جمرات جمرات جمرات بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
جمرات جمرات جمرات جمرات جمرات

جمرات

سه نماد مشخص در حج برای رمی، با هدف ابراز انزجار از شیطان جمرات نام سه محل در مناست که در موسم حج، به عنوان نماد شیطان، با هفت سنگ، سنگسار می‌شوند.[1] جمرات جمع «جَمْره»، به معنای گروهی از افراد یا اشیای گرد آمده[2]؛ سنگریزه‌های ک

سه نماد مشخص در حج براي رمي، با هدف ابراز انزجار از شيطان

جمرات نام سه محل در مناست كه در موسم حج، به عنوان نماد شيطان، با هفت سنگ، سنگسار مي‌شوند.[1] جمرات جمع «جَمْره»، به معناي گروهي از افراد يا اشياي گرد آمده[2]؛ سنگريزه‌هاي كوچك (حصي) و شتاب كردن است. مكان‌هاي ياد شده، به دليل جمع شدن سنگريزه‌ها[3] در آن‌جا يا جمع شدن حجاج براي رمي[4] يا فرار شتابان ابليس، پس از رمي شدن به وسيله حضرت آدم در اين مكان‌ها، جمره ناميده شده است.[5]

در مسير حاجيان، از منا به مكه، ابتدا جمره اولي، با فاصله حدود هفت كيلومتر از مسجد‌الحرام، قرار دارد. (با توجه به فاصله‌هاي تعيين شده ميان جمرات و مسجدالحرام) اين جمره با نام‌هاي ديگري مانند جمره صغري، دنيا و سفلي[6] (به معناي پايين‌تر) نيز خوانده شده است.[7]

جمره دوم، در امتداد آن به سمت مكه، و (با توجه به فاصله مشخص شده ميان مسجد‌الحرام و جمره ثالثه) در فاصله حدود6800 متري مسجدالحرام، قرار دارد و جمره وسطي يا الثانيه نيز خوانده مي‌شود.[8]

جمره سوم با نام‌هايي چون جمره عقبه، كبري، قصوي[9]، عظمي[10] و ثالثه در مرز ميان مكه و منا و در[11] فاصله 6549 متري مسجدالحرام است.[12]

منابع جديد، فاصله بين جمره عقبه و وسطي را 247 متر و بين جمره وسطي و اولي را 200 متر مشخص كرده‌اند.[13] اما در منابع متقدم، به اختلاف، فاصله بين جمره عقبه و دوم از400 ذراع[14] تا 487 ذراع و اندي (حدود243 متر) ذكر شده است.[15] فاصله جمره اول و دوم نيز از 305 ذراع[16] (حدود 152 متر) تا350 ذراع (حدود 175 متر) تعيين شده است.[17] اختلافات، به احتمال، ناشي از خطا در عدم دقت در اندازه‌گيري، به دليل ازدحام جمعيت[18]، يكسان نبودن معيارهاي اندازه‌گيري، تقريبي بودن محاسبات، بزرگ و كوچك شدن ستون جمرات و ايجاد حوضچه براي آنان و توسعه شهر مكه و مسجدالحرام، در زمان‌هاي بعد باشد.

بنا بر رواياتي، ابليس در اين مكان‌ها بر حضرت آدم(عليه السلام)، در حج وي، نمايان شد و با پرتاب هفت سنگريزه، به تعليم جبرئيل، از آن حضرت فرار كرد.[19] از جمرات، در حج‌گزاري حضرت ابراهيم(عليه السلام)، در منابع شيعه[20] و سني[21] نيز ياد شده است. بر اساس برخي از اين روايات، ابراهيم(عليه السلام) براي ذبح فرزندش در جمره وسطي تلاش كرد[22] و شيطان در اين سه محل بر وي ظاهر شد و وسوسه‌اش كرد تا تكليفش را انجام ندهد و ابراهيم(عليه السلام)، با پرتاب سنگريزه بر ابليس، با وي مقابله كرد و او را فراري داد.[23] سنت رمي جمرات به تأسي از اين دو پيامبر، به عنوان ابراز انزجار و بيزاري از ابليس و وسوسه‌هاي او، باقي ماند.

گزارش‌هاي مربوط به رمي ابليس توسط حضرت آدم و حضرت ابراهيم(عليه السلام) فاقد هرگونه اطلاعي در مورد قرار دادن علامت يا نشاني در مكان‌هاي مشخص شده براي رمي است؛ به احتمال، محل دقيق اين جمره‌ها در طول ساليان مختلف، نسل به نسل و به صورت شفاهي منتقل شده است.[24] اولين گزارشي كه به شكل ظاهري جمرات پرداخته، مربوط به زمان سلطه عمرو بن لحي خزاعي بر مكه است. وي كه به ترويج بت‌پرستي در جزيرة‌العرب و ايجاد انحراف در آيين ابراهيمي مشهور است[25]، هفت بت در منا نصب كرد[26] و سه عدد از اين بت‌ها را بر جمرات سه‌گانه، به ترتيب بزرگي آن‌ها، قرار داد؛ به گونه‌اي كه بزرگ‌ترين اين بت‌ها بر جمره عقبه، و بت بعدي بر جمره وسطي، و بت كوچك‌تر بر جمره اول قرار گرفت و اشتهار جمره‌هاي ياد شده به كبري، وسطي و صغري به همين مناسبت بوده است. بر اساس اين گزارش، او سنت رمي جمرات ابراهيمي را به نوعي نيايش و احترام نسبت به بت‌ها، با ابراز احترام به هركدام از آن‌ها، هنگام رمي شدن، تبديل كرد.[27] به گواهي بيتي از قصيده لاميه ابوطالب، در زمان پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نيز شكل ظاهري جمرات، به همان‌گونه دوره عمرو بن لحي و با قرار داشتن بتي روي هر جمره حفظ شده است. البته در اين بيت، خود بت، جمره خوانده شده است.[28]

