گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج در کربلای معلا؛
عالمی که بزرگان دین در توصیف او سخنها گفته اند +تصاویر
در نزدیکی باب القبله حرم مطهر امام حسین(ع) مقبره عالمی خودنمایی می کند که شاید برای بسیاری از مردم، مقام و جایگاه او ناشناخته باشد.
به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج از كربلاي معلا، در كنار حوزه علميه كربلاي معلا، نزديكي باب القبله حرم مطهر امام حسين(ع) مقبره عالمي خودنمايي مي كند كه شايد براي بسياري از مردم، مقام و جايگاه او ناشناخته باشد.
احمد بن محمد بن فهد اسدي حلي معروف به «ابن فهد حلي» فقيه، محدث و عارف كامل قرن نهم هجري در سال 757 هجري قمري به دنيا آمد.
او يكي از بزرگان علماي اماميه در قرن هشتم و نهم هجري به شمار مي رفت و جامع كمالات ظاهري، باطني، علم، عمل و دربردارنده معارف عقلي و نقلي بود.
ابن فهد حلي، غير از علامه حلي(حسن بن يوسف حلي) و محقق حلي(جعفر به حسن حلي) است و نبايد با اين دو عالم بزرگوار اشتباه گرفته شود؛ بهترين معرف مقامات باطني او، آثار و تأليفات باقي مانده از اوست كه حكايت از مقامات باطني و معنوي آن عالم رباني ميكند.
گر چه «ابن فهد» در علوم مختلف از جمله فقه و تاريخ و كلام و غير اينها تأليفاتي دارد، اما نام او تداعيكننده عرفان و سير و سلوك و زهد و تقواست و بيشتر به اين صفات شهرت دارد.
كلام بزرگان درباره «ابن فهد حلي»
آيتالله سيد محمدباقر خوانساري
آيتالله خوانساري صاحب روضات الجنات مينويسد: «عالم عارف پر از اسرار، كاشف اسرار فضائل، جمال الدين ابوالعباس احمد بن شمس الدين محمد بن فهد اسدي حلي، در اثر شهرت و اعتبار، بينياز از توصيف و تعريف است. وي جامع معقول و منقول، فروع و اصول ظاهري و باطني و علم و عمل است. او از شاگردان شهيد اول و فخر المحققين است...».
علامه ميرزا علي آقا قاضي
علامه ميرزا علي آقا قاضي، استاد عرفان علامه طباطبائي و بسياري ديگر از بزرگان دربارهاش چنين فرموده است: سه نفر در طول تاريخ عارفان به مقام «تمكن در توحيد» رسيدهاند: سيد بن طاووس، احمد بن فهد حلي و سيد مهدي بحرالعلوم.
علامه سيد محمدحسين طباطبايي
علامه حسنزاده آملي مينويسد: مرحوم استاد ما علامه حاج سيد محمد حسين طباطبائي، مرحوم سيد بحر العلوم و ابن فهد صاحب عدّة الداعي و سيد بن طاووس صاحب اقبال را از كمّل ميدانست و ميفرمود: اينها كامل بودند.
علامه حسن زاده آملي
همچنين علامه حسن زاده آملي درباره كتابهاي دعا و اذكار اهل بيت عليهمالسلام، ترتيب درسي و كلاسيك براي حوزههاي علميه ارائه داده است كه يكي از آنها كتاب ابن فهد حلي است.
آيتالله حسنزاده آملي در اينباره مينويسد: اميد آنكه در حوزههاي علميه، صحف ادعيه و اذكار كه از ائمه اطهار ما صادر شده است و بيانگر مقامات و مدارج و معارج انسان است از متون كتب درسي قرار گيرند، و در محضر كساني كه زبان فهم و اهل دعا و سير و سلوكند و راهيافتهاند و راه نمايند، درس خوانده شوند. مثلا به ترتيب اول «مفتاح الفلاح شيخ بهائي»، و پس از آن «عدة الداعي ابن فهد»، و بعد از آن «قوت القلوب ابو طالب مكي»، و سپس «اقبال سيد بن طاوس»؛ و در آخر انجيل اهل بيت و زبور آل محمد (ص) «صحيفه سجاديه»، در عداد كتب درسي درآيند كه نقش خوبي در احياي معارف اصيل اسلامي است.
