الارتسامات اللطاف...
سفرنامه حج شکیب ارسلان (1869 ـ 1946م.) نویسنده و سیاستمدار اصلاح‌گرای عرب این کتاب با عنوان الارتسامات اللطاف فی خواطر الحاج الی اقدس مطاف سفرنامه حج شکیب ارسلان، نویسنده نام‌آور عرب، از سران نهضت بیداری اسلامی و در زمره شاگردان محمد عبده است
سفرنامه حج شكيب ارسلان (1869 ـ 1946م.) نويسنده و سياستمدار اصلاحگراي عرب
اين كتاب با عنوان الارتسامات اللطاف في خواطر الحاج الي اقدس مطاف سفرنامه حج شكيب ارسلان، نويسنده نامآور عرب، از سران نهضت بيداري اسلامي و در زمره شاگردان محمد عبده است كه در آن، افزون بر گزارش رخدادهاي سفر خود و ويژگيهاي طبيعي، اجتماعي و اقتصادي سرزمين حجاز، به ويژه مكه و طائف در دهه سوم سده بيستم م. نظريهها و انديشههاي اصلاحي خود را بيان كرده است.
شكيب ارسلان در خانداني سرشناس در روستاي شويفات نزديك بيروت به سال 1869م. (1286ق.) زاده شد و تحصيلات ابتدايي را در روستاي محل زندگي خود آغاز كرد. در 1879م. به مدرسه حكمت در بيروت وارد شد. از استادان او در اين مدرسه، ميتوان از عبدالله بستاني، اديب برجسته آن روزگار، نام برد. سپس در سال 1887م. به مدرسه سلطانيه رفت و در درسهاي شيخ محمد عبده كه در آن هنگام از مصر به لبنان تبعيد شده بود، شركت جست. رابطه نزديك محمد عبده با پدر شكيب، تأثير او بر شخصيت شكيب را عميقتر كرد.[1] پس از چندي در سفر به مصر، به حلقه شاگردان محمد عبده پاي نهاد و در سن جواني نوشتن در مجله المؤيد و روزنامه الاهرام را آغاز كرد.[2] اثرپذيري او از نهضت بيداري اسلامي با سفرش به استانبول و ديدار با سيد جمال الدين اسدآبادي كامل شد.[3]
شكيب ارسلان شعر ميسرود و نثري زيبا داشت. نيز به تصحيح برخي متون كهن پرداخت. جز آثار ادبي، بيشتر نوشتههايش درباره تاريخ و وضعيت مسلمانان در جهان است.[4] از اين دست آثار، كتاب نامآور حاضر العالم الاسلامي است كه با عنوان امروز مسلمين (شركت طبع كتاب،1320ش. ترجمه سيد احمد مهذب) به فارسي برگردانده شده و شامل مقدمهاي از شكيب براي خواننده فارسي زبان است.
شكيب ارسلان از سياستمداراني است كه در سالهاي پيش از فروپاشي دولت عثماني، تقويت خلافت عثماني را كه تنها قدرت مهم جهان اسلام در برابر اروپاي آن دوران بود، راهكار اصلي براي رويارويي با سلطه اروپا ميدانستند.[5] وي پس از جنگ جهاني اول كه با تجزيه عثماني و اشغال سوريه به دست فرانسه همراه بود، ناچار گشت سوريه را ترك كند. سپس به آلمان و سويس رفت و تا چند ماه پاياني عمرش در اروپا ماند.[6]
پس از فروپاشي دولت عثماني، شكيب ارسلان ناسيوناليسم عربي را زمينهاي مناسب براي رويارويي با استعمار اروپا يافت. وي افزون بر راه اندازي مجله «la nation Arabe» به زبان فرانسوي در سويس، در اقدامات ديپلماتيك براي مبارزه با استعمار شركت فعال داشت و در سال 1922م. براي دفاع از حقوق عرب، همراه گروه سوري ـ فلسطيني به مقر جامعه ملل رفت.[7] وي پس از جنگ جهاني دوم، در سال 1946م. به وطنش بازگشت و در همان سال درگذشت.[8]
شكيب دو بار به حجاز سفر كرد. سفر نخست به قصد اداي فريضه حج در سال 1929م. و سفر دوم براي شركت در مذاكرات صلح عربستان و يمن در سال 1934م. صورت پذيرفت. كتاب الارتسامات اللطاف رهاورد سفر اول او است.[9] وي هنگام ورود به حجاز، با استقبال عبدالعزيز بن عبدالرحمن بن سعود، سلطان حجاز، روبهرو شد و در مكه در خانه وزير امور خارجه اقامت گزيد. (ص141) او كتاب خود را به عبدالعزيز اهدا كرده و وي را به پاس برقراري آباداني و امنيت در حجاز ستوده است.
شكيب ارسلان در اين كتاب تقريباً همه جا سخن را از وصف شهرهاي حجاز و آثار تاريخي و مناظر طبيعي به تحليل اوضاع سياسي و اجتماعي مسلمانان كشانده و انديشههاي اصلاحگرايانه خود را در
زمينههاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي بيان كرده است.
زمينههاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي بيان كرده است.
