مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن

مشخصات افراد صبور از دیدگاه قرآن

صبر در آیات و روایات اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که آن را در کنار عقل توصیف کرده اند، به گونه ای که پیامبر(ص) صبر را اولین ثمره عقل خوانده و قرآن، بر ارزشمندی صبر به واسطه کسب رضای الهی تأکید داشته و آن را یکی از ویژگی های صاحبان عقل برمی شمارد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، واژه صبر و مشتقات آن 103 بار در قرآن به كار رفته كه نشان از اهميت ويژه اين حركت اخلاقي از ديدگاه دين مبين اسلام و قرآن كريم دارد. در باب ارزش والاي صبر همين بس كه قرآن در آيات متعددي با عبارت «الله مع الصابرين»، «إنّ الله يحبّ الصابرين» و عبارات ديگر به آنان م‍ژده مي‌دهد كه خداوند با صابران همراه است و آنان را بسيار دوست دارد، و در بيان علت رسيدن بعضي از بني اسرائيل به مقام امامت و هدايت مردم مي فرمايد:«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ»«و از آنان امامان (و پيشوايانى) قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى‏كردند؛ چون شكيبايى نمودند، و به آيات ما يقين داشتند.»
خداوند در موارد مختلف به پاداش صابران پرداخته است از جمله اين آيه كه مي فرمايد:«وَ جَزاهُمْ بِماصَبَرُوا جَنَّةً وَ حَريراً...»«و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهاى حرير بهشتى را به آنها پاداش مى‏دهد!...»
اين آيه و آيات بعد كه در وصف صبر بر گرسنگي و ايثار طعام امام علي(ع) و خانواده ايشان نازل شده است، به پاداش آن اشاره نموده و نعمتهاي بهشتي را كه به خاطر صبر به آن بزرگوارن داده شده، بيان مي‌كند، و اين خود بيان‌گر نشانه اي بر پاداش عظيم و منزلت صابران در درگاه خداوند است.
خداوند صبر را از ويژگي صاحبان عقل توصيف مي كند/صبر در صورتي ارزشمند است كه براي كسب رضاي الهي باشد
به هر حال انسان و محل زندگي او به نحوي آفريده شده كه با آفات، كمبودها، موانع و مصيبتهاي فراواني همراه است و هميشه آفات و مصائبي در اموال، عزيزان، دوستان و... در كمين نعمتهاست كه موجب از دست دادن آنها مي‌شود؛ از سويي ديگر انسان در معرض حملات شديد تمايلات نفساني است كه همه اين موارد ابزار آزمايش انسان توسط خداي متعال به شمار مي آيند همانگونه كه قرآن مي فرمايد«وَ نَبْلُوَكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُون‏‏» يعني«و شما را با بديها و خوبيها آزمايش مى ‏كنيم و سرانجام بسوى ما بازگردانده مى ‏شويد!»
در اين ميان بر اساس آيات و روايات، تنها كساني از ميان موانع و مشكلات، سلامت به مقصد مي رسند كه با صبر، به قضاي الهي راضي شده و تمايلات نفساني را حبس نموده، و تسليم امر خداوند گشتند. مصائب گوناگون آنان را از شكر، اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته و با وجود تمام مشكلات، خود را به انجام وظايف الهي وادار سازند. خداوند در قرآن كريم در موارد مختلف به شكلهاي گوناگون به اين موضوع پرداخته و انسانها را با جايگاه و ارزش صبر آشنا ساخته است؛ همچنين به صابرين همراهي و ياري خود را در مراحل سخت زندگي، وعده داده و نعمت‌هاي ويژه‌اي عنايت كرده است:«وَ بَشِّرِ الصَّابِرين... أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون‏‏»