ميرزا حسين نوري
ميرزا حسين نوري درباره ابن فهد مينويسد: صاحب مقامات عالي در ميدان علم و عمل و دارنده خصال روحي و باطنياي كه در كمتر انساني يافت ميشود، جمال الدين احمد بن فهد حلي ...
محقق تستري
محقق تستري دربارهاش فرموده است: شيخ با افتخار جليل، يگانه كامل، نيك بختي كه روشنايي مسلمين و راهنمايي مومنين بود، عالمي كه پيشواي به وحدت رسيدگان و دلير عرصههاي مناظره با مخالفين و دشمنان بود. الگوي عابدان و نادره عارفان و زاهدان، پدر فضايل و نيكيها، جمال الدين احمد بن محمد بن فهد حلي قدس الله روحه...
آيت الله جوادي آملي
آيت الله جوادي آملي مينويسد: بعد از ائمه(ع) وقتي علما را بررسي ميكنند خيلي فاصله دارد تا نوبت به صاحب جواهر و شيخ مرتضي انـصـاريهـا برسد آنچه كه در صف مقدم ديده ميشود سيد بحرالعلوم است، ابن طاوس است، ابن فهد حلي است. اينها كساني هستند كه مدعياند ما شب قدر را شناختهايم. اينها كسانياند كه بزرگان فقهاي ما روي عظمت اينها صحه گذاشتهاند. وقتي شيخ مرتضي انصاري اعلي الله مقامه الـشريف درباره عظمتهاي اينگونه از علما صحه ميگذارند آنگاه نوبت به ديگران كه ميرسد يـقـيـنا بايد با خضوع بيشتري سخن بگويند.
اين چند نفر جزو ستارههاي صدر اول آسمان فقاهتند: سـيد بحرالعلوم، ابن طاووس، ابن فهد. اينها كه ارتباط تنگاتنگي با ولي عصر ارواحنا فداه دارند، به حضور حضرت مشرف ميشوند سخنان حضرت را ميشنوند، پيام حضرت را براي مردم نقل ميكنند آنها يك راههاي خاص دارند...
مناظره با اهل سنت
«ابن فهد» در مناظره و بحث، تبحر و توانايي ويژه داشت و با برخي از اهل سنت به ويژه درباره مسئله امامت و رهبري گفتوگوها و مناظراتي انجام داد و بر بسياري از علماي مذاهب اهل سنت غلبه يافت.
«ابن فهد» در مناظرهاي كه با حضور حاكم عراق و دانشمندان هم مذهب او تشكيل شده بود تمامي ادله آنان را رد كرده و حقانيت تشيع را به اثبات رساند.
حاكم عراق هم كه تحت تأثير براهين محكم «ابن فهد» قرار گرفته بود مذهب خويش را تغيير داد و به جمع دوستداران اهل بيت پيامبر صلي الله عليهم اجمعين پيوست و خطبه خويش را به نام اميرالمؤمنين علي عليهالسلام و اولاد پاك و معصومش انشاء كرد و در زمره شيعيان مولا امير المؤمنين علي عليهالسلام درآمد.
اين واقعه را چنين گفتهاند:
در سال 840 قمري در حالي كه شيخ كامل حله 84 بهار را پشت سر گذاشته بود از طرف حكمران بغداد ميرزا اسپند براي مناظره با علماي اهل سنت به بغداد دعوت شد.
