بخش 7 بخش 7 بخش 7 بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بخش 7 بخش 7 بخش 7 بخش 7 بخش 7

بخش 7

ب. سازمان رابطة العالم الاسلامی ج. سازمان امر به معروف و نهی از منکر د. مجتمع چاپ قرآن ملک فهد ه و. نهادهای دیگر 7. هدف، روش، تاکتیک و ابزارهای تبلیغی وهابیت هدف وهابی‌سازی امت اسلامی و ترویج مذهب حنبلی پیش فرض‌ها پیشینه برآیند و پیامد آموزه‌ها زمینه گسترش روش‌ها تاکتیک‌ها ابزارها 8. راهکارهای مقابله الف. گرفتن پرچم گسترش و آموزش توحید از دست وهابیون ب. چاپ و نشر گسترده قرآن با آرم جمهوری اسلامی ج. چاپ و نشر و توزیع گسترده و رایگان جزوه‌های کوچک د. برعهده‌گرفتن مسؤولیت شناساندن، ترویج و تبلیغ سنت نبوی ه‍ . برجسته وفرهنگ‌سازی آیات مورد استناد در آموزه‌های شیعی و. برگزاری نشست‌های مشترک با علمای اهل سنت داخل و خارج کشور ز. دعوت رسمی و برگزاری نشست‌های مشترک با وهابیون داخل و خارج کشور برای معرفی حقیقت شیعه به آنها ح. سامان‌دهی تبلیغ داخل و خارج کشور ط. روشنگری منطقی و مبارزه عملی 9. تذکر اساسی چکیده فصل پرسش‌ها برای مطالعه بیشتر منابع و مآخذ

ب. سازمان رابطة العالم الاسلامي
اين سازمان با پذيرش عضويت نمايندگي از بيشتر كشورهاي اسلامي در رياض با بودجه سالانه‌اي بالغ بر دويست ميليون ريال سعودي تشكيل گرديد و در بيشتر كشورهاي جهان، شعبه دارد.
ارائه آموزش‌هاي اسلامي، توزيع كتب اسلامي و قرآن، آموزش زبان عربي، كمك به مؤسسات اسلامي و مبارزه با كمونيسم، مهم ترين وظايف اين سازمان است و مبارزه فكري و عقيدتي با تشيع و ستيز با جريان‌هاي اسلامي - انقلابي همچون جهاد اسلامي و حزب الله، استراتژي تبليغي اين سازمان است.


163


مجمع فقه اسلامي، شوراي عالي جهاني مساجد، سمينار زيربنايي تربيت اسلامي، مجالس قارية المساجد و سازمان جوانان اسلامي از مؤسسات وابسته به اين سازمان هستند.
اين سازمان در دهه اخير، مبالغ هنگفتي صرف ترويج اسلام وهابي، نشر و حفظ قرآن، كمك به مؤسسه‌هاي ارشاد و سازمان‌هاي خيريه، ايجاد بيمارستان، درمانگاه، احداث هزاران مسجد و صدها مركز اسلامي، مدرسه و دانشگاه در جهان كرده است و هزينه ايجاد انستيتوي جهان عرب در پاريس را پرداخت نموده است.

ج. سازمان امر به معروف و نهي از منكر
سازمان امر به معروف و نهي از منكر به منظور دعوت مردم براي برگزاري نمازهاي جماعت و جمعه، نظارت بر رعايت شؤون اسلامي و حجاب بانوان و جلوگيري از فعاليت مراكز غير شرعي تشكيل شده است.
اين سازمان نقش پليس منكرات را ايفا مي‌كند و با گشت زني مأموران خود كه به «مطوع» شهرت دارند، با موارد غير مشروع برخورد مي‌كند. افراد اين سازمان به دليل برخوردهاي تند و عملكرد خشن، مقبوليت اجتماعي ندارند و عامه مردم از آنان ناخرسند هستند.

د. مجتمع چاپ قرآن ملك فهد
اين مجتمع كه زير نظر وزارت اوقاف است، در سال 1405ه‍ . ق در زميني بالغ بر 000/250 متر مربع افتتاح شد و به چاپ متن، ترجمه و تفسير قرآن، نشر سيره نبوي و مجموعه آثار ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب و تكثير نوار قرائت قرآن مي‌پردازد.

اين مركز، قرآن كريم را در بيست نوع مختلف در اندازه‌هاي بزرگ، متوسط و كوچك چاپ مي‌كند و متوسط توليد ساليانه آن 000/000/10 نسخه است. همچنين اين مركز نوار شش قرائت را تكثير كرده و تفاسيري در سه حجم و


164


ترجمه هايي به زبان‌هاي زنده دنيا و كتب سيره نبوي و مجموع فتاواي ابن تيميه را به چاپ رسانده است.
افزون بر آن، اين مركز به برگزاري دوره‌هاي تجويد نيز مي‌پردازد.

ه‍ . كارگاه بافت پرده كعبه
اين كارخانه كه براي هر سال يك پرده از حرير خالص طبيعي مي‌بافد و با نخ‌هاي نقره طلا فام آن را تزيين مي‌كند، در سال 1346ه‍ . ق به فرمان ملك عبدالعزيز بن عبدالرحمن ايجاد گرديد و در سال 1397 ه‍ . ق براي بار دوم تجديد بنا شد و توسعه يافت و ماشين آلات نساجي آن نوسازي و مدرن گرديد.

و. نهادهاي ديگر
افزون بر سازمان‌هاي پيش گفته، اداره تحقيقات علمي و مذهبي و صدور فتاوي و دعوت و ارشاد، جمعيت حفظ قرآن، رياست عام امور حرم مكي و حرم نبوي، سازمان رسيدگي به وضع اقليت‌هاي اسلامي در كشورهاي غير اسلامي نيز به انجام امور مذهبي مي‌پردازند و زير نظر دستگاه مذهبي وهابيت، اداره مي‌شوند.

7. هدف، روش، تاكتيك و ابزارهاي تبليغي وهابيت
هدف
وهابي‌سازي امت اسلامي و ترويج مذهب حنبلي.

پيش فرض‌ها
الف. برداشت‌هاي خود در اصول و فروع را عين اسلام و قرآن پنداشتن و اعتقاد تجسم‌گرايانه خود را ملاك ارزيابي اعتقادات ديگر مسلمانان قراردادن.

ب. هر گونه مخالفت با وهابيت را عين كفر و شرك و ضلالت و بدعت و مستحق قتل دانستن! البته ضعف منطق و خطا و اشتباه و برداشت نادرست


165


وهابيون از واژه هايي همچون شرك، مشرك، اله، شفاعت، دعا و بدعت در قرآن و روايات سبب شده كه همه مسلمين را به جز پيروان عقايد خود مشرك بشمرند و حكم كفر آنها را صادر كنند. ( 1 )
ج. كافر و مشرك پنداشتن تشيع و لازم دانستن مبارزه گسترده و اِبراز دشمني صريح و مخدوش جلوه دادن آموزه‌هاي اصيل و مترقي آن.

