استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب در آستانه حماسه ۹ دی
قرآن و تشریح مسیر خطیر تبلیغ در اسلام
رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در سراسر کشور، با اشاره به آیه ۶۷ سوره مائده، به مسیر پرخطر تبلیغ اشاره کرده و میفرمایند: شما آنوقتی که تبلیغ میکنید، تبلیغ اساسی میکنید، تبلیغ اسلامی میکنید، در مقابل این تبلیغ شما یک جبهه دشمنی صفآرایی میکند؛ این را باید بدانید.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، رهبر معظم انقلاب، چهارشنبه، ۶ دي ماه در آستانه هشتمين سالگرد حماسهي نهم ديماه ۱۳۸۸ در ديدار مسئولان و اعضاي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي در سراسر كشور، از «تبليغ» بهعنوان مهمترين وظيفه شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي ياد كردند و با اشاره به ريشه قرآني تبليغ گفتند: تبليغ، ريشه قرآني دارد؛ كاري نيست كه ما آن را اختراع كرده باشيم يا از كسي در دنيا آن را ياد گرفته باشيم. خداوند متعال در سوره مباركه احزاب مي فرمايد: «اَلَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالٰتِ اللهِ وَيَخشَونَهُ وَ لا يَخشَونَ اَحَدًا اِلَّا اللَهَ وَ كَفَىٰ بِاللهِ حَسيبًا»؛ و در سوره مباركه مائده [مي فرمايد]: «يٰاَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّك»؛ پروردگار عالم دستور تبليغ را به پيغمبر خودش عنايت مي كند و در آيات كريمه قرآن از قول پيغمبران، مكرّر در مكرّر مسئله تبليغ ذكر شده: «اُبَلِّغُكُم رِسَالٰتِ رَبّي وَ اَنصَحُ لَكُم» تبليغ يعني چه؟ يعني رساندن. رساندن چه؟ رساندن يك پيام، يك سخن درست؛ اين معناي تبليغ اسلامي است؛ منتها شرط اين تبليغ اين است كه صادقانه باشد، صميمانه باشد، امانتدارانه باشد، مسئولانه باشد.
موضوع تبليغ در اسلام يكي از مهم ترين مباحثي است كه از صدر اسلام مورد توجه قرار گرفت. پيامبر اسلام پس از آشكار كردن رسالت خود افراد و گروههايي را تربيت كردند تا بتوانند پيام نجاتبخش اسلام را به قبايل، عشيره و سرزمينهاي ديگر برسانند.
تبليغ آشكار و گسترده دين مبين اسلام يكي از دستورات الهي به رسول اكرم(ص) بود و اين دستور به اشكال مختلف و بر اساس ويژگيهايي كه عنوان شده در آيات مختلف قرآن بيان شده است. از جمله آيات ۱۸ سوره عنكبوت، ۱۲۲ سوره توبه، ۱۰۸ سوره يوسف، ۱۱۴ سوره طه، ۱۵۹ سوره آل عمران و آياتي كه رهبر معظم انقلاب در اين فراز از سخنانشان به آن اشاره كردند.
آيات ۳۹ سوره احزاب، ۶۷ سوره مائده و ۶۲ سوره اعراف نيز به موضوع تبليغ اسلام اشاره دارند كه در سخنان رهبر معظم انقلاب مورد استناد قرار گرفته شده است.
در آيه ۳۹ سوره احزاب در مورد برخي ويژگيهاي مبلغان و پيامرسانان آمده است: « الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا/ همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى كند».
هرچند اين آيه به پيامبر اسلام و پيامبران پيش از اسلام اشاره دارد اما در يك نماي كلي ميتوان اين آيه را به كساني تعميم داد كه در كنار پيامبر قرار گرفته و به تبليغ دين و تلاش براي افزايش گستره نفوذ مباني ديني همت ميگمارند. پيامبران الهي جايگاه خاصي دارند كه آنها را از ساير بندگان متمايز ميسازد اما افرادي كه در كنار پيامبر قرار ميگيرند و آنها را در رسالتشان ياري ميرسانند نيز بايد ويژگيهاي لازم را داشته باشند كه بر اساس اين آيه، خداترسي و ترك ماسوا از جمله اين ويژگيهاست.
تفسير الميزان در مواجهه با اين آيه، يك سؤال را مطرح كرده است: «مبلغان راستين كيانند؟» و البته پاسخي كه به اين سؤال ارائه ميشود، پيامبر اسلام و پيامبران الهي پيشين هستند. در ادامه تفسير اين آيه آمده است: اصولا كار پيامبران در بسياري از مراحل شكستن سنت هاي غلط است و اگر بخواهند كمترين ترس و وحشتي به خود راه بدهند در انجام رسالت خود پيروز نخواهند شد قاطعانه بايد پيش روند، حرف هاي ناموزون بدگويان را به جان خريدار شوند و بياعتنا به جوسازي ها به برنامههاي خود ادامه دهند چرا كه همه حساب ها به دست خداست. اين آيه دليل روشني است بر اينكه شرط اساسي براي پيشرفت در مسائل تبليغاتي قاطعيت و اخلاص و عدم وحشت از هيچ كس جز از خداست.