از نظر قرآن، صبر در صورتي ارزشمند است كه به قصد تقرب و براي كسب رضاي الهي باشد كه خداوند صبر را از ويژگي صاحبان عقل توصيف مي كند و در اين باره چنين مي فرمايد:«إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‏... وَالَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... اُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّار»
بيان پيامبر(ص) در نسبت صبر و عقل در گفتگو با شمعون راهب
همچنين روايات اسلامي بر همراهي صبر و عقل تصريح دارد. به طور نمونه در روايتي «شمعون راهب از پيامبر(ص) پرسيد: به من بگو عقل چيست و چگونه است. چه چيز از آن منشعب مى‏ شود و چه چيز منشعب نمى‏ شود. اقسام و انواع عقل را برايم توصيف نما؟ رسول خدا(ص) فرمود: «همانا عقل، زانوبندى است بر نادانى و نفس [امّاره‏] مانند پليدترين جانوران است كه اگر پايش بسته نشود، بي‌راهه مى‏رود و سرگردان مى‏ شود، پس عقل زانوبند نادانى است. براستى، خداوند عقل را آفريد و به او فرمود: رو كن و او رو كرد؛ سپس فرمود: برگرد و او برگشت، آن‌گاه خداى تبارك و تعالى به او فرمود: به عزّت و جلالم سوگند كه من آفريده‏اى از تو بزرگ‌تر و فرمان‌بردارتر نيافريدم، به تو آغاز كنم و تو را به درگاه خود برگردانم، معيار پاداش و كيفر تويى، پس، از عقل، بردبارى نشأت گرفت و از بردبارى، دانش و از دانش، هوشيارى و از هوشيارى، پاكدامنى و از پاكدامنى، خويشتن‌دارى و از خويشتن‌دارى، حيا و از حيا، وقار و از وقار، پايدارى بر كار خوب و از پايدارى بر كار خوب، بيزارى از كار بد، و از بيزارى از كار بد، پيروى از اندرزگو، پس اين ده دسته از انواع اخلاق نيكو است و هر كدام از اين ده دسته، ده نوع ديگر را در بر دارد ...»
مراتب صبر
بنابر روايات نقل شده از پيامبر اكرم(ص)، صبر داراي سه مرتبه است؛ اول «صبر بر مكروهات و مصايب»؛ كه شكيبايي انسان در برابر حوادث تلخ و ناگوار مثل خسارات مالي، مرگ عزيزان، بيماري و... از جمله مراتب صبر است كه قرآن كريم از آن اين‌گونه ياد كرده است:«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏ الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏». دوم «صبر بر طاعت» است؛ تكاليفي كه خداي متعال بر عهده‌ بندگان قرار داده، با دشواري‌هايي همراه است؛ لذا ممكن است انسان به خاطر دشواري در انجام آن كوتاهي كرده و آن را ترك كند؛ از اين رو قرآن كريم انسانها را به صبر بر امتثال وظايف ديني توصيه كرده است:«رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبادَتِه‏». سومين مرتبه «صبر در معصيت» است كه بالاترين مرحله از صبر است و آن ايستادگي در برابر شعله‌هاي سركش شهوات و هيجان‌هاي برخاسته از هوي و هوس و يا مقامات دنيوي است؛ چراكه بيشتر انسان‌ها در برابر فقر و گرفتاري طغيان نمي‌كنند؛ ولي وقتي خدا مقام، پول و صحّت بدن بدهد، آن وقت خيلي سخت است كه خودش را سالم نگه دارد و صبر پيشه كند و اين نعمت موجب غفلت و معصيت او نگردد. از اين قسم به صبر بر نعمت نيز تعبير مي كنند.
