گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه

گزارش یک خبرنگار از حاشیه های تحویل سال در مکه

نوروز در مکه معظمه حال و هوایی متفاوت داشت، زائران ایرانی که سعی می‌کردند از فرصت به دست آمده بهترین بهره‌برداری کنند، لحظه تحویل سال نو را به صورت گروهی در طبقه دوم خانه خدا سپری کردند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، فارس در گزارشي به قلم آزاده لرستاني آورده است: در روزهاي پاياني سال خداوند توفيق داد كه راهي سرزمين‌هاي نور شوم، سرزميني كه بوي وحي و نبوت از آن استشمام مي‌شود، هنگامي كه به شهر مدينه نزديك مي‌شدم، به ياد لحظاتي افتادم كه زينب كبري بدون برادر به شهر باز مي‌گشت و فرياد «واحسيناه» در آسمان شهر رسول مي‌پيچيد، با ذكر «يا زينب» چشمانم به گنبد خضراي نبي افتاد و اشك شوق از چشمانم سرازير شد.
هر چند كه غربت اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا(س) بر غم‌هاي دروني مي‌افزود، اما با ديدن غربت بقيع اين غم جانكاه روز افزون شد، مدينه شهري كه يادآور دوران طلايي اسلام و حيات مطهر امامان معصوم است، اين روزها آنچنان مظلوم و غريب در ميان مسلمانان نماها افتاده است كه آرزو مي‌كني اي كاش حرم نبوي در ايران بود تا بارها و بارها صداي «اشهد ان عليا ولي الله» در فضاي حرم طنين انداز شود.
*حس غربت فاطمه(س) در مدينه همچنان باقي است شيعه به راستي در مدينه تنها و تنهاست، يار و ياوري جز خدا ندارد، تازه در اين شهر با تمام وجود غريبي و تنهايي صديقه طاهره(س) را احساس مي‌كنيد و مي‌فهميد كه چگونه تنها پس از 6 روز از رحلت نبي مكرم اسلام(ص) درب خانه دخترش را آتش زدند و اين غربت هم‌چنان با شيعه همراه است، با اينكه سال‌ها از آن حادثه جانكاه مي‌گذرد...
هيچ‌گاه به اين نعمت فكر نكرديم كه به راحتي در كشور عزيزمان مي‌توانيم اعمال خود را انجام دهيم و اكنون در كشوري كه مهد اسلام و نور نبوت و امامت است با وجود انديشه‌هاي وهابي اين چنين در انجام اعمال در مضيقه باشيم، زيرا كافي است در اين سفر مشخص شود ايراني هستيد، آن گاه نگاه‌هاي سنگين و رفتار نامطلوب شرطه‌هاي سعودي را به خوبي حس خواهيد كرد، البته اين برخوردها در قبال بانوان به شدت بيشتري احساس مي‌شود.
نمايي از روضه رضوان زيرا هنگامي كه بانوان قصد ورود به روضه رضوان را دارند- زائران هر كشور توسط تابلوهايي كه نام كشورشان در آن قيد شده است، جدا مي‌شوند- معمولاً زائران ايراني در مسير انتهايي قرار مي‌گيرند و پس از اينكه زائران كشورهاي ديگر نظير تركيه، مصر، اندونزي، مالزي و‌ فليپين راهي روضه رضوان مي‌شوند، آن گاه نوبت زائران ايراني مي‌شود.(1)
*مشكلات بانوان زائر ايراني در روضه رضوان/ ترفند برخي بانوان ايراني براي ورود به روضه رضوان بانوان براي اينكه بتوانند راهي روضه رضوان شوند يا از در شمالي و يا شرقي (باب نساء) وارد مي‌شوند و در قسمتي كه آوردن اطفال ممنوع است، تجمع مي‌كنند تا درب ورود به روضه باز شود، سپس مسافت زيادي را در ضلع جنوبي مسجد النبي - مرقد نوراني پيامبر(ص)- طي مي‌كنند كه تقريباً در مدت 10 تا 15 دقيقه پياده‌روي لازم است.
اين تازه ابتداي ماجراست، زيرا هنگامي كه در يك قدمي روضه قرار مي‌گيريد، زائر ايراني را مدت‌ها در پشت روضه منتظر مي‌گذارند تا به قول آن‌ها مكان روضه خالي شود، اين در حالي است كه مدت زمان زيارت روضه بسيار محدود است -زيارت يك ساعت بعد از نماز صبح، بعد از نماز عصر و عشاء انجام مي‌شود- و شور و اشتياق بانوان براي نماز و نيايش، اين مدت معطلي را بر نمي‌تابد، برخي بانوان كه متوجه اين ترفند مديريتي سعودي شده با پوشش عربي وارد مي‌شوند تا به راحتي بتوانند از مسير ديگر وارد روضه رضوان شوند!