پيشينه
نشر آموزه‌هاي وهابيت از ابتداي شكل گيري آغاز شد. ولي پيشينه ترويج آن در ايران و در ميان شيعيان اين سرزمين، به سال‌هاي پس از شهريور 1320 برمي گردد كه دست نشاندگاني همانند حكمي زاده، جزوه‌اي به نام «اسرار هزار ساله» را كه گزيده‌اي از افكار وهابي‌ها بود، در ايران منتشر ساختند. بلافاصله كتاب «كشف الاسرار» در ردّ آن به رشته تحرير درآمد. پس از وي احمد كسروي، كتاب «شيعي گري» را با همين هدف شوم نوشت كه مرحوم حاج سراج انصاري كتاب «شيعه چه مي‌گويد؟» را در پاسخ آن نگاشت.
در ساليان اخير وهابي‌ها فعاليت‌هاي بسياري را در مناطق جنوبي ايران به خصوص در استان هاي خوزستان، سيستان و بلوچستان و كردستان براي گسترش آيين خويش دنبال مي‌كنند كه به لطف خداوند تاكنون ناكام بوده است.
برآيند و پيامد آموزه‌ها
اقدامات طالبان در افغانستان، ترورهاي سپاه صحابه و ملت اسلاميه در پاكستان و حملات تروريستي در عراق و عربستان و ديگر مناطق جهان كه به مخدوش كردن چهره تابناك اسلام انجاميده است، برآيند و پيامد آموزه‌هاي اين مكتب است.

تشديد اين گونه فعاليت‌هاي تروريستي، كار را به جايي رساند كه هيأت كبار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وهابيت بر سر دو راهي، ص 121 - 83.


166


العلما را مجبور ساخت تا در تاريخ 2/4/1419 با صدور بيانيه اي، افراد را از تكفير و كشتن ديگران، تحت اين عنوان منع نموده و اسلام را دين محبت و دوستي، گفتگوي منطقي و حكيمانه و به دور از خشونت گرايي معرفي كنند. ( 1 )

زمينه گسترش
نياز و شوق فطري انسان نسبت به توحيد و جذابيت آن براي مسلمانان و تكيه فريبكارانه وهابيت بر برآوردن اين نياز از يك سو و عدم توليد سخنراني، كتب و نوشته‌هاي توحيدي متناسب با طيف گسترده و سطوح مختلف مخاطبان از سوي حوزه‌هاي علميه شيعه از سوي ديگر، زمينه جولان دادن و فعاليت جريان وهابيت را فراهم آورده است، به گونه‌اي كه افزون بر استفاده از دلارهاي نفتي، كمك مالي بسياري از ديگر مسلمانان را تحت عنوان «كمك به گسترش توحيد» جمع آوري و هزينه مي‌كنند!!

روش‌ها
وهابيت براي رسيدن به هدف خود از روش، تكنيك و ابزارهاي كهن و نوين بسياري استفاده مي‌كند كه به مهم ترين آنها اشاره مي‌شود:
الف. در فهم قرآن و روايات: 1. جمود بر ظواهر آيات و روايات 2. برداشت نادرست از برخي از واژه‌هاي قرآني و روايي همچون عبادت، بدعت، توسل و شرك و... 3. گسترش و تعميم يا محدود و تضييق نمودن محتوا و مصاديق آيات و روايات بدون استناد به هيچ دليل.
ب. در تبيين مطالب: 1. قيافه حق به جانب گرفتن 2. براي منفعل ساختن مخالفان، با حالت تهاجمي، طلبكارانه و از موضع اسلام با ديگران سخن گفتن.

ج. در برخورد با مخالفان: 1. تحقير و توهين و مخالفان خود را با الفاظي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وهابيت بر سر دو راهي، ص 169 - 180.


167


همچون جاهل، اعداء الله، اعداء التوحيد خواندن 2. تهمت زدن و متهم ساختن به امور مختلف مثل تهمت به شيعه در عقيده به تحريف قرآن، پرستش و عبادت اهل بيت+، تخلف گسترده از سنت و سيره رسول خدا(صلي الله عليه و آله )، تقيه در اظهار مكنونات قلبي، لاابالي بودن و ... 3. تكفير و اهل بدعت و ضلالت شمردن ديگر مسلمانان 4. فتواي صريح به جواز قتل ديگران.
د. در اقدامات عملي: 1. عدم پذيرفتن مناظرات و گفتگوهاي منطقي و مباحثات خردورزانه و استدلالي 2. اِعمال خشونت مذهبي و انجام اقدامات تروريستي و قتل و ترور مخالفان.

تاكتيك‌ها
1. تكيه بر توحيد براي ذبح نبوت و امامت: در انديشه ناب توحيدي اسلامي، هيچ چيز و هيچ كس، از هيچ گونه اختيار و اراده استقلالي در برابر خداوند برخوردار نيست. ( 1 ) بر اين اساس، تمام شئون معجزه و كرامت انبيا و اولياي الهي، تجلّي اراده خداوند و يكي از مجاري فيض و رحمت و نشانه‌اي از نشانه‌هاي اوست، ( 2 ) به همين جهت قرآن كريم، به هيچ وجه جدا ساختن پيامبران از خداوند را بر نمي‌تابد: «إِنَّ الَّذِينَ يَكفُرُونَ بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَينَ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤمِنُ بِبَعض وَ نَكفُرُ بِبَعض وَ يُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَينَ ذلِكَ سَبِيلاً؛ كساني كه به خدا و پيامبرانش كفر مي‌ورزند و مي‌خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايي اندازند و مي‌گويند؛ ما به بعضي ايمان داريم و بعضي را انكار مي‌كنيم، مي‌خواهند ميان اين دو، راهي براي خود اختيار كنند.» ( 3 )

قرآن كريم، رفتن نزد پيامبر و استغفار آن حضرت را موجب برخورداري

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - انسان: 30.
2 - هود: 64 و... .
3 - نساء: 150.


