آل شیخ
نسل محمد بن عبدالوهاب، متولیان رهبری دینی عربستان سعودی این خاندان، از نسل محمد بن عبدالوهاب، پایه‌گذار فرقه وهابیت و از خاندان‌های بزرگ و بانفوذ در عربستان سعودی به شمار می‌روند که کارهای مذهبی این کشور را بر عهده دارند. پیروان محمد بن
نسل محمد بن عبدالوهاب، متوليان رهبري ديني عربستان سعودي
اين خاندان، از نسل محمد بن عبدالوهاب، پايهگذار فرقه وهابيت و از خاندانهاي بزرگ و بانفوذ در عربستان سعودي به شمار ميروند كه كارهاي مذهبي اين كشور را بر عهده دارند. پيروان محمد بن عبدالوهاب، خود، از نام «وهابي» پرهيز دارند[1] و مذهبشان را «محمديه» مينامند.[2] تعاليم اين مذهب بر گفتههاي ابن تيميه، از فقيهان حنبلي سده ششم ق. با گرايش سلفي، استوار است[3] كه با نگاه سختگيرانه به توحيد، بسياري از اعمال ديگر مسلمانان همچون توسل، شفاعتطلبي، زيارت قبور و نداكردن پيامبر (صلي الله عليه و اله) و اوليا را باطل و نشانه شرك ميشمرد.[4] ديگر مذاهب اسلامي از جمله حنبليان همواره با عقايد وهابيت مخالفت ورزيدهاند.[5] از آغاز دعوت شيخ وهابي، كتابها و رسالههاي بسيار از مذاهب مختلف در رد بدعتهاي وهابيان نوشته شد كه نخستين آنها كتاب فصل الخطاب في الرد علي محمد بن عبدالوهاب و الصواعق الالهية في الرد علي الوهابيه تأليف برادر پيشواي وهابيان، سليمان بن عبدالوهاب، است.[6]
اصل و نسب آل شيخ: محمد بن عبدالوهاب بن سليمان بن علي از آل مشرَّف، از شاخههاي آل وهبه از قبيله بزرگ تميم به شمار ميرود و جد نهم وي مشرف است.[7] او به سال 1115ق. در عُيينَه، از شهرهاي نجد كه اكنون ويران شده[8] به دنيا آمد. نياكانش از علما[9] بودند و پدربزرگش از دانشوران نجد و پدرش عبدالوهاب قاضي عيينه بود.[10] او نيز به تحصيل دانشهاي سنتي اهل سنت پرداخت و بخشي از تحصيل علم را در بصره گذراند. اما به تدريج تحت تأثير كتابها و انديشههاي ابن تيميه قرار گرفت و اندك اندك با برخي عقايد ديگر مسلمانان به مخالفت برخاست كه اعتراض مردم و اخراجش از بصره را در پي داشت.[11] پس از آن به حريمله رفت و سپس رهسپار درعيه از شهرهاي نجد شد. حاكم آن ديار، محمد بن سعود، جد بزرگ آل سعود با آگاهي از دعوتش به وي گرويد. آن دو طي گفتوگوهايي در سال 1158ق. درباره جنگ با مخالفان نگرش سلفي و غلبه بر ديگر قبايل نجد، به توافق رسيدند.[12] بر پايه اين توافق، حكومت سياسي و رهبري ديني در دو خاندان «آل سعود» و«آل شيخ» موروثي شد.[13] بدين ترتيب، جد بزرگ آل شيخ در سايه قدرت سياسي آل سعود روز به روز بر قدرت و نفوذ خود افزود و در حكومت آل سعود، نه تنها مرجعي ديني بلكه مشاوري بلند پايه در كارهاي سياسي شد.[14] آل سعود نيز با ياري نيروي مذهبي محمد بن عبدالوهاب، زمينه شكلگيري حكومت عربستان سعودي را فراهم آورد. محمد بن عبدالوهاب پس از پايهگذاري فرقه وهابيت و نشر آن در ميان برخي قبايل نجد، در زمان سلطان عبدالعزيز سعودي به سال 1206ق. در درعيه درگذشت.[15] پس از مرگ وي، عنوان «آل شيخ» بر فرزندان و نسل او اطلاق شد و آنان راهش را ادامه دادند.[16]
نسل محمد بن عبدالوهاب: وي پنج فرزند به نامهاي حسين، ابراهيم، علي، عبدالله و حسن[17] و به نقلي چهار فرزند به نامهاي حسين، ابراهيم، علي و عبدالله[18] به جاي گذاشت. افزون بر پسران، وي دختري به نام شيخه فاطمه داشت كه با تعليم برادران و پدرش از زنان دانشور سلفي در سده سيزدهم به شمار ميرفت.[19] فرزندان محمد با عنوان آل شيخ روش پدر را در پيش گرفتند. آنان پس از نجد، به حجاز، به ويژه مكه و مدينه، توجه كردند. از نظر آل شيخ، مردم مكه كافر بودند و يكي از علماي آل شيخ در رسالهاي به اثبات كفر آنان پرداخت.[20] آنان تا سال 1220ق. كه وهابيان بر مكه چيره شدند، چندين بار در زمان شريف مساعد، شريف احمد، شريف سرور و شريف غالب، افرادي را براي تبليغ وهابيت به مكه فرستادند؛ اما پذيرفته نشدند.[21] سرانجام در سالهاي 1218 و 1220ق. وهابيان در دو هجوم به مكه و مدينه و كشتار و ويراني بسيار، بر آن دو شهر مسلط شدند.[22]
پس از عبدالله كه مانند پدر زعامت دعوت سلفي را بر عهده داشت، فرزندان او، سليمان و عبدالرحمن نيز راهش را ادامه دادند، هرچند سليمان بر اقامه دعوت پافشاري بيشتر داشت. در سال 1233ق. هنگام حمله ابراهيم پاشا به درعيه براي نابودي آل سعود، بسياري از افراد خاندان سعودي و خاندان شيخ كشته شدند. گروهي از جمله عبدالرحمن نيز دستگير و به مصر تبعيد شدند و او پس از مدتي در مصر درگذشت.[23] اما نوادگان وي به عربستان بازگشتند كه در رياض مشهورند و برخي مناصب همچون مديريت امنيت ملي، سفارت سعودي در بحرين و رياست تشريفات را بر عهده دارند.[24] علي بن محمد نيز كه به مصر تبعيد شد، به سال 1245ق. در قاهره درگذشت. نسل او از تنها بازماندهاش محمد هستند كه به آل عبدالعزيز بن محمد مشهورند.[25] از نسل حسن و حسين، دو پسر ديگر شيخ محمد، بسياري زاده شدهاند. هم اكنون از نسل حسين شماري بسيار در درعيه زندگي ميكنند.[26]
پيمان دو خاندان با تشكيل مجدد حكومت سعودي دنبال شد و آل شيخ در كنار آل سعود، مروجان و مبلغان دعوت وهابي شدند و وهابيت همچنان دين رسمي كشور سعودي بر جاي ماند.[27] رهبران دعوت سلفي كه مفتيان درجه يك حكومت سعودي هستند، جز عبدالعزيز بن باز همگي از آل شيخ بودهاند: عبدالله بن محمد (1165-1233ق.)، عبدالله بن حسن بن حسين بن علي بن حسين بن محمد (1287-1378ق.) و از سال 1339 محمد بن ابراهيم بن عبداللطيف بن عبدالرحمن بن حسن بن محمد (1311-1386ق.).[28]
جايگاه ديني و سياسي آل شيخ: به مرور زمان در سايه رابطه دو سويه آل سعود و آل شيخ، عربستان سعودي زير نفوذ كامل اين دو خانواده قرار گرفت. آل شيخ از قدرت سياسي آل سعود براي اعمال نفوذ مذهبي سود جست و آل سعود مشروعيت بسياري از اعمال خود را از فتاواي آل شيخ يافت. وصلتهاي فراوان آل شيخ با آلسعود[29] نيز به قدرت بيشتر و يكپارچگي خانوادگيشان ياري رسانده است.[30] در پي گسترش قدرت و نفوذ آل شيخ، اداره كارهاي كشور در دو حوزه سياسي و ديني به دست آنها افتاد؛ به گونهاي كه سه تن از وزراي كابينه، يعني وزير دادگستري، وزير حج و شئون اسلامي و وزير اوقاف، دعوت و ارشاد با مشورت آل شيخ انتخاب ميشوند.[31] تشكيلات قوه قضائيه از زمان ملك عبدالعزيز به صورت تدريجي و مرحلهاي تحول يافته و بر مبناي شريعت وهابي و زير نظر مفتي بزرگ آل شيخ اداره ميشود.[32] وزارت عدل ، هسته اصلي اين تشكيلات، به سال 1382ق. در زمان ملك فيصل تشكيل شد.