بانوان مبلغ سعودي كه در محل حضور دارند با زبان‌هاي مختلف فارسي، اردو، انگليسي و حتي عربي به بيان انديشه‌هاي افراطي خود مي‌پردازند كه در روضه رضوان فقط بايد نماز خواند و توسل به پيامبر(ص) شرك است!
در اين هنگام كه به چهره بانوان ايراني مي‌نگريد متوجه مي‌شويد كه آن‌ها در درون خود به نوعي جواب آن‌ها را مي‌دهند و با نيم نگاهي به خانه حضرت زهرا(س) در دلشان ظهور امام عصر(عج) را طلب مي‌كنند و آه از درون آن‌ها بلند مي‌شود.
*احساس نياز حضور بانوان مبلغ در كاروان‌هاي عمره/مسئولان چاره‌ انديشي كنند بانوان ايراني كه براي بار اول راهي روضه رضوان مي‌شوند، سؤالات زيادي درباره روضه رضوان در ذهن‌شان نقش مي‌بندد، ‌هر چند كه روحاني كاروان در جلسات اشاره‌اي كوتاه به موضوع داشته است، اما كافي به نظر نمي‌رسد، بانوي ايراني نمي‌داند مضجع منور پيامبر در كجاي اين ضريح سبز رنگ قرار دارد، يكي از بانوان كه از مبلغ سعودي درباره ضريح پرسيده بود، به او پاسخ داده بود كه در سمت چپ ضريح خانه عايشه و بعد قبر اولي و دومي و در نهايت مرقد پيامبر(ص) است، حال آنكه خانه عايشه جز مسجد شده است و اثري از آن باقي نمانده است و حضرت رسول(ص) در خانه خودشان دفن شدند و ابتداي ضريح از سمت چپ متعلق به خانه حضرت زهرا(س) است، شايد مبلغه سعودي قصد داشته كه ايراني‌ها به سمت خانه حضرت زهرا(س) نروند!
در اينجا بود كه به شدت حضور يك معينه(2) در كاروان احساس مي‌شد، امري كه به نظر مي‌رسد مسئولان حج و زيارت از آن غافل هستند، هر چند كه در حج تمتع معينه‌ها حضور دارند، اما آيا بهتر نيست كه در عمره علاوه بر حضور روحاني كاروان، بانوي مبلغ هم حضور داشته باشد تا بانوان به راحتي مسائل خود را با او در ميان بگذارند.
*توفيق جالبي كه پس از سال‌ها نصيب ايراني‌ها شد در سال‌هاي قبل در روضه رضوان اگر مي‌خواستي دعا از كتاب ادعيه حج و زيارت بخواني، خانم مبلغ سعودي كتاب دعا را مي‌گرفت و پرت مي‌كرد، اما اين دفعه به يمن ورود تركيه‌اي‌ها و بانوان آسياي شرقي كه كتاب دعا به همراه داشتند، ديگر به ايراني‌ها گير نمي‌دادند و در آن مدت كوتاه در روضه رضوان مي‌توانستي با خدا و ائمه نجوايي عارفانه داشته باشي.
در اين ميان يكي و دو نفر از بانوان ايراني به همراه بانوان پاكستاني دستي بر روي جايگاه قرآني كه چسبيده به ضريح سبز بود، كشيدند كه مأمور سعودي با صداي بلند گفت: ايراني مجوس، ايراني مشرك! اين هم از افاضات نامتعارف سعودي‌ها كه بارها آن را در اين سفر مي‌شنويد، هر چند كه بارها از سوي مسئولان ايراني به زائران گفته شده است كه دست به اين كارها نزنند.
در ابتدا بيان شد كه در سفر به مدينه آقايان از آزادي عمل بيشتري برخوردار هستند، يكي از دليل‌ها حضور آن‌ها در بقيع و زيارت ائمه بزرگوار بقيع از فاصله نزديك‌تر است، در اينجا طبق معمول بانوان مجالي براي حضور نمي‌يابند.
*غم بقيع همچنان ادامه دارد/ توفيقي كه مرد سالارانه است! اما اوج غم و اندوه آنجايي است كه در گذشته اجازه مي‌دادند كه بانوان از پله‌ها بالا روند و از پشت پنجره‌هاي بقيع، ائمه(ع)، همسران پيامبر(ص)، عمه‌هاي پيامبر(ص)، مادر ابوالفضل‌العباس(ع)، صحابه پيامبر(ص) و ديگر ياران با وفاي نبي را زيارت كنند، اما از اين هم خبري نبود و بانوان زائر مجبور بودند با طي مسافت زيادي در خيابان پشتي بقيع از دور مضجع نوراني چهار امام معصوم خويش را ببينند كه آن هم به درستي قابل رؤيت نبود.
