منافع حج از دیدگاه علامه بزرگوار طباطبایی
عمل حج با ارکان و اجزایی که دارد، نمودار کاملی است از آنچه ابراهیم خلیل (علیهالسلام) در مراحل توحید و نفی شرک و اخلاص بندگی. بدین ترتیب تأسی به حضرت ابراهیم (علیه السلام) و آمدن مردم به زیارت خانه خدا این منافع اُخروی و دنیوی را در بَردارد و چون این منافع را دریافتند بدان چنگ خواهند زد، زیرا انسان بدینگونه سرشته شده که خیر و منفعت خود را دوست بدارد و در طلب آن باشد.»
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، منافع دنيوي عبارت است از آنچه سرمايه تعالي حيات اجتماعي انسان باشد و زندگي را رونق دهد و حوائج گوناگون را برآورده سازد و كاستيهاي مختلف در زمينه تجارت، سياست، ولايت، مديريت، و آداب و رسوم و سنتها و عادات و همكاريهاي مختلف و همياري اجتماعي و نظاير آن را جبران كند.
هر گاه گروهها و اجتماعاتي از مناطق مختلف زمين، با نژادها و رنگها و با آداب گوناگون كه دارند، گرد آيند و يكديگر را بازشناسند در حالي كه همه بر يك سخن، كه سخن حق است، متفقاند و پروردگار يگانه را بپرستند و به سوي يك قبله رو كنند، اين وحدت روحاني، آنان را به اتحاد ظاهري نيز فرا ميخواند و همانگونه كه گفتارشان يكي است عملشان را نيز همگون ساخته و از صميم جان به تبادل امكانات و همياري در حلّ مشكلات خود خواهند پرداخت و از آنچه در توان دارند در تعاون به يكديگر بهره خواهند گرفت بدينسان هر جامعه كوچكي به جامعهاي بزرگ تبديل ميشود و گروهها به يكديگر ميپيوندند و تودهاي عظيم تشكيل داده و نيرو و توان و امكانات خود را بر يكديگر ميافزايند، بدانگونه كه كوههاي سر به فلك كشيده در برابر آن تاب مقاومت نخواهند داشت و هيچ قدرت اهريمني بر آنها فائق نخواهد آمد و بديهي است كه هيچ عاملي چون اتحاد و همبستگي، براي حل مشكلات كارآيي ندارد و دستيابي به وحدت و همبستگي جز از طريق تفاهم ميسر نيست و براي تفاهم هيچ چيز مانند دين و ايمان نقش نخواهد داشت.
اما منافع اُخروي؛ عبارت است از تقرّب به خدا و به آنچه عبوديت انسان را در قالب گفتار و عمل متبلور ميسازد. اعمال و مناسك حج در بردارنده انواع عبادات است؛ چون توجه به خدا و ترك لذائذ مادي و مشاغل زندگي و پيمايش طريق عبوديت با تحمل سختيها و طواف خانه خدا و نماز و قرباني و انفاق و روزه و امثال آنها....
عمل حج با اركان و اجزايي كه دارد، نمودار كاملي است از آنچه ابراهيم خليل (عليهالسلام) در مراحل توحيد و نفي شرك و اخلاص بندگي. بدين ترتيب تأسي به حضرت ابراهيم (عليه السلام) و آمدن مردم به زيارت خانه خدا اين منافع اُخروي و دنيوي را در بَردارد و چون اين منافع را دريافتند بدان چنگ خواهند زد، زيرا انسان بدينگونه سرشته شده كه خير و منفعت خود را دوست بدارد و در طلب آن باشد.»
* تفسير الميزان، ج 14، صص 406 ـ 405.