[33] مهمترين كساني كه پيش يا پس از تشكيل اين وزارت، در سمت رياست قضا و افتاء بودهاند، عبارتند از: 1. محمد بن ابراهيم بن عبداللطيف بن عبدالرحمن بن حسن (1311-1389ق.) مفتي كشور سعودي و رئيس قوه قضائيه و سپس رئيس دار الافتاء.[34] 2. عبدالله بن حسن بن حسين آل شيخ (1287-1378ق.) رئيس القضاة حجاز؛ 3 و 4. دو فرزند عبدالله بن حسن بن حسين آل شيخ؛ حسن و عبدالعزيز كه پس از او رئيس القضاة و نايب رئيس القضاة بودند.[35] 5. محمد بن ابراهيم بن عبداللطيف (1311-1386ق.) رئيس مجلس عالي قضا، تأسيس شده در 1376ق. براي نظارت بركارهاي قاضيان و انتخاب، ترفيع و بازنشستگي آنها.[36] 6. عبدالله بن محمد بن عبدالله بن عبداللطيف، رئيس بخش غربي وزارت دادگستري.[37] 7-8. دكتر عبدالله و شيخ ابراهيم، هر دو از فرزندان محمد بن ابراهيم بن عبداللطيف، وزير دادگستري. 9. احمد بن محمد بن ابراهيم، رئيس قضا. 10. عبدالعزيز بن محمد بن ابراهيم، مشاور ديوان ملكي.[38] 11. عبدالرحمن بن حسن بن محمد، قاضي مكه.[39] 12. حسن بن حسين بن محمد، قاضي رياض در زمان تركي. 13. عبدالملك بن حسين بن محمد، قاضي منطقه حوطه. 14. حسين بن حمد بن حسين بن محمد، قاضي حريق در زمان فيصل بن تركي. 15. حسين بن علي بن حسين بن محمد، قاضي رياض.[40] 16. عبدالرحمن بن حسن بن محمد بن عبدالوهاب (1193-1285ق.) قاضي رياض در زمان تركي بن عبدالله.[41] 17. محمد بن عبداللطيف بن عبدالرحمن بن حسن بن محمد بن عبدالوهاب (1286-1367ق.) قاضي شقرا از مناطق نجد.[42] 18. ابراهيم بن عبداللطيف بن عبدالرحمن (1280-1329ق.) قاضي رياض در سال 1321ق.[43] 19. عبدالعزيز بن حمد بن ابراهيم بن حمد الوهبي التميمي (1190-1241ق.)، قاضي درعيه و سپس عنيزه و سوق الشيوخ در عراق.[44] 20. صالح بن عبدالعزيز آل الشيخ، از مسئولان كنوني اوقاف.[45]
در قوه مجريه نيز معمولاً آل شيخ تصدي وزارتخانههاي فرهنگي، آموزشي و قضايي و زيرمجموعههاي آن همچون مؤسسات آموزش عالي و دانشگاهها را بر عهده دارند.[46] مهمترين افراد در اين زمره، عبارتند از: 1. عبدالعزيز بن عبدالله بن حسن (1336-1404ق.) مدير كل تربيت اسلامي در وزارت معارف؛ سپس وزير معارف. 2. برادرش حسن (1351-1407ق.) وزير معارف.[47] 3. محمد بن ابراهيم بن عبداللطيف (1311-1386ق.) مؤسس دانشكدههاي علوم ديني و زبان عربي در رياض، داراي نقش عمده در تأسيس دانشگاه مدينه منوره، سپس رئيس آن و رئيس آموزش زنان.[48] 4. عبدالعزيز بن عبدالله بن حسن (1336-1404ق.) وزير معارف.[49] 5. عبدالعزيز بن عبدالله بن محمد بن عبداللطيف، عضو انجمن فرهنگي دوره پنجم.[50] 6. حسن بن عبدالله بن حسن بن حسين آل شيخ (1352-1407ق.)، وزير معارف، مدير آموزش اعلا، نايب رئيس مجلس اعلاي دانشگاهها، ناظر كل مطبوعات و ناظر انجمن جهاني جوانان در رياض.[51]