قرآن كريم در اين باره مي فرمايد:«وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏» يعني «و اگر بعد از شدّت و رنجى كه به او رسيده، نعمتهايى به او بچشانيم، مى‏گويد: مشكلات از من برطرف شد، و ديگر باز نخواهد گشت! و غرق شادى و غفلت و فخرفروشى مى‏شود... مگر آنها كه (در سايه‌ ايمان راستين،) صبر و استقامت ورزيدند و كارهاى شايسته انجام دادند.» صبر در برابر معصيت‌ها و هواي نفس آنقدر عظيم است كه حتي يوسف نبي(ع) نيز خود را از شرّ آن ايمن ندانسته و به خدا پناهنده مي شود:«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسي‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي‏». صبر در روابط اجتماعي
يكي از اقسام صبر، بردباري در روابط اجتماعي است. انسانها در زندگي خود با افكار و عقايد گوناگوني، موافق يا مخالف برخورد مي كنند، كه به لحاظ اهميت، انسان را به موضع گيري هاي متفاوتي وادار مي كند؛ لذا قرآن كريم به مؤمنان سفارش مي كند كه براي مقابله با عقايد باطل و رفتار خشونت آميز دشمنان اسلام، صبر پيشه كنند و به بهترين وجه به مقابله با آنها برخيزند:«ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ ‏وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظيمٍ» يعني «بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است! امّا جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند، به اين مقام نمى ‏رسند، و جز كسانى كه بهره­ي عظيمى (از ايمان و تقوا) دارند، به آن نايل نمى‏گردند!». از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه مي‌فرمايد: نصف ايمان صبر و نصف ديگر آن شكر است. به اين معنا كه انسان در زندگي، يا در آسايش است، كه بايد در آن حال شكرگزار باشد، يا در حال سختي و گرفتاري است كه بايد صبور باشد. از سوي ديگر، «صبر بر طاعت»، «صبر در معصيت» و «صبر در مصيبت» تقريباً تمامي رفتارهاي ديني را پوشش مي‌دهد. كسي كه مي‌خواهد ديندار خوبي باشد بايد از صفت صبر برخوردار باشد.
ارزشمند بودن هدف (ارزشمندي زندگي اخروي)،مشخص بودن هدف (رضايت خداوند)، اشتياق رسيدن به هدف (دست‌يابي به پاداش‌هاي دنيوي و اخروي)، ترس از شكست (ترس از عذاب جهنم).... از پايه‌هاي روان‌شناختي صبر توصيف شده است. در واقع اگر هدف مشخص نباشد، فرد نمي‌داند چرا و به چه دليلي بايد سختي‌ها را تحمل كند، در نتيجه نمي‌تواند صبر كند. از اين‌رو، در قرآن به هدف صبر اشاره شده است: (وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَي الدَّارِ( (رعد: 22) از نظر يك مؤمن بالاترين هدف، جلب رضايت پروردگار است. صبر مانند هر رفتار ديگر نياز به انگيزه دارد. اولين چيزي كه ايجاد انگيزه مي‌كند هدف است.پيامبران بزرگ الهي كه پيش‌قراولان صبر بودند، هدف مشخصي براي صبر خود داشتند. قرآن در مورد پيامبر گرامي اسلام مي‌فرمايد: (وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ) شكيبايي پيشه كن و اين شكيبايي تو جز براي خدا نمي‏ تواند باشد.
فرد زماني مي‌تواند صبر كند كه سختي‌ها را تحمل نمايد، و در راه رسيدن به هدف سخت تلاش كند كه آن هدف در نظرش ارزشمند باشد. قرآن هدف صبر را «جلب رضايت خداوند» بيان مي‌كند و ارزشمندي اين هدف را اينگونه نشان مي‌دهد: (ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ) از آن‌ رو كه خداوند متعال خود روان بشر را سرشته و مي‌داند كه انسان تنها به خاطر «هدف ارزشمند» مي‌تواند صبر پيشه كند، در اينجا به فناي داشته‌هاي انسان و بقاي عطاياي خود اشاره نموده و ارزشمندي آنها را نشان مي‌دهد. در انتهاي آيه نيز به ارزشمندي پيامد صبر اشاره دارد. افرادي كه صبر ندارند به متاع دنيا توجه دارند، ولي افراد صبور به پاداش‌هاي اخروي خداوند توجه دارند كه ارزشمندي و ماندگاري آنها صبر را براي آنان امكان پذير مي‌سازد.
اگر كسي مشتاق رسيدن به چيزي باشد، سختي‌هاي رسيدن به آن را تحمل خواهد كرد. اين اشتياق لازمه ارزشمندي واقعي هدف نيست. ممكن است هدفي در واقع ارزشمند باشد ولي فرد اشتياقي به رسيدن آن نداشته باشد؛ در نتيجه، دشواري‌هاي رسيدن به آن را تحمل نخواهد كرد. حضرت اميرالمؤمنين(ع) يكي از پايه‌هاي صبر را اشتياق مي‌داند: «فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَي أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَي الشَّوْقِ ... فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَي الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ» در اين حديث، امام علي(ع)به صورت واضح و روشن يكي از پايه‌هاي روان‌شناختي صبر را شوق و رغبت دانسته است. قرآن كريم مكرراً آثار و پيامدهاي دنيوي و اخروي صبر را بيان فرموده است. توجه انسان به اين پيامدها شوق و رغبت انسان را برمي‌انگيزد: (إِنَّما يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِساب)؛ بي‌ترديد پاداش شكيبايان بدون حساب و به طور كامل داده مي‌شود.
