حبشه
سرزمینی در مشرق آفریقا، دارای سابقه تاریخی ارتباط با جزیرة العرب حبشه، در کاربرد اعراب و مسلمانان، به سرزمینی کنار دریای سرخ که پیش از اسلام روابط تجاری مهمی با حجاز داشته، اطلاق می‌گردد.[1] این ناحیه را یونانی‌ها با نام اتیوپی (از واژه ایثیو
سرزميني در مشرق آفريقا، داراي سابقه تاريخي ارتباط با جزيرة العرب
حبشه، در كاربرد اعراب و مسلمانان، به سرزميني كنار درياي سرخ كه پيش از اسلام روابط تجاري مهمي با حجاز داشته، اطلاق ميگردد.[1] اين ناحيه را يونانيها با نام اتيوپي (از واژه ايثيوپي به معناي چهره سوخته يا سياهپوست) ميشناختهاند.[2] كشور حبشه، در كاربرد تاريخي خود، منطقه وسيعي را در بر ميگرفته كه امروزه كشورهاي اتيوپي، اريتره، جيبوتي و سومالي در آن قرار دارد.
تاريخ حبشه و ارتباط آن با جـزيرة العرب: ارتباط سياسي و اجتماعي حبشه با جزيرة العرب به سالهاي پيش از اسلام باز ميگردد. اين ارتباط، به خصوص از زماني كه حبشه از سال 341م. كشوري مسيحي شد، فزوني گرفت؛ چراكه مسيحيان، در جزيرة العرب، به نوعي زير حمايت حبشه قرار گرفتند. هنگامي كه ذونواس يهودي پادشاه يمن شد و به آزار مسيحيان پرداخت، نجاشي، پادشاه حبشه، در سال 525م. لشكري براي مبارزه با وي ارسال كرد كه به تصرف يمن از سوي حبشيان انجاميد.[3] مهمترين رخداد دوران سلطه حبشيان بر يمن، تلاش ابرهه براي نابود كردن كعبه بود. (← ابرهه)
بعد از تصرف يمن به دست حبشيان، با درخواست خود يمنيها، دولت ساساني، گروه نظامي زبده را به جنگ حبشيان فرستاد كه با شكست و بيرون كردن حبشيها، توانستند تا ظهور اسلام بر يمن، حكومت كنند.[4]
اسلام در حبشه: در سال پنجم بعثت، به دنبال شدت آزار مشركان مكه، پيامبر(صلي الله عليه و آله) گروهي از صحابه را به سرپرستي جعفر بن ابيطالب٭ روانه حبشه كرد. اين واقعه به مهاجرت نخست مسلمانان معروف شد.[5] هجرت اول به حبشه شامل 11 مرد و 4 زن كه از ميان آنها عثمان عفان و همسرش رقيه، دختر پيامبر(صلي الله عليه و آله)، عثمان مظعون و جعفر طيار، شهرت بيشتري دارند[6] و در هجرت دوم، 83 مرد كه عمار ياسر ميان آنان بود و 18زن شركت داشتند.[7] طبق گزارش تاريخنگاران مسلمان، پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) در نامه خود به نجاشي، او را ملك عادل خوانده است. كمك نجاشي، پادشاه مسيحي حبشه، به مسلمانان و اجازه سكونت در حبشه، در گسترش اسلام مؤثر بود و از همين روست كه در منابع اسلامي، از مسلمان شدن نجاشي، ياد كردهاند.[8] قريش، با تكيه بر روابط حسنه با حبشه، افرادي از زيركان قوم را برگزيد و با هداياي فراوان براي بزرگان حبشه با اين پيام كه اين افراد، چند تن از جوانان بيتجربهاند كه از دين ما برگشته و به دين شما نيز نگرويدهاند، نزد نجاشي فرستاد؛ اما نجاشي حمايتش از مسلمانان را كه به خداپرستي و پاكي و دوري از بت رو آورده بودند، دريغ نكرد.[9] ياران جعفر طيار، سرانجام در سال هفتم هجرت، به مدينه بازگشتند و مورد استقبال پيامبر(صلي الله عليه و آله) واقع شدند.[10]
