آداب اختصاصی مدینه و زیارت پیامبر
از آداب زیارت این شهر آن است که زائر در یک فرسخی آن کنار مسجد شجره در معرس‌النبی فرود آمده، دو رکعت نماز بگزارد و با آب چاه حره غسل کند و بهترین و پاکیزه‌ترین لباس‌هایش را بپوشد و خود را خوشبو کند و با زمزمه دعای: «بسم الله ماش
از آداب زيارت اين شهر آن است كه زائر در يك فرسخي آن كنار مسجد شجره در معرسالنبي فرود آمده، دو ركعت نماز بگزارد و با آب چاه حره غسل كند و بهترين و پاكيزهترين لباسهايش را بپوشد و خود را خوشبو كند و با زمزمه دعاي: «بسم الله ماشاءالله لا قوه إلّا بالله ...» وارد شهر شود و در مسير بر پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) درود فرستد[1] و در همه لحظات و حالات، خضوع و خشوع كامل داشته، با طمأنينه و وقار تمام گام بردارد.[2]
مجاورت و اقامت در مدينه، سه روز روزه گرفتن، اعتكاف، عبادت بسيار، صدقه دادن، مراقب رفتار خود بودن و دوري از گناه در زمره مهمترين آداب مدينهاند.[3] هنگام بيرون رفتن از مدينه نيز غسلكردن و رفتن نزد قبر پيامبر(صلي الله عليه و آله) و وداع با ايشان[4] و نيز وداع با قبور ائمه بقيع: همراه با دعاي بسيار مستحب است.[5]
بيشتر فقها و دانشمندان مذاهب اسلامي زيارت قبر پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله) را مستحب و از بهترين اعمال و عبادات شمرده و برخي نيز بر استحباب آن ادعاي اجماع كردهاند.[6] حتي شماري از فقيهان شيعه و سني با استناد به رواياتي، زيارت قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را به ويژه پس از حج واجب شمردهاند.[7] درباره آداب زيارت پيامبر (صلي الله عليه و آله) كتابهاي فراوان نگاشته شده كه از اهتمام مسلمانان و دانشمندان اسلامي به اين موضوع نشان دارد.
برخي از آداب به زيارت مسجدالنبي اختصاص دارد. شايسته است زائر پيش از ورود، لباسهاي پاكيزه و سفيد رنگ پوشيده، خود را خوشبو كند و در حالي كه سر به زير انداخته، بدون توجه به اطراف با آرامش و وقار و گامهاي كوتاه به مسجد رود[8] و كنار دَرِ مسجد با خضوع و خشوع اذن دخول بخواند و هنگام درون شدن و بيرون آمدن بسيار صلوات فرستد.[9] نيز ورود از باب جبرئيل بر ديگر وروديهاي حرم ترجيح دارد.[10] خواندن نماز تحيت مسجد و گزاردن نماز فراوان در روضه مبارك و نماز نهادن نزد ستون ابولبابه (ستون توبه)[11] و خواندن نمازهاي واجب و شب زندهداري در مسجد سفارش شده است.[12]
مهمترين آداب زيارت مسجد پيامبر (صلي الله عليه و آله) عبارتاند از: لمس و بوسيدن حجره شريف، خواندن زيارت مخصوص و سلام به پيامبر گرامي (صلي الله عليه و آله) از طرف خود و والدين و خانواده و دوستان و سفارشكنندگان، كشيدن دستها بر قبر پيامبر و خواندن دعاي مخصوص[13]، رفتن روبهروي مزار و توسل به ايشان و شفاعتخواهي از وي[14]، خواندن شهادتين نزد استوانهاي كه طرف راست قبر قرار گرفته و جايگاه سر مطهر پيامبر است[15]، لمس منبر و تبرك جستن از آن و تضرع و حاجتخواهي كنار آن[16]، گزاردن دو ركعت نماز و سجده در روضه ميان قبر و منبر[17]، رفتن به سوي حجره شريف و كشيدن دست بر ضريح و بوسيدن آن و گفتن «السلام عليك يا نبى الله ...»[18] و زيارت حضرت فاطمه (عليها السلام) در روضه يا خانه خودش كنار مرقد پيامبر يا قبرستان بقيع.[19] نيز مستحب است زائر به روضه، ميان قبر مطهر ومنبر، رود و دو ركعت نماز بگزارد و سجده شكر به جا آورد. سپس به سمت حجره شريف رود و دست بر ضريح كشد و آن را ببوسد و گويد: «السلام عليك يا نبى الله...».[20]
