الحجُّ قبلَ مِئَةِ سنه
کتابی شامل چند سند و نگاشته درباره حج مسلمانان روسیه در اواخر قرن نوزدهم بخش اصلی و عمده این کتاب، سفرنامه و گزارش رسمی عبدالعزیز دولتشین، افسر مسلمان ارتش روسیه تزاری، از سفر به حج در سال 1315ق. / 1898م. است که با مأموریت مشاهده و بررسی وضعیت حج مسلما
كتابي شامل چند سند و نگاشته درباره حج مسلمانان روسيه در اواخر قرن نوزدهم
بخش اصلي و عمده اين كتاب، سفرنامه و گزارش رسمي عبدالعزيز دولتشين، افسر مسلمان ارتش روسيه تزاري، از سفر به حج در سال 1315ق. / 1898م. است كه با مأموريت مشاهده و بررسي وضعيت حج مسلمانان تبعه روسيه انجام شده است. اطلاعات گسترده، دقيق و مستندي از شيوه سفر، راهها و آداب و رسوم حج مسلمانان اتباع روسيه تزاري و نيز جغرافياي طبيعي و انساني، تقسيمات اداري و سياسي، اوضاع ديني و مذهبي و شرايط بهداشتي مكه و مدينه و برخي از ديگر شهرهاي حجاز در اين كتاب آمده است. چند سفرنامه كوتاه ديگر و شماري اسناد درباره حج مسلمانان روسيه، در اواخر سده نوزدهم ميلادي، ديگر اسناد موجود در كتاب را تشكيل ميدهند.
مؤلف كتاب، يفيم آناتوليويچ رضوان، اسلامشناس مسيحي روسي است كه اسناد كتاب را گردآوري و به عربي ترجمه كرده و مقدمهاي درباره حج مسلمانان روسيه، در اواخر قرن نوزدهم، نگاشته است. او كه متولد 1957م. است، با اتمام تحصيلات دانشگاهي خود در رشته صرف و نحو عربي و علوم قرآني، به مطالعه و تدريس در مطالعات اسلامي و قرآنپژوهي پرداخت و افزون بر اين كتاب، آثاري در زمينه تاريخ مناسبات كشورهاي عربي و روسيه و قرآنپژوهي نگاشته است؛ از جمله آثار وي كتاب قرآن و دنياي آن است كه در مراسم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران، به عنوان كتاب برگزيده سال 1381ش.، شناخته شد.[1]
بخش اول كتاب به خاطرات روزانه عبدالعزيز دولتشين اختصاص دارد. دولتشين چگونگي سفر خود را از آغاز و از زماني كه نامه استاندار را گرفته تا پايان سفر به سوي ينبع، در راه بازگشت، روايت كرده است. (ص45-101) بخش دوم كتاب گزارشي اداري است كه دولتشين، از سفر خود به ارتش داده و در آن، تمام مشاهدات و اطلاعات خود را در هفت فصل تقسيمبندي موضوعي كرده است. (ص105-256) در بخش سوم، رضوان، گردآورنده كتاب، فصلي با عنوان ملحقات افزوده كه شامل خاطرات و گفتوگو با برخي حاجيان روسي و يك سند درباره بيماري وبا از بخش پزشكي وزارت امور داخلي روسيه (در 1902م./ 1320ق.) است. (ص265-349)
عبدالعزيز دولتشين در سال 1861م. در خانوادهاي از مسلمانان تاتار به دنيا آمد. او فرزند يكي از اعضاي ارتش روسيه بود و از دانشكده افسري بافل در پترزبورگ فارغ التحصيل شد. او هفت سال در قلعهاي در نزديكي عشقآباد خدمت كرد و در اين مدت، با كوروباتكين، حاكم منطقه كه مدت كوتاهي پس از آن رياست وزارت جنگ را بهعهده گرفت، آشنا شد و همو بود كه هنگام مطرح شدن لزوم فرستادن يك افسر روسي به حج، دولتشين را براي اين كار معرفي كرد. (ص30-31)
