حج تغذیه
تغذیه و اطعام حاجیان در حرمین روی آوردن مردم به خانه خدا و برگزاری حج، مسائل متعددی همراه دارد؛ از جمله این مسائل، نحوه تغذیه و تهیه مواد خوراکی برای حج‌گزاران است. تغذیه حاجیان، در مواردی با اطعام از سوی اهل مکه یا دیگران بوده و در اکثر موارد، با
تغذيه و اطعام حاجيان در حرمين
روي آوردن مردم به خانه خدا و برگزاري حج، مسائل متعددي همراه دارد؛ از جمله اين مسائل، نحوه تغذيه و تهيه مواد خوراكي براي حجگزاران است. تغذيه حاجيان، در مواردي با اطعام از سوي اهل مكه يا ديگران بوده و در اكثر موارد، با هزينه خود حاجي و از سوي وي يا حملهداران يا مطوفان صورت ميگرفته است. در اين نوشته، به بررسي وضعيت تغذيه حجگزاران، تهيه مواد اوليه و همچنين تغذيه حاجيان در دوره معاصر، خواهيم پرداخت.
اطعام: اطعام اهل مكه نسبت به حجگزاران و زائران خانه خدا سابقه ديرينه دارد[1] و سنت رفادت، در ميان عرب جاهلي، به اطعام حاجيان در طول برگزاري مناسك حج اشاره دارد.[2] اطعام قصي بن كلاب جد پنجم رسول خدا(صلي الله عليه و آله)[3]، هاشم[4] و ديگر افراد[5]، نمونههايي از اطعام حجگزاران است.
پس از هاشم، عبدالمطلب حاجيان را اطعام ميكرد.[6] پس از او و حتي در زمان ظهور اسلام، ابوطالب به اين سنت اقدام ميكرد.[7] با شكلگيري حكومت نبوي در مدينه و در اولين حج مسلمانان در سال نهم هجري، پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله)، مالي در اختيار ابوبكر قرار داد تا حاجيان را بدان اطعام كند و در حجة الوداع نيز حاجيان را اطعام كرد.[8] پس از پيامبر(صلي الله عليه و آله) نيز اطعام حاجيان در روز قرباني، تا پايان ايام حج كه به طعام الموسم معروف شد، از سوي خلفا ادامه داشت.[9] معاويه با ايجاد خانهاي به نام دارالمراجل در مكه، امكانات طبخ و مواد اوليه طعام حاجيان را در آن قرار داد كه علاوه بر موسم حج، در ماه رمضان نيز اطعام ميكرد.[10] سنت اطعام در ايام حج، تا اوائل قرن دهم هجري، ميان حاكمان اسلامي ادامه داشت.[11] كردي سنت اطعام را تا زمان فاسي (832ق.) رايج ميداند[12] و نهرواني (م.990ق.) ضمن گزارش اطعام عبدالباسط (م.851ق.)- از صاحبمنصبان دولت ظاهريان-نسبت به حاجيان در طي مسير مصر به مكه و مدت اقامت در مكه و هنگام بازگشت[13]، از عدم انجام سنت اطعام در زمان خود ياد كرده و از زمان انقطاع آن اظهار بياطلاعي ميكند.[14] برخي معتقدند از قرن نهم، به جهت سهولت راهها و كثرت حجگزاران، تغذيه حجاج در مقابل اخذ اجرت بر عهده مطوفين قرار گرفت.[15] (← اطعام)
در برخي موارد، حكومت يا خيرين، اسكان حجگزاران را تكفل ميكردند و تغذيه ايشان را نيز بر عهده ميگرفتند.[16] وقفيات متعددي نيز براي تغذيه خاص يا عموم در نظر گرفته ميشد.[17] برخي مناطق و كشورها نيز، براي اطعام و اسكان حجگزاران فقير منطقه خود صدقاتي را در نظر ميگرفتند.[18]
اطعام مدينه: در مدينه، از زمان پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) تا عصر خلفاء، توزيع غذا ميان مسافران فقير رايج بود. با افزايش تعداد اين افراد، حاكمان مدينه، با جمعآوري صدقات و تبرعات كشاورزان مدينه، فقرا را در مدت زيارت مرقد نبوي تغذيه ميكردند. به مرور اين امر به اداره ضيافت نبوي (دارالضيافة النبوية) واگذار شد و با كاهش صدقات و درآمد آن، تغذيه زائران فقير مدينه نيز سامان خود را از دست داد.[19] در مقاطعي از دوره عثماني در مدينه، از طرف سلطان، شوربا، برنج، زرده و عاشورا (نوعي آش كه همه ساله به مناسبت روز دهم محرم طبخ ميشد) ميان حجاج تقسيم ميگرديد.[20]
تهيه غذا: گذشته از اطعام رايگان حجگزاران، تهيه خوراك، همانند تهيه چادر و خدمتكار و ديگر نيازمنديها از سوي خود حاجي انجام ميگرديد يا در مواردي، طي قراردادي، به حملهداران واگذار ميشد.[21] كه تقريباً شكل ثابتي در دورههاي مختلف داشته است و با توجه به مستطيع بودن حجگزار، مشكل خاصي به جز مشكلات عمومي تغذيه وجود نداشت.
