چاه رُومَه چاه رُومَه چاه رُومَه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چاه رُومَه چاه رُومَه چاه رُومَه چاه رُومَه چاه رُومَه

چاه رُومَه

از چاه‌های مشهور و متبرک مدینه چاه رومه از چاه‌های هفت‌گانه متبرک است که در شمال غرب مدینه و در قسمت شمال شرقی وادی عقیق٭ قرار دارد.[1] به احتمال، دلیل نامگذاری، واقع شدن در زمینی به همین نام[2] یا نسبت آن به شخصی به نام رومه غفاری است.[

از چاه‌هاي مشهور و متبرك مدينه

چاه رومه از چاه‌هاي هفت‌گانه متبرك است كه در شمال غرب مدينه و در قسمت شمال شرقي وادي عقيق٭ قرار دارد.[1] به احتمال، دليل نامگذاري، واقع شدن در زميني به همين نام[2] يا نسبت آن به شخصي به نام رومه غفاري است.[3]

بر اساس گزارشي، تبع اسعد حميري٭ (از پادشاهان يمن در نيمه اول قرن 5م.) هنگام اقامت در مدينه، از بدي آب چاهي كه خود حفر كرده بود و به بئرالملك شهرت داشت، شكوه كرد. زني از بني‌زُرَيق، از تيره‌هاي خزرج، آب چاه رومه را برايش آورد و وي به تلافي، ثروتي فراوان بدو بخشيد.[4] اگر اين خبر صحيح باشد، چاه قدمتي ديرينه دارد. برخي آب آن را گواراترين آب منطقه عقيق مدينه دانسته‌اند.[5] گزارش‌هايي از استفاده مكرر پيامبر(صلي الله عليه و آله) از آب اين چاه و نيز متبرك نمودن آن وجود دارد.[6]

برخي مالك اوليه آن را شخصي يهودي مي‌دانند[7]. گزارش‌هاي دوره‌هاي بعد درباره وجود آثاري از عبادتگاهي كهن، متعلق
به يهوديان در كنار چاه[8]، مي‌تواند مؤيد اين نظر باشد.

آب مدينه با مزاج مهاجران سازگار نبود و با توجه به اين كه آب چاه رومه، به ويژه در غير فصل‌هاي بارندگي، از منابع تأمين آب مدنيان به شمار مي‌آمد، صاحب چاه آب را به بهاي گزافي به آنان مي‌فروخت. پيامبر(صلي الله عليه و آله) به وي پيشنهاد كرد كه در مقابل چشمه‌اي در بهشت آن را واگذار كند. ولي او با اشاره به عيال‌وار بودن، از پذيرش آن امتناع كرد. عثمان بن عفان، با شنيدن تمايل پيامبر(صلي الله عليه و آله) براي خريد چاه توسط مسلمانان[9]، چاه را خريداري، و آب آن را وقف كرد.[10] برخي خريد چاه را در دو مرحله دانسته‌اند كه در مرحله اول، چاه يك روز در اختيار صاحب قبلي و روز ديگر مورد استفاده مسلمانان بوده است.[11]

منابع رقم‌هاي مختلفي، همچون 20 تا 35 هزار درهم و در نقلي ديگر400 دينار را به عنوان مبلغ پرداختي عثمان، براي خريد چاه، بيان كرده‌اند.[12] عثمان در محاصره مخالفان به سال 35ق. خريد و وقف چاه رومه را از كارهاي برجسته خويش عنوان كرد.[13]
در دوره عثمان، اين چاه، به نام چاه عثمان شهرت يافت.[14] روايت‌هاي متعددي درباره فضيلت چاه رومه و رابطه آن با عثمان، در منابع، وجود دارد[15]؛ مانند نسبت حفر چاه به عثمان و بهشتي بودن حفر كننده آن با وعده پيامبر(صلي الله عليه و آله)، يا بهترين وقف خواندن آن از جانب ايشان[16] و نيز دعاي آن حضرت مبني بر وجوب بهشت بر عثمان به جهت اين وقف.[17] ابن شبه (م.262ق.) خبري نقل كرده كه بر اساس آن ماجراي خريد چاه رومه در دوره حكومت عثمان روي داده، و هزينه آن از بيت المال پرداخت شده است.[18]