بر اساس آنچه در اين آيه آمده، حجتالاسلام والمسلمين محسن قرائتي در تفسير نور ويژگيهاي مبلغان را چنين برميشمرد:
هميشه تبليغ با سخنرانى نيست، گاهى بايد با عمل، حكم خدا را روشن ساخت؛ مبلّغان الهى، همواره دشمنان سرسخت وتهديدكننده دارند؛ خدا ترسى مقدّمه شجاعت و شهامت است؛ مبلّغان الهى بدانند كه حساب صبر و تحمّل آنان با خداست.
و البته معتقد است براي موفقيت در كار تبليغ بايد اين شرايط احراز شود: تداوم تبليغ، تقوا در عمل، شهامت و قاطعيّت و توكّل به خداوند.
از ديگر ويژگيهايي كه ميتوان براي مبلغ و پيامرسان اشاره كرد، خيرخواهي است. چه اينكه اگر فرد تبليغكننده مصلحتانديش نباشد و مقاصدي جز خيرخواهي و انساندوستي داشته باشد، به دور از اخلاص خواهد بود در حالي كه شرط اساسي براي تبليغ مباني ديني و اسلامي اخلاص و دوري از خودكامگي است.
آيه ۶۲ سوره اعراف ديگر ويژگي تبليغ را بيان ميكند. در اين آيه آمده است: «أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنْصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ/ پيامهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و اندرزتان مى دهم و چيزهايى از خدا مى دانم كه [شما] نمي دانيد».
اين آيه بخشي از سخنان حضرت نوح(ع) به مردمان قومش است؛ قومي كه او را انكار كردند و جز عدهاي به او ايمان نياوردند. اين آيه نشان ميدهد كه مبلغ و پيام رسان، نسبت به ديگران دلسوز است و از سر دلسوزي اقدام به هدايت ميكند. در تفسير نور در اين رابطه آمده است: مربّى و مبلغ، هم بايد خيرخواه و دلسوز باشد و هم برخوردار از علم و آگاهى كافى. دلسوزى و خيرخواهى پيامبر، در جهت منافع مردم بود، نه منافع شخصى.
علامه جوادي آملي نيز در تفسير تسنيم در رابطه با «انصح لكم» مي گويد: هم در اين تبليغ خالصاند و هم خير خواه شمايم؛ هم خالصانه آنچه را دريافت كردم به شما ابلاغ ميكنم و هم ناصحانه به شما ميگويم. اين دعوت الهي را بپذيريد. و «انصح لكم ناصح» يعني خالص؛ آن عسل ناب را ميگويند.
خلوص و شهامت و قاطعيت مبلغ و پيام رسان از اين جهت است كه توكل به خداوند دارد و اگر ذره اي در تقوا و توكل او خلل ايجاد شود، قطعا از مسير خارج ميشود و نخواهد توانست رسالت خود را به سرانجام برساند؛ همانطور كه خداوند به پيامبرش دستور ميدهد همچون گذشته به خداوند توكل كند و آخرين مرحله رسالت را پس از حجة الوداع اجرايي كند. تمام ويژگيهايي كه در آيه پيشين مورد بررسي قرار گرفت، در اقدام رسول اكرم در روز غدير خم و پس از نزول آيه ۶۷ سوره مائده قابل مشاهده بود.
در اين آيه خداوند به پيامبرش فرمود: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ/ اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده اى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى دارد؛ آرى خدا گروه كافران را هدايت نمى كند».
اين آيه كه به عنوان آيه تبليغ نيز مشهور است، پس از بازگشت رسول خدا(ص) از حجة الوداع در منطقه غدير خم در روز ۱۸ ذيالحجه نازل شد.
نكات فراواني در اين آيه نهفته است و بسياري از مفسران و انديشمندان ديني به اين آيه به صورت ويژه پرداختهاند اما در اين رهگذر نكته قابل تأكيد و تأمل آن است كه كار تبليغ ممكن است با خطرات و مخاطراتي همراه باشد لذا كار تبليغ سخت به نظر ميرسد اما طبق آنچه در اين آيه و آيات مشابه آمده، آنچه كار تبليغ را آسان و مسير پيام رساني را هموار ميكند، توكل و دل سپردن به وعده هاي صادق الهي است.
علامه طباطبايي در رابطه اين معنا در تفسير الميزان آورده است: خطاب آيه با رسول الله (ص ) ميباشد و دستوري اكيد فرموده است به ابلاغ و نوع بيان مانند برهان بر وجوب تبليغ است، چون متعاقب اين دستور فشار و تهديد ميباشد و ميفرمايد: اگر اين پيام را نرساني گويا اصلا رسالت پروردگار را به انجام نرسانده اي و همچنين ايشان را وعده مي دهد كه او را از خطراتي كه در اين امر ممكن است متوجه وي شود، نگهداري كند.
همچنين آورده است: خداوند وعده ميدهد كه آن حضرت را از شر مورد انتظار از ناحيه مردم (شامل مؤمن و منافق عامه و خاصه) حفظ كند و همچنين مقاصد دينيه و تبليغ ايشان را تضمين مينمايد.