168


حتمي از مغفرت الهي مي‌داند ( 1 ) و سر بر تافتن از آن را نشانه نفاق معرفي مي‌كند؛ «وَ إِذَا قِيلَ لَهُم تَعَالَوا يَستَغفِر لَكُم رُسُولُ اللهِ لَوَّوا رُؤُوسَهُم وَ رَأَيتَهُم يَصُدُّونَ وَ هُم مُستَكبِرُونَ؛ و آن گاه كه به آنان گفته مي‌شود به نزد رسول خدا بياييد تا پيامبر براي شما استغفار كند، سرهاي خويش را برگردانده استكبار مي‌ورزند.» ( 2 )
آري بايد توجه داشت كه ولايت تكويني انسان كامل كه بر اثر بندگي خداوند حاصل مي‌شود، يكي از مسائل مربوط به انسان و استعدادهاي ويژه انساني است كه فقط به اذن و اراده خداوند ظهور و بروز مي‌يابد. ( 3 ) در قرآن نمونه هايي از آن، همچون زنده ساختن مردگان، شفاي بيماران بدون علاج، ايجاد صورت پرندگان و دميدن جان در آن به اذن خداوند در مورد حضرت عيسي ( 4 ) و انجام اَعمال خارق العاده بر اساس اطلاع از حقايق امور توسط حضرت خضر بيان شده است. ( 5 )
بر اساس اين پيوند ناگسستني است كه انكار فرو فرستادن وحي به انسان، تنها انكار نبوت نيست؛ بلكه قدر ناشناسي از خداوند است: «وَ مَا قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدرِهِ إِذ قَالُوا مَا أَنزَلَ اللهُ عَلَي بَشَر مِن شَيء؛ و آن گاه كه گفتند: «خدا چيزي بر بشري نازل نكرده»، بزرگي خدا را چنان كه بايد نشناختند.» ( 6 ) همچنان كه نپذيرفتن رسالت پيامبران، انكار آيات الهي است: «فَإِنَّهُم لاَ يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللهِ يَجحَدُونَ؛ در واقع آنان تو را تكذيب نمي‌كنند، ولي ستمكاران، آيات خدا را انكار مي‌كنند.» ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - نساء: 64.
2 - منافقون: 5.
3 ـ مطهري، مرتضي؛ ولاء و ولايت ها، ص 68.
4 - مائده: 110.
5 - كهف: 82 – 71.
6 - انعام: 91.
7 - انعام: 33.


169


در برابر اين آموزه‌هاي اساسي قرآني، وهابيت نه تنها بين خدا و پيامبران و اولياي الهي جدايي افكنده، بلكه آنها را در مقابل خدا قرار داده، به اسم نشر توحيد، توجه به جايگاه انسان كامل و ولايت تكويني او بر نظام الهي را، شرك و پرستش معرفي مي‌كند! آنها معجزه و كرامت پيامبران و اولياي الهي را دقيقاً بسط و تجّلي قدرت الهي ندانسته، گويا ميان آثار آنها و تجلّي اراده خداوند، نوعي جدايي و تفكيك وجود دارد و نافهميده، اعتقاد به ولايت مأذون پيامبران و اولياي الهي را شرك و خرافه مي‌خوانند! آنان ندانسته با جدا پنداشتن علل و اسباب و مجاري فيض الهي، خود به نوعي شرك خفي مبتلا هستند! به راستي آيا آنها نمي‌دانند نه تنها هيچ آدم عاقلي، پيامبر يا امامان را پرستش نمي‌كند و اصلا به فكر هيچ مسلماني چنين مطلبي خطور نمي‌كند، بلكه در نگاه همه مذاهب اسلامي به ويژه شيعه، اولياي الهي، بندگان محض و مخلَص خداوند هستند كه به اذن او، گاه تجلي اراده و مجراي ارائه فيض الهي مي‌شوند و به هيچ وجه، هيچ اراده استقلالي در آنها فرض ندارد.
به فرموده شهيد مطهري، اگر چه وجود وسائط و نسبت دادن تدبير و امور به غير خداوند ولي به اذن و اراده خداوند، مانعي ندارد: «فَالمُدَبِّرَاتِ أَمراً؛ و (فرشتگاني) كه كار (بندگان) را تدبير كنند.» ( 1 ) ولي «ادب اسلامي اقتضا مي‌كند كه ما خَلق و رزق و اِحياء و اِماته و امثال اينها را به غير خدا نسبت ندهيم؛ زيرا قرآن مي‌كوشد كه ما از اسباب و وسائط عبور كنيم و به منبع اصلي اينها دست يابيم و توجهمان به كارگزار كل جهان باشد كه وسائط نيز آفريده او و مُجري امر او و مَظهر حكمت او مي‌باشند.» ( 2 )

بدين سان بايد با فهم شمول و گسترش اراده الهي بر همه نظام هستي، معجزات انبيا و كرامات اولياي الهي را يكي از مجاري فيض و يكي از مصاديق


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - نازعات: 5.
2 ـ مطهري، ولاء و ولايت ها، ص 64 - 65.


170


اراده الهي دانست نه آن كه يا راه افراط را پيش گرفت و اولياي الهي را داراي استقلال دانست و يا آن كه چون وهابيون راه تفريط را پيمود و حتي توجه غير استقلالي به آنان را شرك ناميد.
2. فريفتن مسلمانان با استناد آموزه‌هاي خود به آيات گزينشي و برداشت نادرست و مغالطه‌آميز از آنها بدون توجه به مفاد آيات ديگر و يا تطبيق نابجاي اين آيات و روايات: وهابيون كليه آراي كلامي و فقهي خود را به يك آيه يا روايت استناد مي‌دهند، بدون آن كه دلالت آن آيه را بر مدعاي خود اثبات كنند. آنان حتي از اشاره به آيات و روايات ديگر كه به صراحت يا به ظاهر بر ضد رأي آنها دلالت مي‌كند، چشم مي‌پوشند!!
تطبيق آيات، به طور نا به جا هم يكي از تاكتيك‌هاي آنها است. مثلا تطبيق آيه شريفه: «إِنَّكَ لاَ تُسمِعُ المَوتَي؛ البته تو مردگان را شنوا نمي‌گرداني.» ( 1 ) بر رسول خدا و اهل بيت پيامبر، براي اثبات اين كه آنها پس از مرگ ديگر صدايي را نمي‌شنوند!! ( 2 ) يا تطبيق آيات بسياري كه در مورد بت پرستان و مشركان نازل شده بر مسلمانان! بلكه آنها گام را فراتر گذاشته، چنين مي‌گويند:

«مشركان زمان ما از مشركان عصر پيامبر(صلي الله عليه و آله )كه آن حضرت با آنها جنگيد، بدترند! به دو دليل: اولا مشركان زمان پيامبر، تنها در حال آرامش به غير خدا متوسل مي‌شدند ولي هنگامي كه گرفتار بلا، مثلا گرفتار امواج خروشان دريا مي‌شدند، خالصانه خدا را مي‌خواندند: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الفُلكِ دَعَوُا اللهَ مُخلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُم إِلَي البَرِّ إِذَا هُم يُشرِكُونَ؛ و هنگامي كه بر كشتي سوار مي‌شوند، خدا را پاكدلانه مي‌خوانند، ولي چون به سوي خشكي رساند و نجاتشان داد به ناگاه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - نمل: 80.
2 ـ وهابيت بر سر دو راهي، ص 105.


