ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است

ظریف: معرفی قدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام دشمنی بامسلمانان است

وزیر امور خارجه کشورمان گفت: شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم نامشروع صهیونیستی توسط آمریکا، اعلام دشمنی آشکار با مسلمانان و دولت‌های اسلامی و ایجاد فرصت برای تروریسم است.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،محمد جواد ظريف وزير امور خارجه كشورمان صبح امروز دوشنبه در دومين كنفرانس امنيتي تهران اظهار كرد: اين كنفرانس در شرايطي برگزار مي شود كه منطقه غرب آسيا در يكي از دشوار ترين دوران تاريخ خود است.
وي ادامه داد: جريان افراط گرايي كه اين منطقه را دستخوش يكي از دشوارترين و خسارت بارترين دوران خود كرده بود، روبه نابودي و داعش به عنوان وحشتناك ترين نماينده اين جريان از نظر نظامي زوال رفته است و خليفه خودخوانده اش كه با رعب و وحشت شكل گرفته بود، نابود شده است.
ظريف افزود: مردم و دولت سوريه و عراق كه در ۶ سال گذشته با رشادت بسيار مقابل داعش ايستاده بودند، به پيروزي هاي بسياري رسيده اند و ما خوشحاليم كه در اين شرايط كنار ملت اين دو كشور بوده ايم.
متن كامل سخنراني ظريف در اين مراسم بدين شرح است:
حضار محترم،
خانم‌ها، آقايان
حضور شما در دومين كنفرانس امنيتي تهران را خيرمقدم عرض مي‌كنم و اميدوارم گفتگوها و تبادل نظرهاي سازنده و پرباري را پيش رو داشته باشيد. همچنين اميدوارم شركت‌كنندگان غير ايراني اقامتي دلپذير در كشور ما داشته باشند.
دومين كنفرانس امنيتي تهران در شرايطي برگزار مي‌شود كه منطقه غرب آسيا در يكي از دشوارترين دوره‌هاي تاريخ خود قرار دارد. جريان افراط‌گراييِ خشونت‌طلب كه اين منطقه را دستخوش يكي از خطرناكترين و خسارت بارترين ادوار تاريخي‌اش كرده بود، رو به زوال گذاشته است. داعش به عنوان دهشتناك‌ترين نماينده اين جريان، از نظر نظامي سركوب و خلافت خود خوانده و جعلي‌اش نابود شده و كنترلش بر قلمرو وسيعي كه از راه خشونتِ بي‌حد و ايجاد رعب تصرف شده بود، از ميان رفته است. مردم و دولت‌هاي عراق و سوريه طي شش سال گذشته دلاورانه عليه اين گروه‌ها، بويژه داعش، مقاومت كردند و به پيروزي‌هاي مهمي دست يافتند. خوشحاليم كه در اين مبارزه تاريخ‌ساز در كنار اين دو ملت دوست و برادر قرار داشتيم.
در اين دوران كه بين فروپاشي خلافت جعلي داعش و شكل گيري شرايط مطلوب امنيتي در منطقه قرار داريم، ما و ديگر بازيگران منطقه‌اي با سه چالش مهم يعني درك درست واقعيات موجود، نيل به دركي مشترك در مورد وضعيت مطلوب براي منطقه و راه‌هاي تحقق اين وضعيت مطلوب مواجه هستيم.
ويژگي هاي دوره كنوني
۱- اگرچه داعش و ديگر گروه‌هاي تروريستي طي يكي دو سال اخير شكست‌هاي مرگباري را متحمل شده و پروژه خلافت داعش متوقف گرديده و دستگاه اداري و نظامي آن در حال متلاشي‌شدن است، اما سازمان ترور داعش و گروه‌هاي مشابه هنوز فعال‌اند. آنها همچنان با توجه به شبكه وسيعي كه در كشورهاي مختلف در آسياي ميانه و آسياي غربي و به ويژه افغانستان و نيز در شمال آفريقا ايجاد كرده اند، داراي بردي منطقه‌اي و جهاني‌اند و بايد همچنان تهديدي جدي به‌شمار آيند. بنابراين، ادامه مقابله با باقي‌مانده‌هاي اين تفكر خطرناك در سوريه و عراق، جلوگيري از نفوذ و گسترش افراط در مناطق جديد، سركوب كامل خاستگاه فكري و قطع منابع مالي افراط همچنان بايد يك اولويت باشد.