اين چاه به جهت شهرت و گوارا بودن آب آن، مورد توجه بيشتر جغرافي‌دانان و مدينه‌شناسان قرار گرفته است. در قرن سوم، مردم مدينه، در بخشي از سال از آب اين چاه استفاده مي‌كردند.[19] در قرن چهارم نيز، از آب اين چاه، براي سيراب كردن مردم در مسجدالنبي استفاده مي‌شد.[20] در قرن هفتم، چاه، سنگ‌چين و قطر آن 8 ذرع
(حدود 4 متر) و عمق آن 18ذرع (حدود 9 متر) گزارش شده كه عمق آب آن حدود يك متر بوده است.[21]

در اوائل قرن هشتم هجري، چاه به جهت بي‌توجهي ويران شده و تنها اثري از آن بر جاي مانده بود[22] تا اين كه در سال 748ق.، قاضي مكه، احمد بن محمد طبري، هنگام زيارت مدينه، با هزينه شخصي، به تعمير چاه و بالابردن ديواره آن در حدود يك متر همت گمارد و با لايروبي چاه، موجب افزايش آب آن شد.[23] در دوره عثماني، چاه لايروبي، و دورچيني آن بازسازي شد. در اين دوره قطر چاه 4 متر و عمق آن 12 متر گزارش شده است. در كنار چاه حوضي ساخته و حجره‌اي هم براي استراحت قرار داده شده بود.[24]

چاه رومه، در دوره سعودي، بار ديگر مورد توجه قرار گرفت و بازسازي شد. (تصوير شماره 23) همچنين در كنار آن مزارعي ايجاد شد كه به مزرعه رومه مشهورند.[25] علي حافظ، از مدينه‌شناسان معاصر، چاه را كم آب و در حال خشك شدن وصف كرده، به گفته وي، چاه و زمين‌هاي اطراف آن در اختيار سازمان اوقاف مسجدالنبي بوده است.[26] پس از آن، سازمان اوقاف، چاه و زمين‌ها را به وزارت كشاورزي اجاره داد و آن وزارت، مزارع نمونه كشاورزي در آن‌جا ايجاد كرد. روي چاه رومه تلمبه‌اي براي خارج كردن آب قرار داده‌اند.

در ديداري كه در سال 1424ق. از مزرعه و چاه رومه شده، اطراف چاه، با نرده‌اي آهني، پوشانده شده است؛ به گفته مهندس ناظر، عمق چاه به 35 متر افزايش يافته و از آب آن، در آبياري مزرعه، استفاده مي‌شود.

كنار چاه مسجدي قديمي وجود دارد كه گويا در دوره عثماني ساخته شده است.[27]