به احتمال، تغيير بعدي جمرات پس از فتح مكه، در سال هشتم هجري، انجام شده باشد؛ زيرا به فرمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) تمام بت‌هاي اطراف مكه شكسته شد و از بين رفت.[29] شايد بت‌هاي منصوب روي جمرات نيز مشمول اين فرمان شده باشند.[30] هرچند به صراحت از اين مطلب ياد نشده و احتمال مي‌رود به خاطر مفهوم اهانت‌آميز رمي، اين بت‌ها در اين محل، حفظ شده باشند.

با وجود گزارش‌هاي تفصيلي درباره
حجة الوداع، درباره شكل ظاهري جمرات، توضيح، تبيين يا اشاره‌اي نشده است.[31] گزارش‌هاي اين دوره بر بسته بودن شمال شرق جمره عقبه، به خاطر قرار گرفتن جمره در كنار كوه در مسير جمرات، دلالت مي‌كنند.[32] شايد به همين سبب است كه توقف كنار اين جمره كه در مسير حركت حجاج بوده، بر خلاف جمرات ديگر، مستحب نيست.[33]

گزارش‌هاي مربوط به حج‌گزاري در قرن اول، از وجود بقاياي ديواري از دوره‌هاي قبلي كنار جمره عقبه، حكايت مي‌كند كه عده‌اي، از جمله خليفه دوم، از بالاي آن جمره عقبه را رمي مي‌كردند.[34] ساخت اين ديوار را مي‌توان براي ممانعت از ريزش سنگ‌هاي كوه مجاور اين جمره روي حجاج دانست كه در ايام حج، جمعيت زيادي براي رمي، از آن بالا مي‌رفتند.[35] در برابر اين عده، گروهي ديگر مانند عبدالله بن مسعود، چنان‌كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) انجام داده بود، از درون دره منا، جمرات را رمي مي‌كردند.[36]

از ديگر نشانه‌هاي جمرات در اين دوره، درختي كنار جمره بود كه بنا به گزارش قتادة بن دعامه (م.117 يا 118ق.)[37] در عهد جاهليت پرستش مي‌شد و بعدها قطع گرديد.[38]

ƒ بازسازي و توسعه جمرات: تا سال 241ق. كه گزارشي از سيلي شديد، خبر مي‌دهد كه جمره را از جا كند، گزارش ديگري طي اين سال‌ها، در مورد شكل ظاهري جمره، در دست نيست. پس از اين حادثه، متوكل عباسي (حك:232-247ق.)، اسحاق بن سلمه (از استادكاران ماهر در بازسازي و ساخت و ساز) را مأمور ترميم جمرات كرد.[39] اسحاق، علاوه بر بازگرداندن جمره به مكان سابق، با ساختن ديواري پشت جمره عقبه، براي ممانعت از صعود حجاج بر كوه مجاور و رمي از فراز آن، مسجدي كنار ديوار ساخت. وي در اين بازسازي، نشانه‌هايي بالاي هركدام از جمرات با سنگ ساخت تا مانع جابه‌جايي و تكرار حوادثي از اين دست باشد. اين نشانه‌ها، با آهك و گچ، سفيد شده بودند.[40] ظاهراً در اين تاريخ بود كه جمرات شكلي را شبيه جمرات دوره عثماني كه به صورت ستون‌هايي سنگي، با روكشي از گچ و آهك بود، به خود گرفت.

اولين گزارشي كه به روشني از اين شكل جمرات سخن گفته، گزارش ابن جبير است. وي كه در سال 579ق. به حج آمده، ضمن ياد كردن از ستون‌هاي جمرات، كه مانند انصاب حرم (ستون‌هاي نشان حرم مكي) است، جمره عقبه را بر بالاي تلي از سنگريزه‌هاي پرتاب شده، وصف كرده است.[41] ذكر نشانه‌ها
و ستون‌هاي جمرات، در بيشتر منابع، بعد از اين دوره يافت مي‌شود.[42] در سال 1073ق.،
در زمان شريف زيد بن محسن، امير وقت مكه در دوره عثماني (حك: 1041-1077ق.)،
سر ستون‌هاي جمرات، با سنگ مرمر، بازسازي شد.[43] گزارش ديگري در مورد تعمير يا بازسازي ستون‌هاي جمرات در دست نيست.

تغيير بعدي در شكل ظاهري جمرات، در سال 1291ق. اتفاق افتاد. در اين سال، با موافقت علماي حرمين، براي جلوگيري از ازدحام جمعيت در مقابل جمره عقبه، حفاظي فلزي قرار داده شد.[44] اما با نظر برخي از علما، اين حفاظ فلزي، برداشته شد. به عقيده آنان، اين حفاظ باعث مي‌شد تا بسياري از حج‌گزاران، به جاي رمي ستوني كه خود جمرات خوانده مي‌شود، تمام قسمتي را كه داخل حفاظ فلزي بود، جمرات دانسته و با اكتفا به رمي آن، ستون‌ها را رمي نكنند. در سال 1292ق.، به جاي حفاظ فلزي، حوضچه‌هاي بزرگي پيرامون ستون‌هاي جمرات ساخته شد. در مرحله بعدي، اين حوضچه‌هاي بزرگ نيز كوچك شد و به شعاع 5/1 متر از ستون جمرات، از هر سو، رسيد. البته پيرامون جمره عقبه كه قسمت شمال شرقي آن به كوه متصل بود، يك حوض نيم‌دايره ساختند. اين حوضچه، در سمتي كه باز بود و به كوه متصل نشده بود،
بنا شد.[45] از اين تاريخ به بعد، در متون سفرنامه‌ها، به خطا، به مجموعه ستون
و حوضچه، جمرات گفته شد.[46] (تصوير
شماره 7)