توجه به جغرافياي نواحي گوناگون حجاز، شرح آب و هوا و منابع آب و وضع زراعت و معادن، و نيز وصف مناظر طبيعي كه گاه با وصفهاي شاعرانه همراه شده، از ويژگيهاي اين كتاب است. وصف دقيق پديدههاي طبيعي در اين اثر همه جا با علتيابيهاي علمي و دانستنيهايي از جغرافيا و زمينشناسي همراه است (براي نمونه: ص160، 302) كه بيشتر زمينهاي براي ارائه پيشنهادهاي علمي درجهت آباداني شهرها و روستاها است. از آن ميان، طرح آبرساني به مكه و ايجاد سامانهاي براي پوشش گياهي صحراي عرفات (ص54) و بهرهبرداري از معادن را ميتوان نام برد. (ص282ـ316) طرح اينگونه آگاهيها كه از توجه او به لزوم آباداني كشورهاي اسلامي برميخيزد، از اعتقاد وي به ضرورت استقبال از دانش جديد سرچشمه ميگيرد.
وي از تناسب تعاليم اسلام با علوم جديد سخن گفته و با طرح آياتي از قرآن كه به دستاوردهاي علمي روز اشاره دارد، توجه مفسران را به تفسير علمي آيات قرآني برانگيخته است. (ص164) از نظر او، روش برونرفت از بحرانهاي اجتماعي و اقتصادي و ضعف و عقب ماندگي مسلمانان در كشورهاي مختلف، بر خلاف پندار برخي، نه كنار گذاشتن اسلام و دين، بلكه بازگشت به تعاليم اسلامي است؛ تعاليمي كه به باور وي نه تنها مخالف پيشرفت و توسعه نيستند، بلكه خود منادي پيشرفت و آباداني و هماهنگ با علوم جديدند. او با اختصاص دادن بخشي از كتاب ارتسامات به معرفي آبادگريهاي بعضي از اميران مكه و ديگر سرزمينهاي اسلامي در طول تاريخ، كوشيده الگويي به دولتمردان امروز دنياي اسلام نشان دهد.
توجه به جنبههاي اجتماعي و اقتصادي زندگاني مردم حجاز و وصف وضعيت شهرها و روستاها از لحاظ آباداني و تأسيسات و ادارات، كتاب او را از جنبه مطالعه تاريخ حجاز در دهههاي آغاز سده بيستم م. درخور توجه كرده است. براي نمونه، در جايي از مطوفين و مزورين، راهنمايان زائران مكه و مدينه، به تفصيل سخن گفته و وظايف ايشان و تركيب اجتماعي و مقدار درآمدشان را بيان كرده (ص116ـ124) و در جاي ديگر از معماري ساختمانهاي شهر سخن به ميان آورده است. (ص141ـ142)
باور شكيب ارسلان به لزوم اتحاد مسلمانان و همكاري آنان براي آباداني كشورهاي اسلامي، در پيشنهادهايش جهت آباداني حجاز نمود يافته است. تشكيل شركتهاي مالي به دست مسلمانان سراسر جهان براي تأمين اعتبار استخراج معادن حجاز، از جمله اين طرحها است. (ص282)
مطالب كتاب با مباحث تاريخي و گزارشهايي از كتابهاي جغرافيايي و ادبي كهن آميخته است. وي در معرفي هر يك از مكانها، از پيشينه تاريخي آن سخن گفته و در باب معاني الفاظ و وجه نامگذاري آنها تحقيق كرده است. براي نمونه، در وصف زيبايي صحراي عرفات، گزارشي بلند از رحله ابن جبير آورده (ص84) و در جاي ديگر به تحقيق درباره بازارهاي تاريخي حجاز (ص153ـ159) پرداخته است. نيز در گفتار پيرامون معادن شبه جزيره عرب، قطعهاي از يك نسخه خطي را گزارش كرده كه از معادن يمن آگاهيهايي به دست داده است. (ص303)
شكيب ارسلان در ميانه اعمال حج، به دليل گرماي سخت هوا، دچار ضعف و بيماري شد و به طائف رفت. (ص139) از اين رو، نيمي از كتاب ارتسامات به وصف منطقه طائف اختصاص يافته است. او در اين بخش، افزون بر وصف جغرافياي طبيعي و معرفي واديها، راهها و روستاها (براي نمونه: ص165، 189) به آثار و مكانهاي تاريخي اين منطقه پرداخته و با معرفي برخي از نامآوران مدفون در طائف (ص199ـ228) زندگينامهاي كوتاه از هر يك آورده و پارهاي از رخدادهاي تاريخي را گزارش كرده است.
سفرنامه شكيب ارسلان نخستين بار به سال 1931م. در چاپخانه المنار مصر با مقدمه و يادداشتهاي رشيد رضا به چاپ رسيده است. چاپ ديگر كتاب در طائف و به سال 1397ق. صورت گرفته كه با تصحيح و يادداشتهاي عبدالرزاق محمد سعيد حسن كمال، در356 صفحه به چاپ رسيده است.
منابع
الامير شكيب ارسلان حياته و آثاره: سامي الدهان، قاهره، دار المعارف بمصر، 1960ق؛ شكيب ارسلان داعية العروبة و الاسلام: احمد الشرباصي، مؤسسة المصرية العامه؛ مصادر الدراسة الادبيه: يوسف سعد داغر، بيروت، الفكر العربي الحديث، 1983م.
كامران محمدحسيني