از مشكلات تغذيه حجگزاران، بهداشت نامناسب غذاها و غذاخوريها بود. بر اساس گزارشها، حتي در سده اخير نيز وضعيت غذاخوريها بهداشتي نبود و حاجيان ناچار بودند بيشتر غذا را خودشان، بدون گوشت و به صورت آماده، بستهبندي كنند و همراه داشته باشند.[22] همچنين كاهش نقدينگي حجگزار و كاهش آذوقه مناسب در حرمين كه متقابلاً موجب كاسته شدن از كيفيت غذا و مشكلات بهداشتي آن ميگرديد، زمينه ضعف و بيماري حاجي را فراهم ميساخت.[23]از همين رو در سفرنامهها به قاصدان حج، اموري همانند تقويت جسماني، اطمينان از سلامت و طاقت حجگزار، گرفتن برنامه غدايي مناسب طبع توصيه شده است.[24]
مواد غذايي: مسئله تهيه آذوقه و تسهيل دسترسي به آذوقه و مواد اوليه غدايي، مانند گندم در حرمين، همواره مورد توجه بوده است؛ چنانكه برخي دلالي طعام در مكه را مصداق احتكار دانستهاند.[25]
با توجه به كم بودن كشاورزي در قرون اوليه در حرمين، تجارت آذوقه و مواد غذايي از جمله گندم، شغل برخي از مردمان حرمين بود.[26] همچنين در دورههاي مختلف نيز ارسال مواد اوليه غذايي از سوي حاكمان مناطق مختلف يا حكومت مركزي گزارش شده[27] و موقوفات و صدقات، از ممالك مختلفي مانند مصر٭[28] از سوي مماليك٭ (اواسط قرن هفتم تا سال 922)[29]، ايوبيان٭ (حك:566-647ق.)[30]، عثمانيان٭ (حك:699-1342ق.) [31] همچون سلطان مراد عثماني[32]، و سلطان سليم عثماني[33] وقف و جهت عموم اهل مكه[34] يا فقراي آن شهر[35]، ارسال ميگرديد. آذوقههاي ارسالي، در دورههاي مختلف، به عناويني چون دشيشه٭[36] و گندم مراديه[37] شهرت يافته است. علاوه بر اين موارد، در سال 597ق. صلاحالدين ايوبي، در سال 721ق. ناصر محمد بن قلاوون، و در سال 766ق. ملك منصور، اميران مكه را از دريافت ماليات از حجگزاران منع كردند و در عوض، همه ساله، معادل ارزش آن، گندم به مكه ارسال ميداشتند.[38] هر چند آذوقههاي ارسالي الزاماً براي مصرف حاجيان نبوده ولي موجب وفور فراواني مواد غذايي در حرمين ميگرديد.
