چاه اعواف
از چاه‌های متبرک مدینه و از موقوفات پیامبر(صلی الله علیه و آله) چاه اعواف از چاه‌های مدینه، واقع در منطقه عوالی[1] و از موقوفات پیامبر(صلی الله علیه و آله)[2] است. این چاه در باغ اعواف[3]، از هفت باغ مُخیریق یهودی قرار داشت که طبق وصیت او، پس
از چاههاي متبرك مدينه و از موقوفات پيامبر(صلي الله عليه و آله)
چاه اعواف از چاههاي مدينه، واقع در منطقه عوالي[1] و از موقوفات پيامبر(صلي الله عليه و آله)[2] است. اين چاه در باغ اعواف[3]، از هفت باغ مُخيريق يهودي قرار داشت كه طبق وصيت او، پس از شهادتش در نبرد احد (سال سوم) به پيامبر(صلي الله عليه و آله) رسيد[4] و آن حضرت، در سال هفتم هجرت، وقف مسلمانان كرد.[5] اين در حالي است كه منابع شيعي، از وصيت فاطمه(عليها السلام) به علي(عليه السلام)، در خصوص اعواف و ديگر باغهاي مخيريق، ياد كردهاند.[6]
برخي چاه اعواف را از اموال خنافه،
از بزرگان يهود و جد ريحانه همسر
رسول خدا(صلي الله عليه و آله)[7] دانستهاند.[8] برخي اعواف را نام واحهاي بزرگ[9] يا نام محلهاي[10] در مدينه دانستهاند كه اين چاه در آن قرار داشت. در گزارشي از ابن شبه (م.262ق.) آمده كه رسول خدا كنار چاه اعواف وضو ساخت، آب وضوي آن حضرت بر زمين جاري شد، و آنجا درختي روييد.[11]
از بزرگان يهود و جد ريحانه همسر
رسول خدا(صلي الله عليه و آله)[7] دانستهاند.[8] برخي اعواف را نام واحهاي بزرگ[9] يا نام محلهاي[10] در مدينه دانستهاند كه اين چاه در آن قرار داشت. در گزارشي از ابن شبه (م.262ق.) آمده كه رسول خدا كنار چاه اعواف وضو ساخت، آب وضوي آن حضرت بر زمين جاري شد، و آنجا درختي روييد.[11]
سمهودي (م.911ق.) موقعيت اين چاه را ميان تعداد فراوان چاههاي واحه اعواف نامشخص دانسته و تنها چاهي كه احتمال ميدهد همان چاه اعواف باشد را نيز خشك و بيآب معرفي كرده است.[12] اين در حالي است كه ايوب صبري پاشا (م.1290ق.)، در توصيف هفت باغ مخيريق، آنگاه كه از باغ و چاه اعواف ياد ميكند، موقعيت آن را مشخص ميداند.[13] از موقعيت كنوني چاه اطلاعي در دست نيست.
منابع
اخبار المدينه: محمد بن الحسن ابن زباله (م.199ق.)، به كوشش صلاح عبدالعزيز زين سلامه، مدينه، مركز بحوث و دراسات المدينه، 1424ق؛ تاريخ المدينة المنوره (اخبار المدينة النبويه): عمر بن شبّه النميري (م.262ق.)، به كوشش فهيم محمد شلتوت، قم، دار الفكر، 1368ش؛ تاريخ مدينة دمشق: علي بن الحسن بن عساكر (م.571ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ تهذيب الاحكام في شرح المقنعة للشيخ المفيد: محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به كوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش. و علي آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش؛ عمدة الاخبار: احمد بن عبدالحميد، به كوشش الانصاري، ناشر سيد اسعد طرابزوني؛ الكافي: محمد بن يعقوب كليني (م.329ق.)، به كوشش علياكبر غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش؛ المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، 1411ق؛ المغازي: محمد بن عمر الواقدي (م.207ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1409ق؛ من لايحضره الفقيه: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، تحقيق و تصحيح علياكبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1404ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي: علي بن عبدالله السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد محييالدين عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.
سيد علي خيرخواه علوي
[1]. وفاء الوفاء، ج3، ص124؛ المعالم الاثيره، ص31.
[2]. تاريخ المدينه، ج1، ص159، 175؛ اخبار المدينه، ص212.
[3]. المعالم الاثيره، ص31؛ نك: وفاء الوفاء، ج3، ص150-152.
[4]. المغازي، ج1، ص378؛ تاريخ المدينه، ج1، ص173؛ وفاء الوفاء، ج3، ص154.
[5]. تاريخ المدينه، ج1، ص175؛ وفاء الوفاء، ج3، ص151؛ المعالم الاثيره، ص157.
[6]. الكافي، ج7، ص48؛ من لايحضره الفقيه، ج4، ص244؛ تهذيب، ج9، ص144-145.
[7]. تاريخ مدينة دمشق، ج3، ص184.
[8]. وفاء الوفاء، ج13، ص124.
[9]. وفاء الوفاء، ج3، ص154.
[10]. عمدة الاخبار، ص207.
[11]. تاريخ المدينه، ج1، ص159.
[12]. وفاء الوفاء، ج3، ص124.
[13]. موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص807.