اَراک اَراک اَراک بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
اَراک اَراک اَراک اَراک اَراک

اَراک

مکانی نزدیک نَمره در مرز عرفات اَراک مکانی در سرزمین عرفات به طرف شام و نزدیک نَمِرَه است.[1] گفته‌اند اراک منزلگاهی در عرفات از ناحیه شام است، چنان‌که نمره منزلگاهی از ناحیه یمن است.[2] برخی نیز گفته‌اند که بخشی از اراک در جهت شام و بخش

مكاني نزديك نَمره در مرز عرفات

اَراك مكاني در سرزمين عرفات به طرف شام و نزديك نَمِرَه است.[1] گفته‌اند اراك منزلگاهي در عرفات از ناحيه شام است، چنان‌كه نمره منزلگاهي از ناحيه يمن است.[2] برخي نيز گفته‌اند كه بخشي از اراك در جهت شام و بخش ديگر آن در جهت يمن است.[3] سرزمين اراك از مكان‌هايي است كه در آن درخت اراك مي‌رويد[4] و از اين رو، به آن وادي اراك گفته‌اند.[5]

 

برپايه گزارش‌هاي تاريخي، مشركان قريش در روزگار جاهليت به رغم اين‌كه وقوف٭ در عرفات از مناسك حج ابراهيم(عليه السلام) به شمار مي‌آمد[6] برخلاف ديگر حج‌گزاران وقوف٭ را در سرزمين اراك به جا مي‌آوردند.

 

بر پايه‌گزارش‌هاي تاريخي، سپاه اسلام در سال هشتم ق. براي فتح «آمد» در سرزمين اراك استقرار يافتند. در همين مكان، به دستور پيامبر(صلي الله عليه و آله) هر يك از مسلمانان آتشي برافروخت و بدين سان 000/10 شعله آتش برافروخته شد. ابوسفيان و حكيم بن حزام كه براي گفت‌وگو با رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آمده بودند، در سرزمين اراك سپاهي بزرگ و آتشي گسترده را نگريستند كه تا آن شب چنان سپاه و آتشي نديده بودند.[7]

 

بر پايه روايات[8] و باور فقيهان شيعه[9] و اهل سنت[10]، همه سرزمين عرفات موقف و وقوف در آن‌جايز است؛ اما وقوف در بيرون از عرفات روا نيست.[11] بر پايه روايتي از رسول خدا(صلي الله عليه و آله)‌ و نيز امام صادق(عليه السلام) كساني كه در سرزمين اراك وقوف كنند، حجي برايشان نيست.[12] بر پايه روايتي ديگر، پيامبر(صلي الله عليه و آله) به كساني كه در مكاني دورتر از موقف عرفات وقوف كرده بودند، فرمان داد كه در مشاعر مخصوص، عرفات و مزدلفه، وقوف كنند.[13] بر پايه روايتي از امام صادق(عليه السلام) اگر حج‌گزار پيش از ظهر در اراك منزل كند و پس از ظهر در عرفات وقوف نمايد، اشكالي ندارد.[14] سرزمين اراك همچون نَمِرَه، عُرَنَه، ثَوّيه و ذِي الْمَجاز از مرزهاي عرفات دانسته شده[15] و فقيهان شيعه به عدم جواز و بطلان وقوف در سرزمين اراك فتوا داده و بر آن ادعاي اجماع كرده‌اند.[16]

 

فقيهان اهل سنت نيز وقوف در وادي عُرَنَه را جايز نمي‌دانند[17] و بر عدم جواز آن ادعاي اجماع كرده‌اند. اما از مالك نقل شده كه حج وقوف‌كننده در وادي عُرنه صحيح است.[18]

 

