اذاخر اذاخر اذاخر بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
اذاخر اذاخر اذاخر اذاخر اذاخر

اذاخر

 نام مکانی در مکه در شمال مسجدالحرام اذاخر جمع اِذخِر[1]، نام مکانی است میان مکه و مدینه و نزدیک‌ به مکه که به ثنیّه (دره) اذاخر[2]، جبل (کوه) اذاخر[3] و شِعْب اذاخر[4] شناخته می‌شود. به گزارش سمهودی، در مدینه نیز جایی به این نام هست.[5]

 نام مكاني در مكه در شمال مسجدالحرام

اذاخر جمع اِذخِر[1]، نام مكاني است ميان مكه و مدينه و نزديك‌ به مكه كه به ثنيّه (دره) اذاخر[2]، جبل (كوه) اذاخر[3] و شِعْب اذاخر[4] شناخته مي‌شود. به گزارش سمهودي، در مدينه نيز جايي به اين نام هست.[5] اين مكان ميان شعب آل اَخْنس بن شُرَيْق و فخّ[6] قرار دارد و از شمال به ابطح[7] و از شرق به حَجون متصل است.[8] اذاخر بالاي قريه مُعابده و اكنون در محدوده شهر جاي گرفته است.[9]

 

اذخر نام گياهي خوشبو است كه رويشگاه آن معمولاً بيابان‌هاي مكه است و كندن آن در حال احرام مباح و جويدنش هنگام ورود به حرم سفارش شده است.[10]

 

بر خلاف مشهور كه آرامگاه آمنه بنت وهب، مادر حضرت رسول(صلي الله عليه و آله) را در اَبواء ميان مدينه و مكه دانسته‌اند[11]، بر پايه گزارشي، مدفن وي در مسير كوهستاني اذاخر مكه است.[12] برخي در‌گزارش بيعت عقبه دوم به سال سيزدهم بعثت، از دستگيري دو تن از بيعت‌‌كنندگان يثربي، سعد بن عباده و منذر بن عمرو، به دست قريش در اين مكان قريش ياد كرده‌اند.[13]

 

پيامبر(صلي الله عليه و آله) در مسير هجرت به مدينه، از اذاخر گذشت.[14] همچنين ايشان در فتح مكه به سال هشتم ق. پيش از ورود به مكه فرمان داد تا نيروهايش به فرماندهي زبير بن عوام، خالد بن وليد، و قيس بن سعد بن عبُاده، از دروازه‌هاي كداء و ليط، وارد شهر شوند و خود نيز با همراهانش از ناحيه اذاخر به شهر پاي نهاد[15] و خيمه خود را در اذاخر بر پا كرد[16] و سپاه مسلمانان را از نبرد با قريش بازداشت. به گزارشي، پيامبر(صلي الله عليه و آله) هنگام عبور از فراز گردنه اذاخر، برق شمشيرها را ديد و چون درباره آن‌ها پرسيد و فرمان منع نبرد را يادآور شد، به ايشان گفتند كه نيروهاي فرمانبر خالد بن وليد با قريش درگير شده‌اند.[17] در منابع به علت اين جاي‌گيري در اذاخر اشاره نشده است. شايد مشرف بودن اين مكان به مكه، موجب آن بوده است.

 

اذاخر مكان نبرد محمد بن حسن، نماينده نفس زكيه در مكه، با كارگزار منصور عباسي، سَرِي بن عبدالله، در سال 145ق. بود.[18] در همين جا به سال 789ق. درگيري سختي ميان شريف علي پسر عجلان با فرزندان شريف رُميثه از حاكمان مكه كه فرمانروايي پسر عجلان را نپذيرفته بودند، رخ داد. در اين درگيري، خون‌هاي بسيار ريخته شد و كبيش، فرمانده شورشيان، به قتل رسيد.[19] همچنين در همين جا به سال 1116ق. ميان شريف سعد و شريف عبدالكريم نبردي سخت درگرفت كه بر پايه‌گزارشي اغراق‌آميز، سبب شد خون از خرمانيه تا ريع اذاخر روي زمين جاري شود.[20] اكنون در مكه خياباني به نام ريع اذاخر وجود دارد.

