، بعد ما سمعت رسول الله(صلي الله عليه و آله) يقول من كان يحب الله و رسوله، فليحب أسامة.[1]

عايشه گفته است: سزوار نيست كه كسي به اسامه خشم بورزد، خصوصاً كه از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) شنيدم كه فرمود: هر كس خدا و رسولش را دوست مي‌دارد، بايد اسامه را دوست بدارد.

جيش (لشكر) اسامه

از مواردي كه برجستگي و رتبت بالاي اسامه را در نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله) نشان مي‌دهد، جيش اسامه است كه به اختصار به آن اشاره مي‌كنيم:

در سال نهم هجرت، وقتي خبر رسيد روميان براي حمله به حوزه اسلامي آماده شده‌اند، پيامبر(صلي الله عليه و آله) با لشكريان خويش به تبوك رفتند و بدون جنگ بازگشتند، ولي پس از ماجراي حجة‌الوداع، سپاهي سنگين را فراهم آورد و خود لباس رزم بر تن اسامه بست و به او چنين فرمان داد:

به نام خدا و در راه خدا نبرد كن. با دشمنان خدا بجنگ. سحرگاهان بر اهالي اُبنا يورش ببر و اين راه را چنان سريع طي كن كه پيش از رسيدن خبر حركت تو به آنجا، خود و سربازانت به آنجا رسيده باشيد. [2]

تحوّلات سريع و عجيبي پس از اين واقعه در تاريخ روي داد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) در بستر بيماري شديد قرار گرفتند كه سرانجام با همين بيماري و تب، به سوي خدا رحلت كردند.

پيامبر(صلي الله عليه و آله) در اثناي بيماري آگاه شد كه در حركت سپاه از لشكرگاه، كارشكني‌‌هايي مي‌شود و گروهي به فرماندهي اسامه، طعن مي‌زنند. وي از اين جريان سخت خشمگين گرديده، آهنگ مسجد كرد...

هان! اي مردم، من از تأخير حركت سپاه سخت ناراحتم. گويا فرماندهي اسامه بر گروهي از شما گران آمده و زبان به انتقاد گشوده‌ايد. ولي اعتراض و سرپيچي شما تازگي ندارد، پيش از اين، از فرماندهي پدر او «زيد» انتقاد مي‌كرديد. به خدا سوگند، هم پدر او شايسته اين منصب بود و هم فرزندش براي اين مقام لايق و شايسته است. من او را سخت دوست دارم. مردم! درباره او نيكي كنيد و ديگران را در حق او به نيكي سفارش كنيد. او از نيكان شما است. [3]

هضم نشدن اسامه در فتنه امويان

اسامه در فتنه امويان هضم نشد و هرگز به جانب امويان و غاصبان خلافت علي(عليه السلام) متمايل نشد.

كان يحب عليّاً كثيراً و يبصرالحق بجانبه... وقال لعليّ(عليه السلام): انّك لو كنت في شدق الأسد، لأحببت أن أدخل معك فيه.[4]

علي(عليه السلام) را بسيار دوست مي‌داشت و حق را با بصيرت در جانب علي مي‌ديد. روزي به آن حضرت گفت: اگر در لانه شير قرار گيري، دوست دارم با تو اي علي در آن جايگاه وارد شوم.

پاسخ اسامه به دعوت الهي

اسامه، عاقبت در سال  ۵۴  هجرت و در اواخر خلافت معاويه، دعوت الهي را لبيك گفت و روح مطهّرش به لقاي الهي شتاب گرفت. او از ابرار و متقين بود. مردم مدينه، بدنش را با عزت برداشته و به قبرستان بقيع برده و در آنجا دفن نمودند. او در هنگام پاسخ به دعوت الهي،  ٧۵  سال سن داشت. عاش سعيداً ومات سعيداً مغفوراً.

 
[1]. شواهد التنزيل، حاكم حسكاني، مؤسسة الطبع والنشر، ١٩٩٠ م، ص٢٨٧.

[2]. فروغ ابديت، جعفر سبحاني، چاپخانه دفتر تبليغات اسلامي، ١٣۶٢ه‍ .ش، ص۴٨۶.

[3]. فروغ ابديت، جعفر سبحاني، چاپخانه دفتر تبليغات اسلامي، ١٣۶٢ه‍ .ش، ص488.

[4]. شواهد التنزيل، ص٢٨٠.


| شناسه مطلب: 14538







نظرات کاربران