ترس از شكست (ترس از عذاب جهنم) نيز يكي ديگر از پايه هاي روان شناختي صبر است؛ از آموزه‌هاي اسلامي اين ايده به دست مي‌آيد كه شوق به تنهايي انسان را به مسيري سوق نمي‌دهد، بلكه ترس نيز لازم است. مثلاً درباره رابطه انسان با خدا بايد تعادل بين خوف و رجاء را در نظر داشت. ترس مطلق از خداوند به نااميدي و رها كردن عمل مي‌انجامد و اميدواري مطلق به خداوند بي‌خيالي و رهاكردن عمل را در پي دارد. خويشتن‌داري و تحمل مشكلات زماني به راحتي براي انسان امكان‌پذير است كه نه تنها رسيدن به هدف مزايايي براي انسان در پي داشته باشد، بلكه نرسيدن به آن انسان را با مخاطراتي مواجه سازد.
حضرت علي(ع) به روشني هيجان ترس را از پايه‌هاي روان‌شناختي صبر برشمرده است:«فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَي أَرْبَعِ شُعَبٍ علي الاشفاق مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ»؛صبر داراي چهار شعبه است كه يكي از آنها ترس است... كسي‌ كه از آتش بترسد از محرمات دوري مي‌ورزد. در قرآن كريم قريب يكصد مورد كلمه «النار» تكرار شده و خداوند مردم را از عذاب جهنم ترسانده است. اين بدان روي است كه ترس تأثير زيادي در وادار كردن مردم به عمل دارد. پيامبران خود را بشير و نذير مي‌دانستند، زيرا ساختار رواني برخي افراد به گونه‌اي است كه علاقه‌مندي به چيزي آنان را به عمل وامي‌دارد و برخي ديگر فقط ترس زيربناي رفتار آنان را شكل مي‌دهد. در فرد واحد نيز برخي رفتارها ممكن است به دليل علاقه و رغبت و برخي ديگر به دليل ترس انجام گيرد.
اگر انسان سختي‌ها را پله‌اي براي صعود و يا آزموني براي قبول شدن بداند، در آن صورت، نه‌تنها مشكلات او را آزرده نمي‌سازد، بلكه شايد با آغوش باز به استقبال آنها برود و به راحتي آنها را تحمل كند. قرآن مكرراً به ما گوشزد كرده كه سختي‌ها براي ابتلا و امتحان بندگان است: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشي‏ْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِِينَ). براي اينكه مؤمنان در برابر سختي‌ها درمانده نشوند و صبرشان را از دست ندهند، قرآن رنج‌ها را موقتي و پايان‌پذير مي‌داند: (فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا)؛ همراه با هر سختي گشايشي است. يك گام بالاتر از اين، موقت دانستن كل دنيا و جهان است كه در اين صورت، انسان ايده بزرگ‌تر و جامع‌تر پيدا مي‌كند كه سختي و آسايش را پايدار نداند. دايمي دانستن راحتي به خاطر ايجاد تنبلي، انسان را از عمل دور نگه مي‌دارد و مستمر دانستن رنج‌ها به دليل درماندگي، توان عمل را از انسان مي‌گيرد.