در دوره معاصر با افزايش روزافزون تعداد حجاج ـ به ويژه با توجه به اصرار همه حجاج به رمي جمره عقبه، در صبحگاه روز عيد قربان، جهت مناسك، حج و تنگ بودن مسير ميان مكه و منا، به دليل وجود كوه در كنار جمره عقبه، (گردنه واقع در مسير)، با مجوز صادره از سوي رئيس محاكم شرعي مكه، شيخ عبدالله بن عمر دُهَيش ـ كوه قابل كه پشت جمره عقبه قرار داشت و راه منا را تنگ مي‌كرد، در جمادي‌الاولي سال 1373ق. تخريب شد. در سال 1383ق. راه ميان جمره‌هاي كبري و وسطي توسعه يافته و عرض آن به هزار متر رسيد؛ بدون اين‌كه تغييري در اندازه و ارتفاع ستون‌ها پديد آيد.[47]

در سال 1395ق. (1975م.) فضاي پيرامون جمرات توسعه يافت و بالاي هر سه جمره پلي ساخته شد تا حجاج بتوانند از فراز اين پل، ستون‌هاي جمرات را، كه بلندتر شده بود، رمي كنند. در اين بازسازي ديوار پشتي جمره عقبه تا طبقه دوم ارتفاع يافت. حوضچه‌ها نيز در طبقه بالا، به قطر 12 تا 15 متر، توسعه يافتند. طبقه دوم جمرات، كه در آغاز به عرض 40 متر بود، به 80 متر رسيد. اين پل حدود 25 سال مورد استفاده بود.[48]

در تاريخ 12 ذي‌حجه سال 1426ق.، و پس از حادثه هولناك كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از حجاج، وزير كشور وقت عربستان از علماي بلاد خواست، براي محافظت از جان حجاج، راه حل شرعي ارائه دهند. اين امر، منجر به ارائه پيشنهادي از جانب «هيأت كبار العلماء» سعودي براي توسعه جمرات شد و بر اساس اين پيشنهاد، طرح توسعه جديد جمرات، شكل گرفت. اين طرح بر مبناي تقسيمِ جمعيتِ متمركزِ حجاجي كه براي رمي به جمرات مي‌آمدند به گروه‌هاي كوچك‌تري كه قابل كنترل و بدون ازدحام بودند، طراحي شد و سيستم تهويه پيشرفته و امكانات رفاهي متعدد، براي حجاجي كه قصد رمي داشتند، پيش‌بيني شد.[49]

اين اهداف مستلزم ساخت ساختماني
پنج طبقه براي رمي و تغيير شكل ستون‌ها و حوضچه‌هاي جمرات و تخريب وسيع كوه‌هاي اطراف آن‌ها بود. با توجه به استمرار فريضه حج و لزوم عدم مانعيت توسعه براي آن، كار بسيار دشوار بود. عمليات اجرايي اين توسعه، در سال 2006م.، با تخريب ساختمان قبلي جمرات و تراشيدن كوه‌هاي مجاور آن شروع شد و در سال 2012م. با هزينه 4/1 ميليون دلار، با به كارگيري يازده هزار نيروي فني و تجهيزات بسيار، به پايان رسيد.

ساختمان جديد، به طول 950 و عرض 80 متر در 5 طبقه، ساخته شد كه قابليت اضافه شدن 7 طبقه ديگر روي آن، براي ظرفيت پنج ميليون نفر را در آينده داراست. فاصله هركدام از طبقات، 12 متر است و 12 ورودي و خروجي در جهت‌هاي چهارگانه دارد. ستون‌هاي جمرات، در اين بازسازي، به شكل استوانه‌هايي توخالي و بيضي‌شكل، به طول 40 متر، در وسط حوضچه‌هايي بيضي‌شكل ساخته شد. اين حوضچه‌ها مجهز به سيستم مكش خودكار ريگ‌ها براي تخليه است.

براي تقسيم جمعيت رمي كننده، هر كدام از خيابان‌هاي اصلي پيرامون ساختمان جمرات، به وسيله راهي به يكي از مدخل‌هاي ورودي ساختمان، در طبقات مختلف، متصل شد و دستگاه تهويه هواي پيشرفته‌اي در آن‌ها قرار داده شد. همچنين براي حفظ امنيت و كنترل جمعيت، سيستم تصويربرداري مداربسته متصل به اتاق كنترل مركزي و نيز سيستم پيشرفته امداد و نجات، در نقاط مختلف اين ساختمان، طراحي شد. مكان‌هايي نيز براي خدمات رفاهي، چون تغذيه، سرويس‌هاي بهداشتي، آرايشگاه (براي تراشيدن سر پس از رمي) و مركز خدمات پزشكي، تدارك ديده شد.