علاوه بر اين، خود حجگزاران نيز بخشي از آذوقه خود را براي مسير و اقامت در حرمين همراه ميآوردند. از همين رو حاجيان، در توصيه به حجگزاران و در سفرنامههاي خود، سفارشات خاصي، از جمله همراه داشتن مايعات و ميوهجات پخته (كمپوت)، آب ليمو، نان خشك و كمروغن دارند.[39] برخي نيز همراه داشتن مواد غذايي بيشتري همانند برنج، آلوي خشك، روغن، قند و شكر، عدس، باقالي و سبزي خشك، نمك و ادويه، آب ليمو و ليمو عماني، آب نبات لبترش، سركه شيره و سكنجبين را نيز به حاجي توصيه ميكردند.[40]
طي سدههاي 11 و 12 ق.، كشاورزي و توليد گندم، در مناطق مختلف عربستان، از جمله مدينه رايج گرديد و در كنار خرما، يكي از محصولات اصلي اين منطقه به شمار ميرفت.[41] در دوره معاصر، توليد گندم در عربستان رشد يافته و در سال 2003م. به 5/3 ميليون تن رسيد.[42] در عين حال، دولت عربستان، براي تهيه مواد اوليه خوراكي و تغذيه شهروندان خود و حجگزاران، اقدام به واردات منظم مواد اوليه و مصنوعات غذايي كرد. بر اساس آمار وزارت اقتصاد و دارايي عربستان، از سال 2000م. تا سال 2010 م. واردات مواد غذايي اين كشور بالغ
بر 527/478 ميليون ريال سعودي بود. اين رقم در سال 2011م. ده درصد نيز رشد
داشته است.[43]
بر 527/478 ميليون ريال سعودي بود. اين رقم در سال 2011م. ده درصد نيز رشد
داشته است.[43]
هرچند گزارشهايي از فراواني طعام و آذوقه، در موسم حج، در دورههاي مختلف نقل شده است[44]، در عين حال وقوع قحطي در مكه، در برخي سالها، تهيه آذوقه حاجيان را با مشكلات جدي مواجه ميساخت؛ از جمله در سالهاي 76[45]، 251، 260، 266، 268[46]، 440 و 447ق كه موجب افزايش قيمت و ناياب شدن نان و مواد غدايي ديگر شد.[47]
جنگ حكومتها يا درگيري داخلي در حرمين نيز موجب كمبود و گراني ميگرديد.[48] اطلاع از كمبود آذوقه در مدينه، بعضاً موجب ميگرديد تا حجگزاران، پس از حج، از زيارت مدينه منصرف شده، به وطن خود بازگردنند.[49]
تغذيه حجاج ايراني در دوره معاصر: تغذيه حجگزاران ايراني در دوره اخير، عمدتاً بر عهده كاروانها بوده است.[50] با سامانيابي حجگزاري ايرانيان، اين امر از جنبههاي مختلف مورد نظارت قرار گرفت. حتي در اوايل شكلگيري سازمان حج، تغذيه توسط كاروانها و مديران آن صورت ميگرفت و سازمان حج بر اين امر نظارت ميكرد؛ از جمله واحد تغذيه و تداركات با 10 نفر نيرو در مكه و 5 نفر در مدينه، بر توزيع تداركات نظارت كرده و به كنترل كمي و كيفي كالاها، بررسي و مقايسه نرخ روزانه ميوه در ميادين شهرهاي مكه و مدينه، به منظور كنترل هزينههاي مديران كاروانها ميپرداختند.[51] در اين ميان، به بهداشت تغذيه بيشتر توجه ميشد و سازمان حج، با انتشار جزوات با محوريت مسائل بهداشتي و تغذيه، به هدايت زائران ميپرداخت.[52]
در سالهاي بعد، سازمان حج و زيارت، كالاهاي مورد نياز حجاج را توسط يك هيئت منتخب از عربستان يا ديگر كشورها تهيه و ميان كاروانها توزيع ميكرد. در مرحله بعد با تشكيل كميسيوني به نام كميسيون خريد، اين امر انسجام بيشتري پيدا كرد.[53] همه ساله، پس از اتمام عمليات حج، كميسيون خريد تداركات حج، با حضور نمايندگاني از بعثه٭ مقام معظم رهبري و سازمان حج و زيارت٭، تشكيل ميگردد و با نظر متخصصان امر بهداشت و تغذيه، به تدوين برنامه غذايي و تدارك اقلام مورد نياز براي حج سال آينده، ميپردازد.[54] آسيبشناسي تداركات سال قبل، جلسات كارشناسي با متخصصين تغذيه و مديران آشپزخانهها، تطابق با ذائقه عموم زائران، تناسب با شرايط آب و هوايي عربستان در برنامه تغذيه حجاج در نظر گرفته ميشود.[55]