همچنين در اينجا كفر به خصوص اين حكم و آيه مورد بحث است (خدا انكار كنندگان اين حكم را كافر خوانده است )، و مراد ازهدايت هم هدايت به راه راست نيست، بلكه مراد هدايت به مقاصد شوم آنهاست، يعني خدا ابزار كار و اسباب موفقيت آنان را در دسترشان قرار نميدهد تا به مقاصد شومشان برسند و آنها را آزاد نميگذارد تا هر لطمهاي كه بخواهند به دين و كلمه حق بزنند و يا نوري را كه خدااز جانب خود نازل كرده خاموش كنند و شر و فساد نمايند، بلكه خداوند آنها را نابود كرده و مكر و شر و فسادشان را متوجه خودشان ميكند.
بنابراين اگر امر تبليغ به ويژه تبليغ امورات ديني و مباني اسلامي كار پر خطري باشد، تقواي الهي و ايمان راستين راهي براي دور ماندن از خطرات احتمالي است.
همانطور كه رهبر معظم انقلاب نيز در بخش ديگري از بياناتشان در رابطه با اين آيه اظهار ميكنند: در آن آيه شريفه «بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَّبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاس» كه [مي فرمايد] خدا تو را حفظ ميكند، نگران نباش، دغدغه نداشته باش از دشمن، پيدا است كه در مقابل تبليغ پيغمبر، صف دشمنان است، جبهه دشمنان است. برادران عزيز، خواهران عزيز! معناي اين چيست؟ معنايش اين است كه شما آنوقتي كه تبليغ ميكنيد، تبليغ اساسي ميكنيد، تبليغ اسلامي ميكنيد، در مقابل اين تبليغ شما يك جبهه دشمني صفآرايي ميكند؛ اين را بايد بدانيد.
اما بخش ديگري از بيانات رهبر معظم انقلاب در رابطه با فضاسازيهاي برخي عناصر داخلي بود. در حالي كه اخيرا برخي خواص به دنبال برهم زدن آرامش در جامعه هستند، حضرت آيت الله خامنهاي اينچنين به خواص هشدار مي دهند: هنر اين است كه انسان، منطقي حرف بزند، منصفانه حرف بزند، براي خاطر هواي نفْس حرف نزند، براي خاطر جهات شخصي حرف نزند، براي خاطر قدرتيابي حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد؛ «اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ كُلُّ اُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولاً»؛ بدانيد خود اين حرفي كه مي زنيد، در روز قيامت عملي است كه مجسّم مي شود در مقابل شما، و خداي متعال مؤاخذه مي كند، سؤال مي كند؛ نمي شود هر حرفي را انسان بهخاطر ميل دل خودش بزند.
انسان در هر پايگاه و شرايطي باشد مسئول است و اين نوع مسئوليت با تغيير جايگاه اجتماعي او، از بين نميرود؛ همانطور كه پيامبر اسلام(ص) فرمودهاند «كلكمْ راعٍ، وَ كلكمْ مَسْئولٌ عَنْ رَعِيتِهِ/ هر كدام از شما مسئول هستيد و درباره افرادي كه به سخن شما گوش ميدهند بازخواست خواهيد شد).
در همين معنا در آيه ۳۶ سوره اسرا آمده است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا/ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد».
اشاره اين آيه به روز قيامت است. روزي كه اعضاي بدن نيز در برابر اعمالي انسان شهادت ميدهد كه آيا در مسير خير بوده يا غير از اين عمل كرده است. در تفسير نمونه در اين رابطه آمده است: اين مسئوليتها به خاطر آن است كه سخناني را كه انسان بدون علم و يقين ميگويد يا به اين طريق است كه از افراد غير موثق شنيده، و يا ميگويد ديدهام در حالي كه نديده، و يا در تفكر خود دچار قضاوت هاي بيمأخذ و بيپايهاي شده كه با واقعيت منطبق نبوده است، به همين دليل از چشم و گوش و فكر و عقل او سؤال ميشود كه آيا واقعا شما به اين مسائل ايمان داشتيد كه شهادت داديد، يا قضاوت كرديد، يا به آن معتقد شديد و عمل خود را بر آن منطبق نموديد؟! ناديده گرفتن اين اصل نتيجهاي جز هرج و مرج اجتماعي و از بين رفتن روابط انساني و پيوندهاي عاطفي نخواهد داشت.
همچنين علامه طباطبايي در رابطه با اشاره اين آيه به گوش و چشم و قلب ميگويد: اينها وسائل تحصيل علم هستند. اينها نعم الهي هستند كه بوسيله آنها انسان حق را از باطل تشخيص مي دهد و بزودي از يكايك آنها بازخواست ميشود كه آيا در آنچه عمل نمودي علمي به دست آوردي يا خير و آيا آن را پيروي هم كردي يا نه؟ و بزودي همه آنها بر عليه انسان گواهي مي دهند و آدمي در آنروز عذر موجهي نخواهد داشت.
منبع: ايكنا