در طرح جديد، همه ريگ‌ها از طريق حوضچه‏هاي اطراف ديوارهاي جمرات، به سمت درون ديوار جمرات هدايت مي‏شود و از آن طريق، با سنگ‏ريزه‏هاي ديگر طبقات، در يك مسير قيفي‌شكل، به سمت طبقات زيرين سرازير مي‏شوند؛ همه ديوارهاي ساخته شده جديد جمرات، كه در دو طرف آن مي‏توان عمليات رمي را اجرا كرد، توخالي‏اند. جنس اين ديوارها از سيمان، و به صورت مربع‏هاي نزديك به نيم‌متري از هم جدا شده و كما بيش به شكل موزاييك درآمده است. اين ديوار سيماني، توخالي است و قطر چنداني ندارد. راهي عريض در زيرزمين ساخته شده است كه با گذر از آن به آساني مي‏توان به پاي ديوارهاي جمرات رسيد و از آن‌جا عمليات رمي را اجرا كرد. سنگ‌هاي رمي شده در طبقات بالا، به سمت طبقه زيرزمين هدايت مي‏شوند و پس از آن همراه با سنگ‌هاي طبقه زيرزمين به سمت طبقه پايين‏تر از زيرزمين كه انبار سنگ‌هاي رمي به شمار مي‏رود، سرازير و در آن‌جا جمع مي‏شوند؛ سنگ‌هاي جمع‌شده در پايين جمرات، با نوارهاي غلطان، به بالا هدايت مي‏شود و با ماشين‏هاي باري، تخليه و به خارج منتقل مي‌شوند.[50] بنا به گزارشي كه از اين محل منتشر شد، وزن اين سنگريزه‌ها، در هر موسم، به 1000 تن مي‌رسد و اين تأسيسات، در پانزده متر، زير حوضچه‌هاي جمرات قرار دارد.[51] (تصاوير شماره 8-10)

اين طراحي، حائز جايزه بهترين
طراحي از فدراسيون جهاني راه
(International road federation award) و جايزه بهترين طرح خدمت‌رساني به حجاج، در مكه مكرمه، در سال 2008م. شد.[52]

برخي معتقدند، كه ستون مياني هركدام از اين استوانه‌هاي بيضي‌شكل[53] بر جاي جمرات قبلي نصب شده و بر اين اساس، رمي جمره بر قسمت وسط ضرورت دارد.[54] هرچند مدرك روشني، براي اين ادعا يافت نشد.

پس از تغييراتي كه شكل ظاهري جمرات، طي اين سال‌ها به خود ديده است، ميان فقها، احتمالات فراواني در مورد ماهيت جمرات زمان پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) وجود دارد: بسياري از فقهاي اهل سنت و برخي از فقيهان شيعه، جمره را خود زميني مي‌دانند كه ستون‌ها به عنوان نشانه در آن ساخته شد و پيرامون هركدام، حوضچه‌اي قرار داشت.[55]

برخي ديگر از فقيهان شيعه و سني، جمره را «مجتمع الحصي» (توده و پشته‌هاي متراكم از سنگريزه) دانسته‌اند.[56] برخي ديگر، جمره را ستون‌هاي سابق جمرات (پيش از تخريب آن) دانسته‌اند.[57] برخي، ستون‌ها به همراه سنگريزه‌هاي جمع شده پيرامون آن را جمره در زمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي‌دانند.[58]

به نظر مي‌رسد جمره، در زمان پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله)، سنگ نشاني بوده، كه به طور طبيعي، امكان جمع‌شدن، توده‌هاي سنگريزه پيرامون آن را با قابليت رمي شدن و ايستادن بالاي آن را داشت و براي رمي آن دقت چنداني لازم نبود. اين احتمال نزديك به معناي چهارم بود. قرايني وجود دارد كه احتمال اخير را تقويت مي‌كند:

1. جمرات در مسير سيلاب بوده و سيلاب‌هاي متعددي بر آن مي‌گذشته، بنابراين بايد از قديم براي از بين نرفتن جاي آن، علامت و نشانه‌هاي ثابتي تعبيه شده باشد.[59]

2. گزارشِ قرار دادن بت، توسط عمرو بن لحي روي جمرات، بيانگر اين است كه جمرات چيزي شناخته شده بود كه عمرو روي آن‌ها بت‌ها را قرار داد.

3. قصيده حضرت ابوطالب كه به شكل ظاهري جمره كبري، اشاره دارد.[60]

3. تعبيرهاي روايات، مانند: «ترمي من قبل وجهها» امر به رمي كردن جمره از روبه‌رو و تعبير «حصي الجمار»؛ «سنگريزه‌هاي جمرات»[61] كه نشان از تفكيك بين جمرات و سنگريزه‌هاست. همچنين دستور رمي كردن از فاصله ده تا پانزده ذراع يا خطوه (حدود 5 تا 7 متري[62] از جمرات) و پرتاب سنگريزه‌ها با سر انگشتان[63] كه فقهاي شيعه[64] بر آن فتوا داده‌اند، مؤيد اين نكته است كه جمره، نه زمين است و نه استوانه، اما بايد چيزي باشد كه روبه‌رو و پشت براي آن معنا داشته، و امكان ايستادن روي آن ممكن باشد.[65]

ƒ حوادث پيرامون جمرات: دو بيعت انصار با پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله)، در سال‌هاي دوازدهم و سيزدهم بعثت، در نزديكي جمره عقبه رخ داد. در بيعت اول دوازده نفر از اهل يثرب و در بيعت دوم گروهي شامل 70 نفر مرد و 20 زن از آنان با پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بيعت، و موجبات هجرت ايشان را به مدينه فراهم كردند. از اين پيمان‌ها با نام پيمان عقبه اول[66] و دوم ياد مي‌شود[67]؛ به يادبود اين پيمان‌ها مسجدي به نام مسجدالبيعة در اين مكان ساخته شد.[68]

