جمعه خونین
کشتار حجاج ایرانی بیت الله الحرام در سال 1366ش این اصطلاح به روز حادثه کشتار حجاج ایرانی در مکه، به تاریخ جمعه نهم مرداد ماه سال 1366ش.، برابر با ششم ذی‌حجه 1407ق.، سی و یکم جولای 1987م.، در منطقه معابده اشاره دارد. پیشینه حادثه: پس از پیروزی
كشتار حجاج ايراني بيت الله الحرام در سال 1366ش
اين اصطلاح به روز حادثه كشتار حجاج ايراني در مكه، به تاريخ جمعه نهم مرداد ماه سال 1366ش.، برابر با ششم ذيحجه 1407ق.، سي و يكم جولاي 1987م.، در منطقه معابده اشاره دارد.
پيشينه حادثه: پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در پي صدور پيامهايي از سوي امام خميني=، رهبر وقت جمهوري اسلامي ايران، راهپيمايياي تحت عنوان مراسم «برائت از مشركان»٭ در ايام حج برگزار شد. نخستين بار در عيد قربان اولين سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي، برابر با سيام آبان 1358ش.، امام خميني پيامي به حجاج دادند كه در آن حج را، در عين عبادي بودن، يك عمل سياسي خواندند. ايشان در اين پيام، به وضوح، به ابعاد سياسي و محتواي عميق حج تأكيد كردند.[1] به تدريج آيين «برائت از مشركان»، در ايام حج، شكل يك راهپيمايي اعتراضي به خود گرفت كه طي آن، دهها هزار حجاج ايراني به همراه حجاجي از ديگر كشورهاي اسلامي، پس از پيمودن مسيرهايي مشخص، در محل معيني تجمع ميكردند و ضمن شنيدن سخنرانيها و بيانيههايي مبني بر تحليل اوضاع جهان اسلام و صدماتي كه از سوي دشمنان، بر ملل مسلمان وارد ميآيد، شعارهايي مبني بر اعلان بيزاري از آمريكا، شوروي سابق و اسرائيل سر ميدادند؛ چراكه اين كشورها، از نقطه نظر آنها، نمونههاي بارز شرك و كفر جهاني محسوب ميشدند و از اين طريق، مسلمانان جهان را به اتحاد در برابر اين قدرتها دعوت ميكردند.[2]
راهپيمايي برائت از مشركان، از سال 1358ش.، با هماهنگي دولت سعودي، توسط حاجيان ايراني برگزار ميشده است. مسئله برگزاري راهپيمايي سياسي، در حين ايام حج، در سالهاي پيش از 1366ش. نيز زمينه كشاكش دو طرف ايراني و سعودي را فراهم آورده بود و گاه ميان حجاج و نيروهاي سعودي كشمكشهايي پديد ميآمد. اما شدت اين درگيريها در سال 1366ش. به كشته شدن تعداد زيادي از حاجيان ايراني منجر شد.[3]
در اين سال مقرر شد كه مراسم برائت از مشركان، پس از توافق و هماهنگي مقامات ايراني و مسئولان سعودي در مورد محل برگزاري مراسم و مبدأ و مقصد راهپيمايان و زمان شروع و خاتمه مراسم، در بعد از ظهر ششم ذيحجه در مكه برگزار شود.[4] چند روز پيش از راهپيمايي برائت از مشركان در سال 1366ش.، ملاقاتهايي مابين مقامات ايراني و سعودي، در بالاترين سطح، انجام گرفته بود. طبق روال سالهاي پيش، سعوديها نارضايتي خود را در مورد تظاهرات و تأثير آن بر امنيت و امور راهنمايي و رانندگي ابراز كردند. در مقابل، مقامات ايراني، بر انجام اين مراسم اصرار ورزيدند و اظهار كردند كه از نظر آنها اين كار قدم مهمي در بيداري مجدد امت اسلام است. همچنين در اين جلسات توافق شد كه شعارهاي تظاهرات محدود به
«لا اله الا الله»، «اي مسلمانان متحد شويد» و «مرگ بر آمريكا، شوروي و اسرائيل» باشد.[5]
«لا اله الا الله»، «اي مسلمانان متحد شويد» و «مرگ بر آمريكا، شوروي و اسرائيل» باشد.[5]