171


شرك مي‌ورزند.» ( 1 ) ولي مشركان زمان ما در هر دو حال به غير خدا متوسل مي‌شوند، هم در رفاه و هم در بلا! ثانياً: مشركان جاهليت، سنگ و چوبي را مي‌پرستيدند كه مخلوق و مطيع خدا است! ولي مشركان عصر ما، افراد فاسق را مي‌پرستند. ( 2 ) به اين ترتيب خون و مال و ناموس آنها مباح تر است!» ( 3 )
3. جاانداختن رهبران فكري خود: جا انداختن رهبران فكري خود همچون ابن تيميه، ابن قيم و محمد بن عبدالوهاب به عنوان شيخ الاسلام و شيخ حديث در ميان اهل سنت، يكي از شگردهاي جديد وهابيون است.
اين تلاش كه با چاپ و احياي كتب و ترويج آثار و عقايد آنان همراه است، در حالي صورت مي‌پذيرد كه اين رهبران، همواره هدف انتقاد علماي بزرگ اهل سنت واقع شده‌اند، ذهبي، آراي ابن تيميه را غلط و بدعت اعلام آميز دانسته و شوكاني از بخاري نقل مي‌كند كه او را تكفير كرده و گفته است: هر كس ابن تيميه را شيخ الاسلام بخواند، كافر است!» ( 4 ) ابن بطوطه او را داراي اختلال عقلاني و سفيه شناسانده ( 5 ) و معاصرانش به خاطر عقيده به تجسم او را به زندان افكنده‌اند.
4. احيا، چاپ و نشر ده‌ها ميليون كتاب عليه عقايد و روش فقهي تشيع و توزيع گسترده و رايگان آنها با هدف بدبين نمودن ديگران و به ترديد افكندن شيعيان و زدن تهمت‌هاي آشكار به زبان‌هاي مختلف به ويژه اخيراً كه كتب بسيار زيادي به زبان فارسي و با به كار گرفتن روش‌هاي ملايم تر و استفاده از گفتمان رايج و ارجاع به كتب شيعي، به ترويج و تبليغ ديدگاه‌هاي وهابي مي‌پردازند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - عنكبوت: 65.
2 ـ ظاهراً مقصود آنها بعضي از سران صوفيه هستند.
3 ـ شرح كشف الشبهات، ص 100.
4 ـ صرح محمد البخاري الحنفي المتوفي 843 بتبديعه ثم تكفيره ثم صار يصرح في مجلسه: ان من اطلق القول علي ابن تيميه انه شيخ الاسلام فهو بهذا الاطلاق كافر، الغدير، ج 1، ص 247.
5 ـ وكان في عقله شي؛ الرحله، ص 95.


172


5. تأكيد بر اجتهاد براي تحميل ديدگاه‌هاي خود بر ديگر اهل سنت: يكي از تاكتيك‌هاي جديد وهابيت براي ترويج تعصبات اهل حديث و تحميل ديدگاه‌هاي حنابله و خودشان بر ديگران و مبارزه با اعتقادات و فتاواي ديگر عالمان و انديشمندان اسلامي از شيعه و سني، آن است كه مي‌گويند: ما نبايد مقلّد ديگران، بلكه بايد پيرو دليل باشيم و خود به اجتهاد بپردازيم، آن گاه مقلدانه رأي ابن تيميه را ارائه و تحميل مي‌كنند!!
6. گرفتن ژست روشنفكري براي پوشاندن نقاط ضعف و چالش‌هاي اساسي خود: بدون ترديد، خشونت فوق العاده، تحميل عقيده، تعصب شديد و افراطي، عدم آشنايي به ارزش‌هاي فرهنگي، جمود و مخالفت با هر پديده نوين، ضعف منطق و برداشت‌هاي مغالطه آميز آنان از آموزه‌هاي اسلامي و تضاد شعارها با عملكرد، يعني ادعاي مبارزه با شرك از يك سو و دوستي بلكه صميميت هر چه بيشتر حكومت وهابيت با مشركان جهان از سوي ديگر، وهابيت را به پايان عمر و راه خويش نزديك كرده است. ( 1 ) اما تاكتيك جديد آنها اين است كه با گرفتن ژست‌هاي روشنفكر مآبانه همچون مبارزه با خرافات، پرهيز از تقليد پيشينيان و پرهيز از مرده پرستي و... بر ضعف‌هاي اساسي خود سرپوش نهند!

ابزارها
1. مباحثات مغالطه‌آميز كوتاه براي القاي مطالب خود.

2. تدوين، چاپ و نشر كتب و مقالات؛ اخيراً ايجاد و القاي شبهه در ميان حاجيان به وسيله نشر كتب و جزوات فارسي مورد توجه خاصي قرار گرفته است و با موضوعات و عناويني همچون «ديدگاه اهل سنت در مورد اصحاب»، «عقيده اهل سنت و جماعت»، «آموزش نماز»، «پناهگاه توحيد»، «درس‌هاي عقيدتي بر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وهابيت، بر سر دو راهي، ص 15.


173


گرفته از حج»، «خويشاوندي بين ابوبكر صديق و امام صادق»، «ماجراي غدير خم و رابطه آن با اصل امامت»، «گفتگويي آرام و دوستانه» و «ازدواج مجدد» در تيراژ بسيار زيادي چاپ و توزيع مي‌شود.
3. توليد و توزيع و استفاده گسترده از نوار كاست، سي دي و فيلم‌هاي آموزشي و اينترنت براي گسترش افكار خود.
4. تشكيل و نفوذ در سازمان‌هاي بين المللي اسلامي همچون رابطه العالم الاسلامي و ...

8. راهكارهاي مقابله
براي مقابله اساسي با تبليغات گسترده و برنامه‌ريزي‌شده وهابيت بايد امور ذيل را مورد توجه و عمل قرار داد:
الف. گرفتن پرچم گسترش و آموزش توحيد از دست وهابيون
گرفتن پرچم گسترش و آموزش توحيد از دست وهابيون با نمايان ساختن و تأكيد بيشتر بر چهره توحيدي تشيع از طريق شناساندن توحيد ناب اهل بيت+ به جهانيان. با توجه به تشديد فضاي تكفير و مشرك خواندن مخالفان، بايد استراتژي شيعه از گفتمان دفاع از توسّل، تبرّك، شفاعت، زيارت و عزاداري به گفتمان تهاجمي در مورد توحيد و شناساندن ديدگاه ناب اهل بيت+ در زمينه توحيد، تغيير يابد.

اكنون حوزه‌هاي علميه و فرزندان و تربيت شدگان شايسته آن در ايفاي رسالت بزرگ خود، بايد با استفاده از منابع غني شيعه، معارف ناب توحيدي نبوي و ولوي تشيع را به جهانيان معرفي كنند و آموزه‌هاي صحيح پيامبر و اهل بيت او در اين زمينه را به همگان بشناسانند. آري بايد براي گوش ها، سخنراني و براي عقل ها، خوراك فكري و براي دل ها، خوراك معرفتي مناسبي در زمينه معرفي


174


توحيد ناب شيعي فراهم و تقديم كرد و گرنه دشمنان، از اين عرصه‌هاي خالي، سوء استفاده كرده و مي‌كنند.
بدون شك اين استراتژي، بهترين راه مبارزه بنيادين با وهابيت است؛ زيرا مشت آنان را باز كرده و توخالي و ناصحيح بودن عقايد جمود گرايانه آنان در مورد توحيد را ثابت مي‌كند و حربه و پرچم «مبارزه براي توحيد» را از دست آنان خواهد گرفت.
ب. چاپ و نشر گسترده قرآن با آرم جمهوري اسلامي
چاپ و نشر گسترده قرآن با آرم جمهوري اسلامي و ارسال و اهداي آن به كشورهاي اسلامي، اعتقاد تشيع و اهتمام جمهوري اسلامي به ايمان و عمل به قرآن كريم را اثبات مي‌كند و تبليغات سوءِ متهم سازي تشيع به تحريف قرآن را خنثي مي‌كند.
ج. چاپ و نشر و توزيع گسترده و رايگان جزوه‌هاي كوچك
چاپ و نشر و توزيع گسترده و رايگان جزوه‌هاي كوچك به زبان‌هاي مختلف، مشتمل بر بيان آموزه‌هاي توحيدي و دعاهاي مأثور از اهل بيت و اهداي آن به برادران اهل سنت و توده عمومي وهابيت، مقابله فرهنگي مناسبي است كه بايد در دستور كار قرار گيرد.
د. برعهده‌گرفتن مسؤوليت شناساندن، ترويج و تبليغ سنت نبوي

