ابوسفیان بن حارث
ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطّلب نام اوست و گفته‌اند کنیه‌اش نیز همین است؛ یعنی همین ابوسفیان اسم او است. بعضی گفته‌اند نامش مغیره است. پسر عموی پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) و در واقع برادر رضاعی آن حضرت است. قال ابن قتیبة: کان أخا
ابوسفيان بن حارث بن عبدالمطّلب نام اوست و گفتهاند كنيهاش نيز همين است؛ يعني همين ابوسفيان اسم او است. بعضي گفتهاند نامش مغيره است. پسر عموي پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) و در واقع برادر رضاعي آن حضرت است.
قال ابن قتيبة: كان أخا رسول الله من الرضاعة، أرضعته حليمة بلبنها أيّاماً وكان يألف رسول الله(صلي الله عليه و آله) فلمّا بعث عاداه و هجاه، ثم أسلم عام الفتح وشهد يوم حنين... .
ابن قتيبه گويد: او برادر رضاعي پيامبر(صلي الله عليه و آله) است، چون از حليمه سعديه شير خورده و با پيامبر(صلي الله عليه و آله) مأنوس بود، اما همين كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) به رسالت برانگيخته شد، با آن حضرت موضع دشمني و عداوت گرفت و در سال فتح مكه اسلام آورد و در جنگهايي مانند حُنين شركت كرد.
توجه پيامبر(صلي الله عليه و آله) به ابيسفيان بن حارث
پيامبر(صلي الله عليه و آله) به ابوسفيان بن حارث توجه و علاقه وافر داشتند بهگونهايكه دربارهاش فرمودهاند:
أبوسفيان أخي و خير أهلي و قد أعقبني الله من حمزة أباسفيان بن الحارث.
ابوسفيان، برادر و بهترين عضو خانواده من است. خداوند پس از حمزه، ابوسفيان را به من عنايت كرد.
شتافتن به سوي معبود
در سال بيستم هجرت، ابوسفيان بن حارث را ديدند كه در بقيع قبري ميكند و آنرا منظم ميسازد. هنگامي كه فهميد، مردم از قضيه آگاه شدند، دچار اضطراب شديد شد و به آنان گفت: من قبر خودم را قبل از مرگم آماده ميكنم. پس از سه روز در خانه خويش بر بستر قرار گرفت. فرزندان وي بر او گريستند. به آنان گفت: بر من مگرييد، من از وقتي كه مسلماني برگزيدهام، خطايي مرتكب نشدهام.
مات في خلافة عمر سنة عشرين و صَلَّي عَلَيْه عمر ودفنه بالبقيع.
در زمان خلافت عمر، در سال بيستم از هجرت، از دنيا رفت و عمر بر او نماز گزارد و در بقيع دفنش كرد.
قال ابن قتيبة: كان أخا رسول الله من الرضاعة، أرضعته حليمة بلبنها أيّاماً وكان يألف رسول الله(صلي الله عليه و آله) فلمّا بعث عاداه و هجاه، ثم أسلم عام الفتح وشهد يوم حنين... .
ابن قتيبه گويد: او برادر رضاعي پيامبر(صلي الله عليه و آله) است، چون از حليمه سعديه شير خورده و با پيامبر(صلي الله عليه و آله) مأنوس بود، اما همين كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) به رسالت برانگيخته شد، با آن حضرت موضع دشمني و عداوت گرفت و در سال فتح مكه اسلام آورد و در جنگهايي مانند حُنين شركت كرد.
توجه پيامبر(صلي الله عليه و آله) به ابيسفيان بن حارث
پيامبر(صلي الله عليه و آله) به ابوسفيان بن حارث توجه و علاقه وافر داشتند بهگونهايكه دربارهاش فرمودهاند:
أبوسفيان أخي و خير أهلي و قد أعقبني الله من حمزة أباسفيان بن الحارث.
ابوسفيان، برادر و بهترين عضو خانواده من است. خداوند پس از حمزه، ابوسفيان را به من عنايت كرد.
شتافتن به سوي معبود
در سال بيستم هجرت، ابوسفيان بن حارث را ديدند كه در بقيع قبري ميكند و آنرا منظم ميسازد. هنگامي كه فهميد، مردم از قضيه آگاه شدند، دچار اضطراب شديد شد و به آنان گفت: من قبر خودم را قبل از مرگم آماده ميكنم. پس از سه روز در خانه خويش بر بستر قرار گرفت. فرزندان وي بر او گريستند. به آنان گفت: بر من مگرييد، من از وقتي كه مسلماني برگزيدهام، خطايي مرتكب نشدهام.
مات في خلافة عمر سنة عشرين و صَلَّي عَلَيْه عمر ودفنه بالبقيع.
در زمان خلافت عمر، در سال بيستم از هجرت، از دنيا رفت و عمر بر او نماز گزارد و در بقيع دفنش كرد.