مسئله تغذيه در دو بعد تهيه مواد اوليه و طبخ غذا مورد توجه است. در بعد تهيه و تدارك اقلام غذايي، برخي اقلام مصرفي حجگزاران از ايران تهيه و ارسال ميشود و كالاهايي كه مصرف روزانه دارند، مثل نان، سبزيجات، ميوه و تخم مرغ، از محل تنخواه ارزي، خريداري ميشوند. كالاهاي اساسي، مانند مرغ، فيله مرغ، ماهي، كره، لبنيات، برنج، آبميوه، نوشابه و روغن نيز با انجام مناقصه، تهيه ميگردد.[56] برخي سالها نيز اين مواد، از ايران وارد عربستان ميشود.[57] در سالهاي مختلف، سقف اعتبار خريد سرانه كالا از ايران يا عربستان، متفاوت تعيين ميشده است.[58] اين اقلام، از طريق چهار انبار در شهر مكه سابقاً به كاروانها[59]، و در سالهاي اخير، به آشپزخانههاي منطقهاي و متمركز توزيع ميگردد.[60] در شهر مدينه نيز انبار كالاهاي خوراكي، مناطق سهگانه را پوشش ميدهند.[61]
مسئله طبخ غذا نيز تا سال 1380 ش.، از سوي مديران كاروانها و در هتلهاي محل اقامت ايشان، صورت ميگرفت.[62] طرح تغذيه متمركز از سال 1370 ش. در سازمان حج و زيارت مطرح بود و در سال 1380ش. كه دولت عربستان، طبخ غذا در محل هتلها را ممنوع كرد[63]، اين طرح عملياتي گرديد. آشپزخانه متمركز، داراي فوايد متعددي همچون ارتقاي كيفيت بهداشتي، صرفهجويي در نيروي انساني و هزينه، و برنامه غذايي يكسان كاروانهاي حج است. تا سال 1385ش.، به تدريج، تهيه غذاي تمام كاروانها در شهر مدينه، از طريق دو آشپزخانه متمركز، طبخ و توزيع ميشد. در شهر مكه نيز اين اقدام آغاز شد و تا سال 1383ش. بيش از 52% [64] و در سال 1384ش. 70% زائران و امروزه، كليه حجگزاران در مكه، از تغذيه متمركز بهرهمند گرديدهاند.[65]
تغذيه حجگزاران ايراني در مشاعر و عرفات نيز از سوي سازمان حج و زيارت تهيه ميگردد.[66] علاوه بر آشپزخانه متمركز، از غذاي آماده بستهبندي شده در ايران نيز براي تغذيه حجگزاران، در ايام تشريق و مسافرتهاي بين مكه و مدينه، استفاده ميگردد.[67]
دو معاونت تغذيه، در ستادهاي سازمان حج و زيارت، در مكه و مدينه، فعاليت مينمايند[68] و داراي ساختاري شامل مدير، معاون، پزشك مسئول بهداشت، مسئول تغذيه، بخش اداري، بخش توزيع و گروههاي مختلف پخت است.[69] اين آشپزخانهها از شيوه پخت صنعتي استفاده ميكنند و با به كارگيري 135 پرسنل در مدينه و 340 نفر در مكه[70]، طي فرآيندي منظم به تهيه غذاي حجگزاران ميپردازند.[71] توزيع غذاي گرم در هيترهاي مخصوص، از مراحل پيچيده آشپزخانه متمركز است كه حدود سه ساعت طول ميكشد.[72]
سازمان حج و زيارت جمهوري اسلامي ايران، علاوه بر رعايت اصول بهداشي و مقررات مصوب در اين زمينه، توافقات خاصي نيز با كشور عربستان دارد. بر اساس اين توافقات، انعقاد هرگونه قرارداد تغذيه يا تهيه مواد غذايي، مگر با مؤسسات و شركتهاي سعودي، مجاز و واجد شرايط بهداشتي و با هماهنگي شهرداريهاي مكه معظمه، مدينه منوره و جدّه ممنوع است و دستاندركاران تهيه، پخت و سرو غذا، بايد مورد معاينات قرارگيرند و گواهينامه انجام معاينات پزشكي را از شهرداري حرمين دريافت كنند.[73]