منابع

اتحاف الوري: عمر بن محمد فهد (885ق.)، به كوشش شلتوت، ام القري؛ بدائع الصنائع: علاء الدين الكاساني (م.587ق.)، پاكستان، المكتبة الحبيبيه، 1409ق؛ تاج العروس: الزبيدي (م.1205ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1414ق؛ تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك): الطبري (م.310ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ تحرير الاحكام الشرعيه: العلامة الحلي (م.726ق.)، به كوشش بهادري، قم، مؤسسة الامام الصادق7، 1420ق؛ تذكرة الفقهاء، العلامة الحلي (م.726ق.)، قم، آل البيت:، 1414ق؛ تهذيب الاحكام: الطوسي (م.460ق.)، به كوشش موسوي و آخوندي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش؛ جامع المقاصد: الكركي (م.940ق.)، قم، آل البيت:، 1411ق؛ جواهر الكلام: النجفي (م.1266ق.)، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ الحاوي الكبير: الماوردي (م.450ق.)، بيروت، دار الفكر؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلي، ترجمه: آيتي، مشعر، 1375ش؛ السرائر: ابن ادريس (م.598ق.)، قم، نشر اسلامي، 1411ق؛ سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م.275ق.)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1395ق؛ سنن ابي‌داود: السجستاني (م.275ق.)، به كوشش سعيد محمد اللحام، بيروت، دار الفكر، 1410ق؛ شرائع الاسلام: المحقق الحلي (م.676ق.)، به كوشش سيد صادق شيرازي، تهران، استقلال، 1409ق؛ شرح الازهار: احمد المرتضي (م.840ق.)، صنعا، مكتبة غمضان، 1400ق؛ القاموس المحيط: محمد الفيروزآبادي (م.817ق.)، بيروت، دار العلم؛ الكافي: الكليني (م.329ق.)، به كوشش غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش؛ المبسوط في فقه الاماميه: الطوسي (م.460ق.)، به كوشش بهبودي، تهران، المكتبة المرتضويه؛ المحلي بالآثار: ابن حزم الاندلسي (م.456ق.)، به كوشش احمد شاكر، بيروت، دار الفكر؛ مسالك الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام: الشهيد الثاني (م.965ق.)، قم، معارف اسلامي، 1416ق؛ المصباح المنير: الفيومي (م.770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ معجم ما استعجم: عبدالله البكري (م.487ق.)، به كوشش مصطفي السقاء، بيروت، عالم الكتب، 1403ق؛ المغازي: الواقدي (م.207ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق؛ المغني و الشرح الكبير: عبدالله بن قدامه (م.620ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.682ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛ من لا يحضره الفقيه: الصدوق (م.381ق.)، به كوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، 1404ق؛ النهايه: الطوسي (م.460ق.)، به كوشش آقا بزرگ تهراني، بيروت، دار الكتاب العربي، 1400ق؛ وسائل الشيعه: الحر العاملي (م.1104ق.)، قم، آل البيت:، 1412ق.

 

لطف‌‌الله خراساني

 

 
[1]. ‌المصباح، ج1، ص17؛ القاموس المحيط، ج3، ص292؛ تاج العروس، ج13، ص504، «ارك».

[2]. معجم ما استعجم، ج1، ص134.

[3]. معجم البلدان، ج1، ص135؛ تاج العروس، ج13، ص504.

[4]. شرح الازهار، ج2، ص114؛ حجاز در صدر اسلام، ص144.

[5]. معجم البلدان، ج1، ص135؛ حجاز در صدر اسلام، ص134.

[6]. اتحاف الوري، ج1، ص63.

[7]. المغازي، ج2، ص814-816؛ تاريخ طبري، ج3، ص52.

[8]. سنن ابن ماجه، ج2، ص1001؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص465؛ التهذيب، ج5، ص180.

[9]. التهذيب، ج5، ص180؛ تحرير الاحكام، ج1، ص607؛ تذكرة الفقهاء، ج8، ص174.

[10]. المغني و الشرح الكبير، ج3، ص427-428؛ الحاوي الكبير، ج14، ص184؛ بدائع الصنائع، ج2، 125.

[11]. المبسوط، ج1، ص366؛ شرائع الاسلام، ج1، ص188؛ جامع المقاصد، ج3، ص221.

[12]. الكافي، ج4، ص463؛ التهذيب، ج5، ص181؛ وسائل الشيعه، ج13، ص533.

[13]. سنن ابي داود، ج1، ص428؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1001.

[14]. التهذيب، ج5، ص181؛ السرائر، ج1، ص587.

[15]. النهايه، ص250؛ شرائع الاسلام، ج1، ص188؛ مسالك الافهام، ج2، ص273.

[16]. النهايه، ص250؛ السرائر، ج1، ص587؛ جواهر الكلام، ج19، ص18.

[17]. المحلي، ج7، ص188؛ المغني و الشرح الكبير، ج3، ص428؛ بدائع الصنائع، ج2، ص136.

[18]. المغني و الشرح الكبير، ج3، ص428.

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران