جعفر بن حسن مثنی
نوه امام حسن مجتبی(علیه السلام) و مدفون در بقیع ابوالحسن جعفر بن حسن بن حسن بن علی ابن ابی‌طالب(علیهم السلام) بزرگ‌ترین فرزند حسن مثنی بود.[1] پدرش از همراهان امام حسین(علیه السلام) بود و در کربلا مجروح شد و پس از مداوا، توسط یکی از بستگان ما
نوه امام حسن مجتبي(عليه السلام) و مدفون در بقيع
ابوالحسن جعفر بن حسن بن حسن بن علي ابن ابيطالب(عليهم السلام) بزرگترين فرزند حسن مثني بود.[1] پدرش از همراهان امام حسين(عليه السلام) بود و در كربلا مجروح شد و پس از مداوا، توسط يكي از بستگان مادرش، به مدينه بازگشت. وي از متوليان صدقات و موقوفات جدش علي(عليه السلام) بود.[2] به نقلي، مادر جعفر كنيزي بود كه به نام حبيبه فارسي خوانده ميشد.[3]
جعفر از شخصيتهاي سادات بنيالحسن(عليه السلام) به شمار ميرفت و آنان را در بسياري ماجراها نمايندگي ميكرد؛ چنانكه وي، به نمايندگي از سادات حسني، با زيد بن علي، بر سر سرپرستي موقوفات امام علي(عليه السلام)، كشمكش داشت. رفع منازعه و شكايت در حضور واليِ امويِ مدينه انجام ميشد.[4] اين نزاع و اختلاف پس از جعفر نيز ادامه يافت.[5]
او را از خطبا و فصحاي بنيهاشم، و از جمله محدثين داراي وجهه در اين قبيله،
بر شمردهاند.[6] جعفر بن حسن در هفتاد سالگي، پيش از قيام زيد، در مدينه درگذشت.[7] اين در حالي است كه برخي وفات او را در دوران منصور عباسي ذكر كردهاند.[8] برخي او را از معتقدان مهدي منتظر از نسل امام صادق(عليه السلام) دانستهاند.[9]
بر شمردهاند.[6] جعفر بن حسن در هفتاد سالگي، پيش از قيام زيد، در مدينه درگذشت.[7] اين در حالي است كه برخي وفات او را در دوران منصور عباسي ذكر كردهاند.[8] برخي او را از معتقدان مهدي منتظر از نسل امام صادق(عليه السلام) دانستهاند.[9]
جعفر چهار پسر و شش دختر، به نامهاي عبدالله، قاسم، ابراهيم، حسن، فاطمه، رقيه، زينب، ام القاسم، ام الحسن، ام الحسين داشت كه نسل او تنها از فرزندش حسن تداوم يافت.[10]
حسن از محدثان و راويان حديث
امام صادق(عليه السلام) است.[11] از نوادگان وي، عبيدالله اصغر بن علي باغر از امراي مكه و كوفه
بود كه در كوفه نيز دفن شد[12]
و نيز محمد بن جعفر بن حسن بن جعفر بن حسن، معروف به ابوقيراط، و نقيب طالبيان
در بغداد بود كه در سال 345ق. از دنيا رفت.[13] وي بر جنازه مرحوم كليني (م.329ق.)
در بغداد نماز خواند.[14] فرزند ابوقيراط، جعفر(م.308ق.)، از راويان و مؤلفان
شيعه است.[15]
امام صادق(عليه السلام) است.[11] از نوادگان وي، عبيدالله اصغر بن علي باغر از امراي مكه و كوفه
بود كه در كوفه نيز دفن شد[12]
و نيز محمد بن جعفر بن حسن بن جعفر بن حسن، معروف به ابوقيراط، و نقيب طالبيان
در بغداد بود كه در سال 345ق. از دنيا رفت.[13] وي بر جنازه مرحوم كليني (م.329ق.)
در بغداد نماز خواند.[14] فرزند ابوقيراط، جعفر(م.308ق.)، از راويان و مؤلفان
شيعه است.[15]
دودمان و نوادگان جعفر، در شهرهاي مختلف جهان اسلام، مانند شهرهاي ايران (نيشابور، بيهق[16]، اهواز، اصفهان[17]، آمل[18])، شامات (حلب، حمص، دمشق، رمله)[19] و مغرب پراكنده شدند.[20]
منابع
الاستبصار فيما اختلف من الاخبار: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به كوشش سيد حسن موسوي الخرسان، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1363ش؛ اعيان الشيعه: سيد محسن الامين (م.1371ق.)، به كوشش سيد حسن الامين، بيروت، دارالتعارف، 1403ق؛ الامالي: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، تصحيح محققان بنياد بعثت، قم، انتشارات دارالثقافه، 1414ق؛ الانتقاء من فضائل الثلاثه الائمه الفقهاء: يوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (368-463ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، بيتا؛ البيان و التبيين: عمرو بن بحر الجاحظ (م.255ق.)، مكتبه التجاريه الكبري، 1345ق؛ تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام: شمسالدين محمد بن احمد الذهبي (م.748ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دارالكتاب العربي، 1410ق؛ تاريخ الطبري (تاريخ الامم والملوك): محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ تاريخ الكوفه: السيد حسين البراتي (م.1332ق.)، به كوشش العطيه، الحيدريه، 1424ق؛ تاريخ بيهق: علي بن زيد بيهقي (م.565ق.)، به كوشش احمد بهمنيار، تهران، فروغي، 1361ش؛ تاريخ نيسابور: عبدالفاخر بن اسماعيل (م.529ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1403ق؛ التدوين في اخبار القزوين: عبدالكريم بن محمد رافعي قزويني (م.623ق.)، به كوشش عزيز الله العطاردي، تهران، عطارد، 1376ش؛ تذكرة الخواص (تذكرة الخواص الائمة في خصائص الائمه): يوسف بن قزاوغلي، سبط ابن الجوزي، قم، شريف رضي، 1418ق؛ تهذيب الكمال في اسماء الرجال: يوسف بن عبدالرحمن المزي (م.742ق.)، به كوشش بشار عواد معروف، بيروت، مؤسسة الرساله، 1985م؛ تهذيب المقال: السيد محمد علي الابطحي، قم، ابن المؤلف، 1417ق.
محمدمهدي فقيه بحرالعلوم
[1]. عمدة الطالب، ص184.
[2]. عمدة الطالب، ص184؛ اعيان الشيعه، ج5، ص43-44.
[3]. الطبقات، ج5، ص245؛ تذكرة الخواص، ص195.
[4]. البيان و التبيين، ص176؛ تاريخ الطبري، ج7، ص163.
[5]. تاريخ الطبري، ج7، ص163؛ الكامل في التاريخ، ج5، ص230.
[6]. عمدة الطالب، ص184؛ الفائق، ج1، ص294.
[7]. عمدة الطالب، ص184؛ البيان و التبيين، ص176؛
تاريخ الطبري، ج7، ص163.
تاريخ الطبري، ج7، ص163.
[8]. عمدة الطالب، ص184؛ مقاتل الطالبيين، ص121، 128؛
الكامل في التاريخ، ج5، ص522.
الكامل في التاريخ، ج5، ص522.
[9]. كشف المحجه، ص156.
[10]. المجدي في انساب الطالبيين، ص82؛ تهذيب المقال، ج4، ص469.
[11]. رجال النجاشي، ص46.
[12]. تاريخ الكوفه، ص94.
[13]. المنتظم، ج14، ص106.
[14]. رجال النجاشي، ص378؛ الاستبصار، ج4، ص305.
[15]. رجال النجاشي، ص122.
[16]. تاريخ بيهقي، ص60؛ تاريخ نيسابور، ص310.
[17]. منتقلة الطالبيه، ص21.
[18]. منتقلة الطالبيه، ص35.
[19]. جمهرة انساب العرب، ص44-45؛ منتقلة الطالبيه، ص10، 16، 19، 122، 126، 134-135، 144، 321، 334، 346.
[20]. المجدي في انساب الطالبيين، ص271-279.