در قلمرو مذهبي نيز افتاء، امر به معروف و نهي از منكر و حتي قوانين مربوط به اداره حرمين، بر پايه عقايد وهابي و زير نظر مستقيم آل شيخ صورت ميگيرد.[52] وزارت اوقاف، شئون اسلامي، دعوت و ارشاد و سازمانهاي ديگر، براي نظارت بر كارهاي مذهبي تأسيس شدهاند.[53] «هيئت كبار العلما» بزرگترين نهاد تصميم گيرنده ديني و قضايي است كه در سال 1391ق. بر پايه فرمان پادشاه تشكيل و اعضاي آن به دستور او انتخاب شدند. اين هيئت دربردارنده20 عالم ديني پيرو مذهب حنبلي با قرائت ابنتيميه و محمد بن عبدالوهاب است كه معمولاً افرادي از آل شيخ در آن حضور دارند.[54] عمده فعاليت اعضاي اين سازمان، صدور فتواست كه نقش مهمي در مسائل مذهبي و سياسي كشور دارد؛ زيرا در كشور به صورت رسمي از هيچ يك از مذاهب فقهي مشهور اهل سنت پيروي نميشود، بلكه فتواهاي همين سازمان كه نظر رئيس آن بيشترين نقش را دارد، پايه امور است.[55]
«ادارة البحوث العلمية و الافتاء» نيز در سال 1373ق. شكل گرفت و شيخ محمد بن ابراهيم آل شيخ به رياست آن منصوب شد كه همزمان مفتي عربستان سعودي و رئيس مرجع قضايي كشور نيز بود.[56] مفتي بزرگ عربستان در حال حاضر شيخ عبدالعزيز بن عبدالله آل شيخ است. مهمترين افراد آل شيخ كه در افتاء، امر به معروف و نهي از منكر، خطابه و امامت مساجد بزرگ صاحب منصب بودهاند، عبارتند از: 1. عبدالعزيز بن عبدالله بن محمد بن عبداللطيف، از اعضاي «هيئت كبار العلماء» و خطيب مسجد نمره در روز عرفه.[57] 2. عبدالملك بن ابراهيم (1324-1404ق.) رئيس هيئتهاي امر به معروف و نهي از منكر در منطقه غربي (حجاز).[58] 3. عمر بن حسن بن علي آل شيخ (1319-1395ق.) رئيس هيئت امر به معروف و نهي از منكر در منطقه شرقي (نجد).[59] 4. عبدالله بن حسن بن حسين آل شيخ (1287-1378ق.) رئيس هيئت امر به معروف، ناظر بخش كتاب و مطبوعات داخلي كشور[60] و مشرف بر حرم مكي و طلاب علوم ديني.[61] 5. عبدالملك بن ابراهيم بن عبداللطيف، رئيس هيئت امر به معروف و نهي از منكر منطقه غربي.[62] 6. شيخ عمر بن حسن آل شيخ، رئيس هيئت امر به معروف و نهي از منكر در منطقه شرقي.[63] 7. عبداللطيف بن محمد بن عبدالرحمن، امام و خطيب مسجد جامع رياض.[64] 8. عبدالعزيز بن عبدالله بن حسن (1336-1404ق.) امام و خطيب مسجدالحرام و خطيب مسجد نمره.[65] 9. حسين بن محمد، امام و خطيب مسجد جامع درعيه.[66]
از مهمترين سازمانهاي مذهبي عربستان «رابطة العالَم الاسلامي» است كه آل شيخ در آن نقشي مهم دارند. اين سازمان حدود 40 سال پيش با عضويت نمايندگاني از ديگر كشورها شكل گرفت و از قدرتمندترين سازمانهاي مذهبي در عربستان به شمار ميآيد.[67] مقر اين سازمان كه در زمان ملك فيصل تشكيل شد، در مكه بود؛ اما در سراسر جهان اسلام دفاتري را گشود و محمد بن ابراهيم آل شيخ رياست مجلس مؤسسان آن را برعهده گرفت.[68] بودجه سالانه اين سازمان افزون بر 000/000/200 ريال سعودي است و طي 10 سال گذشته هزينهاي بسيار براي ساخت بناهاي اسلامي و ترويج آيين وهابيت صرف كرده و دولت نيز مبالغ هنگفت براي ترويج اسلام، نشر و حفظ قرآن، مؤسسه ائمه ارشاد و سازمانهاي خيريه، بيمارستانها و درمانگاهها در خارج از كشور هزينه كرده است. 1000 مسجد و صدها مركز اسلامي در جهان زير نظر اين سازمان فعاليت دارند. نيز اين سازمان هزينه احداث 20 مركز اسلامي، 1259 مسجد، 1069 مدرسه، 200 مؤسسه مذهبي، 134 دانشگاه، 41 درمانگاه، 76 بيمارستان و يك انستيتوي جهان عرب در پاريس را پرداخته است.[69] همه اين فعاليتها در مسير تبليغ و گسترش وهابيت صورت گرفته است.