اسپند ميرزا پسر قرايوسف از امراي سلطان محمد جلاير بود. او و پدرش دوازده سال بر بغداد و اطراف آن حكومت كردند. اسپند ميرزا در سال 836 به حكومت بغداد رسيد و در زمان انجام اين مناظره چهار سال از ايام زمامدارياش گذشته بود. مجلس مناظره بر پاشد و ابن فهد و عالمان شيعي در يك طرف و بزرگان اهل سنت در طرف ديگر به بحث نشستند. اين مناظرهها به پايان رفت و ابن فهد حلي توانست حقانيت تشيع را به اثبات برساند. بدين ترتيب اسپند ميرزا حاكم بغداد مذهب شيعه را اختيار كرده، سكه به نام دوازه امام زد و مذهب شيعه را مذهب رسمي حوزه حكمرانياش قرار داد.
كراماتي از ابن فهد حلي
«ابن فهد» روزي در باغ بود كه شخصي يهودي وارد شد و گفت: شما ميگوييد پيغمبرتان گفته عالمان امت من از انبياي بنياسرائيل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آري! يهودي گفت: نشانه اين ادعا چيست؟ موساي كليم، عصا را اژدها ميكرد.
در اين حال «ابن فهد» نيز بيلي كه در دست داشت به زمين انداخت و بيدرنگ ماري مهيب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شكل بيل درآمد. يهودي گفت: شما از اين نظر در رتبه آنان هستيد (نه برتر از آنان)، ابن فهد گفت: براي موسي چنين خطاب آمد: «لاتخف» يعني نترس! ولي ما نترسيده، آن را ميگيريم.
نقل كردهاند كه يكي از علما در خواب چنان ديد كه مجلسي با شكوه بر پاشده و همه عالمان شيعه در آن جمعاند ولي «ابن فهد» حضور ندارد. در عالم خواب ميپرسد پس ابن فهد كجاست؟ ميگويند او در مجلس انبيا مقام گزيده است!
آن عالم بزرگ مدتي بعد پس از ديدار با «ابن فهد» خوابش را براي وي تعريف ميكند. آنگاه ميپرسد: شما چه كردهايد كه خلوتنشين محفل انس گشته و در مجلس پيامبران جاي گرفتهايد؟ «ابن فهد» ميگويد: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد اين بود كه فقير بودم و پولي نداشتم تا به آن صدقه داده، نيازمندي را دست گيرم. از همين رو مقام و آبرويم را صدقه دادم و از موقعيت خويش نيازمند را دستگيري كردم.
استادان «ابن فهد»
احمد بن فهد، سالها در مكتب استادان خود علم و معرفت اندوخت و خود را به زيور صلاح و ادب آراست، از ميان استادان او در اين مدت مي توان به علي بن محمد بن خازن حايري، شيخ احمد بن متوج بحراني، ضياء الدين ابوالحسن علي بن محمد بن مكي فرزند شهيد اول، علي بن يوسف بن عبدالجليل نيلي و بهاء الدين علي بن عبدالكريم اشاره كرد.
شاگردان «ابن فهد»
«ابن فهد» از بزرگان حوزه حله به شمار ميآمد و در مدرسه «زعيه» حلقه تدريس داشته و شاگرداني تربيت كرده است كه از جمله آنها ابن طي مؤلف كتاب «مسائل ابن طي»، ابن عشره، احمد بن محمد بحراني، ابن راشد قطيفي، علي بن هلال جزائري كه از بزرگترين استادان محقق ثاني بوده است، هستند
تأليفات «ابن فهد»
از ميان تأليفات زياد او نيز مي توان به آداب الداعي، استخراج الحوادث و بعض الوقايع المستقبلة من كلام أمير المؤمنين(ع)، اسرار نماز، تاريخ ائمه عليهمالسلام و التحرير؛ در فقه اشاره كرد.
يادآور مي شود، در كنار مقبره اين عالم بزرگوار حوزه علميه اي به نام او تأسيس شده كه محل درس و بحث عالمان دين و برگزاري مجالس و محافل علمي است.