بعد از ظهر پنجشنبه، يعني روز قبل از راهپيمايي، پليس سعودي، به بعثه امام حملهور شد و ده تن از اعضاي بعثه را بازداشت كرد و با خود برد. به دنبال اين حادثه، زائران، با اجتماع و تحصن در مقابل بعثه، خواستار آزادي افراد بازداشت شده بودند. تحصن تا پاسي از شب ادامه داشت تا اينكه بازداشتشدگان، با يك سري گفتوگوهاي بين دو طرف، آزاد شدند و به بعثه برگشتند.[6]
در آستانه برگزاري راهپيمايي، مسئولان سعودي سه شرط زير را براي برگزاري راهپيمايي مطرح كردند كه بلافاصله از سوي ايرانيها غير قابل قبول تلقي، و رد گرديد. آنان خواستار اين بودند كه شمار ايرانياني كه در اين راهپيمايي شركت ميكنند محدود به عده خاصي شوند، حجاج ديگر كشورها در اين راهپيمايي شركت نكنند، و در نهايت اين كه هيچ يك از اتباع سعودي نيز در راهپيمايي حضور نداشته باشند.[7]
شرح حادثه: بنا بود راهپيمايي، در ساعت چهار و نيم بعد از ظهر، از ميدان معابده آغاز گردد و پيشاپيش، اعلاميههايي بين حجاج كشورهاي مختلف پخش شده، و از آنها خواسته شده بود كه به اين راهپيمايي مهم بپيوندند.[8] حاجيان، بعد از ظهر، در ميدان معابده و در مقر بعثه كه يك ساختمان يازده طبقهاي بود، جمع شده بودند. در اين جمع، زائراني از كشورهاي ديگر ديده ميشدند.[9]
مراسم با سخنراني مهدي كروبي٭، سرپرست حجاج در آن سال، آغاز گرديد. سپس از اجتماع مردم خواسته شد كه با نظم حركت كنند.[10] هنوز دقايقي از آغاز راهپيمايي نگذشته بود كه نيروهاي مسلح امنيتيِ سعوديِ مجهز به اسلحه و باتوم، در رديفهاي چندگانه، خيابان حرم را در نزديكي مسجد جن مسدود كردند. ايرانيان مصمم بودند كه تظاهرات را تا نقطهاي كه پيشتر مورد توافق قرار گرفته بود، پيش ببرند و در واكنش به اصرار آنها، سعوديها اعلام كردند كه تظاهركنندگان نميتوانند جلوتر بروند و جمعيت بايد همانجا متفرق بشود.[11] تلاشهاي ايرانيان در متقاعد كردن نيروهاي سعودي نتيجهاي نداشت. بعد از مدتي، كساني كه در طبقات سوم و چهارم پاركينگ چندطبقهاي ايستاده بودند، به همراه آنهايي كه روي پل حجون موضع گرفته بودند، شروع به پرتاب وسايل مهلكي همچون سنگ و بطري و قطعات سيماني قبلاً آماده شده بر سر راهپيمايان كردند. حملات از سوي نظاميان و غير نظاميان نيز، ناگهاني و كاملاً شديد بود و موجب شد كه بسياري از راهپيمايان سراسيمه به طرف عقب خيابان بشتابند.[12]
نشريات داخلي ايران، در روزهاي پس از حادثه، به نقل از شاهدان عيني واقعه، گزارش دادند كه نيروهاي امنيتي سعودي، به جاي متوقف ساختن اين حمله، شروع به ضرب و شتم راهپيمايان كردند و نيروها، در حالي كه به سختي ميتوانستند وارد جمعيت شوند، خود را به داخل جمع ميانداختند و چماقهايشان را با خشونت تمام ميان جمعيت ميچرخاندند.[13] كمي بعد گارد ملي مسلح به تفنگ و مسلسلهاي دستي كوچك، از ماشينهايشان بيرون ريختند و به خيابانها آمدند و شروع به شليك گلولهها و گازهاي اشكآور به درون جمعيت كردند[14] و از انواع مختلفي از سلاح و گلوله استفاده كردند.[15]
روشن نيست كه دقيقاً در چه لحظهاي دستور عدم ادامه مقاومت به ايرانيها داده شد، اما به مجرد اين كه مسلسلها شروع به شليك كردند، مردم به زمين نشستند و دستهايشان را روي سرشان گذاشتند. آتشبار براي مدتي ادامه داشت و حدود زمان نماز مغرب به وقت مكه، در ساعت هفت و ده دقيقه بعد از ظهر، بود كه متوقف شد. نيروهاي سعودي، حمله به حجاج، به ويژه حمله به ايرانيها را با چوبدستي و باتوم كماكان ادامه دادند و در اين ميان، كساني كه ايستاده بودند، شديداً مضروب شدند.[16] (تصاوير شماره 11-14)
در گزارش سازمان هلال احمر، تعداد شهيدان ايراني 412 نفر اعلام شده كه 222 تن تحويل ايران شد.[17]
پيامدها: دولت ايران، در اولين واكنش خود، جمعه شب كاردار عربستان را در تهران به وزارت امور خارجه فرا خواند و اعتراض شديد جمهوري اسلامي را نسبت به چنين حادثهاي اعلام داشت.[18] اين در حالي بود كه سعوديها ايرانيان را به اغتشاش متهم كردند و اينگونه نيز ادعا شده بود كه بين زوار خشمگين كشورهاي ديگر و زوار ايراني، به خاطر راهبندان و مسدود شدن راهها،
درگيري به وجود آمده بود.[19] در پي اين حادثه، پس از مدتي، روابط ديپلماتيك بين دو دولت به طور كامل قطع شد.
درگيري به وجود آمده بود.[19] در پي اين حادثه، پس از مدتي، روابط ديپلماتيك بين دو دولت به طور كامل قطع شد.
در پي كشتار مكه، مسئله اداره و حاكميت حرمين در ايام حج توجه بسياري از علما را به خود جلب كرد. در اين روند، دو كنفرانس عمده و قابل ملاحظه تشكيل شد. اولين كنفرانس، كه از تاريخ 23 تا 27 نوامبر1987م. در تهران تشكيل شده بود، صدها مهمان از 43 كشور شركت كردند. كنفرانس مربوط، تحت پوشش گسترده خبري داخل ايران و بعضاً خارجي قرار گرفت.[20] در اين كنفرانسِ پنج روزه، قطعنامههاي متعددي صادر شد كه درباره مسائل حج و اداره حرمين بودند. كنفرانس اعلام كرد كه حرمين بايد توسط جمعي از علماي مبارز و متعهد اداره شود.[21]
شش هفته بعد، كنفرانس ديگري در لندن، از سوي مؤسسه مسلم، از ششم تا نهم ژانويه 1988م. تشكيل شد كه مسئله آينده حرمين را بررسي كرد.[22] در مقابل، سازمان كنفرانس اسلامي، تحت تأثير نفوذ عربستان و با استناد به فتواي مجمع فقهاي سازمان، تظاهرات ايام حج را نامشروع دانسته و بدينوسيله، مقابل جمهوري اسلامي ايران كه خواستار برپايي تظاهرات در مراسم حج بود، موضع گرفت و اقدام عربستان در كشتار حجاج را مشروع قلمداد كرد.[23]
در رابطه با علل و زمينههاي سياسي اين ماجرا، در ارتباط آن با منافع امريكا و اسرائيل در منطقه و جنگ ايران و عراق، ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد. برخي تحليلگران معتقدند كه سعوديها، با وحشتي روزافزون، موفقيت ايرانيها را در برپايي تظاهرات نظاره ميكردند، و اين راهپيماييها موجب شده بود كه عده زيادي از مسلمانان ديگر كشورها مجذوب چنين اقدامي شوند، و اين موضوع براي سعوديها تهديدي به حساب ميآمد. اما آنچه موجب ناراحتي بيشتر آنها شده بود، بيداري سياسي مردم، به ويژه اتباع سعودي و نحوه ايجاد اين بيداري، بود. آنها از اين بيم داشتند كه اگر چنين راهپيماييهايي ادامه يابد، نه تنها روز به روز عظيمتر گشته و سرانجام كاملاً از كنترل خارج ميشود، بلكه موجب ميگردد كه مردم، كمكم به ماهيت نقش و روابط آل سعود نيز پي ببرند؛ زيرا عليرغم اين كه اسرائيل هم در تبليغات سعوديها دشمن مسلمانان قلمداد ميشد، اما آمريكا، حامي اصلي اسرائيل،
همواره دوست نزديك آل سعود بوده است و راهپيمايي ايرانيان، با سر دادن شعارهايي
عليه آمريكا، اسرائيل و شوروي، دوچهرگي حكام سعودي را افشا ميكرد.[24]
همواره دوست نزديك آل سعود بوده است و راهپيمايي ايرانيان، با سر دادن شعارهايي
عليه آمريكا، اسرائيل و شوروي، دوچهرگي حكام سعودي را افشا ميكرد.[24]