يكي از راهكارهاي مقابله، بر عهده گرفتن مسؤوليت شناساندن، ترويج و تبليغ سنت نبوي و طلب كردن پيروي از سنت آن حضرت از همه مسلمانان است؛ متأسفانه اكنون سنت نبوي از طريق امامان چهارگانه اهل سنت و افرادي چون ابن تيميه و ابن قيم در ميان مسلمانان اهل سنت ارائه مي‌گردد و با كمال تأسف در طول زمان در برخي از موارد كه سنت خلفاي راشدين، خلفاي اموي و عباسي،



175


به جاي سنت نبوي، جايگزين و تثبيت شده است و هم اكنون به نام سنت نبوي يا سنت صحابه و تابعين، تقديس مي شود و مورد عمل قرار مي‌گيرد و هر گونه تخلّف از آنها، بدعت معرفي مي‌شود، در حالي كه خود آنها بدعت است!!
بدون شك مسؤوليت جداسازي سنت نبوي از سنت‌هاي اموي و عباسي كه جايگزين سنت نبوي شده‌اند و معرفي سنت صحيح نبوي از بيان اهل بيت آن حضرت، بر دوش شاگردان مكتب امام صادق ( عليه السلام ) است. بي گمان، اگر روحانيت تشيع، گفتمان تبيين سنت نبوي را در پيش گيرد، يكي از امتيازات و برجستگي‌هاي بي بديل شيعه را روشن خواهد ساخت و سخنانش نزد حقيقت جويان اهل سنت، مسموع و مطلوب بوده و از بهترين راه‌هاي مقابله با اتهامات وهابيت است.
ه‍ . برجسته وفرهنگ‌سازي آيات مورد استناد در آموزه‌هاي شيعي
برجسته و فرهنگ سازي آيات مورد استناد در آموزه‌هاي شيعي و نشر آنها به طرق مختلف و مستند ساختن ديدگاه اعتقادي و فقهي شيعي به منابع معتبر اهل سنت با گردآوري، تلخيص برخي از كتب پيشين و تدوين جزواتي نوين با اين روش، يكي از راه‌هاي مقابله است.
و. برگزاري نشست‌هاي مشترك با علماي اهل سنت داخل و خارج كشور
برگزاري نشست‌هاي مشترك با علماي اهل سنت داخل و خارج كشور و باز كردن باب مراوده علمي و پاسخ گويي به شبهه افكني‌هاي وهابيت براي تنوير افكار و مصون سازي آنها در برابر پروژه وهابي‌سازي، راهي است كه بايد مورد توجه جدي قرار بگيرد.
ز. دعوت رسمي و برگزاري نشست‌هاي مشترك با وهابيون داخل و خارج كشور براي معرفي حقيقت شيعه به آنها


176


دكتر عصام العماد در نشست «بررسي ريشه‌هاي انحراف وهابيت در شناخت شيعه»، شناساندن مذهب شيعه به وهابيت را بر اساس ساختمان فكري و متناسب با ساختار عقيدتي آنان نسبت به شيعه دانست؛ به گفته وي، «اوّل بايد توحيد از ديدگاه شيعه را براي وهابيون تبيين كنيم و ثابت كنيم كه مفاهيم توحيدي شيعه از قرآن گرفته شده، سپس ثابت كنيم كه احكام ديني ما از قرآن و سنت است؛ بعد ثابت كنيم كه اهداف ما اهداف اسلامي است، بعد ثابت كنيم كه منابع مذهب شيعه، همين كتاب و سنت است. سپس بيان كنيم كه امامت به مفهوم شيعه، همان مفهوم قرآني آن است و بعد از اين مرحله بيان كنيم كه هويت ما هويت اسلامي است و اگر اين روند صورت گيرد، ثابت مي‌شود كه پيدايش شيعه از زمان رسول خدا(صلي الله عليه و آله ) بوده و در اين هنگام است كه هدايت وهابي‌ها بر اساس ساختار فكري خود آنها صورت مي‌گيرد.» ( 1 )
ح. سامان‌دهي تبليغ داخل و خارج كشور
سامان دهي تبليغ داخل و خارج كشور براي آموزش آموزه‌هاي قرآن، سنت نبوي و معارف اهل بيت و فراخواندن مردم كشور به آن، يكي از راه‌هاي اساسي مقابله با وهابيت است.
ط. روشنگري منطقي و مبارزه عملي

روشنگري منطقي و مبارزه عملي سنجيده با كارهايي كه بهانه به دست وهابيون و جريان‌هاي مشابه آن مي‌دهد، همانند مداحي‌هاي غلوگرايانه و كاربرد تعابير غلوآميز، اظهار بندگي نسبت به اهل بيت، نخ بستن به مزارها و ارشاد كردن افراطي گرايان و بازگرداندن آنها به راه صحيح و تبديل توسّل به يك مكتب انسان ساز و تربيت كننده ( 2 ) و هدايت و راهنمايي حجاج و معتمران به طور خاص و بازداشتن آنان از اعمالي همچون طلبيدن و برداشتن خاك بقيع، بستن نخ و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ افق حوزه، چهارشنبه 15 اسفند 1386، شماره 182، ص 5.
2 ـ حسيني نسب، سيد رضا؛ شيعه پاسخ مي‌دهد، نشر مشعر، نهم، 1382، قم، ص 248.


177


پارچه به شبكه‌هاي آن، نماز زيارت گزاردن در كنار بقيع با امكان اقامه آن در مسجد نبوي، راهي است كه وهابيون را از بهانه‌جويي بازداشته، خلع سلاح مي‌كند.