۲- احياي احترام به مرزهاي ملي و نظام دولت – ملت كه توسط گروه‌هاي تروريستي و برخي از ديگر جريان‌هاي تكفيري هدف تخريب قرار گرفته است، به عنوان يك اولويت بايد مد نظر باشد. ادامه وضعيت كنوني، قطعا به گرايش‌هاي گريز از مركز در داخل واحدهاي سياسي دامن خواهد زد و حاصلي جز تنش و بي ثباتي در پي نخواهد داشت.
۳- حفظ انسجام ملي و تماميت ارضي كشورهاي منطقه ضرورتي ترديد ناپذير است. تحركات قومي و طائفي در سوريه و عراق با گرايش‌هاي جدايي‌طلبي خطري براي منطقه و جهان است و مي‌بايست با درايت مسئولين ملي و محلي و گفتگو بر پايه احترام به حاكميت ملي، تماميت ارضي و قوانين اساسي به همكاري و همگرايي تبديل شود.
۴- بازسازي عراق و سوريه يكي از مسائل مهمي است كه جامعه جهاني در دوره كنوني بايد به آن بپردازد. شروع بازسازي تأثير عمده‌اي بر روند ثبات سياسي در كل منطقه و شكست كامل افراطي‌گري خواهد داشت و مي‌بايست با هدف كمك به مردم و تثبيت صلح و نه براي پيشبرد اهداف گروهي و سياسي پيگيري شود.
۵- ادامه تجاوز عليه مردم مظلوم يمن و تداوم حملات كور هوايي و جنايات جنگي گسترده عليه غير نظاميان در اين كشور يكي ديگر از عوامل تنش‌زا در منطقه است. پس از ۳۳ ماه جنگ بي‌حاصل، بايد مهاجمين به اين درك رسيده باشند كه اين بحران راه حل نظامي ندارد و طرف‌هاي آن چاره‌اي جز گفتگو و اجماع ملي براي حل اين بحران ندارند.
۶- دخالت‌ها و سياست‌هاي آمريكا در منطقه يكي از اساسي‌ترين چالش‌هايي است كه به بحران كنوني دامن زده و موجب پيچيدگي بيشتر شرايط شده است. آمريكا هنوز نسبت به واقعيات عيني در سطح منطقه بي توجه است و با ادامه حضور نظامي غير مشروع در خاك سوريه بر پيگيري سياست‌هاي مخرب و تنش‌زاي خود اصرار دارد.
۷- ادامه اشغال فلسطين همچنان حادترين مسئله‌اي است كه منطقه و جهان با آن دست بگريبان است. همه مسائل منطقه مستقيم يا غير مستقيم تحت تاثير اين معضل اصلي و ستمي است كه طي ۷۰ سال گذشته بر مردم فلسطين رفته است. شناسايي بيت المقدس به عنوان پايتخت رژيم نامشروع صهيونيستي توسط آمريكا، اعلام دشمني آشكار با مسلمانان و دولت‌هاي اسلامي و ايجاد فرصت براي افراط گرايي و تروريسم است.
وضعيت مطلوب
تمركز بر مشكلات امنيتي و تنش‌ها مي‌بايد با در نظر داشتن دورنمايي مشخص صورت گيرد و معطوف به تلاش براي نيل به شرايط امنيتي مطلوب در سطح منطقه باشد. براي اين منظور دو ايده "منطقه قوي‌" و "امنيت شبكه‌اي" مي‌تواند مبناي شكل‌گيري پارادايم جديدي براي غرب آسيا باشد.
۱- منطقه قوي
تلاش براي ايجاد "منطقه قوي" به جاي برتري جويي و حذف ديگر كنشگران ريشه در نگاه راهبردي جمهوري اسلامي ايران به منطقه پيراموني خود دارد و به معني پذيرش اصل تامين منافع جمعي در منطقه خليج فارس و تعميم قاعده برد-برد به سطح اين منطقه است. بر اين اساس، تامين منافع هر يك از كشورهاي منطقه در گرو تامين منافع همه كشورهاي منطقه است. تلاش سلطه‌جويانه توسط هريك از كشورهاي منطقه براي حذف رقبا و تبديل شدن به قدرت فائقه نه تنها پسنديده نيست، بلكه اصولا ناممكن است. تجربه پر فراز و نشيب نزديك به سه دهه پس از پايان جنگ سرد و شرايط راهبردي جديد در دوران گذار جهان پساغربي ثابت كرده است كه تلاش براي هژموني در سطح جهاني و يا منطقه‌اي بي‌حاصل و خطرناك است. اگر چه رقابت بين كشورها در مسير توسعه اقتصادي – اجتماعي و نيل به سطح بالاتري از رفاه و آسايش براي شهروندان امري ناپسند نيست، اما تلاش براي تبديل شدن به قدرت فائقه و سلطه‌گر از منظر ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك عاملي تنش زا بوده و موجب ايجاد موانع اساسي بر سر راه توسعه ملي كشورها خواهد بود. چنين رقابتي تنها دور باطلي را موجب مي‌شود كه نمي‌تواند هيچ برنده‌اي داشته باشد. ديگر مناطق جهان بعد از اينكه رقابت‌هاي مخرب سلطه محور را پست سر گذاشته و به همكاري با هم متمايل شدند، توانستند به صلح و توسعه دست يابند. كشورهاي اين منطقه به حكم جغرافيا محكوم به همزيستي با يكديگر اند؛ علاوه بر اينكه تاريخ، فرهنگ و مذهب مشترك چنين همكاري و همزيستي را نه تنها اجباري بلكه مطلوب و مطبوع مي‌سازد. توانايي و قدرت ما در گرو تلاش براي تقويت جمع ما است و تلاش هر يك از ما براي تقويت خود به ضرر ديگران موجب تضعيف همه ما خواهد شد.
مسابقه تسليحاتي نمونه‌اي از رقابت‌هاي مخرب است. ميانگين هزينه‌هاي نظامي همسايگان ما در منطقه خليج فارس نسبت به توليد ناخالص داخلي از بالاترين‌ها در سطح جهاني است. در سال گذشته، كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس مجموعاً ۱۱۶ ميليارد دلار صرف بودجه‌هاي نظامي كرده‌اند. چنين اقدامي هم موجب تنش مي‌شود و به بي‌اعتمادي دامن مي‌زند و هم موجب هدر رفتن سرمايه‌هاي حياتي مردم منطقه و پر كردن جيب‌هاي يغماگران سازنده تسليحات مرگ‌بار مي‌شود. در شرايطي كه منطقه ما با طيفي از مشكلات حاد مانند تروريسم و افراطي‌گري، بحران‌هاي زيست محيطي همچون گرد و غبار و خشكسالي، تشديد مهاجرت و ضعف دولت‌ها در پاسخگويي به مطالبات مردم مواجه است، رقابت مخرب تسليحاتي و تنش بين همسايگان به معني تحميل هزينه هاي بيشتر به ملت‌هاي منطقه و موجب تشديد بيش از پيش اين مشكلات خواهد بود.
هيچ كشوري نمي‌تواند به قيمت ناامن كردن همسايگان خود براي خود توليد امنيت كند. چنين تصوري در جهان به هم پيوسته كنوني توهمي خطرناك بيش نيست. تجربه ۴ دهه گذشته منطقه ما ثابت كرده است كه چنين تلاشي پيش و بيش از همه دامن‌گير آنهايي شده است كه براي همسايگانشان جنگ و خونريزي خواسته‌اند. تجربه صدام و طالبان و داعش و افراط زنده ترين نمونه‌هاي اين واقعيت انكارناپذيرند.
۲-امنيت شبكه اي
با توجه به واقعيات جهان به هم پيوسته كنوني و شرايط ويژه منطقه پيراموني ما در حاشيه خليج فارس كه در ۴ دهه گذشته تلخ ترين و مخرب‌ترين بحران‌ها را تجربه كرده است، روش‌هاي بلوك‌بندي و ائتلاف ناكارآمدي خودرا ثابت كرده و هر ائتلافي پيش‌درآمد بحران و تجاوز بعدي بوده است. از سوي ديگر اختلاف در اندازه، جمعيت، توان اقتصادي و قدرت نظامي زمينه ساز نگراني‌هاي امنيتي دائمي و تكيه بر قدرت‌هاي خارجي بوده و به توهم امكان خريد امنيت انجاميده كه تنها به ناامني و افزايش بي‌اعتمادي منجر شده است. همزمان تلاش‌ها براي ايجاد يك نظام امنيت جمعي غيرواقع‌بينانه بوده و به شكست و ناكامي منتهي شده است.
به نظر مي‌رسد راهكار برون رفت از اين چرخه باطل و خطرناك، امنيت شبكه‌اي بر مبناي هم‌افزايي و فراگيري و با مشاركت همه كشورهاي كوچك و بزرگ منطقه بر مبناي اصول و اهداف منشور ملل متحد، شامل اصل برابري كشورها، اصل عدم توسل به زور، اصل حل مسالمت آميز اختلافات، اصل احترام به تماميت ارضي كشورها و اصل عدم مداخله در امور داخلي يكديگر و احترام به تعيين سرنوشت هر كشور توسط آحاد همان ملت استوار مي‌باشد.