بنا به تحليل ديگري آمريكاييها، سعوديها را مجبور به چنين اقدام عجولانه و شتابزده كردند.[25] در ضمن، پيش از آن نيز در نشريات گزارش شده بود كه پس از حمله عراق به ناو امريكايي استارك، در هفدهم مي 1987م./ 1366ش.، كه طي آن 37 تفنگدار امريكايي كشته شدند، آمريكا كشتيهاي جنگي خود را به خليج فارس اعزام كرد.[26] نشريه تورنتو استار گزارش كرده بود كه هيوم هارون[27]، سفير جديد امريكا در عربستان، با شاه فهد ملاقاتي چند ساعته و طولاني داشته و بنا به نقل خبرگزاريها، گويا ميان جمع حكام سعودي، اختلاف نظري بروز كرده است. فهد، نايف و سلطان، طرفدار اعمال برخوردهاي سرسختانه با حجاج بودند و عبدالله مخالف بود. ولي در نهايت مجموعه به اجراي چنين تصميمي متقاعد شد.[28]
با پايان جنگ تحميلي، حمله صدام به كويت، رفت و آمدها و گفتوگوهاي مقامات سياسي طرفين، بازگشايي سفارتخانههاي دو كشور را در سال 1370ش. رقم زد.[29] مراسم برائت از مشركان نيز، پس از توقف در سالهاي 1367 تا 1369 و عليرغم تضييقات و تحريمها، از 1370ش. دوباره انجام شد؛ در سال 1370ش. روز ششم ذيحجه 1411ق.، مقابل بعثه مقام معظم رهبري؛ در سال 1371ش. برابر با ششم ذيحجه 1412ق.، در اطراف بعثه رهبر معظم انقلاب و از سال 1372ش. به بعد، به رغم توافق سال 1370ش. با دولت سعودي، براي برگزاري مراسم برائت، به علت اجتناب از خونريزي در منا و عرفات، همه ساله زير چادرها، برگزار شده است.
منابع
آنسوي حج خونين يا تبليغات آل سعود: سيد حسن ميردامادي، مركز تحقيقات و انتشارات حج، 1367ش؛ حديث بيدار: حميد انصاري، تهران، نشر آثار امام خميني=، 1384ش؛ روزنامههاي كيهان، اطلاعات و جمهوري اسلامي؛ صحيفه نور مجموعه رهنمودهاي امام خميني: سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، تهران، وزارت ارشاد، 1361ش؛ كشتار مكه و آينده حرمين: ظفر بنگاش، ترجمه سيد هادي دبستاني، تهران، سروش، 1368ش.
زهرا نيستاني؛ الهام اسرافيلي
[1]. صحيفه نور، ج10، ص221.
[2]. آنسوي حج خونين، ص15-16.
[3]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص26-29.
[4]. آنسوي حج خونين، ص13-14.
[5]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص28-29.
[6]. كيهان، 10/5/1366.
[7]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص28-30.
[8]. اطلاعات، 30/6/1366.
[9]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص14.
[10]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص16.
[11]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص17؛ نك: آنسوي حج خونين، ص15-20.
[12]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص18.
[13]. اطلاعات، 10/5/1366؛ جمهوري اسلامي، 10/5/1366.
[14]. كيهان 17/5/1366.
[15]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص20.
[16]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص21.
[17]. جمهوري اسلامي، 26/5/1366.
[18]. كيهان، 10/5/1366.
[19]. آنسوي حج خونين، ص36-37؛ كشتار مكه و آينده حرمين، ص27-28.
[20]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص100.
[21]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص100.
[22]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص101.
[23]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص101-102.
[24]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص51-52، 54.
[25]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص52؛ آنسوي حج خونين، ص470.
[26]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص52-53.
[27]. Hume Haron
[28]. كشتار مكه و آينده حرمين، ص53-54.
[29]. جمهوري اسلامي، 5/6/1383