مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟ مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

 منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟
مهدویت در کلام رهبر معظم انقلاب

منتظر حقیقی در کلام رهبر معظم انقلاب کیست؟

انتظار، یکی از پربرکت‌ترین حالات انسان است، آن هم در انتظار دنیایی روشن از نور عدل و داد. اگر انتظـار و امیـد نباشـد، مبـارزه معنی نـدارد و اگر اطمینان بـه آینده هم نباشـد، انتظـار معنی نـدارد. انتظار واقعـی، با اطمینان و اعتماد ملازم اسـت.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،، كتاب «انتظار فرج امام زمان(عج)» شامل مجموعه بيانات و تحليل‌هاي مقام معظم رهبري درباره مسأله مهدويت در 116 صفحه است كه مي‌تواند پاسخگوي بسياري از مسائل و شبهات مرتبط با انقلاب اسلامي، نظريه انتظار و عقايد شيعه نسبت به امام زمان(عج) باشد.
«ساختن زندگي امروز در جهت حكومت امام زمان(عج)، مبارزه با استكبار تلاشي براي حاكميت اسلام، انتظار فرج يعني حركت در جهت قسط و عدل، عقيده درست به امام زمان(عج) عامل تسليم نشدن مردم، ايجاد ناامني، شيوه استعمار براي مبارزه با عقيده انتظار، ارتباط خاص بسيجيان با امام زمان(عج)، رسيدن به تمدن نوين اسلامي، مقدمه ظهور حضرت بقيةالله(عج)، درس‌هاي نيمه‌شعبان براي منتظران، از غدير تا ظهور، درس‌هاي اعتقاد به مهدويت و انتظار موعود، نگاه صحيح به مهدويت و تأثير آن در عرصه اجتماع، نقش علما در زمينه‌سازي ظهور از جمله سرفصل‌هاي اين كتاب به شمار مي‌رود.
در ادامه بياناتي از رهبر معظم انقلاب درباره اهميت مسألۀ انتظار منتشر مي‌شود.
رابطه‌ى معنوى بين آحاد مردم و امام زمان(عج)
ارتباط قلبي يكايك مـردم مؤمـن با مقـام ولايـت عظمي و ولـي‌الله اعظم، يكي از بركاتي است كه از مشخص بودن مهدي موعود(عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) در عقيده مـردم ما ناشـي مي‌شـود. ما عـلاوه بـر اعتقاد به اصـل وجـود مهـدي و اين كـه كسـي خواهـد آمـد و دنيـا را از عـدل و داد پر خواهد كرد، شخص مهدي را به مي‌شناسيم و نام و كنيه و پدر و مادر و تاريخ ولادت و كيفيات غيبت و اصحاب نزديك و حتي بعضي از كيفيات هنگام ظهور او را نيز مي‌دانيم. اگرچه آن شخصيت درخشان و خورشيد تابان را در بيرون و محيط زندگي خود نمي‌بينيم و او را تطبيق نمي‌كنيم، اما معرفت به حال او داريم.
رابطه بين شيعياني كه اين اعتقاد را دارند، با مقام ولايت و مهدي موعود، يك رابطه دائمي است و چقدر خوب و بلكه لازم است كه يكايك ما، قلباً هم اين رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ كنيم. طبق همين زياراتي كه وارد شده و بعضاً مأثور است و به احتمال زياد به خود معصوم(ع) مستند است، اين رابطۀ قلبي و معنوي بين آحاد مردم و امام زمان(عج) يك امر مستحسن، بلكه لازم و داراي آثاري است؛ زيرا اميد و انتظار را به طور دائم در دل انسان زنده نگه مي‌دارد.
ملازمت انتظار واقعي، با اطمينان و اعتماد به آينده
انتظار، يكي از پربركت‌ترين حالات انسان است، آن هم در انتظار دنيايي روشن از نور عدل و داد. «يملا‌الله به الارض قسطا و عدلا» خداي متعال به دست او، سرزمين بشري و همۀ روي زمين را از عدالت و دادگستري پر خواهند كرد. انتظـار چنيـن روزي را بايـد داشـت، نبايد اجـازه داد كـه تصرف شـيطان‌ها و ظلـم و عـدوان طواغيت عالم، شـعلۀ اميـد را در دل خامـوش كند، بايـد انتظار كشـيد. انتظار، چيـزي عجيب و داراي ابعـاد گوناگوني است. يكـي از ابعـاد انتظار، اعتمـاد و اميـدواري بـه آينـده و مأيوس نبـودن اسـت. هميـن روح انتظار اسـت كه به انسـان تعليم مي‌دهد تـا در راه خيـر و صلاح مبـارزه كنـد. اگر انتظـار و اميـد نباشـد، مبـارزه معني نـدارد و اگر اطمينان بـه آينده هم نباشـد، انتظـار معني نـدارد. انتظار واقعـي، با اطمينان و اعتماد ملازم اسـت. كسـي كـه به آمدنـش اعتمـاد و اطمينـان داريـد، انتظـارش را مي‌كشـيد و انتظار كسـي كه به آمدنش اعتماد و اطمينان نداريد، انتظار حقيقي نيسـت. اعتمـاد، لازمۀ انتظار اسـت و ايـن هر دو، ملازم با اميد اسـت و امـروز اين اميـد، امـري لازم براي همۀ ملت‌هـا و مـردم دنيا است. اميد شرط مبارزه و حركت به سمت صلاح
دنيا در طول تاريـخ طولاني بشـر، ادوار سـياه و تاريكي به خود ديده اسـت؛ امـا بدون شـك يكي از تاريك‌ترين ادوار زندگي بشـر و تلخ‌تريـن روزگارهاي عمومـي مردم عالـم، همين روزگار كنوني اسـت كـه در آن هيچ ترديـدي نبايد كرد و ايـن به خاطر تسـلط روزافـزون قدرت‌هاي شـيطاني و بزرگ عالـم بر زندگي انسان‌هاسـت. اگر شـما بـه وضع دنيـا نـگاه كنيـد، قضيـه روشـن مي‌شـود. در دنيـا، قدرت‌ها عالـم را بيـن خودشـان تقسـيم كرده بودنـد و روز به روز تسـلط و تصـرف قدرت‌هـاي بزرگ نسـبت بـه مناطـق گوناگون عالم، سـخت‌تر و سـنگين‌تر شـده . امـروز دخالت قـدرت شـيطاني و طاغوتي آمريـكا در زندگـي ملت‌ها از هميشـه بيشـتر اسـت. در همۀ شئون عمـده و اساسـي ملت‌ها دخالت مي‌كنند و اين دخالت، منحصر به مسائل اقتصادي ملت‌ها نيست، بلكه در فرهنـگ و سياسـت و ادارۀ امـور و تعييـن مديران امـور كشـورها نيز دخالـت مي‌كنند. اگـر كسـاني در جوامع گوناگـون اوضـاع را نفهمنـد و نداننـد، راحـت زندگـي مي‌كننـد؛ امـا صاحبان فكـر و افـراد هوشـمند و روشـنفكر و كساني كه مي فهمند قدرت هاي طاغوتي با زندگي و سرنوشت آنان چه مي كنند، حقيقتاً دنيا براي آنان تيره و تار است و زنداني بيش نيست، «ضاقت عليهم الارض بما رحبت» حقيقتا انسان‌هاي هوشمند در بسياري از مناطق دنيا، اينگونه زندگي مي‌كنند. اگر در دل‌ها اميد به روزگار روشن باشد، مبارزه ممكن است و اگر اميد بميرد، مبارزه و حركت به سمت صلاح هم خواهد مرد.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران