اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی

اسرار و معارف منظوم حج از زبان شاعر و مداح آیینی

در آستانه برگزاری حج تمتع و عزیمت زائرین بیت الله الحرام به سرزمین وحی، شاعر آئینی و مداح اهل بیت، اسرار و عرفان حج را به زبان منظوم و در قالب چهارپاره سرود.

به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني حج، همزمان با برگزاري همايش اسرار و معارف حج در سراسر استانهاي كشور، شاعر آييني و خوش ذوق كشورمان آقاي هادي سلطاني شيرازي سروده اي را در همين راستا براي خبرگزاري حج ارسال كردد.
مفاهيم بديع و نغز، ظرافت هاي ادبي و تعابير و مضامين عرفاني به كار رفته در اين شعر كه منظومه كاملي از اسرار و عرفان حج است، تحسين هر خواننده اهل دل و صاحب خرده ذوقي را بر مي انگيزد.
اســرار حــــج
از خود گذر كن حاجيـا، فارغ ز دام و دانـه شو
پَر كش سويِ نورِخـدا، بر گِــردِ آن پروانه شو
از رنگ ها خود را بشو، رَنگِ خـــدايي را بجوكم كن تو از خود گفتگو، با ما و مَن بيـگانه شو
كن جامة عصيان بِـدَر، اِحرام طاعت كن بِبـَـر
ويران شو از پا تا بِسَر، خود گنجِ آن ويرانه شو
شـو مُحـــرمِ الاّ و لا، در ســايۀ شـــاه وِلا
فارغ ز كُـلّ ِ ماسـوا، سويِ طوافِ خانــه شـو
تا باريابي در حَـرَم، بگذر تو از اين بيش و كَـم
دل پاك كن از هر صَنَم، مشغولِ صاحبخانه شو
قدري بيفشـان آبِ رو، در زمزمش دل را بشو
رُو از صفـا كن سوي او، دُردانه شو، دُردانه شو
سعيي كن از اوجِ صفـا، تا قُلّـۀ مهــر و وفـا
در حالت خوف و رجـا، دُردانـۀ يكــدانه شو
در وادي عرفــان او، ديدارِ مهــدي را بجـو
در هِجر آن روي نكو، مجنون شو و ديوانه شو
در هِجر بيتـابت كنـد، تا پُر تَب و تابت كنـد
كز عشق سيرابت كند، پيمانه شو، پيمانه شو
چون آمدي در كوي او، تا بلكه بينـي روي او مهـــرِ رُخِ دلجوي او، بيبـاك و آزادانـه شو
خواهي شوي در مشعرش، تا باريابـي بر دَرش
نجوا كنان از كوثرش، جامي بزن مستـانه شو
آنگـه بميــدانِ منــا، از سر بِبـَر كبـر و ريا
يـارِ ذبيــحِ كربـلا، در جنگِ با بيگانــه شو
نوري ز دشتِ نينـوا، تابيـده در ارض و سمـا
دائم همي آيـد نـدا، پروانـه شو، پـروانه شو
گرسوي جـانِ جان شوي، قربانيِ جانان شوي
خواهي كه جاويـدان شوي، قربانيِ جانانه شو
هادي تو نالان كو بكو، كن روز و شب ها جستجو
زان بي نشــانِ خوبرو، چون اُستُن حَنـّـانِه شو
هادي سلطاني شيرازي




نظرات کاربران