تغذيه ساير كشورها در دوره معاصر: ميان كشورهاي اسلامي، جمهوري اسلامي ايران، تنها كشوري است كه تغذيه و تداركات حجاج، همانند تهيه مسكن، حمل و نقل، امور پزشكي و ارشاد، به صورت متمركز صورت ميگيرد.[74] تغذيه زائران ساير كشورها شيوههاي گوناگوني دارد. در برخي كشورها، امور تغذيه بر عهده دولت است و برخي كشورها، شركتهاي سياحتي و گاه خود افراد عهدهدار تهيه غذا هستند.[75] در برخي ايام حج، تغذيه رايگان از سوي خيرين يا برخي مؤسسات صورت ميگيرد كه معمولاً با ازدحام مواجه ميگردد.[76]
همچنين طي سالهاي اخير، سنت مرسوم افطاري دادن در حرمين، شكل منظمي به خود گرفته و در رمضان سال 1343ق./1392ش. طولانيترين سفره افطار در ماه مبارك رمضان، براي عموم حجگزاران، در مسجدالحرام برقرار گرديد و ميلونها نفر، با بستههاي غذايي آماده، شامل شير، خرما، نان و نوشيدني، پذيرايي ميشوند.[77]
منابع
اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، 1408ق؛ اخبار مكه في قديم الدهر و حديثه: الفاكهي (م.279ق.)، به كوشش عبدالملك بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق؛ اخبار مكه و ما جاء فيها من الآثار: محمد بن عبدالله الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق؛ الارج المسكي في التاريخ المكي: علي بن عبدالقادر الطبري (م.1070ق.)، تصحيح اشرف احمد جمال، مكه، مكتبه التجاريه، 1416ق؛ الاعلام باعلام بيت الله الحرام: محمد بن احمد النهروالي (م.990ق.)، تحقيق سعيد عبدالفتاح و هشام عبدالعزيز عطا، مكه، مكتبة التجارية مصطفي احمد الباز، 1416ق؛ با كاروان صفا در سال 82: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1382ش؛ با كاروان عشق در سال 72: رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1372ش؛ البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن كثير (700-774ق.)، بيروت، مكتبة المعارف، 1411ق؛ بسوي خدا ميرويم: سيد محمود طالقاني، تهران، مشعر، 1381ش؛ بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجاني (م.699ق.)، به كوشش محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 2002م؛ التاريخ القويم لمكة و بيت الله الكريم: محمد ؛ تاريخ مكة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف: محمد بن الضياء (م.854ق.)، به كوشش علاء الازهري و ايمن الازهري، بيروت، دار الكتب العلميه، 1424ق؛ تاريخ مكه، دراسات في السياسه و العلم و الاجتماع و العمران: احمد السباعي (م.1404ق.)، مكه، مطبوعات نادي مكة الثقافي، 1404ق؛ التدوين في اخبار القزوين: عبدالكريم الرافعي القزويني (م.قرن6ق.)، به كوشش عزيزالله العطاردي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1408ق؛ حج (رضايي): يوسف رضايي، تهران، مشعر، 1385ش؛ حج 25: گزارشي از حجگزاري سال 1425 قمري برابر با سال 1383 شمسي، رضا مختاري، تهران، مشعر، 1384ش؛ حج ۲۶: گزارش حج سال ۱۴۲۶ قمري برابر سال ۱۳۸۴ شمسي، محمد حسين رجبي، تهران، مشعر، 1386ش؛ حج ۲۷: گزارش حجگزاري ايرانيان در موسم حج سال ۱۴۲۷ هجري قمري آذر و دي ۱۳۸۵ شمسي، حسن مهدويان، تهران، مشعر، 1386ش؛ حج 28: (گزارشي از حجگزاري سال 1428ق.): رضا بابايي و علياكبر جوانفكر، تهران، مشعر، 1387ش؛ حج 29: گزارش حج سال ۱۴۲9ه. ق، حجت الله بيات و سيد حسين اسحاقي، تهران، مشعر، 1388ش؛ حج 30: گزارشي از حجگزاري سال 1430ق. برابر با سال 1388ش.