جعفر بن محمد بن ابراهیم
از نقبای مکه در سده چهارم قمری ابوالقاسم جعفر بن ابی‌جعفر محمد بن ابراهیم بن محمد الیمانی بن عبیدالله بن امام موسی کاظم(علیه السلام)، از علما و محدثان ساکن در مکه بود.[1] لقبش نظام‌الدین جمال[2] و معروف به احمر عینه بود.[3] گفته شده که به دلی
از نقباي مكه در سده چهارم قمري
ابوالقاسم جعفر بن ابيجعفر محمد بن ابراهيم بن محمد اليماني بن عبيدالله بن امام موسي كاظم(عليه السلام)، از علما و محدثان ساكن در مكه بود.[1] لقبش نظامالدين جمال[2] و معروف به احمر عينه بود.[3] گفته شده كه به دليل زيبايي چهرهاش به جمال شهرت يافته و برخي نيز اين لقب را به دليل شغل جمالي
او (شترداري) دانستهاند[4] و فرزندانش به بنيجمال مشهور بودهاند. مادرش از فرزندان مالك بن انس بود.[5] در برخي منابع از او با عنوان سيد جعفر علوي حسيني موسوي ياد شده است[6] و در برخي منابع او را با كنيه و شهرت ابوعبدالله الحيري (منسوب به حيره) خواندهاند.[7] ابن طقطقي او را با صفاتي مانند امير، كريم، شجاع و داراي علم و سيادت ستوده[8] و محمد بن عثمان، استاد نجاشي، رجالشناس مشهور شيعي، كه از ابوالقاسم جعفر بن محمد حديث نقل كرده، از او با عنوان «الشريف الصالح» ياد كرده است.[9]
شيخ طوسي او را در رديف راوياني كه مستقيماً از امام معصوم(عليه السلام) روايت نقل ننمودهاند، ذكر كرده است.[10]
او (شترداري) دانستهاند[4] و فرزندانش به بنيجمال مشهور بودهاند. مادرش از فرزندان مالك بن انس بود.[5] در برخي منابع از او با عنوان سيد جعفر علوي حسيني موسوي ياد شده است[6] و در برخي منابع او را با كنيه و شهرت ابوعبدالله الحيري (منسوب به حيره) خواندهاند.[7] ابن طقطقي او را با صفاتي مانند امير، كريم، شجاع و داراي علم و سيادت ستوده[8] و محمد بن عثمان، استاد نجاشي، رجالشناس مشهور شيعي، كه از ابوالقاسم جعفر بن محمد حديث نقل كرده، از او با عنوان «الشريف الصالح» ياد كرده است.[9]
شيخ طوسي او را در رديف راوياني كه مستقيماً از امام معصوم(عليه السلام) روايت نقل ننمودهاند، ذكر كرده است.[10]
درباره سكونت جعفر بن محمد، در شهرهاي مختلف، گزارشهاي متفاوتي به دست رسيده است. بنا بر گزارش منابع انساب، وي نقيب سادات مكه بود[11] و بر اساس روايتي، در سال 312ق.، جعفر بن محمد بن قولويه قمي و ابوالحسين محمد بن عثمان
و ابوالمفضل شيباني در منزلش، در مكه،
از او نقل حديث ميكردهاند.[12] با وجود اين، منابع از او با لقب «مصري» نام بردهاند. تعلكبري، به سال 340ق. در مصر،
از او حديث شنيده و اجازه دريافت كرده است[13] و اين نشان ميدهد كه او تا اين سال زنده، و مدتي را در مصر ساكن بوده است. چنانكه گفته شد برخي منابع نيز از او با لقب الحيري ياد كرده، اما درباره علت انتساب
او به حيره، سخني نراندهاند. از سوي ديگر ميدانيم كه جعفر در مكه درگذشته
و در همين شهر به خاك سپرده شده است.[14] اگر روايت حضور جعفر در مصر به
سال 340ق. صحيح باشد، زمان وفات او را بايد بعد از اين سال و پس از بازگشت وي به
مكه بدانيم.
و ابوالمفضل شيباني در منزلش، در مكه،
از او نقل حديث ميكردهاند.[12] با وجود اين، منابع از او با لقب «مصري» نام بردهاند. تعلكبري، به سال 340ق. در مصر،
از او حديث شنيده و اجازه دريافت كرده است[13] و اين نشان ميدهد كه او تا اين سال زنده، و مدتي را در مصر ساكن بوده است. چنانكه گفته شد برخي منابع نيز از او با لقب الحيري ياد كرده، اما درباره علت انتساب
او به حيره، سخني نراندهاند. از سوي ديگر ميدانيم كه جعفر در مكه درگذشته
و در همين شهر به خاك سپرده شده است.[14] اگر روايت حضور جعفر در مصر به
سال 340ق. صحيح باشد، زمان وفات او را بايد بعد از اين سال و پس از بازگشت وي به
مكه بدانيم.
