الاخبار الغریبه... الاخبار الغریبه... الاخبار الغریبه... بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
الاخبار الغریبه... الاخبار الغریبه... الاخبار الغریبه... الاخبار الغریبه... الاخبار الغریبه...

الاخبار الغریبه...

 کتابی در تاریخ مدینه، نوشته جعفر بن حسین موسوی مدنی (1342ق.)   اخبار الغریبة فیما وقع بطیبة الحبیبه از کتاب‌های مختصر در تاریخ مدینه و شامل ‌گزارش‌هایی از رویدادهای شگفت تاریخی ‌ـ‌ اجتماعی مدینه در سده 12ق. است. ا

 كتابي در تاريخ مدينه، نوشته جعفر بن حسين موسوي مدني (1342ق.)

 

اخبار الغريبة فيما وقع بطيبة الحبيبه از كتاب‌هاي مختصر در تاريخ مدينه و شامل ‌گزارش‌هايي از رويدادهاي شگفت تاريخي ‌ـ‌ اجتماعي مدينه در سده 12ق. است. اين رويدادها با عنوان «فتنه» به معناي شورش، درگيري و زد و خورد آمده‌اند.

 

سيد جعفر بن حسين بن يحيي بن ابراهيم بن هاشم موسوي مدني از تاريخ‌نگاران و خوشنويسان مدني سده 12 و 13ق. است. در مدينه زاده شد و همان جا وفات يافت.[1] يكي از نقشه‌هاي مسجدالحرام را او طراحي كرده است.[2] كار اصلي وي خوشنويسي و كتابت نسخه‌هاي خطي بود و در حاشيه كتاب‌هايي كه دستنويس مي‌كرد، تعليقات و پي‌نوشت‌هايي مي‌افزود و از اين راه به نشر و تبليغ دانسته‌هايش مي‌پرداخت. ريشه خاندان وي، بيت هاشم، به سيد هاشم بن ابراهيم موسوي رومي حساوي، از كار‌گزاران دولت عثماني، مي‌رسد. هاشم در محاكم قضايي به منشي‌گري مي‌پرداخته است.[3] سيد جعفر به تاريخ مدينه توجهي ويژه مي‌نمود و از آن‌جا كه خطي زيبا داشت، آثاري چند از كتب تاريخ مدينه را كتابت كرد و بر آن‌ها يادداشت‌هايي افزود.[4]

 

مدينه در سده 12ق. به سبب ظهور جنبش‌هاي گوناگون در جهان اسلام و برخورداري از مركزيت معنوي ـ سياسي، و نيز هجرت دانشوران به آن سرزمين و شكل‌گيري اختلاف شهروندانش با كار‌گزاران عثماني، اهميتي خاص يافت.[5] نويسنده در چنين وضعيتي به ‌گزارش رويدادهاي مدينه پرداخته است. در بررسي رخدادهاي تاريخ مدينه در الاخبار الغريبه، برخي از فتنه‌ها با تفصيل و توجه بيشتر همراه اسناد و اشعار بيان شده و برخي بدون جزئيات آمده است. نويسنده عهده‌دار بيان فتنه‌ها و رويدادهاي سهمگين ميان سال‌هاي 1111ـ1203ق. (ص8) است و جز سه فتنه اصلي، به درگيري‌هاي كم‌دامنه‌تر نيز پرداخته است. بسياري از مطالب ‌الاخبار الغريبه، برگرفته از رساله عبدالرحمن بن حسين بن علي انصاري مدني، دانشور و سخنور سده 13ق. در تاريخ حوادث است.[6]

 

از رخدادهاي مهم اين دوره، ‌فتنه دوران شيخ ايوب آغا ميان اَغَوات (خادمان حرم) و مردم مدينه در 1134ق. است كه در آن سيد برزنجي معروف به «مظلوم» كشته شد.[7] (ص28ـ30) نويسنده شرح احوال و نسب خاندان برزنجي را از كتاب زيني دحلان به نام اسني المطالب آورده است. (ص30) رويداد ديگر، فتنه بشير آغا ميان اغوات و اهل مدينه در سال 1148ق. است كه 45 روز ادامه يافت. (ص34)

 

از ديگر رخدادهاي مهم مدينه، آشوبي است كه ميان نظاميان عثماني و اغوات روي داد. (ص61ـ63) رخداد ديگر فتنه عبدالرحمن آغاي بزرگ در سال 1155ق. است كه به سبب برانگيختن وحشت و ترس و اضطراب عمومي، به فتنه كابوس شهرت يافت. (ص38)

 

نويسنده پس از گزارش يكي از اين فتنه‌هاي عمومي كه ميان اهل مدينه و بني‌‌علي در سال 1111ق. رخ داد (ص20ـ21)، به معرفي متوليان اَغَواتي و مشيخةُ الحرم پرداخته و گفته است كه در پي اين رويداد، منصب شيخ الحرمي به حافظ محمد آغا رسيد و در روزگار او رخداد شگفت شَمامه در سال 1118ق. اتفاق افتاد. اين واقعه مربوط به آويزه طلايي اهدايي شاه سلطان حسين صفوي (حك: 1105ـ1135ق.) بود كه مي‌خواستند آن را بر حجره مطهر ضريح نبوي نصب كنند. سه تن از اغوات با هم تباني كردند تا اين آويزه ارزشمند را از آن‌جا به سرقت ببرند و آن را تكه تكه كرده، به بازرگاني هندي بفروشند. خبر اين سرقت و توطئه به دولت عثماني رسيد و شيخ حرم بركنار شد. (ص20ـ21)