امنيت شبكه‌اي به معناي كنار رفتن اختلاف‌نظرها و يا فراموش كردن مشكلات تاريخي نيست؛ بلكه صرفا روشي براي مديريت آنها و جلوگيري از تشديد خصومت‌ها و ائتلاف‌هاي مقطعي ناكارآمد و تنش‌آفرين است. در اين چارچوب كشورهاي منطقه، اعم از كوچك و بزرگ، ضمن نفي هرگونه هژموني توسط هر يك از قدرت‌هاي منطقه‌اي يا فرامنطقه‌اي، امنيت شبكه‌اي در سطح منطقه را مبناي همكاري براي نيل به ترتيبات پايدار براي حفظ امنيت منطقه قرار مي‌دهند. چنين نگرشي موجب ارتقاي همكاري بين كشورهاي منطقه و ايجاد فرصت براي همه در جهت تقويت امنيت و ثبات خود به عنوان مكمل ثبات همسايگانشان خواهد شد؛ چرا كه بر مبناي اين نگرش واقع بينانه از شرايط جهان به هم تنيده كنوني، امنيت يك كشور يا گروهي از كشورها نمي‌تواند بدون امنيت ديگران تامين شود. در چنين چارچوب مفهومي و عملياتي، سلطه جويي، يكجانبه گرايي، تقابل و حذف كه از علل اصلي مشكلات جاري در روابط بين‌الملل است، جايگاهي ندارد و با پذيرش مباني اصولي آن، دكترين ناكارآمد و تنش‌زاي توازن قوا و يا تكيه بر بلوك بندي هاي نظامي و مسابقات خطرناك و پرهزينه تسليحاتي جاي خود را به سازوكار امنيت شبكه‌اي مبتني بر مشاركت و ارتقاي همكاري در حوزه‌هاي منافع مشترك و گفتگو در حوزه‌هاي اختلاف نظر و منافع خواهد داد.
ابزار نيل به وضعيت مطلوب
۱-گفتگو
در مورد راه‌هاي رسيدن به شرايط امنيتي مطلوب، در شرايط كنوني بيش از هر زمان ديگر بايد بر گفتگو و انجام اقدامات اعتماد ساز تاكيد كنيم. محرز است كه ما در تمامي سطوح اين منطقه بطور حاد با مشكل كمبود گفتگو مواجه هستيم. جلوه‌هاي اين مشكل در همه سطوح در منطقه آشكار است: در سطوح ملي بين حاكمان و مردم و در سطوح بين‌المللي بين دولت‌ها و نيز بين ملت‌ها.
با توجه به مشكلات عظيمي كه در سطوح ملي و منطقه‌اي وجود دارد، دولت‌هاي ما بيش از هر زمان ديگر نياز به گفتگوهاي اطمينان بخش دارند. اين گفتگوها قبل از آنكه در مورد موضوع بخصوصي باشد و يا با هدف نيل به توافقي صورت گيرد بايد هدف فهميدن يكديگر و شناخت متقابل را دنبال كند و براي طرف‌هاي گفتگو روشن كند كه همه ما نگراني‌ها، ترس‌ها، آرزوها و اميدهاي كم و بيش مشابه داريم كه نه تنها به حكم جغرافيا ناگزير از همجواري و همزيستي با هم شده‌ايم، بلكه با اشتراكات تاريخي و فرهنگي و مذهبي از يك سو و فرصت‌ها و چالش‌هاي مشترك از ديگر سو مي‌توانيم از اين گفتگو و تعامل مثبت در جهت منافع مردمان‌مان بهره ببريم. چنين گفتگوهايي مي‌تواند و بايد جايگزين شعارها، لفاظي‌ها و بيانيه‌هاي بي‌حاصل تبليغاتي شود كه از طريق رسانه‌ها به سوي هم شليك مي‌كنيم.
۲-تدابير ايجاد اعتماد
طي سال‌هاي گذشته، تنش‌ها، تجاوزات و جنگ‌هاي متعدد در منطقه و فعاليت‌هاي مخرب گروه‌هاي تروريستي موجب شكل‌گيري آنچه كه مي‌توان بحران اعتماد متقابل در بين كشورهاي منطقه ناميد، شده است. گفتگو به نحوي كه به آن پرداختم، يكي از مهمترين ابزارها براي رفع بي‌اعتمادي است. با اين حال در مواردي در كنار گفتگوي مستقيم و رو در رو نيازمند اتخاذ تدابيري با هدف كاهش سطح نگراني‌ها هستيم. اتخاذ چنين تدابيري براي جلوگيري از افزايش تشنج، حذف يا كاهش اثر عوامل تنش زا و مهم‌تر از آن كسب اطمينان قطعي از عدم وقوع برخوردهاي تصادفي يا ناشي از اشتباه محاسبه ضروري است. از اين طريق بايد بتوانيم امكان پيش‌بيني رفتارهاي كنشگران منطقه‌اي را افزايش دهيم و متناسب با آن نگراني از اقدامات غافلگير كننده را كاهش دهيم.