 

منابع

آثار اسلامي مكه و مدينه: رسول جعفريان، قم، مشعر، 1386ش؛ اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق؛ اخبار مكه: الفاكهي (م.279ق.)، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلاني (م.852ق.)، به كوشش علي محمد و ديگران، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415ق؛ انساب الاشراف: البلاذري (م.279ق.)، به كوشش محمودي، بيروت، اعلمي، 1394ق؛ البلدان: احمد بن يعقوب (م.292ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1422ق؛ تاريخ ابن خلدون: ابن خلدون (م.808ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1391ق؛ تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك): الطبري (م.310ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ تاريخ مكه از آغاز تا پايان دولت شرفاي مكه: احمد السباعي (م.1404ق.)، ترجمه: جعفريان، تهران، مشعر، 1385ش؛ تاريخ اليعقوبي: احمد بن يعقوب (م.292ق.)، بيروت، دار صادر، 1415ق؛ تخريج الدلالات السمعيه: علي بن محمد الخزاعي (م.789ق.)، به كوشش احسان عباس، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 1985م؛ الجمل و العقود في العبادات: الطوسي (م.460ق.)، به كوشش واعظ‌‌زاده، دانشگاه مشهد، 1347ش؛ خزانة الادب: عبدالقادر البغدادي (م.1093ق.)، به كوشش طريفي و اليعقوبي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1998م؛ سبل الهدي: محمد بن يوسف الصالحي (م.942ق.)، به كوشش عادل احمد و علي محمد، بيروت، دار الكتب العلميه، 1414ق؛ السيرة النبويه: ابن هشام (م.213/218ق.)، به كوشش السقاء و ديگران، بيروت، المكتبة العلميه؛ شذرات الذهب: عبدالحي بن العماد (م.1089ق.)، بيروت، دار الفكر، 1409ق؛ شفاء الغرام: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش مصطفي محمد، النهضة الحديثه، مكه، 1999م؛ الصحاح: الجوهري (م.393ق.)، به كوشش العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق؛ الطبقات الكبري: ابن سعد (م.230ق.)، بيروت، دار صادر؛ فرهنگ اعلام جغرافيايي ـ تاريخي در حديث و سيره نبوي: محمد محمد حسن شراب، ترجمه: شيخي، به كوشش نعمتي، تهران، مشعر، 1386ش؛ الكافي: الكليني (م.329ق.)، به كوشش غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش؛ الكامل في التاريخ: ابن اثير علي بن محمد الجزري (م.630ق.)، به كوشش القاضي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1407ق؛ مراصد الاطلاع: صفي الدين عبدالمؤمن بغدادي (م.739ق.)، بيروت، دار الجيل، 1412ق؛ المعالم الاثيره: محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، 1411ق؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما استعجم: عبدالله البكري (م.487ق.)، به كوشش السقاء، بيروت، عالم الكتب، 1403ق؛ المغازي: الواقدي (م.207ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت؛ نهاية الارب: احمد بن عبدالوهاب النويري (م.733ق.)، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومي، 1412ق؛ النهايه: ابن اثير مبارك بن محمد الجزري (م.606ق.)، به كوشش الزاوي و الطناحي، قم، اسماعيليان، 1367ش؛ وفاء الوفاء: السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.

 

منصور رمضان‌خاني

 
[1]. الصحاح، ج2، ص663، «ذخر»؛ معجم ما استعجم، ج1، ص128؛ معجم البلدان، ج1، ص127.

[2]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص289؛ تاريخ طبري، ج7، ص574؛ معجم ما استعجم، ج1، ص128.

[3]. نك: اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص209؛ تخريج الدلالات السمعيه، ص370؛ ميقات حج، ش13، ص154، «فرهنگ آثار تاريخي مكه».

[4]. البلدان، ص153؛ خزانة الادب، ج9، ص238.

[5]. وفاء الوفاء، ج4، ص1123.

[6]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص285.

[7]. فرهنگ اعلام جغرافيايي، ص33.

[8]. ميقات حج، ش13، ص150، «فرهنگ آثار تاريخي مكه».

[9]. شذرات الذهب، ج1، ص311.

[10]. الكافي، ج4، ص398؛ الجمل و العقود، ص333.

[11]. تاريخ يعقوبي، ج2، ص10؛ انساب الاشراف، ج1، ص103.

[12]. اخبار مكه، فاكهي، ج4، ص54؛ شفاء الغرام، ج1، ص504؛ خزانة الادب، ج9، ص238.

[13]. السيرة النبويه، ج1، ص449.

[14]. الطبقات، ج1، ص180؛ المعالم الاثيره، ص24.

[15]. المغازي، ص632؛ اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص288-289؛ الاصابه، ج2، ص188.

[16]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص288-289؛ معجم البلدان، ج1، ص127.

[17]. المغازي، ج2، ص825؛ الطبقات، ج2، ص135-136؛ سبل الهدي، ج5، ص229.

[18]. الكامل، ج5، ص542؛ نهاية الارب، ج25، ص38؛ تاريخ ابن خلدون، ج3، ص191.

[19]. ‌شفاء الغرام، ج2، ص352-353؛ تاريخ مكه، ص352.

[20]. تاريخ مكه، ص482.

 




نظرات کاربران