افزون بر حوزههاي ياد شده، افرادي از آل شيخ در زمينه شعر و ادب فعاليت داشتهاند؛ از جمله: 1. احمد بن عبدالرحمن بن عبدلله. 2. عبداللطيف بن عبدالرحمن بن حسن بن محمد (1225-1292ق.).[70] 3. عبدالله بن عمر بن عبداللطيف.[71] 4. حسين بن حسن بن حسين بن علي (1284-1329ق.) شاعر بلندپايه آل شيخ، دار اي اشعاري در رد مخالفان وهابيت.[72] 5. سليمان بن عبدالله بن محمد (1200-1233ق.) داراي اشعاري در موضوعات مختلف همچون مدح جدش، مدح كتاب كشف الشبهات و مسائل علمي مانند اركان نماز.[73]
منابع
الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ ايضاح المكنون: اسماعيل باشا البغدادي (م.1339ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ البدر الطالع: محمد بن علي الشوكاني، بيروت، دار المعرفه؛ تاريخ النجد و دعوة شيخ محمد بن عبدالوهاب: عبدالله فيليبي، ترجمه: الديراوي، بيروت، المكتبة الاهلية؛ تاريخ النجد: محمود شكري الآلوسي، دار المعالي، عمان- اردن، 1419ق؛ التوحيد الذي هو حق الله علي العبيد: محمد بن عبدالوهاب (م.1306ق.)، به كوشش محمد سالم، عبدالحميد؛ جزيرة العرب في القرن العشرين: حافظ وهبه، قاهره، 1375ق؛ دائرة معارف القرن العشرين: فريد وجدي، بيروت، دار الفكر؛ الدرر السنيه: احمد زيني دحلان (م.1304ق.)، استانبول، مكتبة ايشيق، 1396ق؛ السلفية بين اهل السنة و الاماميه: السيد محمد الكثيري، بيروت، الغدير للطباعة والنشر، 1418ق؛ شناخت عربستان سعودي: نمايندگي ولي فقيه در امور حج، تهران، مشعر، 1386ش؛ شناسنامه فرهنگي عربستان سعودي: صباح زنگنه، تهران، راه ابريشم، 1386ش؛ الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه: احمد بن حجر آل ابوطامي، رياض، الامانة العامة للاحتفال، 1419ق؛ علماء نجد خلال ثمانية قرون: عبدالله بن عبدالرحمن آل بسام، دار العاصمه، 1419ق؛ عنوان المجد في تاريخ النجد: عثمان بن عبدالله بن بشر، رياض، مكتبة الملك عبدالعزيز العامه، 1423ق؛ الفجر الصادق: جميل افندي صدقي الزهاوي، استانبول، مكتبة ايشيق، 1984م؛ كشف الارتياب: سيد محسن الامين (م.1371ق.)، به كوشش امين، مكتبة الحريس، 1382ق؛ معجم المؤلفين: عمر كحّاله، بيروت، دار احياء التراث العربي ـ مكتبة المثني؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت؛ الوهابية في نظر العلماء المسلمين: احسان عبداللطيف البكري، قم، كتابخانه مرعشي، 1408ق.
فريده منبري
[1]. معجم المؤلفين، ج10، ص269.