يابن الحسن مدينه سر مي‌دهد نوا را/من از بقيع شنيدم آهنگ نينوا را
رفتم سراغ زهرا، قبري نبود آنجا/پنهان نموده مولا گنجينه حيا را
من شِكوه بقيع از خاك زمين شنيدم/هر جا قدم نهادم صوت حزين شنيدم
مي‌گفت بينوايي عباس من كجايي؟/من اين نوا ز قبر ام‌البنين شنيدم
*مسجد حضرت فاطمه(س) در منطقه جنگ احزاب بسته است در زيارت دوره مدينه كه برخي مكان‌ها از ليست زيارت خارج شده بودند، تنها به بازديد مساجد قبا، ذوقبلتين، مساجد فتح و مزار شهداي احد مي‌رويد، در اينجا نيز بار ديگر تفكرات وهابي به خوبي ديده مي‌شود، دور تا دور مزار شهداي احد ديوار كشي كردند و بر بالاي ديوار جملاتي را از عدم توسل به مردگان نوشته شده و ديگر افاضاتي كه زائران ايراني به آن توجهي نمي‌كند.
دردناك‌تر از همه در زيارت دوره، آنجايي است كه در منطقه جنگ احزاب يا خندق مساجدي وجود دارد كه 3 تاي آن منسوب به حضرت زهرا(س)، امام علي(ع) و سلمان فارسي است كه بر در مسجد حضرت فاطمه(س) كه در بلندي قرار دارد قفل زده شده و مسجد سلمان فارسي كه حال و روز خوبي ندارد، اما آن طرف‌تر و در همان نزديكي مسجد بزرگي به نام مسجد فتح قرار دارد كه منسوب به اولي و دومي است، ظاهري زيبا و مرتبي دارد و درب اين مسجد باز است!
*مسجد شيعيان مدينه مرهمي بر زخم دل‌هاي خسته آري! اگر مسجد شيعيان در مدينه نبود، شايد غم غربت فاطمه(س) آن چنان در انسان مستولي مي‌شد كه او را بيمار مي‌ساخت، هنگامي كه پاي در مسجد شيعيان مي‌گذاريد و هنگام نماز صداي اذان را با فراز «اشهد ان عليا ولي الله» مي‌شنويد جان تازه‌اي مي‌گيريد و حس در ايران بودن و فضاي حرم رضوي به انسان دست مي‌دهد، در اين مكان چنان صميميت و مهرباني لبريز است كه ديگر احساس غريبي نمي‌كنيد.
در اينجا مكان نماز خواندن بانوان از آقايان جدا است، يكي از خانم‌هايي كه مقيم مدينه است حديث كسا را در پشت تريبون مي‌خواند و صداي صلوات بلند نمازگزاران مرهمي بر زخم دل‌هاي چند روزه آن‌هاست.
هنگامي كه قرار است مدينه را ترك كنيد، جمعيت با لباس‌هاي سفيد احرام راهي مسجد شجره مي‌شود تا با گفتن «لبيك اللهم لبيك» ميقات تازه‌اي با رب خويش ببندد.
و اما مكه.... در جاي جاي حرم امن الهي هنگامي كه به حجر الاسود، ركن يماني، ناودان طلا، مقام ابراهيم و حجر اسماعيل نگاه مي‌اندازي، بي‌اختيار به ياد صاحب عصر و زمان مي‌افتي كه در حقيقت ايشان متولي اصلي بيت‌الله الحرام است.
*سايه نماد فراماسونري بر فضاي كعبه اين روزها حرم امن الهي روزهاي خوشي ندارد، چرا كه متولي سعودي آن در ضلع جنوبي خانه خدا و در فاصله كمتر از 500 متر برج بلندي به طول 601 متر با نام «أبراج البيت» با نمادهاي فراماسونري ساخته‌ است و در زير نماد يك چشم فراماسونري كلمه «الله اكبر» را قرار داده، به راستي اين نمادهاي شيطاني در محيط بيت‌الله الحرام چه پيغامي دارد، در اينجاست كه با ديدن اين نمادهاي استكباري به اختيار دعاي «اللهم عجل لوليك الفرج بحق زينب» بر زبان جاري مي‌شود تا بلكه با ظهور حضرت اين دشمني‌ها پايان يابد.
با اين وجود در هنگام اذان صبح كه شاهد حضور پرندگان در آسمان كعبه هستيم، ماجراي سپاه ابرهه در ذهن تداعي مي‌شود كه چگونه اين پرندگان كوچك توانستند سپاه تا دندان مسلح ابرهه را نابود كنند و اين نكته را به ياد مي‌آورد كه خداوند منان خود از خانه خود در برابر همه توطئه‌ها محافظت خواهد كرد.