از جمله حوادث جمرات، در زندگي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله)، ابلاغ آيه برائت در سال نهم، توسط امير مؤمنان، در كنار جمره عقبه[69] و رمي جمرات پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله)، توصيه‌هاي آن حضرت در جريان رمي[70] و سخنراني آن حضرت در حجة الوداع است.[71]

اوج ازدحام و شلوغي در جمرات را مي‌توان در صبح روز عيد قربان و ظهر دوازدهم ذي‌حجه دانست؛ چراكه در اين دو زمان، اكثر حجاج، براي رمي جمرات، شتاب دارند.[72] اين ازدحام سبب بروز سانحه‌هاي مختلفي در طول تاريخ شده است؛
از جمله اين حوادث، زخمي شدن عمر بن خطاب در آخرين سال حياتش (23ق.)
در جريان رمي جمره[73]، سوء استفاده مفسده‌جويان از شلوغي جمعيت[74] و ترور برخي از شخصيت‌هاست؛ از جمله ترورهاي رخ داده در اين محل، ترور عبدالله بن عمر
در سال 73ق.[75]، ترور ياسور، امير مغول، به دستور ابوسعيد ايلخان و با همكاري مجد سلامي و امير مكه، شريف رميثه، در سال 733ق.[76] و ترور حسن پاشا، امير جده و مدينه، در سال 1081ق.[77] است.

پس از ساخت پل اول روي جمرات، حوادث ناشي از ازدحام افزايش يافت. بارها افرادي در اثر فشار به پايين پرتاب شدند و افرادي نيز زير دست و پا رفته، آسيب مي‌ديدند. يك بار نيز بخشي از پل فروريخت و تعدادي كشته شدند. از پرقرباني‌ترين اين سانحه‌ها، حادثه 1415ق. بود كه به كشته شدن 270 نفر و زخمي شدن 400 نفر انجاميد. اين حادثه‌ها در سال‌هاي 1417، 1418 و1421ق. نيز تكرار شد.[78] آخرين حادثه در صبح روز عيد قربان، سال 1426ق. مطابق با دوشنبه 1382ش.، رخ داد و تراكم جمعيت باعث زير دست و پا افتادن تعداد زيادي از حجاج، در اطراف حوض جمره عقبه، شد و 251 نفر كشته، و بيش از240 نفر زخمي شدند.[79] بيشتر افراد كشته شده، از زنان و پيران و كودكان تابعيت‌هاي مختلف؛ از جمله جنوب شرق آسيا و كشورهاي عربي بودند.[80]

كاربردهاي ديگري از جمرات، در جامعه آن روز، رواج داشت؛ چنان‌كه در حج سال 940ق. يازده سارق بر ديوار جمره به دار آويخته شدند.[81]

ƒ مساجد پيرامون جمرات: مساجد متعددي نزديك جمرات وجود داشت كه از جمله آن‌ها مي‌توان به مسجد النحر، كه بين جمره اولي و وسطي در 300 متري شمالي جمره عقبه قرار داشت، اشاره كرد. برخي آن را همان مسجد كبش دانسته‌اند.[82] ساخت مسجد به لبابه، دختر علي بن عبدالله عباسي، نسبت داده شده است.[83] اين مسجد تا سال 1365ق. پابرجا بود.[84]

از ديگر مساجد اين منطقه، مسجد كوثر، محل نزول سوره كوثر بر پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده است.[85] اطلاعات بيشتري از اين مسجد
در دست نيست.

مسجد البيعه، از ديگر مسجدهاي اين منطقه، كه در كنار جمره عقبه جهت يادبود بيعت پيامبر(صلي الله عليه و آله) با انصار است، به دستور منصور عباسي (حك:136-158ق.)، ساخته شد. اين مسجد، اكنون، تنها ساختمان موجود در ميدانگاه كنار جمرات است و دو كتيبه، مربوط به سال‌هاي 144ق. در دوره حكومت منصور
و 629ق. در دوره مستنصر، بر ديوارهاي آن نصب شده است.[86]

منزلگاه‌ها و محل برپايي خيام بني‌هاشم، از پيش از اسلام تا زمان امام سجاد(عليه السلام)، نزديك مسجد (احتمالاً مسجد النحر)، در مجاورت جمره وسطي، در منا قرار داشت كه از آن استفاده مي‌كردند. در زمان امام سجاد(عليه السلام)، به سبب مشكلي نامشخص كه ميان بني‌هاشم و بني‌اميه در اينجا پيش آمد، بني‌هاشم مكانشان را تغيير دادند.[87] بنا به گزارش‌هايي، در همين مكان، مادر مكرمه حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) به آن جناب، باردار شد.[88]

… منابع

آثار اسلامي مكه و مدينه: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1386ش؛ اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، 1408ق؛ اثارة الترغيب و التشويق الي المساجد الثلاثة و البيت العتيق: محمد بن اسحاق الخوارزمي (م.827ق.)، به كوشش محمدحسين الذهبي، مكه، مكتبه نزار مصطفي الباز، 1418ق؛ الاحاد و المثاني: ابن ابي‌عاصم ضحاك (م.287ق.)، تحقيق باسم فيصل احمد الجوابره، رياض، دار الدرايه، 1411ق؛ اخبار مكة في قديم الدهر و حديثه: محمد بن اسحاق الفاكهي (م.275ق.)، به كوشش عبدالملك بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق؛ اخبار مكة و ما جاء فيها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح ملحس، مكه، دار الثقافه، 1415ق؛ اصناف در عصر عباسي: صباح ابراهيم سعيد الشيخلي، ترجمه عالم زاده، تهران، دانشگاه، 1362ش؛ اعمال ندوة مشكلة الزحام في الحج و حلولها الشرعيه: المجمع الفقهي الاسلامي؛مكة المكرمه، 1422ق؛ انساب الاشراف: احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، تحقيق سهيل صادق زكار و رياض زركلي، بيروت، دار الفكر، 1417ق؛ با كاروان صفا در سال 82: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1383ش؛ البحوث العلميه: هيئة كبار العلماء، الرئاسه العامه للبحوث العلميه والاقتاء، 1421ق؛ البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن كثير (700-774ق.)، بيروت، مكتبة المعارف، 1411ق؛ بناء جسر علوي للجمرات:
مذكر معالي الشيخ عبدالملك بن دهيش للدراسات الشرعية و التاريخية لمكة المكرمه، www. bin-dehaish. com؛ تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضي الزبيدي (م.1205ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1414ق؛ تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام: شمس‌الدين محمد بن احمد الذهبي (م.748ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق؛ تاريخ الجمرات بوادي مني في مكة المكرمه: طه عبدالقادر، السعوديه، مركز ابحاث الحج؛ التاريخ الصغير: محمد بن اسماعيل البخاري (194-256ق.)، تحقيق محمود ابراهيم زائر، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛ تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوك): محمد بن جرير الطبري (224-310ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش عبدالملك بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ تاريخ اليعقوبي: احمد بن ابي‌يعقوب اليعقوبي (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق؛ تاريخ امراء مكة المكرمه من8-1344ه.: عارف احمد عبدالغني، دمشق، دار كنان، 1417ق؛ تاريخ مدينة دمشق: علي بن الحسن بن عساكر (م.571ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ تاريخ مكة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف: محمد بن الضياء (م.854ق.)، به كوشش العدوي، مكه، مكتبة التجارية مصطفي احمد الباز، 1416ق؛ تاريخ مكة المكرمه: محمد الياسي عبدالغني، مدينه، مكتبة ملك فهد، 1422ق؛ تحصيل المرام في اخبار البيت الحرام و المشاعر العظام و مكه و الحرم و ولاتها الفخام: محمد بن احمد الصباغ (م.1321ق.)، به كوشش عبدالملك بن عبدالله بن دهيش، مكه، مكتبة الاسدي، 1424ق؛ تحقيقي دقيق درباره جمرات و رمي آنها: علي عطائي اصفهاني، قم، امير العلم، 1382ش؛ تفسير القمي: علي بن ابراهيم قمي (م.307ق.)، به كوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، دار الكتاب، 1404ق؛ التنبية و الاشراف: علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، بيروت، دار الصعب، بي‌تا؛ تهذيب الاحكام في شرح المقنعة للشيخ المفيد: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به كوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش؛ الجامع اللطيف في فضل مكة و اهلها و بناء البيت الشريف: محمد بن ظهيره (م.986ق.)، به كوشش علي عمر، قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه، 1423ق؛ جامع المدارك في شرح المختصر النافع: سيد احمد الخوانساري (م.1405ق.)، به كوشش غفاري، تهران، مكتبة الصدوق، 1405ق؛ الجامع لابن وهب: عبدالله بن وهب المصري (م.197ق.)، به كوشش رفعت فوزي و علي عبدالباسط، دار الوفاء، 1425ق؛ الجامع لاحكام الحج و العمره: محمد بن صالح العثيمين، به كوشش محمود السعيد، الازهر، دار البيان العربي، 2006م؛ جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام: محمد حسين نجفي (م.1266ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‌تا؛ حج 28: (گزارشي از حج‌گزاري سال 1428ق.): رضا بابايي و علي‌اكبر جوانفكر، تهران، مشعر، 1387ش؛
حج 30: گزارشي از حج‌گزاري سال 1430ق. برابر با سال 1388ش.، سيد جواد ورعي و جواد منصوري، تهران، مشعر، 1390ش؛ الدروس الشرعية في فقه الاماميه: محمد بن مكي (م.786ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق؛ دلايل النبوة و معرفة احوال صاحب الشريعه: احمد بن الحسين البيهقي (م.458ق.)، به كوشش عبدالمعطي امين قلعه‏جي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق؛ رحلة ابن جبير: محمد بن احمد بن جبير (م.614ق.)، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م؛ الرحلة المعينيه: ماء العينين بن العتيق،
به كوشش الظريف، بيروت ـ ابوظني؛ الموسوعة العربيه ـ دارالسويدي، 2004م؛ رمي جمرات در گذشته و حال: مكارم شيرازي، قم، مدرسه امام علي بن ابي‌طالب(عليه السلام)، 1384ش؛
السيرة النبويه: عبدالملك بن هشام (م.218ق.)، تحقيق مصطفي السقاء و ابراهيم الابياري و عبدالحفيظ شلبي، بيروت، دار المعرفه؛ سيره ابن اسحاق (السير و المغازي): ابن اسحاق (م.151ق.)، به كوشش سهيل زكار، قم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1368ش؛ شمس العلوم: نشوان الحميري (م.573ق.)، به كوشش العمري و الاريابي، دمشق، دار الفكر، 1420ق؛ الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربيه): اسماعيل بن حماد الجوهري (م.393ق.)، به كوشش احمد عبدالغفور العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق؛ علل الشرائع و الاحكام: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، به كوشش سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مكتبة الحيدريه، 1385ق؛ العين (ترتيب العين): خليل بن احمد الفراهيدي (م.175ق.)، به كوشش بكايي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1414ق؛ عيون الاثر في فنون المغازي و الشمائل و السير (السيرة النبويه): فتح‌الدين محمد بن سيد الناس (م.734ق.)، به كوشش ابراهيم محمد رمضان، بيروت، دار القلم، 1414ق؛ فقه الرضا: علي بن بابويه (م.329ق.)، مشهد، المؤتمر العالمي للامام الرضا(عليه السلام)، 1406ق؛ قرب الاسناد: عبدالله ابن جعفر حميري (م.300ق.) قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1413ق؛ الكافي: محمد بن يعقوب كليني (م.329ق.)، به كوشش علي‌اكبر غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش؛ كشاف القناع: منصور بن يونس البهوتي (م.1051ق.)، به كوشش محمد حسن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ لسان العرب: محمد بن مكرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق؛ المجموع شرح المهذب: يحيي بن شرف
النووي (631-676ق.)، بيروت، دار الفكر؛
مراصد الاطلاع علي اسماء الامكنه و البقاع و هو مختصر معجم البلدان لياقوت: صفي‌الدين عبدالمومن بن عبدالحق (م.739ق.)، به كوشش علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر:
علي بن الحسين المسعودي (م.346ق.)، به كوشش يوسف اسعد داغر، قم، هجرت، 1409ق؛ المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي: احمد بن محمد بن علي الفيومي (م.770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق؛ المصنّف: عبدالرزاق الصنعاني (م.211ق.)، به كوشش حبيب الرحمن الاعظمي، بيروت، المجلس العلمي، 1390ق؛ معالم مكة التاريخيه: عاتق بن غيث البلادي؛ مكه، دار مكه، 1403ق؛ معجم مقاييس اللغه: احمد بن فارس (م.395ق.)، به كوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1404ق؛ المقنعه: شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق؛ مكه در بستر تاريخ: نعمت الله صفري فروشاني، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، 1386ش؛ مناسك حج (محشي): محمدرضا محمودي، تهران، مشعر، 1429ق؛ المناسك و اماكن طرق الحج: ابواسحاق الحربي (م.285ق.)، به كوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه، 1401ق؛ المناقب: موفق بن احمد خوارزمي (484-568ق.)، به كوشش مالك محمودي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق؛ المنتظم في تاريخ الملوك و الامم: عبدالرحمن بن علي ابن الجوزي (م.597ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفي عبدالقادر عطا و نعيم زرزور، بيروت، دار الكتب العلميه، 1412ق؛ موسوعة المملكة العربيه: رياض، مكتبة ملك عبدالعزيز، 1428ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ النوازل في الحج: علي بن ناصر الشلعان، رياض، دار التوحيد، 1431ق؛ نهاية الارب: احمد بن عبدالوهاب النويري (م.733ق.)، قاهره، دار الكتب والوثائق، 1423ق؛ النهاية في غريب الحديث و الاثر: ابن اثير (م.606ق.)، به كوشش طاهر احمد الزاوي و محمود محمد الطناحي، قم، اسماعيليان، 1364ش؛ يتيمية الدهر: عبدالملك بن محمد الثعالبي (م.429ق.) به كوشش مفيد قمحيه، بيروت، دار الكتب العلميه، 1403ق.
محمدسعيد نجاتي
 
[1]. معالم مكه، ص66.

[2]. العين، ج6، ص122؛ الصحاح، ج2، ص616؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص477، «جمر».

[3]. النهايه، ج1، ص292، «جمر»؛ تاج العروس، ج6، ص208؛ شمس العلوم، ج2، ص1156، «جمر».

[4]. النهايه، ج1، ص292؛ لسان العرب، ج4، ص145، «جمر»؛ المصباح، ج2، ص108.

[5]. النهايه، ج1، ص292؛ لسان العرب، ج4، ص147؛ شمس العلوم، ج2، ص1172.

[6]. اثارة الترغيب، ج1، ص101؛ سبل السلام، ج2، ص210؛ مرآة الحرمين، ج1، ص48.

[7]. المناسك، ص504.

[8]. الآثار الباقيه، ص315.

[9]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص156، 261، 304؛ اخبار مكه، الازرقي، ج1، ص69.

[10]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص306؛ اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص176.

[11]. المناسك، ص506؛ اخبار مكه، الفاكهي، ج5، ص51؛ اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص185.

[12]. مكه در بستر تاريخ، ص177.

[13]. تاريخ مكة المكرمه، ص112.

[14]. الاستبصار، ص32؛ الروض المعطار، ص552.

[15]. اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص185.

[16]. اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص185؛ اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص307.

[17]. الاستبصار، ص32؛ الروض المعطار، ص552.

[18]. الرحلات المغربيه، ص315.

[19]. الكافي، ج4، ص191؛ علل الشرائع، ج2، ص401.

[20]. تفسير قمي، ج2، ص224؛ الكافي، ج4، ص207-208.

[21]. اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص176؛ تاريخ مدينة دمشق، ج6، ص206؛ اثارة الترغيب، ج1، ص101.

[22]. الكافي، ج4، ص207.

[23]. سيره ابن اسحاق، ص99؛ اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص285.

[24]. تاريخ الجمرات، ص3؛ التاريخ القويم، ج5، ص294.

[25]. الاصنام، ص8؛ السيرة النبويه، ج1، ص76؛ مروج الذهب، ج2، ص29.

[26]. المنتظم، ج2، ص232.

[27]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص306؛ اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص176؛ مرآة الحرمين، ج1، ص330.

[28]. السيرة النبويه، ج1، ص274؛ البداية و النهايه، ج3، ص54.

[29]. التنبيه و الاشراف، ص242؛ اتحاف الوري، ج1، ص519.