در نيمه دوم قرن نوزده ميلادي مرزهاي روسيه وسعت بسياري يافت و با تصرف بسياري از سرزمينهاي اسلامي در قفقاز و آسياي ميانه، تعداد مسلمانان تحت تابعيت امپراتوري روسيه به 16 ميليون نفر رسيد. (ص7) در پايان قرن نوزدهم و آغاز قرن بيستم و با رشد نهضتهاي اسلامگرايانه در سرزمينهاي اسلامي، آگاهي سياسي و اجتماعي مسلمانان رو به افزايش بود (ص10) و مراسم حج، همچون مكان انتشار انديشههاي ضد استعماري و اسلامگرايانه و يكي از عوامل رشد نهضتها و مخالفتهاي سياسي مورد توجه روسيه و ديگر دولتهاي استعمارگر اروپايي قرار گرفت. (ص13-15) اين شرايط، ارتش روسيه را به فكر فرستادن مأموري براي مطالعه آثار اجتماعي و سياسي حج و تحقيق درباره بيماريهاي واگيرداري چون طاعون و وبا انداخت كه عموماً در ميان حجاز رايج بود. براي اين مأموريت، دولتشين برگزيده شد و در سال 1898م. / 1315ق. به حج رفت. (ص27)
حج مسلمانان امپراتوري روسيه: بر اساس گزارش دولتشين در اواخر قرن نوزدهم، سه راه براي حج روسها وجود داشته است: يك راه از منطقه قفقاز (ارمنستان، آذربايجان و گرجستان) شروع ميشد و از ايران به سمت كرمانشاه و سپس بغداد، كربلا و نجف ادامه مييافت و از راه بيابانهاي جزيره عربي وارد مكه و مدينه ميشد. حاجيان شيعه كه بيشتر ساكن مناطق قفقاز بودند، از اين مسير استفاده، و ظاهراً مانند حاجيان ايراني، زيارت عتبات عراق را نيز با سفر حج خود همراه ميكردند. (ص16) راه دوم از سمرقند، بخارا، مزار شريف، كابل و پيشاور در افغانستان ميگذشت و از آنجا به سوي هند ميرفت و در نهايت از طريق بنادر جنوب هند و دريا به ينبع و جده ميرسيد. (ص16) راه سوم حاجيان از استانبول ميگذشت. ساكنان مناطق داخلي روسيه از راه ادسا و سيباستوپول (واقع در اوكراين امروزي) و ساكنان آسياي ميانه و شمال درياي خزر، از راه باطوم ميآمدند و در نهايت همگي در استانبول جمع ميشدند و از آنجا به كانال سوئز و از طريق درياي سرخ به جده يا ينبع ميرفتند. دولتشين خود از راه سوم به حجاز سفر كرد و به جده رفت. (ص16-17، 62، 225)
از جمله مسائل سفر حج در قرن بيستم، لزوم قرنطينه حاجيان در سفر بازگشت در مكانهاي مشخصي بوده كه كشورها براي جلوگيري از ورود بيماريهاي واگيردار در برخي از بنادر سر راه حاجيان، مانند طور و بيروت تأسيس كرده بودند. (ص216، 222) دولتشين شرايط اقامت آنان در محل قرنطينه را توضيح داده و از وضعيت نامناسب در برخي از قرنطينهها، مانند كيفيت نامطلوب و گراني غذا و نيز ناراحتي حاجيان از حضور طولاني مدت در قرنطينه و به خصوص برهنه شدن براي ضد عفوني كردن بدن، خبر داده است. (ص217-221)
تعداد حاجيان روس در آن سال (1898م. / 1315ق.) تنها 450 نفر بوده است. (ص195) آنان در مكه سه مطوف داشتهاند: يكي براي حاجيان قفقازي، ديگري اهالي شبه جزيره كريمه و سومي، ديگر اقوام روس. (ص206) دولتشين قوميت حاجيان تابع امپراتوري روسيه را به قرقيزها، اهالي قفقاز و تاتارها تقسيم كرده و تعداد افراد هر قوم را برشمرده است. (ص195)
هزينههاي سفر و نحوه دستيابي به گذرنامه حج كه صدور آن در برخي سالها، به دليل احتمال شيوع وبا در مكه، متوقف يا محدود ميشد و نيز برخي آداب و رسوم سفر مسلمانان تابع روسيه از ديگر مطالب گزارشهاست. (ص198-200) دولتشين ميل به اداي فريضه ديني و كسب اعتبار و احترام ميان افراد همكيش را مهمترين انگيزه حاجيان براي سفر حج دانسته است. (ص197) حاجيان روس معمولاً با افراد ديگري از اماكن نزديك كه قصد حج داشتند، گروهي را براي سفر تشكيل ميدادند، به مسائل مالي خود رسيدگي ميكردند و وصيتنامه مينوشتند. آنان وسايل بسياري با خود ميبردند كه مهمترين آنها سماور و چاي روسي بود. حجگزاران، سفر را در ماه رمضان آغاز و آشنايانشان آنها را تا جايي معين بدرقه ميكردهاند. (ص198-199)