9. تذكر اساسي
با عنايت به آن كه هدف، استراتژي، شيوه و تاكتيك شيعه و روحانيون و مبلّغان فرهيخته آن، اِبراز دشمني، غلبه بر حريف، مقابله به مثل و تندخويي و خشونت در برابر مخالفان و دشمنان نيست؛ بلكه هدف، انجام خالصانه رسالت الهي، يعني تعليم صحيح دين الهي، تبيين آموزه‌هاي قرآني، آموزش سنت و سيره نبوي و شناساندن معارف ناب اهل بيت مكرم آن حضرت و مبارزه با بدعت‌ها و پيراستن چهره تابناك اسلام از آرايه هايي است كه در اثر مرور زمان پديد آمده‌اند و روش اين پرچم داران، هدايت مردم، ارائه حقيقت البته با گفتمان تهاجمي در مسأله توحيد و سنت و از موضع دعوت و مطالبه نسبت به توحيد و پيروي سنت، با اخلاقي نيكو و گفتاري نرم و مستدل و منطقي است، براي موفقيّت در عرصه مقابله با وهابيت، روحانيون عزيز بايد خود را براي اين رسالت الهي آماده سازند و اقدامات ذيل را در دستور كار خود قرار دهند:
الف. شناخت دقيق مباني و آموزه‌هاي وهابيت و كژي و انحرافات آن به طور مستند و شناساندن چالش‌هاي آن به جامعه اسلامي اعم از سني و شيعه.
ب. بازشناسي فرايند متهم ساختن تفكر ناب شيعي و مجهزشدن افراد و گروه‌هايي براي پاسخ‌گويي فوري به كتب و جزوات و اشكالات جديد آنان در عرصه مطبوعات، سخنراني و سايت‌هاي اينترنتي.
ج. حفظ آيات مورد نياز، توسط روحانيون، برجسته و فرهنگ سازي آياتي كه مطالب مورد اختلاف را به صورت جامع ارائه مي‌كند و از استنادهاي گزينشي و يك سو نگري وهابيون باز مي‌دارد.


178


د. تسلط يافتن روحانيون بر سنت و سيره نبوي بر اساس بيان اهل بيت و فرا گرفتن مستندات آن در كتب معتبر اهل سنت.



179


چكيده فصل
وهابيت، پديده‌اي سياسي يا نوعي پيشينه گرايي و يا مذهبي ابداعي در قرن دوازدهم است كه تفكر اشعري، آموزه‌هاي اهل حديث به ويژه مذهب حنبلي و سلفي گرايي متعصبانه افرادي همچون بربهاري، ابن تيميه و ابن قيم جوزيه، پيشينيه تاريخي و زمينه فكري آن را شكل داده است. محمد بن عبدالوهاب بنيان گذار آن علي رغم مخالفت پدر، برادر و عالمان سني و حنبلي، با پيمان بستن و اتحاد با آل سعود در پرتو شمشير، حكومت وهابيت را پي افكند.
تجسم‌گرايي در مورد خداوند متعال به دليل جمود بر ظاهر آيات و روايات و دوري از هر گونه جستجوي معناي حقيقي، مرده و بدون حيات برزخي پنداشتن پيامبر و اوليا، منحصر دانستن عصمت انبيا به بعد از بعثت، آن هم فقط در مورد تبليغ دين، از آموزه‌هاي اعتقادي وهابيت است و عبادت و پرستش پنداشتن هر گونه زيارت، ترميم قبور و نمازخواندن كنار آن، توسل، استمداد، شفاعت خواهي، تبرك، نذر، سوگند و برگزاري مجالس بزرگداشت انبيا و اولياي الهي و شرك خواندن و تحريم آنها از آراي فقهي وهابيون مي‌باشد.

فرافكني و نسبت دادن مطالب دروغ به مخالفان، جعلي خواندن روايت مخالف عقيده خود و كنار نهادن گفتار و فتاواي بزرگان اهل سنت تحت عنوان اجتهاد، انكار فضايل اهل بيت و فضيلت تراشي براي افرادي همچون معاويه و فتوا به عدم جواز لعنت يزيد از روش‌هاي وهابيون در طرح مباحث علمي و مناظرات است. چنان كه اهداي قرآن و توزيع بسته‌هاي آموزشي به زبان‌هاي گوناگون در ميان



180


حاجيان و معتمران، برپا ساختن مراكز ارشاد و صدور فتوا، بهره برداري رهبران مذهبي از سايت‌هاي اينترنتي به طور فعال و روز آمد، از اقدامات عملي است كه براي گسترش افكار وهابيت از آن استفاده مي‌شود.
جمود بر ظواهر آيات و روايات، برداشت نادرست از برخي از واژه‌هاي قرآني و روايي، گسترش افكار و تعميم يا محدود و تضييق نمودن بدون دليل محتوا و مصاديق آيات و روايات، حالت تهاجمي، قيافه حق به جانب گرفتن، از موضع اسلام با ديگران سخن گفتن، تحقير و توهين و تهمت به مخالفان و تكفير و فتواي صريح به جواز قتل آنها و عدم پذيرفتن مناظرات و گفتگوهاي منطقي و اِعمال خشونت مذهبي و قتل و ترور مخالفان از شيوه‌هاي وهابيون است.
تكيه بر توحيد براي ذبح نبوت و امامت، فريفتن مسلمانان به وسيله استناد به آيات گزينشي و برداشت نادرست و تطبيق نا به جاي آيات و روايات، جا انداختن رهبران فكري خود همچون ابن تيميه، محمد بن عبدالوهاب به عنوان شيخ الاسلام و شيخ حديث، احيا، چاپ و نشر ده‌ها ميليون كتاب عليه عقايد و روش فقهي تشيع و توزيع گسترده و رايگان آنها، تأكيد بر اجتهاد براي تحميل ديدگاه‌هاي خود بر ديگر فرقه‌هاي اهل سنت، گرفتن ژست روشنفكري براي پوشاندن نقاط ضعف و چالش‌هاي اساسي خود، از تاكتيك‌هاي وهابيت معاصر است.
انجام مباحثات مغالطه آميز كوتاه، تدوين، چاپ و نشر كتب و مقالات به ويژه به زبان فارسي، توليد و توزيع و استفاده گسترده از نوار كاست، سي دي و فيلم‌هاي آموزشي و اينترنت براي گسترش، تشكيل و نفوذ در سازمان‌هاي بين المللي اسلامي از ابزارهاي تبليغي آنان است.

در برابر، گرفتن پرچم گسترش و آموزش توحيد از دست وهابيون و شناساندن توحيد ناب اهل بيت به جهانيان، چاپ و نشر گسترده قرآن با آرم جمهوري اسلامي و تدوين جزوه‌هاي كوچك به زبان‌هاي مختلف مشتمل بر بيان


181


آموزه‌هاي توحيدي و دعاهاي مأثور اهل بيت، بر عهده گرفتن مسؤوليت شناساندن، ترويج و تبليغ سنت نبوي، برجسته و فرهنگ سازي آيات مورد استناد در آموزه‌هاي شيعي، سامان دهي تبليغ داخل و خارج كشور براي آموزش آموزه‌هاي اساسي قرآن، سنت و معارف اهل بيت، روشنگري منطقي و مبارزه عملي سنجيده با كارهايي كه بهانه به دست وهابيون مي‌دهد، راه‌هاي مقابله با وهابيت هستند.
مبلغان ديني براي انجام رسالت الهي خويش بايد به دور از تندي و ابراز دشمني، با اخلاقي نيكو و گفتاري مستدل، با حفظ آيات مورد نياز در استدلال و با شناخت دقيق سنت نبوي بر اساس بيان اهل بيت و آگاهي از مستندات آن در كتب اهل سنت خويش را براي مقابله آماده سازند.