*تضاد در رفتار شرطه‌هاي سعودي/حرم امن الهي براي همه مسلمانان است! يا هنگامي كه قصد مناجات با خداي خويش در حجر اسماعيل را داري، كافي است كه نگاه شرطه سعودي به زائر ايراني بيفتد تا بار ديگر مانعي براي او ايجاد كند، در هنگام زيارت خانه خدا در زير ناودان طلا هنوز يك دقيقه‌اي از حضورم نگذشته بود كه مأمور عربستاني با مدادي كه به همراه داشت بر بازويم زد كه كنار بروم، من كه هنوز دعايم تمام نشده بود، با چهره‌اي عبوس به او نگاه كردم و مشغول مناجات خويش شدم، تنها در حدود چند ثانيه‌اي نگذشته بود كه اين بار با شدت بيشتري به بازوي من زد و بيرونم كرد و به جاي من بانوي مصري را قرار داد!
يا در هنگامي كه براي زيارت «ركن يماني» به سمت ديگر خانه خدا رفتم، عده‌اي از زنان و مردان تركيه‌اي را ديدم كه پارچه و روسري خود را به عنوان تبرك به خانه خدا مي‌زدند و سعي مي‌كردند با بلند كردن دستانشان، پارچه را جاي بيشتري بمالند، در همين حين يك بانوي تركيه‌اي در حال كندن تكه نخي از خانه خدا بود، در اينجا بود كه ياد حرف بانوي مبلغ سعودي در روضه رضوان افتادم كه گفته بود ..... چرا كسي به ديگر زائران از جمله تركيه‌اي‌ها و مصري‌ها كاري نداشت!
*قرائت دعاي «مَوْلايَ يَا مَوْلايَ» امام علي(ع) در شب تحويل سال با اين وجود زيارت خانه خدا خالي از لطف نبود، در شب تحويل سال كه كاروان‌هاي ايراني با حضور در طبقه دوم خانه خدا و روبروي ركن يماني و حجرالاسود با قرائت مناجات سوزناك امام علي(ع) در مسجد كوفه «مَوْلايَ يَا مَوْلايَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ» دل‌هاي زائران را جلا و صفا دادند، زائران هيچ‌گاه باور نمي‌كردند كه بتوانند در حرم امن الهي روضه امام حسين(ع) و علي‌اصغر(ع) را بشنوند و در سوگ مصيبت حسين(ع) در بيت‌الله الحرام اشك ماتم بريزند، چه شب زيبايي بود آن شب!
ناخودآگاه به ياد بيتي از شعر غلامرضا سازگار افتادم:
صفا و مروه ديده‌ام، گرد حرم دويده‌ام/هيچ كجا براي من كرب و بلا نمي‌شود
*از سرو ماهي پلو در مكه تا بسبج اتوبوس‌ها براي تردد زائران در لحظه تحويل سال نو براي اينكه مراسم تحويل سال در بيت‌الله الحرام به خوبي انجام شود، بعثه مقام معظم رهبري در مكه معظمه تمام تلاش خود را براي سرويس دهي به زائران حرم الهي به كار بست و با چند برابر كردن اتوبوس‌ها براي حمل و نقل زائران و تغيير ساعت ناهار آن‌ها و همچنين سرو غذاي ماهي پلو سنگ تمام گذاشت.
*از قرائت بلند دعاي تحويل سال تا «يالا يالاي» شرطه سعودي در لحظه تحويل سال نو برخي كاروان‌هاي ايراني در طبقه دوم حرم روبروي ناودان طلا و برخي ديگر روبروي حجرالاسود و ركن يماني جمع شده بودند، گروهي از زائران مشغول ختم قرآن براي هديه به حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي(ص) بودند و گروهي ديگر دعاي جوشن كبير را زمزمه مي‌كردند.
لحظاتي قبل از تحويل سال نو در لحظه تحويل سال روز چهارشنبه 30 اسفند ماه 1391 در ساعت 14:01 دقيقه بعد از ظهر به وقت مكه كه هم زمان با لحظه تحويل سال در ايران (14:31) بود، زائران دعاي «يا مقلب از قلوب و ابصار» را گروهي با صداي بلند زمزمه كردند و از آنجايي كه قرار بر اين بود كه مردان و زنان محرم‌هاي خود را نبوسند و هنگام تحويل سال سوت و كف نزنند تا اين صحنه‌ها توسط دوربين‌هاي سعودي ضبط و ثبت نشود، برنامه تحويل سال خيلي زود به پايان رسيد و با صداي بلند شرطه عربستاني «ايراني يالا، يالا» جمعيت به سرعت پراكنده شد.
تحويل سال نو در مسجد الحرام اين سفر معنوي هر چند خيلي كوتاه بود، اما زائران را بر ايستادن بر اصول و عقايد خويش بيش از بيش استوارتر ساخت، به اميد روزي كه با حضور امام زمان(عج) حج ابراهيمي را برگزار كنيم.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران