الاعلاق النفیسه الاعلاق النفیسه الاعلاق النفیسه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
الاعلاق النفیسه الاعلاق النفیسه الاعلاق النفیسه الاعلاق النفیسه الاعلاق النفیسه

الاعلاق النفیسه

 کتابی در نجوم، تاریخ، جغرافیا و اطلاعات عمومی، نوشته ابن رسته (زنده در 290ق.) الاعلاق النفیسه کتابی است دائرة المعارف‌گونه به زبان عربی در نجوم، جغرافیا و آگاهی‌های پراکنده، نوشته ابوعلی احمد بن عمر بن رُسته اصفهانی، مشهور به ابن رسته ک

 كتابي در نجوم، تاريخ، جغرافيا و اطلاعات عمومي، نوشته ابن رسته (زنده در 290ق.)

الاعلاق النفيسه كتابي است دائرة المعارف‌گونه به زبان عربي در نجوم، جغرافيا و آگاهي‌هاي پراكنده، نوشته ابوعلي احمد بن عمر بن رُسته اصفهاني، مشهور به ابن رسته كه بخش مهم آن به تاريخ و جغرافياي مكه و مدينه در سده سوم ق. اختصاص دارد و گويا براي ديوانيان نگاشته شده است.[1]

 

از تاريخ ولادت و درگذشت و محل وفات ابن رسته اطلاعي در دست نيست. تنها مي‌دانيم كه به گفته خودش اهل اصفهان (ص151) بوده و به سال 290ق. به سفر حج رفته است. (ص73) دِخويه (M. J. De Goeje) احتمال داده است او از نسل عبدالرحمن بن عمر بن يزيد بن كثير رسته (م.246/250ق.) باشد كه از يحيي قطّان و عبدالرحمن بن مهدي بسيار روايت كرده است.[2]

 

الاعلاق ‌النفيسه تنها اثري است كه از ابن رسته سراغ داريم و تنها دو نسخه دست‌نويس از آن شناسايي شده كه يكي در موزه بريتانيا و ديگري در دانشگاه كمبريج نگهداري مي‌شود.[3] دِخويه به گزارش از شارل ريو(Ch. Rieo) و به پشتوانه برگ نخست نسخه بريتانيا كه در 652 ق. نوشته شده است، كتاب را المجلد السابع من كتاب الاعلاق النفيسه ناميده و آن را جلد هفتم اثري پربرگ و بار شمرده است.[4] از شش جلد ديگر و موضوعات آن‌ها آگاهي در دست نيست و نويسنده نيز در هيچ ‌جا به جلدهاي ديگر اشاره نكرده است. بارتولد (Vasily Vladimirovich Bartold) تاريخ ‌نگارش اين كتاب را حدود سال 290ق. مي‌داند؛ زيرا اولاً ابن رسته در كتابش به هيچ رويدادي اشاره نكرده كه پس از 290ق. رخ داده باشد. ثانياً هنگام نوشتن كتاب از مرگ معتضد خليفه عباسي (حك: 279ـ289ق.) آگاهي نداشته و عبارت «اطال الله بقاءَه» را براي وي به كار برده است. (ص74) پس مي‌توان نتيجه گرفت كه نويسنده به احتمال زياد، كتابش را اندكي پس از گزاردن مناسك حج در 290ق. نگاشته است. ماركوارت (Joseph Marquart) تاريخ ‌نگارش آن را حدود 310ق. مي‌داند و معتقد است كه كتاب ابن رسته، از اثر جغرافيايي گمشده جيهاني (زنده در 367ق.)‌، جغرافي‌‌نگار ايراني و وزير حكمران ساماني، اثر پذيرفته كه آن نيز به تقريب در همان زمان نوشته شده است.[5] كراچكوفسكي (I. Yu. Kračkovskiy) بر آن است كه ابن رسته در ‌نگارش كتاب خود از بَتّاني (م.317ق.)[6] و ابن خُرداذبه (م.300ق.)[7] اقتباس كرده و گَرديزي (زنده در440ق.) نيز در زين الأخبار از او اثر پذيرفته است.[8] دخويه نيز بر اين باور است كه او مطالب مربوط به مكه را از ازرقي (م.243ق.) و بخش مربوط به مدينه را از ابن زباله (م.200ق.) اقتباس كرده است.[9] در زمينه كيهان‌‌‌نگاري نيز او را استاد قزويني (م.682ق.) دانسته‌اند؛ زيرا قزويني در دو اثر خود آثار البلاد و اخبار العباد و عجايب المخلوقات از كتاب ابن رسته اثر پذيرفته است.[10] ابن نديم (م.438ق.) از او و كتابش نام نبرده و تا هنگامي كه خوولسون بخش‌هايي از كتاب را در نيمه دوم سده 19م. منتشر كند[11]، پژوهشگران او و كتابش را نمي‌شناختند.

 

الاعلاق النفيسه در ميان كتاب‌هايي كه به مكه و مدينه پرداخته‌اند، بسيار اهميت دارد؛ زيرا جزء اندك كتاب‌هاي كهن است كه ساختمان و تزئينات دروني و بيروني كعبه و مسجد پيامبر(صلي الله عليه و آله) و نيز موقعيت جغرافيايي اين دو شهر را در سده سوم ق. به دقت بيان كرده است.