، سيد جواد ورعي و جواد منصوري، تهران، مشعر، 1390ش؛ الحج و العمره (مجلة شهريه): وازرة الحج، الرياض؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلي، ترجمه عبدالمحمد آيتي، تهران، مشعر، 1375ش؛ خلاصة الكلام في بيان امراء البلد الحرام: احمد بن زيني دهلان (م.1304ق.)، مصر، المطبعة الخيريه، 1305ق؛ داستان باريافتگان: مير سيد احمد هدايتي، به كوشش قاضي عسكر، تهران، مشعر، 1384ش؛ در حريم حرم: جواد محدثي، تهران، مشعر، 1375ش؛ الرحلة الحجازيه: اوليا چلبي، ترجمه احمد المرسي، قاهره، دار الوفاق العربيه، 1999م؛ الرحلة السرية للعقيد الروسي: عبدالعزيز دولتشين، بيروت، الدارالعربية للموسوعات، 1428ق؛ سفرنامه حجاز (الرحلة الحجازيه): محمد لبيب البتوني، ترجمه هادي انصاري، تهران، مشعر، 1381ش؛ سفرنامه ميرزا داوود وزير وظايف: ميرزا داود وزير وظايف (م.1327ق.)، سيد علي قاضي عسكر، تهران، مشعر، 1381ش؛ سمط النجوم العوالي في ابناء الاوائل و التوالي: عبدالملك بن حسين العصامي (م.1111ق.)، به كوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الكتب العلميه، 1419ق؛ السيرة الحلبيه: نورالدين علي بن احمد الحلبي (م.1044ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1400ق؛ شفاء الغرام باخبار البلد الحرام: محمد بن احمد التقي الفاسي (م.832ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، 1421ق؛ طاهر الكردي: تصحيح عبدالملك بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ الطبقات الكبري: محمد بن سعد (م.230ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دار الكتب العلميه، 1410ق؛ مثير الغرام الساكن الي أشرف الأماكن: عبدالرحمن بن جوزي (م.597ق.) به كوشش الذهبي، قاهره، دار الحديث، 1415ق؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مكه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي: محمدرضا فرهنگ و جعفر خليلي، تهران، تهران، مشعر، 1384ش؛ منائح الكرم في اخبار مكة و البيت و ولاة الحرم: علي بن تاجالدين السنجاري (م.1125ق.)، تحقيق جميل عبدالله محمد المصري، مكه، جامعة ام القري، 1419ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين و جزيرة العرب: ايوب پاشا صبري (م.1307ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.
اباذر جعفري
[1]. التاريخ القويم، ج6، ص153.
[2]. التدوين في اخبار قزوين، ج2، ص447.
[3]. اخبار مكه، الازرقي، ج1، ص155.
[4]. الطبقات، ج1، ص76؛ البدابة و النهايه، ج2، ص253؛ اخبار مكه، الفاكهي، ج3، ص223.
[5]. تاريخ مكة المشرفه، ابن ضياء، ص64-66.
[6]. شفاء الغرام، ج2، ص106.
[7]. اخبار مكه، الازرقي، ج1، ص82.
[8]. اتحاف الوري، ج1، ص567؛ شفاء الغرام، ج2؛ ص106؛
سمط النجوم، ج1، ص249.
سمط النجوم، ج1، ص249.
[9]. تاريخ مكة المشرفه، ابن ضياء، ص64-66.
[10]. مثير الغرام، ص326؛ تاريخ مكة المشرفه، ابن ضياء،
ص64-66.
ص64-66.
[11]. سمط النجوم، ج1، ص249؛ السيرة الحلبيه، ج1، ص23.
[12]. التاريخ القويم، ج6، ص153.
[13]. الإعلام بأعلام بيت الله الحرام، ص233 ـ234؛ التاريخ القويم، ج2، ص560.
[14]. الاعلام باعلام بيت الله الحرام، ص79.