[30]. تاريخ الجمرات، ص9.

[31]. مكه در بستر تاريخ، ص176.

[32]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص246.

[33]. المقنعه، ص422؛ تاريخ الجمرات، ص16.

[34]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص297.

[35]. تاريخ الجمرات، ص18.

[36]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص288.

[37]. البداية و النهايه، ج9، ص314؛ مسالك الابصار، ج5، ص70.

[38]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص254؛ تاريخ الجمرات، ص18.

[39]. اخبار مكه، الازرقي، ج1، ص299-300.

[40]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص280؛ اخبار مكه، الازرقي، ج1، ص302-303.

[41]. رحلة ابن جبير، ص121؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج1، ص139-140.

[42]. مراصد الاطلاع، ج3، ص1313.

[43]. تحصيل المرام، ج1، ص409.

[44]. تاريخ الجمرات، ص49.

[45]. تاريخ الجمرات، ص49؛ تاريخ مكة المكرمه، ص111؛ النوازل في الحج، ص555.

[46]. تاريخ الجمرات، ص51.

[47]. التاريخ القويم، ج5، ص294، 297.

[48]. بناء جسر علوي للجمرات «سايت»؛ تاريخ مكة المكرمه، ص112؛ اعمال ندوه، ج2، ص196.

[49]. بناء جسر علوي للجمرات «سايت»؛ مشروع الجسر الجمرات، وزارة الشئون البلدية و القرويه، تصويري و متني.

[50]. حج 30، ص206.

[51]. قبو جسر الجمرات؛ اين تذهب حصي الجمرات شبكه you tube «گزارش شبكه العربيه».

[52]. مصاحبه مؤلف با سيد عبدالفتاح نواب و برخي از پاسخگويان به استفتاء در دفتر مقام معظم رهبري در قم، مناسك حج، ص471.

[53]. مصاحبه مؤلف با سيد عبدالفتاح نواب و برخي از پاسخگويان به استفتاء در دفتر مقام معظم رهبري در قم؛ مناسك حج، ص471.

[54]. مناسك حج، ص471.

[55]. الدروس الشرعيه، ج1، ص428؛ رمي جمرات در گذشته و حال، ص107؛ الجامع لاحكام الحج و العمره، ص343.

[56]. الدروس الشرعيه، ج1، ص428؛ المجموع، ج8، ص176؛ كشف القناع، ج2، ص582.

[57]. الدروس الشرعيه، ج1، ص428.

[58]. البحوث العلميه، ج4، ص127.

[59]. تحقيقي دقيق درباره جمرات، ص70-71؛ النوازل في الحج، ص549.

[60]. الكافي، ج1، ص124؛ السيرة النبويه، ج1، ص274؛ البداية و النهايه، ج3، ص54.

[61]. الكافي، ج4، ص483؛ تهذيب، ج5، ص266.

[62]. فقه الرضا، ص225؛ الكافي، ج4، ص479؛ تهذيب، ج5، ص198.

[63]. قرب الاسناد، ص359؛ الكافي، ج4، ص478.

[64]. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص369؛ جواهر الكلام، ج19، ص109، 112؛ جامع المدارك، ج2، ص445.

[65]. تحقيقي دقيق درباره جمرات، ص141.

[66]. تاريخ الطبري، ج2، ص355-356؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص38.

[67]. السيرة النبويه، ج1، ص438؛ انساب الاشراف، ج1، ص277.

[68]. مكه در بستر تاريخ، ص177؛ موسوعة المملكة العربيه، ج2، ص360.

[69]. المناقب، ص164-165؛ التنبيه و الاشراف، ص186؛ دلائل النبوه، ج5، ص295.

[70]. اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص263، 287، 289.

[71]. الجامع لابن وهب، ج1، ص73؛ اخبار مكه، الفاكهي، ج4، ص250، 261، 286، 290؛ الآحاد و المثاني، ج5، ص316.

[72]. اعمال ندوه، ج2، ص145، 199، 201.

[73]. انساب الاشراف، ج10، ص411؛ الآحاد و المثاني، ج1، ص102؛ المصنّف، ج10، ص402.

[74]. يتيمة الدهر، ج1، ص467؛ نهاية الارب، ج2، ص77.

[75]. تاريخ الاسلام، ج5، ص465؛ تاريخ الصغير، ج1، ص185.

[76]. اتحاف الوري، ج3، ص201-202.

[77]. تاريخ امراء المدينه، ص352.

[78]. با كاروان صفا در سال 82، ص453؛ اعمال ندوه، ج2، ص201-202.

[79]. با كاروان صفا در سال 82، ص453.

[80]. با كاروان صفا در سال 82، ص470.

[81]. تاريخ الجمرات، ص44.

[82]. الجامع اللطيف، ص291؛ مرآة الحرمين، ج1، ص326؛ آثار اسلامي مكه و مدينه، ص178.

[83]. اخبار مكه، الازرقي، ج2، ص175.

[84]. آثار اسلامي مكه و مدينه، ص177.

[85]. الرحلة المعينيه، ص145؛ مرآة الحرمين، ج1، ص322؛ التاريخ القويم، ج5، ص288.

[86]. اتحاف الوري، ج2، ص180؛ تاريخ مكة المشرفه، ج1، ص181؛ التاريخ القويم، ج5، ص310-311.

[87]. الكافي، ج4، ص209، 486.

[88]. الكافي، ج4، ص209؛ البداية و النهايه، ج2، ص261؛ عيون الاثر، ج1، ص33. 


| شناسه مطلب: 86898







نظرات کاربران