دولتشين در گزارش خود نه تنها تلاش كرد نگراني مسئولان روسي از حج را كاهش دهد، بلكه آنها را به تسهيل سفر حج شهروندان مسلمان روسيه تشويق كرد. (ص27) ارائه اين گزارش، تغيير ديدگاه مسئولان روس درباره حج، از يك پديده سياسي به يك پديده ديني محض، و در نتيجه كاهش هزينههاي مترتب بر دريافت گذرنامهها و كوشش براي تأمين غذاي مسافران را با قيمتي ارزانتر در پي داشت و به افزايش تعداد حاجيان روس در سال 1902م. /1320ق. به 16 هزار نفر انجاميد. (ص28)
بنا بر گزارش او، حاجيان روس با رسيدن به حجاز و مواجهه با كمبودها و بينظميها، به ارزش كشور خود پي ميبرند و نزد مردم حجاز از نظم، ثروت و عدالت موجود در كشور روسيه سخن ميگويند. (ص228) اين در حالي است كه ساير كشورهاي اروپايي، به ويژه انگلستان، از محبوبيتي نزد مردم حجاز برخوردار نيستند. (ص228-229)
به گفته دولتشين، مسلمانان روسيه كه پيش از سفر غالباً به سرزمين عثماني و حجاز، به عنوان مقر خليفه اسلامي، نگاه احترامآميزي دارند، در طول سفر، با ديدن كمبودها و بدرفتاري و رشوهگيري مأموران عثماني و غارتهاي بدويان ساكن حجاز و همكاري شريف با آنان و... دچار تغيير شده، ديدي واقعبينانهتر نسبت به دولت عثماني پيدا ميكردند. (ص226-227) به گفته دولتشين، بر خلاف تصور معمول، حج در آن روزگار نه تنها باعث نزديك شدن اقوام مسلمان به يكديگر نميشد، بلكه حتي انديشه آن نيز مطرح نبود؛ زيرا قوميتهاي مختلف از يكديگر كناره ميگرفته و با خشونت با يكديگر برخورد ميكردند و علاقهاي به آشنايي با يكديگر نداشتند. (ص227)
دولتشين در گزارش خود از شهر مكه به جايگاه و اهميت اين شهر كه مركز اصلي اداري و تجاري حجاز بوده، اشاره كرده و به توصيف جغرافياي شهري، مانند معماري خانههاي شخصي و ساختمانهاي عمومي، تعداد و مليت ساكنان، شغل مردم مكه با توجه به مليتشان، نظام مالي، نيروهاي مسلح، تقسيمات اداري، خريد و فروش برده، آب مكه و بهداشت، هواي آن و پست و تلگراف پرداخته است. (ص141-160) دولتشين در وصف شهر مدينه، ينبع و جده نيز به برخي از اين موضوعات پرداخته است. (ص161-179) او راهها را توصيف كرده و كاروانها، چارپاياني كه براي حمل و نقل استفاده ميشدهاند، زمان حركت و توقف قافلهها و تفاوت سرعت حركت با هر كدام از حيوانات را بر رسيده است. (ص121-122)
بنا بر اعلام رسمي حكومت عثماني، جمعيت مكه بين 110 تا 120 هزار نفر بوده كه تنها سه پنجم آن را اعراب محلي و باقي را قوميتهاي مختلف مهاجر تشكيل ميدادهاند. (ص145) تركيب جمعيتي شهر مدينه نيز كه بنا بر اعلام رسمي دولت عثماني 80 هزار نفر جمعيت داشته، به همين گونه بوده است. در مدينه 31 خانواده تاتاري، از مردم تابع روسيه ساكن بودند كه گروهي از آنان صاحبان مشاغل و گروهي نيز طلاب مدارس ديني بوده و در مدينه مدرسهاي مخصوص به خود ساخته بودند. (ص164-165) دولتشين، در مكه و مدينه، با بسياري از مسلمانان روس مقيم اين شهرها و از تكيهها و مدرسههاي مذهبي روسها ديدار كرده است. (براي نمونه: ص73، 84-85، 87)