همچنين پرهيز از بلندكردن صدا هنگام خواندن زيارت و نيز دوري از سخن بيهوده و گفتوگوهاي دنيايي سفارش شده است.[21] توصيه به آهسته سخن گفتن، از مظاهر آرامش و وقار در مسجد نبوي است كه به آيه 2 حجرات/49 مستند است: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرفَعُوا أَصوَاتَكُم فَوقَ صَوتِ النَّبِيِّ وَلا تَجهَرُوا لَهُ بِالقَوْلِ كَجَهرِ بَعضِكُم لِبَعضٍ أَن تَحبَطَ أَعمَالُكُم وَأَنتُم لا تَشعُرُونَ}.[22] آهسته سخن گفتن چنانكه در زمان زندگي ايشان براي حفظ حرمت توصيه شده، در حرم ايشان نيز مطلوب است.[23]
افزون بر مسجد پيامبر، زيارت ديگر مكانهاي مقدس مدينه نيز از آداب اين شهر است؛ مانند زيارت امامان مدفون در بقيع: امام حسن مجتبي (عليه السلام)، امام سجاد (عليه السلام)، امام محمد باقر (عليه السلام) و امام جعفر صادق (عليه السلام)[24] با همان آدابي كه براي زيارت مزار معصومان در منابع روايت و دعا آمده است؛ از جمله غسل و طهارت، پوشيدن جامههاي پاك و پاكيزه، خوشبو شدن، خواندن اذن دخول[25]؛ نيز زيارت فاطمه بنت اسد مادر اميرمؤمنان (عليه السلام)، عباس بن عبدالمطلب، عقيل، عبدالله بن جعفر، همسران پيامبر، دختران پيامبر، ابراهيم فرزند پيامبر(صلي الله عليه و آله)، اسماعيل فرزند امام صادق (عليه السلام)، عمههاي پيامبر، حليمة سعديه، امالبنين در بقيع و زيارت شهداي احد و حمزه در اُحُد.[26]
زيارت برخي مساجد و گزاردن نماز و خواندن دعا در آنها نيز مستحب است؛ از جمله: مسجد قبا (نخستين مسجد در اسلام كه به دست پيامبر (صلي الله عليه و اله) ساخته شد)، مسجد فضيخ يا ردالشمس كه پيامبر در آن نماز خواند، مسجد احزاب يا فتح كه پيامبر روز احزاب در آن دعا كرد، مسجد سلمان، مسجد قبلتين كه تغيير قبله در آن صورت گرفت، مسجد احد، مسجد اميرمؤمنان (عليه السلام) محاذي قبر حمزه، و مسجد مباهله.[27]
زيارت يادبودهاي مقدس دوره صدر اسلام از جمله مشربه ام ابراهيم* در حومه مدينه، حجره ماريه قبطيه مادر ابراهيم پسر رسول خدا (صلي الله عليه و اله) كه مسكن و محل نماز پيامبر بوده، و قبور شهداي احد بهويژه حضرت حمزه نيز از آداب زيارت مدينه است.[28]
منبع: دانش نامه حج و زيارت
[1]. الكافي، ج4، ص565-566؛ وسائل الشيعه، ج10، ص291.
[2]. المقنعه، ص494.
[3]. المبسوط، طوسي، ج1، ص386؛ وسائل الشيعه، ج10، ص271-275.
[4]. الكافي، ج4، ص563؛ كامل الزيارات، ص68؛ وسائل الشيعه، ج10، ص280-281.
[5]. مصباح المتهجد، ص714؛ المبسوط، طوسي، ج1، ص386.
[6]. الحدائق، ج1، ص403.
[7]. الحدائق، ج1، ص401.
[8]. مصباح المتهجد، ص709-710؛ اتحاف الزائر، ص46.
[9]. كامل الزيارات، ص50-51؛ اتحاف الزائر، ص57.
[10]. المزار، ص54.
[11]. المبسوط، طوسي، ج1، ص386؛ الوسيله، ص197؛ الدروس، ج2، ص20؛ المجموع، ج8 ،ص273.
[12]. اتحاف الزائر، ص84.
[13]. احياء علومالدين، ج3، ص83؛ المجموع، ج8، ص275؛ اتحاف الزائر، ص52، 56.
[14]. احياء علومالدين، ج2، ص82؛ المجموع، ج8، ص274؛ اتحاف الزائر، ص84.
[15]. كامل الزيارات، ص49؛ وسائل الشيعه، ج10، ص266-269.
[16]. اتحاف الزائر، ص50؛ جامع السعادات، ج3، ص321.
[17]. الكافي، ج4، ص563؛ كامل الزيارات، ص55؛ تهذيب، ج6، ص11.
[18]. الكافي، ج4، ص563؛ كامل الزيارات، ص55؛ تهذيب، ج6، ص11.
[19]. الكافي، ج1، ص461؛ وسائل الشيعه، ج10، ص287-289.
[20]. الكافي، ج4، ص563؛ كامل الزيارات، ص55-56؛ تهذيب، ج6، ص11.
[21]. اتحاف الزائر، ص46.
[22]. اتحاف الزائر، ص109.
[23]. اتحاف الزائر، ص115-116؛ بحار الانوار، ج31، ص88.
[24]. احياء علومالدين، ج3، ص84؛ المجموع، ج8، ص275؛ اتحاف الزائر، ص90.
[25]. النهايه، ص287؛ مصباح المتهجد، ص709-712.
[26]. المجموع، ج8، ص275-276؛ اتحاف الزائر، ص84-92؛ الدروس، ج2، ص20-21.
[27]. الكافي، ج4، ص561-562؛ نك: المجموع، ج8، ص276؛ وسائل الشيعه، ج10، ص275-278.
[28]. الكافي، ج4، ص561-562؛ اتحاف الزائر، ص93؛ وسائل الشيعه، ج10، ص275-278.