چاه بُضاعه چاه بُضاعه چاه بُضاعه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چاه بُضاعه چاه بُضاعه چاه بُضاعه چاه بُضاعه چاه بُضاعه

چاه بُضاعه

: از چاه‌های هفت‌گانه تبرک یافته به دست پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مدینه بضاعه نام چاهی در مدینه، در محله بنی‌ساعده[1]، واقع در شمال غربی مسجدالنبی٭[2] و نزدیک باب شامی[3] بود. آن را بِضاعه نیز خوانده‌اند.[4] برخی حفر آن را به ز

: از چاه‌هاي هفت‌گانه تبرك يافته به دست پيامبر(صلي الله عليه و آله) در مدينه

بضاعه نام چاهي در مدينه، در محله بني‌ساعده[1]، واقع در شمال غربي مسجدالنبي٭[2] و نزديك باب شامي[3] بود. آن را بِضاعه نيز خوانده‌اند.[4] برخي حفر آن را به زن يهودي به همين نام نسبت داده و گفته‌اند كه پس از پر شدن آن، برخي از افراد بني‌ساعده آن را دوباره حفر كردند.[5] اين چاه به جهت واقع شدن در محله بني‌ساعده به چاه بني‌ساعده نيز شهرت داشته است.[6] برخي بضاعه را نام خانه‌اي متعلق به بني‌ساعده دانسته‌اند كه چاه آن نيز به همان نام مشهور است.[7]

گويند چاه به جهت قرارداشتن در مسير سيلاب‌ها و نيز كم‌ارتفاع بودن منطقه آن، در معرض زباله‌ها و نجاسات اطراف قرار داشت، ولي به سبب زيادي آب، اثر آن ملموس نبود.[8]

آب چاه بضاعه بارها مورد استفاده پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده و گزارش‌هايي درباره نوشيدن آب آن، وضوگرفتن و مضمضه كردن توسط پيامبر(صلي الله عليه و آله) وجود دارد.[9] برخي گزارش‌ها از شفابخش بودن آب چاه، به جهت استفاده پيامبر(صلي الله عليه و آله) از آن و متبرك شدن آب، خبر داده‌اند.[10] به نقلي پيامبر(صلي الله عليه و آله) به شست‌وشوي بيماران با آب چاه بضاعه، جهت استشفا، سفارش مي‌فرمود و گويا پس از انجام اين كار، مريض از درد رها مي‌شد.[11]

گويند حديث مشهور نبوي «أن الماء طهور ما لم يتغير لونه او طعمه او ريحه»[12]؛ «آب پاك است مشروط به عدم تغيير رنگ، طعم يا بوي آن»، در كنار اين چاه گفته شده است.[13]

در روايتي ديگر از پيامبر(صلي الله عليه و آله) در مورد جواز وضو با آب چاه بضاعه، با وجود ريخته شدن نجاسات در آن، سؤال شد و ايشان در جواب فرمود: «آب پاك است و چيزي آن را نجس نمي‌كند».[14] اين دو روايت، به ويژه روايت اخير كه به حديث بئر بضاعه شهرت دارد، زمينه‌ساز مباحث فقهي متعددي در باب طهارت در منابع فقهي شده است.[15]

اندازه دهانه چاه در قرن سوم هجري 7 ذرع (حدود 5/3 متر) و عمق آبِ آن، هنگام فراواني آب، تا نصف قامت انسان بيان شده است.[16] در قرن هشتم، عمق چاه، 11و اندي ذراع (حدود 5/5 متر) گزارش شده و عمق آب آن يك ذرع (حدود نيم متر) بيان شده است.[17] برخي از معاصران نيز قطر چاه را 5 ذرع (حدود 5/2 متر) و عمق آن را 10 متر ذكر كرده‌اند.[18]

چاه در دوره‌هاي مختلف مورد توجه جغرافي‌دانان و جهانگردان بوده و با مختصات خاص هر دوره معرفي شده است: مجاورت با سقيفه بني‌ساعده[19]، گنبد حجرالزيت[20]، واقع شدن در جهت غربي چاه حاء[21]، مجاورت با باغي به نام فيروزيه[22] از ويژگي‌هاي مورد اشاره در اين آثار است.

در قرن 14ق. شاهين الجمالي، رئيس خادمان مسجد نبوي، دو باغ كنار اين چاه را خريد. وي مسجد و حوضي در كنار اين چاه بنا كرد و باغ ياد شده را براي تعمير مسجد، چاه و حوض وقف كرد.[23] خياري، مدينه‌شناس معاصر، چاه را در بنايي متعلق به يكي از شهروندان مدني به نام شريف زيد گزارش كرده است.[24] بعدها شريف زيد اين باغ را وقف كرد.[25] نجفي، در مدينه شناسي خود، از ساختمان‌سازي در اطراف چاه و ويراني آن در اثر بي‌توجهي خبر داده است.[26] اين منطقه در توسعه مسجد و حرم نبوي در دوره ملك فهد (حك:1402-1426ق.) تخريب شد.[27]

… منابع

الام: محمد بن ادريس الشافعي (م.204ق.)، بيروت، دار الفكر، 1403ق؛ امتاع الاسماع بما للنبي من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علي المقريزي (م.845ق.) به كوشش محمد عبدالحميد النميسي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1420ق؛ انساب الاشراف: احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، به كوشش محمد باقر محمودي، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1394ق؛ البلدان: ابن الفقيه احمد بن محمد بن اسحاق (م.365ق.)، به كوشش يوسف الهادي، بيروت، عالم الكتب، 1416ق؛ بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجاني (م.699ق.)، به كوشش محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 2002م؛ تاريخ المدينة المنوره (اخبار المدينة النبويه): عمر بن شبّه النميري (م.262ق.)، به كوشش فهيم محمد شلتوت، قم، دار الفكر، 1368ش؛ تاريخ معالم المدينة المنوره قديماً و حديثاً: احمد ياسين الخياري (م.1380ق.)، رياض، مكتبه الملك فهد، 1419ق؛ التعريف بما آنست الهجره من معالم دارالهجره: محمد بن احمد المطري (م.741ق.)، به كوشش الرحيلي، رياض، دار الملك عبدالعزيز، 1426ق؛ رحلة ابن جبير: محمد بن احمد بن جبير (م.614ق.)، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م؛ رسائل في تاريخ المدينة المنوره: حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه، 1392ق؛ سنن ابي داود: ابوداود سليمان بن الاشعث (م.275ق.)، به كوشش سعيد اللحام، بيروت، دار الفكر، 1410ق؛ سنن الترمذي: محمد عيسي الترمذي (م.279ق.)، به كوشش عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، دار الفكر، 1402ق؛ سنن الدار قطني: علي بن عمر الدارقطني (م.385ق.)، به كوشش منصور بن سيد الشوري، بيروت، دار الكتب العلميه، 1417ق؛ الطبقات الكبري: محمد بن سعد(م230ق.)، بيروت، دار الصادر، 1418ق؛ عمدة القاري: محمود بن احمد البدرالعيني (م.855ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ عوالي اللئالي العزيزية في الاحاديث الدينيه: ابن ابي‌جمهور (م.880ق.)، به كوشش مجتبي عراقي، قم، سيد الشهداء، 1403ق؛ المبسوط: محمد بن احمد السرخسي (م.483ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛ مدينه شناسي: سيد محمد باقر نجفي، تهران، شركت قلم، 1364ش؛ مراصد الاطلاع علي اسماء الامكنه و البقاع: و هو مختصر معجم البلدان لياقوت: صفي‌الدين عبدالمومن بن عبدالحق (م.739ق.)، به كوشش علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ مسند ابي يعلي: احمد بن علي بن المثني (م.307ق.)، به كوشش حسين سليم، بيروت، دار المأمون للتراث؛ مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل (م.241ق.)، بيروت، دار الصادر، بي‌تا؛ المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، 1411ق؛ معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع: عبدالله بن عبدالعزيز البكري (م.487ق.)، به كوشش السقاء، بيروت، عالم الكتب، 1403ق؛ المغني: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ ميقات الحج: نيم ساله، تهران، نمايندگي ولي فقيه در حج امور حج و زيارت؛ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي: علي بن عبدالله السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد محيي‌الدين عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.

مرتضي حسني نسب و ابوالفضل رباني

 
[1]. المعالم الاثيره، ص49.

[2]. التعريف بما آنست الهجره، ص157.

[3]. رسائل في تاريخ المدينه، ص16.

[4]. عمدة القاري، ج22، ص243.

[5]. انساب الاشراف، ج1، ص537-538.

[6]. معجم البلدان، ج1، ص442؛ سنن دارقطني، ج1، ص25.

[7]. مراصد الاطلاع، ج1، ص202.

[8]. تاريخ المدينه، ج1، ص156-157؛ بهجة النفوس، ج1، ص308؛ وفاء الوفاء، ج3، ص130.

[9]. مسند ابي يعلي، ج13، ص511؛ تاريخ المدينه، ج1، ص157؛ الطبقات، ج1، ص503، 505.

[10]. البلدان، ص84؛ معجم البلدان، ج1، ص442؛ امتاع الاسماع، ج7، ص351.

[11]. الطبقات، ج1، ص505؛ انساب الاشراف، ج1، ص537.

[12]. عمدة القاري، ج3، ص159.

[13]. عوالي اللئالي، ج2، ص15.

[14]. سنن ابي داود، ج1، ص23-24؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج3، ص86؛ سنن ترمذي، ج1، ص45.

[15]. نك: الام، ج1، ص23-25؛ المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص52؛ المغني، ج1، ص25-26.

[16]. سنن ابي داود، ج1، ص23-24.

[17]. التعريف بما آنست الهجره، ص157.

[18]. مدينه شناسي، ص296-297.

[19]. معجم ما استعجم، ج1، ص255.

[20]. رحلة ابن جبير، ص157؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص362.

[21]. التعريف بما آنست الهجره، ص157.

[22]. ميقات الحج، ش15، ص68، «الحرمان الشريفان في كتاب الحقيقة و المجاز».

[23]. موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص777.

[24]. تاريخ معالم المدينه، ص262-263.

[25]. مدينه شناسي، ص296.

[26]. مدينه شناسي، ص296-297.

[27]. تاريخ معالم المدينه، ص263، «پاورقي1». 


| شناسه مطلب: 86917




چاه بُضاعه



نظرات کاربران