تجارت حاصل از ورود حاجيان، مهمترين منبع درآمد مردمان مكه بوده است. كالاهاي تجاري فراوان از شهرهاي مختلف سرزمينهاي اسلامي در موسم حج به مكه وارد و خريد و فروش ميشده است. افزون بر تجارت، مكيان از اجاره خانهها و اتاقهاي خود به حاجيان سود زيادي به دست ميآوردهاند. در مدينه نيز ارائه خدمات به حاجيان و تجارت، مهمترين شغل مردم بوده است. (ص148-150، 166)
دولتشين تمام شعائر حج را به ترتيب، از زمان محرم شدن تا پايان مراسم، به صورت مختصر توضيح داده (ص189-192) و به وصف اماكن، مردم، آب و هوا و شرح وضعيت بهداشتي شهر مكه پرداخته است. (ص73-76) وصف مسجدالحرام و بناي آن، جايگاه كعبه در مسجدالحرام، حجرالاسود، پوشش كعبه، چاه زمزم، روايتهاي مربوط به پيدايش هركدام به صورت مختصر و آيات مرتبط با حج، از مطالبي است كه در اين گزارشها به آن پرداخته شده است. (ص180-188) از جمله زيارتگاههاي مكه كه در سفرنامه اشاره شده، قبرستان معلاه و منزلي كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) در آن به دنيا آمده و كوه ابوقبيس و كوه نور است. (ص192)
وضعيت بهداشت و سلامت در مكه و مدينه از ديگر موارد مورد توجه دولتشين است. او شرايط آبرساني، بهداشت خانهها و اماكن شهري را در مكه و مدينه بررسي كرده است. آبرساني به مكه از طريق مجراهايي بوده كه آب را از اطراف به مكه ميرسانده و در مسير انتقال، از حوضهاي مخصوص شستوشو و غسل حاجيان در عرفات و منا ميگذشته است. (ص207-209) او همچنين به بررسي بهداشت در شهر مكه و مدينه و شرايط جمعآوري زبالهها اشاره كرده و از چاههايي كه در كوچهها تعبيه شده و فاضلاب خانهها به آنها ريخته ميشد و سالانه گاهي دو يا سه سال يك بار تخليه ميشد، اشاره كرده است.
هر دو شهر داراي كشتارگاههايي براي ذبح حيوانات، اما بسيار غير بهداشتي، بودهاند. (ص156-157، 166-169) دولتشين از نبود آب و شرايط نامناسب بهداشتي در شهر ينبع كه به شيوع بيماريهاي مختلف ميانجاميده نيز خبر داده است. (ص214-215)
نويسنده همچنين تعداد بيمارستانها و خدمات آنان در حرمين را بررسي كرده است. به گفته او، در مكه، بيمارستاني با 30 تخت براي فقرا وجود داشته كه امكانات مناسبي ارائه ميداده؛ اما اين شهر تنها دو داروخانه كوچك شخصي و يك داروخانه دولتي داشت كه تنها داروهاي پر استفاده را داشتهاند. در مدينه نيز داروخانهاي وجود نداشته و تنها بيمارستان خيريهاي با 30 تخت برپا بوده كه مردم، داروهاي مورد نياز خود را نيز از آنجا تهيه ميكردهاند. (ص159-170)
دولتشين پس از شرح كامل چهارراه موجود از مكه به مدينه، به توصيف مدينه پرداخته است. (ص130-136) دولتشين مدينه را دومين شهر حجاز، از لحاظ بزرگي و اهميت در جهان اسلام، دانسته و در توصيف اين شهر، همچون شهر مكه، به خيابانها، خانهها، ساكنان، آب و هوا، مدارس ديني، حاكمان شهر و... اشاره كرده است. (ص161-176) وي از ميان زيارتگاههاي مدينه به قبر پيامبر(صلي الله عليه و آله)، مسجدالنبي، كوه احد، مسجد قبلتين، قبر عبدالله پدر پيامبر(صلي الله عليه و آله) و بقيع اشاره كرده است. (ص192-194)