… منابع

اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، 1408ق؛ آثار المدينة المنوره: عبدالقدوس الانصاري، مدينه، المكتبه السلفيه، 1393ق؛ اثارة الترغيب و التشويق الي المساجد الثلاثة و البيت العتيق: محمد بن اسحاق الخوارزمي (م.827ق.)، به كوشش محمد حسين الذهبي، مكه، مكتبه نزار مصطفي الباز، 1418ق؛ الاستذكار (الجامع لمذاهب فقهاء الامصار و علماء الاقطار فيما تضمنه الموطا من معاني الرأي و الآثار و شرح ذلك كله بالايجاز و الاختصار): يوسف بن عبدالله بن عبدالبر (368-463ق.)، به كوشش سالم محمد عطا و علي محمد معوض، بيروت، دار الكتب العلميه، 1421ق؛ الاستيعاب في معرفة الاصحاب: يوسف بن عبدالله بن عبدالبر (368-463ق.)، تحقيق علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ اطلس تاريخ اسلام: گروه نويسندگان، زير نظر عزيز خوشوقت، تهران، تكا، 1389ش؛ الاعلاق النفيسه: احمد بن عمر بن رسته (م.قرن3ق.)، بيروت، دار صادر، 1892م؛ الاماكن او ما اتفق لفظه و افترق مسماه من الامكنه: محمد بن موسي الحازمي (م.584ق.)، به كوشش حمد الجاسر، بي‌نا، بي‌تا؛ انساب الاشراف: احمد بن يحيي البلاذري (م.279ق.)، به كوشش محمد باقر محمودي، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1394ق؛ البلدان: ابن الفقيه احمد بن محمد بن اسحاق (م.365ق.)، به كوشش يوسف الهادي، بيروت، عالم الكتب، 1416ق؛ بئر رومه: عبدالله بن محمد الحجيلي، جده، شركة المدينة المنورة، 1417ق؛ تاريخ المدينة المنوره (اخبار المدينة النبويه): عمر بن شبّه النميري (م.262ق.)، به كوشش فهيم محمد شلتوت، قم، دار الفكر، 1410ق؛ تاريخ مدينة دمشق: علي بن الحسن بن عساكر (م.571ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ التعريف بما آنست الهجره من معالم دارالهجره: محمد بن احمد المطري (م.741ق.)، به كوشش الرحيلي، رياض، دار الملك عبدالعزيز، 1426ق؛ الدرة الثمينه: محمد بن النجار، (م.643ق.)، به كوشش حسين شكري، بيروت، دار الارقم؛ سنن النسائي: احمد بن علي النسائي (215-303ق.)، تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفكر، 1348ق؛ صحيح البخاري: محمد بن اسماعيل البخاري (م.256ق.)، به كوشش عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، بيروت، دار الفكر، 1401ق؛ الطبقات الكبري: محمد بن سعد (م.230ق.)، بيروت، دار الصادر، 1409ق؛ فصول من تاريخ المدينة المنوره: علي حافظ، جده، شركة المدينة المنوره، 1417ق؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل (م.241ق.)، بيروت، دار الصادر، بي‌تا؛ المعارف: ابن قتيبه دينوري (213-276ق.)، به كوشش ثروت عكاشه، قم، شريف رضي، 1373ش؛ معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع: عبدالله بن عبدالعزيز البكري (م.487ق.)، به كوشش السقاء، بيروت، عالم الكتب، 1403ق؛ المغانم المطابه: محمد بن يعقوب فيروز‌آبادي (م.817ق.)، مدينه، مركز بحوث و دراسات المدينه، 1423ق؛ المغني: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛ المناسك و اماكن طرق الحج: ابواسحاق الحربي (م.285ق.)، به كوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه، 1401ق؛ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي: علي بن عبدالله السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد محيي‌الدين عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.

حسن حيدري

 
[1]. نك: اطلس تاريخ اسلام، ج1، ص306.

[2]. معجم البلدان، ج3، ص104.

[3]. الاماكن، ص102؛ تاريخ معالم المدينه، ص257.

[4]. معجم البلدان، ج1، ص300؛ وفاء الوفاء، ج3، ص138.

[5]. البلدان، ص83؛ الامكنة و المياه، ج1، ص520.

[6]. الطبقات، ج1، ص504؛ انساب الاشراف، ج1، ص536.

[7]. الاستيعاب، ج3، ص1039.

[8]. المعارف، ص192؛ الاستيعاب، ج3، ص103.

[9]. صحيح البخاري، ج3، ص74؛ المغني، ج4، ص201.

[10]. الطبقات، ج1، ص506؛ الاماكن، ص102.

[11]. تاريخ معالم المدينه، ص258.

[12]. نك: الطبقات، ج1، ص506؛ الاستيعاب، ج3، ص1040؛
وفاء الوفاء، ج3، ص136.

[13]. سنن النسائي، ج6، ص47؛ مسند الامام احمد بن حنبل، ج1، ص59، 70؛ تاريخ المدينه، ج1، ص152.

[14]. الاستذكار، ص66؛ معجم ما استعجم، ج4، ص1256.

[15]. نك: تاريخ مدينة دمشق، ج39، ص72، 331، 335.

[16]. اثارة الترغيب، ج2، ص368.

[17]. الطبقات، ج1، ص506.

[18]. تاريخ المدينه، ج1، ص153-154.

[19]. الاعلاق النفيسه، ص313.

[20]. المناسك، ص421.

[21]. الدرة الثمينه، ص63.

[22]. التعريف بما آنست الهجره، ص159.

[23]. المغانم المطابه، ج4، ص644؛ وفاء الوفاء، ج3، ص139؛ اتحاف الوري، ج3، ص235.

[24]. مرآة الحرمين، ج1، ص429-430.

[25]. بئر رومه، ص10.

[26]. فصول من تاريخ المدينه، ص192.

[27]. بئر رومه، ص11-12؛ آثار المدينه، ص244-245. 


| شناسه مطلب: 86927




چاه رُومَه



نظرات کاربران