[15]. التاريخ القويم، ج6، ص153.
[16]. ميقات حج، ش54، ص187، «حجاج تركستان، راهها و دشواريها».
[17]. مرآة الحرمين، ص156، 477.
[18]. موسوعة مكة المكرمه، ج4، ص140.
[19]. موسوعة مرآة الحرمين، ج3، ص257-258.
[20]. الرحلة الحجازيه، ص156.
[21]. مكه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، ص59.
[22]. ميقات حج، ش45، ص174، «حجگزاري ايرانيان از زبان خادمان حجاج».
[23]. الرحلة السرية للعقيد الروسي، ص282.
[24]. بسوي خدا ميرويم، ص85.
[25]. اخبار مكه، الفاكهي، ج3، ص52.
[26]. سفرنامه حجاز، ص413؛ مرآة الحرمين، ص490.
[27]. موسوعة مرآة الحرمين، ج1، ص125؛ مرآة الحرمين، ص112.
[28]. الارج المسكي، ص203-205.
[29]. بهجة النفوس، ج1، ص299.
[30]. امراء البلد الحرام، ص35.
[31]. امراء البلد الحرام، ص73-75.
[32]. منائح الكرم، ج3، ص494-497.
[33]. مرآة الحرمين، ص203.
[34]. منائح الكرم، ج1، ص19.
[35]. منائح الكرم، ج3، ص236.
[36]. تاريخ مكه، سباعي، ص331.
[37]. منائح الكرم، ج3، ص497.
[38]. سفرنامه حجاز، ص116، 180، 182؛ مرآة الحرمين، ص131.
[39]. بسوي خدا ميرويم، ص85.
[40]. بسوي خدا ميرويم، ص86.
[41]. مكه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، ص158.
[42]. حج 25، ص230.
[43]. www.mof.gov.sa/Arabic/DownloadsCenter/DocLib6/ واردات المملكة حسب السلع الرئيسية. xls
[44]. موسوعة مرآة الحرمين، ج1، ص125؛ مرآة الحرمين، ص112.
[45]. اتحاف الوري، ج2، ص91.
[46]. اتحاف الوري، ج2، ص342.
[47]. شفاء الغرام، ج2، ص325.
[48]. نك: سفر نامه ميرزا داوود وزير وظايف، ص162، 169؛ مرآة الحرمين، ص510؛ مكه و مدينه از ديدگاه جهانگردان اروپايي، ص106.
[49]. داستان بار يافتگان، ص165، 173.
[50]. حج (رضايي)، ص156.
[51]. با كاروان عشق در سال 72، ص310ـ 311.
[52]. با كاروان صفا در سال 82، ص182.
[53]. با كاروان صفا در سال 82، ص241.
[54]. حج 25، ص347ـ 348؛ حج 26، ص108.
[55]. حج 30، ص179.
[56]. حج 25، ص347ـ 348.
[57]. حج 27، ص111.
[58]. حج 28، ص86ـ 87.
[59]. حج 25، ص348 ـ 349.
[60]. حج 28، ص86 ـ 87.
[61]. www.hajnews.ir/Default.aspx?tabid=89&article-Type =ArticleView&articleId=81
[62]. حج 29، ص369.
[63]. با كاروان صفا در سال 82، ص366.
[64]. حج 28، ص86 ـ 87.
[65]. حج 26، ص375.
[66]. با كاروان صفا در سال 82، ص407.
[67]. با كاروان صفا در سال 82، ص243.
[68]. با كاروان صفا در سال 82، ص366.
[69]. حج 30، ص177.
[70]. حج 28، ص86 ـ 87.
[71]. حج 29، ص372.
[72]. حج 29، ص372.
[73]. با كاروان صفا در سال 82، ص80 ـ 81.
[74]. با كاروان صفا در سال 82، ص120.
[75]. الحج و العمره، صفر 1429ق، ص73؛ مديريت حج در كشورهاي اسلامي، ص57؛ حج 29، ص509.
[76]. در حريم حرم، ص155.
[77]. www.hajnews.ir/Default.aspx?tabid=89&article-Type =ArticleView&articleId=998
www.shafaqna.com/persian/other services/countries /saudi -arabia/item/47930