نويسنده فصل پاياني گزارش خود را به ارائه اطلاعاتي درباره وبا و علل شيوع آن ميان حاجيان اختصاص داده است. وي امكانات بهداشتي كافي در مكه و ساير شهرهاي حجاز، نوشيدن بيش از اندازه آب زمزم، نبود بهداشت و ازدحام زياد و گرماي هوا ضمن اسكان در عرفات و به خصوص منا و خوردن غذاي گوشتي زياد و نبود آب بهداشتي و مواردي از اين دست را عامل اصلي شيوع بيماريهاي واگيردار در موسم حج عنوان كرده است. (ص242-245) حضور فقرايي كه بدون پول كافي به حج ميآيند و امكان اسكان مناسبي در مكه و مدينه ندارند و از امكانات بهداشتي كمتري برخوردارند، از ديگر عوامل تشديد شيوع بيماريها بوده است. (ص251-252)
پيوستهاي كتاب: كتاب الحج قبل مئة سنه، افزون بر گزارش دولتشين، پيوستهايي دارد كه گردآورنده كتاب به آن افزوده و شامل برخي اسناد، گفتوگوها و سفرنامههاي كوتاه با موضوع حج مسلمانان روس در سالهاي 1888تا 1895م. است. اين خاطرات شامل وصف راه حج يكي از حاجيان تاشكندي از راه سمرقند و بخارا، مرو و عشقآباد به باكو و استانبول و از آنجا به اسكندريه و پس از آن به كانال سوئز و رابغ، وصف دروازههاي كعبه و اماكن مقدس، مانند كوه ابوقبيس، محل ولادت امام علي(عليه السلام)، محراب خديجه(عليها السلام)، كوه رحمه و...، بخشي از خاطرات يكي از حاجيان، گفتوگو با حاجيي كه مدتي در جده خدمت كرده است درباره شهرهاي جده، ايستگاه جده و مكه و حج از ديد روسيه است. (ص265-316)
سندي كه در پايان كتاب آمده، شامل قوانين موقت مختص به حج مسلمانان روس است. (ص317-349) در اين سند سفر حج از نظر انتقال بيماريهايي چون وبا و طاعون مورد بررسي قرار گرفته است. در سالهاي 1892-1895م. برابر با 1309-1312ق. و همچنين در نيمه دوم سال 1896م. و 1313ق.، كه وبا و طاعون شيوع پيدا كرد، دولت روسيه براي جلوگيري از شيوع اين بيماريها، حج را ممنوع كرد. (ص319) در سال 1901م./ 1318ق. حج مسلمانان به صورت موقت، بر اساس شرايط تعيين شده، آزاد شد. اين شرايط عبارت بودند از: تعهد گرفتن از حاجيان براي سفر از راه معين دريايي و قرنطينه شدن در محلهاي مشخص شده. (ص322) فرايند قرنطينه و نتايج معاينات در گذرنامهها ثبت ميشد و چنانچه مسافري از راههاي مشخص شده رفت و آمد نميكرد، هنگام بازگشت، به يك ماه حبس يا جريمه نقدي برابر با 100 روبل محكوم ميشد. (ص348-349)
چاپها: اين كتاب را نخستين بار دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه، در سال 1993م. / 1413ق. در بيروت و در 350 صفحه قطع وزيري به چاپ رساند و چند ماه بعد (سال 1414ق.) تجديد چاپ كرد. دارالعربية للموسوعات نيز كتاب را در سال 2007م. با عنوان الرحلة السريه للعقيد الروسي چاپ كرده است.
منابع
پنجاه سفرنامه حج قاجاري: به كوشش رسول جعفريان، تهران، نشر علم، 1389ش؛ كتاب ماه دين (ماهنامه): تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي؛ گلستان قرآن (دو هفتهنامه): تهران، مؤسسه نمايشگاههاي فرهنگي ايران.
فاطمه محمد
[1]. كتاب ماه دين، ش63-64، ص89، «مطالعات و پژوهشهاي اسلامي در روسيه و آسياي مركزي»؛ گلستان قرآن، دوره سوم، ش142، ص21، «قرآن و دنياي آن».