با گسترش اسلام به خارج از جزيره، راههاي مواصلاتي حبشه نيز به دست مسلمانان افتاد. مسيحيت از درياي سرخ رخت بر بست و مسيحيان حبشه به ارتفاعات رفتند. اسلام ابتدا ميان عشاير ساحل درياي سرخ رواج يافت و به سمت شمال و ارتفاعات شرقي گسترش يافت. در قرون ميانه و از قرن سوم تا سيزدهم قمري، هفت امارت در شرق و جنوب حبشه، امارتهاي اسلامي بودند و از مهمترين و وسيعترين اين بخشها، اوفات يا وفات بود كه بيشتر اهالياش مسلمان بودند.[11] اين امارتها، طي قرون، با پادشاهان مسيحي حبشه در جنگ و درگيري بود.[12]
ارتباط تجاري حبشه با حجاز و ساير سرزمينهاي اسلامي نقش مهمي در حفظ و گسترش حيات اسلام در اين سرزمين داشت.[13] تجار و دعات مسلمان به بزرگان احباش نزديك شدند و ارتباط با عربها نفوذ اسلام را زياد كرد.[14] در سده شانزدهم ميلادي، مدتي كشور پرتغال بر مناطقي از حبشه سلطه افكند تا اينكه در نيمه اين قرن، بخشهايي از اريتره امروزي به تصرف دولت عثماني درآمد و بخشي از امپراتوري عثماني شد.[15]
در سده نوزدهم ميلادي، اريتره كه در شمال حبشه قرار داشت و ساحل اين سرزمين با درياي سرخ را تشكيل ميداد از سال 1869م. تحت استعمار ايتاليا درآمد و اين روند تا سال 1941م. ادامه داشت. رأي سازمان ملل مبني بر الحاق اريتره به اتيوپي و اعلام اين موضوع از سوي اتيوپي در سال 1962م. به جنگهاي دامنهدار بين اتيوپي و اريتره انجاميد تا اينكه در پي سالها مبارزه، در سال 1993م. اريتره به طور كامل و رسمي از اتيوپي جدا، و كشوري مستقل شد.[16]
در جنوب اريتره كشور اتيوپي قرار دارد كه بخش وسيعتري از جغرافياي تاريخي حبشه را در بر گرفته است. اتيوپي با مساحت بيش از 000/127/1 كيلومتر مربع در شاخ آفريقا، در منطقه استوايي بين سودان و سومالي، قرار دارد و از شمال با اريتره، از غرب با سودان، از شرق و جنوب شرقي با سومالي و جيبوتي، و از جنوب با كنيا هممرز است. نظام سياسي اين كشور تا 1975م. مشروطه سلطنتي بود و با قيام نظاميان، به جمهوري سوسياليستي تغيير يافت. گاه جمعيت اين كشور را بيش از 82 و گاه 55ميليون نفر بر شمرده و بيش از نيمي از آنها را مسلمان و بقيه را مسيحي و پيرو كليساي كاتوليك دانستهاند.[17] درباره جمعيت دقيق مسلمانان، در اين كشور، اطلاع دقيقي در دست نيست. گفته ميشود مسلمانان، نيمي از جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند[18] و در قرن بيستم مبارزات و فعاليتهاي زيادي براي به دست آوردن حقوق اسلامي خود انجام دادهاند تا اينكه در دهههاي پاياني قرن بيستم، به آزاديهاي بيشتري رسيدند و امروزه امور مسلمانان اين كشور را مجلس اعلاي امور اسلامي در اين كشور بر عهده دارد.[19]
حجگزاري مسلمانان حبشه: رفت و آمد حبشيان به مكه و سرزمين حجاز در هنگام تثبيت اسلام، در سرزمينهاي دور بيشتر شد تا جايي كه در سده سوم قمري، گزارشها حاكي از كثرت جمعيت حبشيها در مكه است.[20] تجارت بين بنادر حبشه و حجاز رونق داشت و در طول قرون اسلامي، گروه زيادي از حبشيها، چه به صورت بردگان و چه به صورت مردمان آزاد در مكه و مدينه حضور داشتهاند. قدمت اين حضور به قبل از اسلام ميرسد كه مهمترين نمونه آن را در صدر اسلام بايد بلال حبشي، ابوبكره، اسلم حبشي، اسود حبشي، خالد بن حواري نام برد كه از صحابه پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) بودند.[21] از وجوه مهم ارتباط حبشه با مكه و مدينه حضور اغوات يا غلامان حبشي به عنوان خادمان حرمين است كه از سدههاي هفتم و هشتم نقش مهمي در اداره حرمين داشتهاند. (← اغوات)
حجگزاري از حبشه نيز يكي از موارد ارتباط حرمين با حبشيان بود. بنادر حبشه مانند بندر مصوع، از جمله بنادري بوده كه حاجيان، با طي درياي سرخ از آن، به جده حركت ميكردند. اين بنادر مورد استفاده مسلمانان ساير نقاط آفريقا نيز بوده كه با سفر به حبشه، از آنجا به حج ميرفتند.[22] گزارشهايي درباره كاروان حج حبشيها در سده هفتم قمري در منابع نقل شده است.[23] مقريزي، مورخ مشهور مصر، بعد از سفر به مكه و انجام حج، سالها در سرزمين حجاز ماند و از حاجيان كه از مناطق دور و سواحل درياي سرخ به حج ميآمدند، اخبار و اطلاعات فراواني درباره حبشه جمع ميكرد. او در834 تا839ق. در حجاز بوده و مطالبش را از مردم حجگزار حبشه شنيده است.[24]
امروزه نيز حاجيان كشورهاي اريتره و اتيوپي، بخشي از جمعيت حجگزار را تشكيل ميدهند. سفر از اتيوپي، سالها از سوي دولت سوسياليست اين كشور ممنوع بود كه در سال 1991م. اين ممنوعيت برداشته شد.[25] امروزه حجگزاري كشور اتيوپي، زير نظر مؤسسه مطوفي حجاج كشورهاي آفريقاي غير عربي انجام ميشود. بر اساس اعلام اين مؤسسه، سهميه حج، از كشور اتيوپي در سال 1393ش/ 1435ق.، 8800 تن اعلام شده است.[26] شركت خطوط هوايي اتيوپي در سال 2013م.، در گزارش سالانه خود، از انتقال 8000 تن به حج خبر داده است.[27]
منابع
اتحاف الوري بأخبار أم القري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، تحقيق و تقديم فهيم محمد شلتوت، مكه، جامعة ام القري، 1403ق؛ الاخبار الطوال: احمد بن داود الدينوري (م.283ق.)، به كوشش عبدالمنعم عامر و جمالالدين شيال، قم، شريف رضي، 1412ق؛ الاستيعاب في معرفة الاصحاب: يوسف بن عبدالله بن عبدالبر (368-463ق.)، تحقيق علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ الاصابة في تمييز الصحابه: ابن حجر العسقلاني (773-852ق.)، به كوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق؛ امتاع الاسماع بما للنبي من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علي المقريزي (م.845ق.) به كوشش محمد عبدالحميد النميسي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1420ق؛ انتشار الاسلام في القاره الافريقيه: حسن ابراهيم حسن، قاهره، مكتبة النهضة المصريه، 1984م؛ انديشه تقريب (فصلنامه): سال اول، شماره 4، پاييز 1384، «اتيوپي از نخستين پايگاه اسلام تا جايگاه فعلي مسلمانان»، ع. ر اميردهي؛ تاريخ ابن خلدون (العبر و ديوان المبتداء و الخبر في ايام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوي السلطان الاكبر): عبدالرحمن بن محمد عبدالرحمن بن محمد بن خلدون (م.808ق.)