تبادل اطلاعات در همه حوزه‌ها از اقداماتي است كه در راس تدابير ايجاد اعتماد قرار دارد. اطلاع رساني در مورد اهداف و مقاصد و جلوگيري از سوءبرداشتها هدف عمده تبادل اطلاعات است. اجتناب از طرح مطالب تشنج‌زا و يا اقدامات تحريك آميز، تبادل پرسنل رسمي اعم از نظامي و غير نظامي براي تماس با همتايان در دوره هاي چند هفته تا چند ماهه، انجام اقدامات اطمينان ساز در مرزهايي كه با تنش مواجه اند يا بيم تردد عناصر افراطي در آنها وجود دارد و نهايتا ايجاد امكان تماس مستقيم بين مسئولين كشورهايي كه درگير روابطي تنش‌آميز هستند، از جمله اقدامات قابل بررسي در اين حوزه است.
توسعه ارتباطات مردمي مانند تشويق گردشگري و به ويژه گردشگري حلال، تبادل دانشجو، سفرهاي مطالعاتي، برگزاري رقابت‌هاي ورزشي، ايجاد فرصت‌هاي بيشتر براي صاحبان حِرَف و كارآفرينان براي انجام ارتباط با همتايان، تشويق تماس هنرمندان كشورها با يكدگير و اجراي برنامه‌هاي نمايشي، مبادله فيلم‌هاي سينمايي و سريال‌هاي تلويزيوني كه مردمان منطقه را با راه و رسم زندگي يكدگير آشنا مي‌كند، مرور كتاب‌هاي درسي با هدف حذف مطالب منفي و درج مطالب مثبت در مورد همسايگان و ابتكارهاي ديگري از اين دست در اين حوزه قابل بررسي اند.
همكاري در حوزه‌هاي مشترك فرصت و چالش از مديريت بلاياي طبيعي و مبارزه با فرقه‌گرايي و افراط تا توانمندسازي جوانان و زنان براي مشاركت فعال در عرصه‌هاي مختلف حيات اجتماعي مي‌تواند زمينه ديگري براي اقدامات اطمينان‌ساز باشد و از طريق ايجاد كميته‌هاي مشترك هماهنگي پيگيري شود.
حضار محترم،
خانم‌ها و آقايان
اصل "تعامل سازنده با جهان" برپايه عقلانيت و اعتدال كه متضمن گفتگوي سازنده، مشاركت و همكاري برپايه منافع مشترك و احترام متقابل، و نيز اعتقاد به الگوي برد-برد در تعامل با ديگران است، به عنوان اصل اساسي سياست خارجي دولت رئيس جمهور روحاني اعلام شده است. برجام محصول اعمال موفق اين سياست اصولي جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين‌المللي است و اجراي دقيق آن تاكنون نقش مهمي در كمك به كاهش تشنج و تقويت صلح و ثبات در منطقه ما داشته و تداوم آن بيش از پيش مي‌تواند در اين جهت موثر باشد.
به عنوان اولين گام براي حركت به سمت پارادايم جديد امنيت شبكه‌اي در منطقه‌اي قوي و با ثبات، جمهوري اسلامي ايران پس از موفقيت برجام، پيشنهاد ايجاد يك مجمع گفتگوي منطقه‌اي در خليج فارس را مطرح كرد. اين مجمع مي‌تواند به عنوان سازوكاري براي گفتگو در همه سطوح رسمي و غيررسمي در منطقه خليج فارس مورد استفاده قرار گيرد و همزمان با ترغيب همكاري و گفتگوي رسمي و دولتي، مشوق گفتگو بين نخبگان غير دولتي باشد. در همين چارچوب، كشورهاي منطقه مي‌توانند مشورت‌هاي اوليه براي به اجرا گذاشتن تدابير اعتماد ساز را نيز انجام دهند.
اميدوارم بحث‌هاي دومين كنفرانس امنيتي تهران بتواند زمينه‌ساز فكر و اقدام جمعي براي تدوين و پذيرش يك الگوي مفهومي جديد براي امنيت در اين منطقه حساس و پرآشوب باشد. براي شما در ادامه بحث هاي مهمي كه امروز در پيش رو داريد آرزوي موفقيت مي‌كنم.




نظرات کاربران