برخي از اين فتنه‌ها عمومي بوده و همه مردم مدينه را فراگرفته است؛ از جمله فتنه دوس در سال 1189ق. (ص70) در مجموع، هفت فتنه و درگيري داخلي كه در سال‌هاي گوناگون رخ داده، در اين كتاب معرفي شده است. (ص58ـ95) تاريخ نظامي و سياسي مدينه و كشمكش و اختلاف ميان گروه‌ها، نه تنها در اين ‌گزارش‌ها، بلكه در فرهنگ عمومي و اشعار و قصايد آمده و نويسنده در پايان گزارش هر رويداد، اشعاري در وصف آن رخداد آورده است. اين شعرها سروده‌ شاعران محلي است كه اين رخدادها را شاهد بودند و آن‌ها را به سبب آثار و پيامدهاي تاريخي، به نظم كشيدند و از اين راه خاطرات قومي و حافظه تاريخي خود را از نابودي در امان داشتند. (نك: ص71ـ72، 96) رخدادهاي ياد شده ميان همگان معروف بوده و نويسنده آن‌ها را بر پايه شنيده‌ها و ديده‌هاي خود ثبت كرده است. اعتبار گزارش‌هاي كتاب حاضر را مي‌توان در مقايسه با اخبار كتاب خلاصة الكلام زيني دَحلان كه از منابع دست اول اين‌گونه ‌اخبار است، سنجيد.[8]

منابع اين اثر، افزون بر قصايد و اشعار محلي، مآخذ تاريخي دست اول در تاريخ مدينه‌اند؛ از جمله تحفة المحبين و الاصحاب نوشته عبدالرحمن انصاري (ص27)، خلاصة الكلام (ص28)، قصيده‌اي از عمر بن عبدالسلام داغستاني نويسنده تحفة الدهر. (ص97) نويسنده اطلاعاتي سودمند درباره مشايخ حرم (ص20) و آگاهي‌هايي دست اول از اغوات و عملكردشان (ص28) و كار‌گزاران عثماني ارائه داده است. (ص29)

 

‌الاخبار الغريبه چهار نسخه دارد: دو نسخه در كتابخانه آل هاشم در مدينه يافت مي‌گردد. سومي را ابراهيم خربوتي كتابت كرده كه نزد ورثه وي در مدينه نگهداري مي‌شود. نسخه چهارم در كتابخانه الحرم المكي جاي دارد.[9] حمد الجاسر دو نسخه دستنويس از ‌الاخبار الغريبه ديده و خلاصه‌اي از محتواي اين نسخه‌ها را در چند شماره نشريه تاريخي العرب آورده است.

 

مرزوق علي ابراهيم بر پايه نسخه خطي موجود در كتابخانه آل هاشم مدينه، به تصحيح اين اثر پرداخته و آن را در 111 صفحه، در مكتبة الخانجي قاهره به سال 1375ق. منتشر ساخته و مقدمه‌اي كوتاه در تحليل اهميت كتاب بر آن افزوده است. در اين مقدمه، به اهميت كتاب در تاريخ سياسي ‌ـ‌ اجتماعي مدينه و روابط مردم و گروه‌هاي داخلي مدينه با دولت و كار‌گزاران عثماني، اشاره شده و اشكال اصلي آن، الفاظ عاميانه و متأثر از فرهنگ و زبان تركي روزگار عثماني تلقي شده است.[10]

 

منابع

الاخبار الغريبه: جعفر بن سيد حسين هاشم المدني (م.1342ق.)، قاهره، مكتبة الخانجي، 1375ق؛ الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ تحفة المحبين و الاصحاب: عبدالرحمن الانصاري (م.1195ق.)، به كوشش العرويسي، تونس، المكتبة العتيقه، 1390ق؛ خلاصة الكلام في بيان امراء البلد الحرام: احمد بن زيني دحلان (م.1304ق.)، مصر، المطبعة الخيريه، 1305ق؛ المدينة المنورة في مئة مخطوط: مصطفي عماد منلا، مدينه، مركز بحوث و دراسات المدينه، 1420ق.

 

علي احمدي ميرآقا

 

 
[1]. الاعلام، ج2، ص124.

[2]. الاعلام، ج2، ص124.

[3]. تحفة المحبين، ص487.

[4]. الاعلام، ج2، ص124؛ المدينة المنورة في مئة مخطوط، ص36.

[5]. الاخبار الغريبه، ص9، «مقدمه».

[6]. المدينة المنورة في مئة مخطوط، ص36.

[7]. خلاصة الكلام، ص173-174.

[8]. نك: خلاصة الكلام، ص173، 215-231.

[9]. المدينة المنورة في مئة مخطوط، ص35-37.

[10]. الاخبار الغريبه، ص8-10، «مقدمه».

 




نظرات کاربران