، به كوشش خليل شحاده و سهيل صادق زكار، بيروت، دار الفكر، 1408ق؛ تاريخ اليعقوبي: احمد بن ابييعقوب اليعقوبي (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق؛ تاريخ نوشتههاي جغرافيايي در جهان اسلام: ايگناتي يوليانوويچ كراچكوفكسي (م.1951. م)، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، انتشارات علمي فرهنگي، 1379ش؛ ترحال في الجزيرة العربية (يتضمن تاريخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمين): جان لوئيس بوركهارت، ترجمه صبري محمد حسن، قاهره، المركز القومي للترجمه 2007م؛ جغرافياي تاريخي كشورهاي اسلامي: حسين قره چانلو، تهران، سمت، 1380ش؛ الحبشه او اثيوبيا في منقلب من تاريخها: بولس مسعد، بيجا، بينا، بيتا؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلي، ترجمه عبدالمحمد آيتي، تهران، مشعر، 1375ش؛ درسهايي از مكتب اسلام (ماهنامه): قم، فرج اللهي، 1372-1374ش؛ السيرة النبويه: عبدالملك بن هشام (م.218ق.)، تحقيق مصطفي السقاء و عبدالحفيظ شبلي و ابراهيم الابياري، بيروت، دار المعرفه، بيتا؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م.1290ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق.
گروه مطالعات اجتماعي
[1]. تاريخ اليعقوبي، ج1، ص193؛ حجاز در صدر اسلام، ص165.
[2]. تطبيق لغات جغرافيايي قديم، ص38-39.
[3]. السيرة النبويه، ج1، ص37؛ اخبار الطوال، ص61.
[4]. اخبار الطوال، ص63-65.
[5]. السيرة النبويه، ج2، ص359-360؛ الاستيعاب، ج1، ص40.
[6]. نك: امتاع الاسماع، ج1، ص37.
[7]. امتاع الاسماع، ج1، ص44.
[8]. انتشار الاسلام في القارة الافريقيه، ص164.
[9]. نك: السيرة النبويه، ج1، ص334-338.
[10]. الاستيعاب، ج1، ص242.
[11]. انتشار الاسلام في القارة الافريقيه، ص165؛ الحبشه او اثيوبيا في منقلب من تاريخها، ص85.
[12]. الحبشه و اثيوبيا في منقلب من تاريخها، ص85-86.
[13]. انتشار الاسلام في القاره الافريقيه، ص169، 170.
[14]. انتشار الاسلام في القاره الافريقيه، ص168.
[15]. مجله درسهايي از مكتب اسلام، سال33، ش8، ص59-60، «نگاهي به اوضاع جغرافيايي اريتره».
[16]. كتاب سبز، كشور سوسياليستي اتيوپي، ص78-79؛ مجله درسهايي از مكتب اسلام، سال33، ش8، ص60-61، «نگاهي به اوضاع جغرافيايي اريتره».
[17]. نك: جغرافياي تاريخي كشورهاي اسلامي، ج1، ص214-229.
[18]. انديشه تقريب، سال اول، ش4، ص150، «سرزمينهاي جهان اسلام: اتيوپي از نخستين پايگاه اسلام».
[19]. نك: انديشه تقريب، ش4، ص157-164، «سرزمينهاي جهان اسلام».
[20]. نك: تاريخ ابن خلدون، ج4، ص128.
[21]. نك: رفع شان الحبشان، ص212-321.
[22]. ترحال في الجزيرة العربيه، ج2، ص21.
[23]. اتحاف الوري، ج3، ص118.
[24]. تاريخ نوشتههاي جغرافيايي در جهان اسلامي، ص375.
[25]. انديشه تقريب، ش4، ص164، «سرزمينهاي جهان اسلام».
[26]. http://www.africa-sa.com
[27]. http://www.ethiopianairlines.com