173


پرسش‌ها
1. آيا وهابيت يك پديده سياسي است يا احياي جنبش اهل حديث و حنبلي گرايي يا مذهب ساختگي و ابداعي؟ استدلال كنيد.
2. زمينه‌هاي فكري و پيشينه تاريخي وهابيت را بنويسيد.
3. بنيان گذار وهابيت كيست؟ نخستين مخالفان وي چه كساني بودند؟
4. آموزه‌هاي اعتقادي وهابيت پيرامون توحيد، نبوت و صحابه را بنويسيد.
5. آراي فقهي وهابيت را نام ببريد.
6. هدف اساسي، تاكتيك و ترفندهاي ترويجي وهابيت را بنويسيد.
7. راه‌هاي مقابله با وهابيت را بنويسيد.
8. براي موفقيت در عرصه مقابله، چه اقداماتي بايد توسط خود روحانيون صورت پذيرد؟


182


براي مطالعه بيشتر

  1. آيت الله سبحاني، جعفر؛ آيين وهابيت.
  2. آيت الله مكارم شيرازي، ناصر؛ شيعه پاسخ مي‌گويد و وهابيت بر سر دو راهي.
  3. ابراهيمي، محمد حسين؛ تحليلي نو بر عقايد وهابيان.
  4. اسداللهي، سيد محمد؛ وهابيت توطئه استكبار.
  5. دحلان، احمد بن زيني؛ سرگذشت وهابيت، ترجمه ابراهيم وحيد دامغاني.
  6. رضواني، علي اصغر؛ خدا از ديدگاه وهابيان.
  7. سليمان بن عبدالوهاب النجدي، الصواعق الالهية فى الرد علي الوهابية، سوم.
  8. طبسي، شيخ نجم الدين؛ رويكرد عقلاني بر باورهاي وهابيت و روافد الايمان الي عقايد الاسلام و فرقه‌اي براي تفرقه.
  9. فقيهي، علي اصغر، وهابيان.
  10. قزويني، علامه سيد محمد حسن؛ فرقه وهابي و پاسخ شبهات آنها.
  11. مستر همفر، خاطرات، ترجمه علي كاظمي.
  12. محمدي آشناني، علي؛ وهابيت در ترازوي نقد.
  13. مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، ابن تيميه في صورته الحقيقيه.