اميرالمؤمنين(ع)يكي از پايه‌هاي صبر را انتظار مي‌داند. انتظار در اينجا به معناي سرآمدن مدت و پايان يافتن مهلت است: «فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَي أَرْبَعِ شُعَبٍ علي ... التَّرَقُّبِ... مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَي الْخَيْرَات‏»؛كسي كه منتظر مرگ است، مدت زمان زندگي خود را در دنيا زودگذر و موقتي مي‌داند و به انجام كارهاي درست مي‌شتابد. حضرت علي(ع) انتظار مرگ را از پايه‌هاي صبر به شمار آورده است. به فكر مرگ بودن، پايان يافتن فرصت‌ها را نيز گوشزد مي‌كند. وقتي فرد متوجه شود كه وقتش رو به اتمام است، حاضر مي‌شود سخت‌ترين كارها را براي رسيدن به موفقيت انجام دهد. پس مي‌توان توجه به كم بودن زمان را نيز از پايه‌هاي صبر به شمار آورد. آن حضرت در كلام ديگري نيز رابطه صبر و زمان اين‌گونه بيان مي‌كند: «الصبر علي المضض يؤدي إلي إصابة الفرصة»؛شكيبايي بر رنج‌ها به درك فرصت‌ها مي‌انجامد. پ
برخي ويژگي صابران در مناسبات اجتماعي بر اساس آيات قرآن
صبر يك ويژگي رواني و ثبات دروني است كه نتيجة آن مديريت احساسات و هيجانات، توان تحمل سختي‌ها و سخت كوشي در كارهاست. صبر در زندگي انسان كاركردهاي گوناگوني دارد؛ از جمله: انسان را در مقابله با تنيدگي‌ها ياري مي‌دهد، موفقيت در تحصيل، شغل و روابط اجتماعي را تسهيل مي‌كند، در برخورد با هيجانات و احساسات دروني توانمندتر مي‌سازد و در زمينه دين‌داري انسان را ياري مي‌دهد.
فرد صبور از اشتباهات و ظلم ديگران مي‌گذرد و اهل گذشت است. آيات پيشين در مورد حق‌خواهي مظلوم بودند، اما قرآن كريم در آيه‌اي مي‌فرمايد:(وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُور( (شوري: 43)؛ كسي كه صبر كند و ببخشد كار بزرگي انجام داده است. فرد صبور هنگام مصيبت‌ها و مشكلات، خداوند را به ياد مي‌آورد: )... و بشّر الصابرين الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ).
فرد صبور در موقعيت‌هاي جهل و خشونت، با حلم و مدارا برخورد مي‌كند: (وَ لَا تَسْتَوِي الحَْسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِي أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلي‏ٌّ حَمِيمٌ وَ مَا يُلَقَّئهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبرَُواْ وَ مَا يُلَقَّئهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ). معناي «ادفع بالتي هي احسن» اين است كه هنگام مواجه شدن با سيئه، با حسنه برخورد كن. علامه طباطبائي در الميزان مي‌فرمايد: «ادفع بحلمك جهلهم و بعفوك إساءتهم». افرد صبور در كارها مقاومت بيشتري دارد و هر فرد صبور كار چندين نفر غير صبور را انجام مي‌دهد: (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَي الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ).
فرد صبور اگر به درستي كاري اطمينان داشته باشد، به گفته‌هاي بي اساس ديگران توجه نمي‌كند: (إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ). صابر در برابر زخم زبان، تهمت و ناسزاي افراد جاهل با بردباري برخورد مي‌كنند: (وَ اصْبِرْ عَلي‏ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلاً)فرد صبور، موقع دزديده شدن، مفقود شدن يا از بين رفتن اموالش برخورد منطقي دارد: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين). همچنين در موقع از دست دادن شغل خود، از خود خويشتن‌داري نشان مي‌دهد و توكل به خدا مي‌كند: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ).
فردي كه صابر است، هنگام از دست دادن عزيزان، بيش از حد بي‌تابي نمي‌كند:(وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ). يا هنگام بيماري خويشتن‌داري خود را از دست نمي‌دهد: (وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ). همچنين هنگام فقر و تنگ‌دستي متانت و خويشتن‌داري خود را حفظ مي‌‌كند و جزع و بي‌تابي نمي‌كند: (وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ) و در برابر نيازهاي فيزيولوژيك، خودكنترلي بيشتري از خود نشان مي‌دهد:(لَنْ نَصْبِرَ عَلي‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها).
كسي كه اهل صبر است، در موقعيت‌هاي ترس و خوف خويشتن‌داري از خود نشان مي‌دهد:( وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ) و در موقعيت‌هاي تنش‌زا مي‌تواند خشم خود را كنترل كند:(الَّذِينَ يُنفِقُونَ في السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْكَظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يحُِبُّ الْمُحْسِنِين‏).
منبع: مهر




نظرات کاربران