از استادان وي در مكه، كه ظاهراً از كودكي نزد وي تربيت شده و بيشتر احاديثش را از او نقل كرده است، ابوالعباس عبيدالله بن احمد بن نهيك است كه كتابهاي حديثي اهل سنت، از جمله كتاب صلاة الكبير، نوشته حريز بن عبدالله را نزد او خواند و از جمله شاگردانش، قاضي ابوالحسين محمد بن عثمان نصيبي، از مشايخ نجاشي بود.[15]
منابع از فرزندان او با نامهاي حمزه، علي شعراني، عبدالله، موسي، عبيدالله، ابوعلي اسماعيل و محمد ياد كردهاند كه از آن ميان، اسماعيل در مكه سكونت داشت.[16] از نوادگان او ابوجعفر محمد بن موسي بن محمد بن جعفر جمال است كه در مصر سكونت داشت.[17] از ميان فرزندانش ابوالحسن موسي، كه به ابن اعرابي مشهور بود و با عنوان صاحب الطوق از او ياد ميشود، مدتي بر نواحي آذربايجان غلبه پيدا كرد و نسلش در شماخي، از شهرهاي شيروان، منتشر است.[18] ابن عنبه، از ميان نوادگان او، به ابوالفاتك حسين مكي بن عبيدالله بن جعفر و محمد، پسر ابوعلي اسماعيل كه در مكه قاضي و خطيب بود، اشاره كرده است.[19]
منابع
الاصيلي في انساب الطالبيين: محمد بن علي بن الطقطقي (م.709ق.)، تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1418ق؛ اعيان الشيعه: سيد محسن الامين (م.1371ق.)، به كوشش سيد حسن الامين، بيروت، دار التعارف، 1403ق؛ تهذيب الانساب و نهاية الأعقاب: محمد بن ابي جعفر العبيدلي، (م.425ق.)، تعليق ابن طباطبا، تحقيق محمودي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1413ق؛ جمهرة أنساب العرب: علي بن احمد ابن خرم الاندلسي (م.456ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1403ق؛ الدر المنثور في انساب المعارف و الصدور: سيد جعفر اعرجي حسيني، تحقيق سيدحسين ابوسعيدة الموسوي، قم، مؤسسه عاشورا، 1427ق؛ رجال الطوسي: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به كوشش جواد قيومي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1415ق؛ رجال النجاشي (فهرس اسماء مصنفي الشيعه): احمد بن علي النجاشي (م.450ق.)، تحقيق سيد موسي شبيري زنجاني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ چهارم، 1413ق؛ الشجرة المباركة في انساب الطالبيه: محمد بن عمر الفخر الرازي (م.606ق.)، تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1419ق؛ عمدة الطالب الصغري في أنساب آل ابيطالب: احمد بن علي بن عنبه (م.828ق.)، تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1430ق؛ عمدة الطالب في انساب آل ابيطالب: احمد بن علي بن عنبه (748-828ق.)، تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1425ق؛ الفخري في انساب الطالبيين: سيد عزيزالدين ابيطالب مروزي ازورقاني (م.بعد از 614ق.)، تصحيح سيد مهدي رجايي، مقدمه سيد شهابالدين مرعشي نجفي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1409ق؛ كامل الزيارات: جعفر بن محمد بن قولويه (م.367ق.)، تحقيق جواد قيومي و ديگران، قم، نشر الإسلامي، 1417ق؛ لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب: علي بن ابي القاسم ابن زيد البيهقي (م.565ق.)، تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1428ق؛ المجدي في انساب الطالبيين: علي بن محمد علوي (م.709ق.)، به كوشش احمد مهدوي دامغاني، زير نظر سيد محمود مرعشي نجفي، مقدمه سيد شهابالدين مرعشي نجفي، قم، انتشارات كتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، 1409ق؛ المحدثون من آل ابيطالب: سيد مهدي رجايي، قم، نشر الأنساب التابعه، 1386ش؛ مشاهد المشرفه: سيد حسين ابوسعيده، بيروت، البلاغ، 1433ق؛ المشجر الوافي: سيد حسين ابوسعيدة الموسوي، قم، مؤسسه عاشورا، 2004 م؛ المعقبون من آل ابيطالب: سيد مهدي الرجائي الموسوي، قم، عاشورا، 1427ق؛ موارد الاتحاف في نقباء الاشراف: سيد عبدالرزاق كمونه حسيني، نجف، مطبعة الآداب، 1388ق؛ موسوعه طبقات الفقهاء: جعفر سبحاني، قم، مؤسسة الامام الصادق(عليه السلام)، 1418ق؛ نقد الرجال: مصطفي الحسيني التفرشي (قرن11ق.)، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1418ق.
محمدمهدي فقيه بحرالعلوم
[1]. جمهرة الانساب العرب، ص64.
[2]. المعقبون من آل ابيطالب، ج2، ص187.
[3]. الشجرة المباركة في انساب الطالبيه، ص105؛ الفخري في انساب الطالبيين، ص17.
[4]. لباب الانساب، ج1، ص241؛ الاصيلي في انساب الطالبيين، ص190.
[5]. موارد الاتحاف في نقباء الاشراف، ج2، ص171-172.
[6]. كامل الزيارات، ص312.
[7]. رجال الطوسي، ص419؛ اعيان الشيعه، ج4، ص150.
[8]. الاصيلي في انساب الطالبيين، ص190.
[9]. رجال النجاشي، ص147-148، 159.
[10]. رجال الطوسي، ص419؛ نقد الرجال، ج1، ص346.
[11]. الشجرة المباركة في انساب الطالبيه، ص105؛ الفخري في انساب الطالبيين، ص17.
[12]. المحدثون من آل ابيطالب، ج1، ص185.
[13]. رجال الطوسي، ص419.
[14]. المشاهد المشرفه، ج1، ص174-175.
[15]. رجال النجاشي، ص327؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج4، ص120.
[16]. الاصيلي في انساب الطالبيين، ص190؛ الدر المنثور، ص241.
[17]. عمدة الطالب، ص274-275؛ عمدة الطالب الصغري، ص123.
[18]. تهذيب الانساب، ص158؛ بحر الانساب، ج1، ص112-113؛ المجدي في انساب الطالبيين، ص309.
[19]. عمدة الطالب، ص274؛ تهذيب الانساب، ص158.