183


منابع و مآخذ

  1. قرآن كريم.
  2. ابراهيمي، محمد حسين؛ تحليلي نو بر عقايد وهابيان.
  3. ابن اثير، الكامل في التاريخ، دار صادر، بي تا، بيروت.
  4. ابن بطوطه، رحله؛ تحفة النظار في غرائب الامصار و عجائب الاسفار، مؤسسة الرسالة، بيروت، بي تا.
  5. ابن تيميه في صورته الحقيقيه، گروه مؤلفان، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، چاپ اول، 1994 م.
  6. ابن تيميه، الرد علي الاخنائي، مطبعه سلفيه، مصر، بي تا.
  7. ابن تيميه، منهاج السنة النبوية، تحقيق: دكتر محمد رشاد سالم، جامعه امام محمد بن سعود الاسلاميه، مكتبة جامعة عربستان، سال 1406 ق، 1986 م.
  8. ابن حجر عسقلاني، تهذيب التهذيب.
  9. ابن نديم بغدادي، محمد بن اسحاق، الفهرست، تحقيق: رضا تجدد، مكتبة اسدي و جعفري تبريزي، بي تا، تهران.
  10. ابو عيسي محمد بن عيسي، سنن ترمذي، دار الفكر، بي تا، بيروت.
  11. اخنائي، قاضي؛ المقاله المرضيه فى الرد علي الوهابيه، بي تا، بي جا.
  12. ازرقي، محمد بن عبدالله بن احمد؛ اخبار مكه و ما جاء فيها من الاثار، ترجمه دكتر محمود مهدوي دامغاني، چاپ و نشر بنياد، چاپ اول، تهران، 1368.
  13. اسداللهي، سيد محمد؛ وهابيت توطئه استكبار.
  14. آغابزرگ طهراني، ملامحسن، الذريعة الي تصانيف الشيعة، مؤسسه اسماعيليان، چاپ دوم، بي تا، قم.
  15. اميني، محمد هادي؛ تاريخ مكه، ترجمه محسن آخوندي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، دوم، 1376، تهران.
  16. البتنوني، محمد لبيب، الرحلة الحجازيه، مكتبه الثقافة الدينيه، 1328، 1910، قاهره. (ترجمه شده: هادي انصاري، سفرنامه حجاز، مشعر، 1381، تهران.)
  17. البدر، عبدالرزاق، عبدالمحسن، درسهاي عقيدتي بر گرفته از حج، ترجمه عبدالله حيدري، اوّل، 1381، مدينه منوره.
  18. برازش، محمد رضا؛ عربستان سعودي، آفتاب هشتم، اوّل، 1385، مشهد.
  19. البلادي، عاتق بن غيث، قلب الحجاز، دار مكه للنشر و التوزيع، مكه مكرمه، چاپ اول، 1405 / 1985.
  20. جغرافياي تاريخي كشورهاي اسلامي، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366.
  21. جمعي از اساتيد ملك سعود، دراسارت تاريخ الجزيرة العربية، 1404 / 1984.
  22. حافظ وهبه، جزيرة العرب فى القرن العشرين، چاپ مصر، سوم، 1375/1956.
  23. حجازي، صادق علي، البعثات الخارجيه للمملكة العربية السعودية، مطبوعات نادي مكة الثقافى، اوّل، 1403 ه‍ . ق
  24. حسيني نسب، سيد رضا؛ شيعه پاسخ مي‌دهد، نشر مشعر، نهم، 1382، قم.
  25. دحلان، احمد بن زيني؛ سرگذشت وهابيت، ترجمه ابراهيم وحيد دامغاني، نشر گلستان كوثر، دوم، 1378.
  26. دشتي، محمد؛ ترجمه نهج البلاغه، اوّل، ميراث ماندگار، 1386.
  27. دليل الفنادق، معهد خادم الحرمين الشريفين لأبحاث الحج، مكه مكرمه، چاپ اول، 1422 / 2001.
  28. دليل المملكة العربية السعوديه، وزارت اعلام عربستان سعودي، 1996م .
  29. دولت آبادي، حسن؛ فرهنگ محيط زيست، اوّل، مؤسسه فرهنگ معاصر، 1382، تهران.
  30. رضواني، علي اصغر؛ خدا از ديدگاه وهابيان، مسجد مقدس جمكران، اوّل، 1385، قم.
  31. الريحاني، امين؛ ملوك العرب، بيروت 1924.
  32. زركلي، خيرالدين، الاعلام (قاموس تراجم لاشهر الرجال و النساء)، دارالعلم للملايين، بيروت، چاپ نهم، 1990 م.
  33. سبحاني، جعفر؛ آيين وهابيت، مؤسسه دارالقرآن الكريم، اول، 1364، قم.
  34. سبحاني، جعفر؛ فرازهايي از زندگي پيامبراسلام، نشر مشعر، 1381.
  35. سليمان بن عبدالوهاب النجدي، الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه، مكتبه ايشيق، استانبول، تركيه، 1979 ميلادي، سوم.
  36. شاكر، محمود؛ شبه جزيرة العرب، المكتب الاسلامي، بيروت، 1406ه‍ . ق
  37. شرف الدين، احمد حسين؛ المدن و الاماكن الأثريه فى شمال و جنوب الجزيرة العربيه، رياض، مطابع الفرزدق التجاريه، 1404ه‍ .ق
  38. شهيدي، سيد جعفر؛ تاريخ تحليلي اسلام، هشتم، نشر دانشگاهي تهران، 1367.
  39. شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 1 - 2، مكتبة الداورى، 1966م، قم.
  40. طالقاني، سيد عبدالوهاب؛ مقررات عربستان، نشر مشعر، دهم، 1384.
  41. طبسي، حاج شيخ نجم الدين؛ رويكرد عقلاني بر باورهاي وهابيت، جلد اوّل، دوم و سوم، اميرالعلم، دوم، قم.
  42. طبسي، شيخ نجم الدين؛ روافد الايمان الي عقايد الاسلام، دليل ما، اوّل، 1426 ه‍ . ق، قم.
  43. عبدالعزيز بن عبداللطيف آل الشيخ و السيد بن البشري محمد و عبدالله بن ناصر الوليعي، دراسارت فى جغرافية العربية السعودية، ناشر مكتبة العبيكان، چاپ اول، 2000م.
  44. عبدالله بن محمدبن خميس، معجم ادوية الجزيره، اوّل، 1425 ه‍ . ق رياض مطابع الفرزدق التجاريه.
  45. عبده، دكتر طلعت احمد محمد؛ الجغرافيا التاريخيه لشبه الجزيرة العربى فى عصور ماقبل التاريخ، دانشگاه الازهر، دار المعرفة الجامعية، جامعه اسكندريه، مصر، چاپ اول، 1988.
  46. العجلاني، منير؛ تاريخ البلاد العربية السعوديه، دارالشبل للنشر والتوزيع، رياض، دوم، 1413 ه‍ .ق.
  47. عظيمي سادات، رقيه؛ عربستان سعودي، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه، سوم، 1380.
  48. عوض خطيب، احمد؛ صفحات من تاريخ جزيرة العرب الحديث، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، چاپ دوم، 1416 / 1996.
  49. غياثي كرماني، سيد محمد رضا؛ واژه‌ها و اصطلاحات روز، نسيم كوثر، اوّل، 1386، قم.
  50. الفارسي، فؤاد عبدالسلام؛ الأصالة و المعاصرة، شركة المدينة المنورة للطباعة و النشر، 1412 ه‍ . ق
  51. فاسيليف، اليكسي، تاريخ العربية السعوديه من القرن الثامن عشر حتي نهاية القرن العشرين، شركة المطبوعات للتوزيع و النشر بيروت لبنان، چاپ اول، 1995 م.
  52. فتحي صفوه، نجده؛ الجزيرة العربيه فى الوثائق البريطانيه، دارالساقي، بيروت، لبنان، اوّل، 1996 م .
  53. فخري، محمد؛ عربستان، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني، ويرايش دوم، اوّل، 1372، تهران.
  54. فقيهي، علي اصغر؛ وهابيان، سبأ.
  55. قاضي عسكر، سيد علي؛ حج و حرمين شريفين در تفسير نمونه، دوم، نشر مشعر، 1384.
  56. قزويني، علامه سيد محمد حسن؛ فرقه وهابي و پاسخ به شبهات آنها، ترجمه: علي دواني، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ سوم، 1368، تهران.
  57. كاشف الغطاء، علامه محمد حسين؛ نشر الايات البينات، دار المرتضي، بي تا، بيروت.
  58. كردي مكي، محمد طاهر؛ كعبه و مسجدالحرام در گذر تاريخ، ترجمه هادي انصاري، دوم، نشر مشعر، 1384.
  59. گودوين، ويليام؛ عربستان سعودي، ترجمه فاطمه شاداب، ققنوس، اوّل، 1383، تهران.
  60. مجلسي، محمد تقي؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمه الاطهار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1403 / 1983.
  61. محسن امين، اعيان الشيعه، مطبعه ابن زيدون دمشق، دوم، 1944م.
  62. محمد بن عبدالوهاب، الهدية السنية، بي تا، بي جا.
  63. محمد بن عبدالوهاب، كشف الشبهات، الرياسة العامه للادارات البحوث العلميه، بي تا، رياض.
  64. محمد بن عبدالوهاب، مسند ابي شيبه، بي تا، بي جا.
  65. محمدي آشناني، علي؛ شناخت عربستان، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت، نشر مشعر، اوّل، 1381، قم.
  66. محمدي آشناني، علي؛ وهابيت در ترازوي نقد، نشر مشعر، اوّل، 1380، قم.
  67. محمدي ري شهري، محمد؛ الحج و العمرة فى الكتاب و السنة، مركز دارالحديث، چهارم، 1384، قم.
  68. مختار، صلاح الدين؛ تاريخ المملكة العربية السعوديه، دار مكتبة الحياة، بي تا، بيروت.
  69. مخدوم، مجيد؛ شالوده آمايش سرزمين، ششم، دانشگاه تهران، 1384، تهران.
  70. مركز فرهنگي و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن كريم، بوستان كتاب قم، اوّل، 1383.
  71. مستر همفر، خاطرات مستر همفر جاسوس انگليس در كشورهاي اسلامي، ترجمه علي كاظمي، كانون نشر انديشه‌هاي اسلامي، چهارم، 1370.
  72. مسعودي، مروج الذهب، دار الفكر، بيروت، 1409.
  73. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، مكتبه محمد بن صحيح، بي تا، قاهره.
  74. مطهري، مرتضي؛ آشنايي با علوم اسلامي، كلام و عرفان، صدرا، 1358، تهران.
  75. مطهري، مرتضي؛ حج، صدرا، اوّل، 1380.
  76. مطهري، مرتضي؛ عدل الهي، صدرا، دهم، 1357، قم.
  77. مطهري، مرتضي؛ ولاءها و ولايت‌ها، صدرا، اوّل، 1359، قم.
  78. مكارم شيرازي، ناصر؛ شيعه پاسخ مي‌گويد، هشتم، مدرسة الامام على بن ابى طالب، 1386، قم.
  79. مكارم شيرازي، ناصر؛ وهابيت بر سر دو راهي، اوّل، مدرسة الامام على بن ابى طالب، 1384، قم.
  80. ميقات حج، فصلنامه فرهنگي، اجتماعي، سياسي، تاريخي، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت، شماره 57، پاييز 1385.
  81. ناصر السعيد، تاريخ آل سعود، اتحاد شعب الجزيرة العربية، بي تا، مصر.
  82. نصيري، عبدالله؛ آشنايي با عربستان، اول، نشر مشعر، 1386.
  83. هاشمي رفسنجاني، اكبر؛ تفسير راهنما، چهارم، بوستان كتاب، 1385، قم.

190



| شناسه مطلب: 76312







نظرات کاربران