[2]. دائرة معارف القرن العشرين، ج10، ص871.
[3]. جزيرة العرب، ص306.
[4]. نك: التوحيد الذي هو حق الله علي العبيد؛ كشف الارتياب، ص27.
[5]. الوهابية في نظر علماء المسلمين، ص4.
[6]. ايضاح المكنون، ج2، ص72؛ براي آگاهي از منابع بيشتر در نقد وهابيت، نك: الوهابية في نظر علماء المسلمين، ص7.
[7]. عنوان المجد في تاريخ النجد، ج1، ص133.
[8]. كشف الارتياب، ص9.
[9]. عنوان المجد في تاريخ النجد، ج2، ص210، 238.
[10]. الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه، ص22.
[11]. الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه، ص22.
[12]. تاريخ النجد، آلوسي، ص157-166؛ تاريخ النجد، فيليبي، ص38.
[13]. تاريخ النجد، فيليبي، ص84.
[14]. تاريخ النجد، فيليبي، ص84..
[15]. الفجر الصادق، ص16-17.
[16]. الدرر السنيه، ص53-54.
[17]. الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه، ص41.
[18]. تاريخ النجد، آلوسي، ص166؛ الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه، ص41.
[19]. علماء نجد، ج5، ص364.
[20]. البدر الطالع، ج2، ص7.
[21]. الدرر السنيه، ص44.
[22]. الدرر السنيه، ص45.
[23]. الدرر السنيه، ص53؛ السلفية بين اهل السنة و الاماميه، ص359؛ الفجر الصادق، ص20.
[24]. علماء نجد، ج3، ص117.
[25]. علماء نجد، ج5، ص284.
[26]. الدرر السنيه، ص53.
[27]. شناسنامه فرهنگي عربستان، ص50.
[28]. علماء نجد، ج1، ص242.
[29]. شناسنامه فرهنگي عربستان، ص49.
[30]. جزيرة العرب، ص306.
[31]. شناسنامه فرهنگي عربستان، ص49.
[32]. شناسنامه فرهنگي عربستان، ص103.
[33]. شناخت عربستان، ص119.
[34]. الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه، ص42.
[35]. علماء نجد، ج1، ص234، 238.
[36]. علماء نجد، ج1، ص250.
[37]. علماء نجد، ج1، ص221.
[38]. علماء نجد، ج1، ص260-261.
[39]. الدرر السنيه, ص53.
[40]. عنوان المجد، ج1، ص211.
[41]. الاعلام، ج3، ص304.
[42]. الاعلام، ج6، ص218.
[43]. الاعلام، ج1، ص48.
[44]. الاعلام، ج4، ص16-17.
[45]. ميقات حج، ش24، ص197، «نگاهي به مطبوعات عربستان».
[46]. شناخت عربستان، ص124.
[47]. علماء نجد، ج1، ص238.
[48]. علماء نجد، ج1، ص247، 250، 252.
[49]. علماء نجد، ج3، ص435.
[50]. علماء نجد، ج6، ص139.
[51]. علماء نجد، ج2، ص42.
[52] شناسنامه فرهنگي عربستان، ص50.
[53]. شناخت عربستان، ص124.
[54]. شناسنامه فرهنگي عربستان، ص49.
[55]. شناخت عربستان، ص142-143.
[56]. شناسنامه فرهنگي عربستان، ص54-55.
[57]. علماء نجد، ج6، ص139.
[58]. علماء نجد، ج5، ص38.
[59]. علماء نجد، ج5، ص312.
[60]. علماء نجد، ج1، ص234.
[61]. علماء نجد، ج2، ص41.
[62]. علماء نجد، ج1، ص349.
[63]. الشيخ محمد بن عبدالوهاب عقيدته السلفيه، ص42.
[64]. علماء نجد، ج3، ص117.
[65]. علماء نجد، ج3، ص435.
[66]. علماء نجد، ج2، ص63.
[67]. شناخت عربستان، ص143.
[68]. علماء نجد، ج1، ص251.
[69]. شناخت عربستان، ص143-144.
[70]. معجم المؤلفين، ج6، ص11.
[71]. علماء نجد، ج6، ص137.
[72]. علماء نجد، ج2، ص59.
[73]. علماء نجد، ص347.