 

اين اثر فصل‌بندي نشده؛ اما محتواي آن را به سه بخش نجومي، تاريخ و جغرافيا، و آگاهي‌هاي عمومي مي‌توان قسمت كرد. ابن رسته بخش نجومي را با گفتاري درباره افلاك و كروي بودن زمين و ابعاد آن آغاز كرده و پس از ديباچه‌اي كه به پشتوانه آيات قرآن نگاشته(ص3ـ11) به سخن درباره آسمان‌ها و زمين پرداخته است. وي در اين بخش، به سه كتاب اركان الفلسفه و تثبيت علم احكام النجوم اثر احمد بن طيب سرخسي (م.386ق.)، علل الافلاك از احمد بن محمد بن كثير فرغاني (زنده در 247ق.)، و الافلاك و تركيب السماء اثر ابومشعر بلخي (م.272ق.) استناد كرده است. (ص11ـ24)

 

نويسنده، بخش مربوط به تاريخ و جغرافيا را با فصلي در وصف مكه و كعبه آغاز كرده و پيشينه و ساختمان كعبه و نيز وضع مكه و مدينه را در 54 صفحه (ص24ـ78) بيان كرده است. وي پس از بحثي روايي درباره بناي چند باره كعبه از زمان آدم7 تا دوران ابراهيم و اسماعيل8 و پس از ايشان، به وصف دقيق ابعاد و چگونگي آن از زمان ابراهيم7 تا دوران خود پرداخته است. او ارتفاع، طول و عرض كعبه را در دوران ابراهيم خليل به ترتيب 9، 30 و 22 ذراع و آن را بي‌‌سقف دانسته و سپس به مقوله تغيير ابعاد و تجديد بناي آن به دست قريش پيش از اسلام و نيز عبدالله بن زبير و حجاج پرداخته است. وي كعبه را داراي دو سقف بر روي هم و مساحت خانه را 418 ذراع در زمان خود شمرده و به وجود فاصله ميان دو سقف نيز اشاره كرده است. (ص24ـ30) اندازه كعبه از درون و تزئينات آن (ص30ـ32)، چگونگي تأمين روشنايي كعبه (ص32)، لوح موجود بر ديوار كعبه (ص32)، موقعيت پلكان‌هاي درون كعبه (ص33)، شاذروان (ص37)، حجرالاسود و مقام ابراهيم (ص39) از ديگر مقوله‌هاي مربوط به كعبه‌اند. سپس تاريخچه زمزم و داستان حفر آن به دست عبدالمطلب را بيان كرده و آن‌گاه نام‌هاي گوناگوني همچون هِزَمه جبرئيل، مونسه، كافيه و بشري را براي زمزم آورده است. (ص40ـ44) وي در ادامه 10 صفحه را به بيان اندازه‌ها و شرح چگونگي درها، ستون‌ها و ديوارهاي مسجدالحرام و ديگر جزئيات آن اختصاص داده است. (ص44ـ53) مساحت مساجد مزدلفه و منا (خيف)، ويژگي‌هاي حرم و ميل‌هاي سنگي موجود در فاصله ميان مسجدالحرام تا عرفه، و نيز اندازه طواف‌هاي هفت‌گانه واجب از ديگر نكات شايان توجه در اين بخش هستند. (ص55ـ58)

 

وي سپس به وصف تاريخي ‌ـ‌ جغرافيايي مدينه، به ويژه بر پايه ديده‌هاي خود به سال 290ق. همت گماشته است. (ص58ـ73) صفحاتي از كتاب نيز به ‌گزارش دقيق مسجدالنبي و كتيبه‌ها، درها، ستون‌ها و چراغ‌هاي آن و نيز وصف منبر پيامبر(صلي الله عليه و آله) مخصوصا بر اساس ديده‌هاي نويسنده اختصاص يافته است. وي اين فصل را با ذكر نام‌هاي گوناگون مدينه همچون طيبه، طابه، مِسكينه، جابره و عذراء به پايان رسانده است. (ص73ـ78) تفصيل ‌گزارش وي در وصف حرمين و اندازه‌گيري فراوان و دقيق او شگفت‌آور و نشان دهنده دلبستگي بسيار او بدان جا است.

 

ابن رسته بخش تاريخ و جغرافيا را با يادكردي از شگفتي‌هاي سرزمين‌ها، درياها و رودها ادامه داده (ص78ـ96) و آن‌گاه به تقسيم سرزمين‌ها بر پايه نظريه هفت اقليم پرداخته است. (ص96ـ99) وصف ايرانشهر (ايران) و سواد (عراق) و ديگر سرزمين‌هاي اسلامي همچون سبا، صنعا، اسكندريه، قسطنطنيه، بغداد، مصر، هند، سرزمين‌هاي بلكار (بلغار)، مجغريه (مجارستان) و روسيه نيز از ديگر موضوعات كتاب است كه البته مستقل از هفت اقليم طرح شده است. (ص103ـ163)

‌نگارنده در اين بخش فصلي را به راه‌هاي آن زمانه اختصاص داده است؛ از جمله راه بغداد به مكه (ص174ـ177)، مدينه به مكه (ص177ـ178)، بصره به مكه (ص180ـ182)، بحرين تا مكه، مصر تا مكه از راه دريا و اسوان، فسطاط تا مدينه، دمشق تا مدينه، و مكه به طائف (ص182ـ184). نويسنده اين راه‌ها را به دقت و با ذكر منازل و فاصله آن‌ها با واحد فرسنگ ‌گزارش كرده است. جسر كوثي، قصر ابن هُبَيره، سوق اسد، قادسيه، مغيثه، واقصه، زباله، بطانيه، خُزَيميه و فَيد از منازلي هستند كه نويسنده در راه بغداد به مكه، از آن‌ها نام برده است. (ص174ـ176)

 

بخش پاياني كتاب به آگاهي‌هاي عمومي و پراكنده‌اي اختصاص دارد كه قسمت مهم آن به عربستان پيش و پس از اسلام مربوط مي‌شود. برخي از عناوين اين بخش كه شايد بعدها به كتاب افزوده شده باشند[12]، از اين قرارند: كساني كه چيزهايي ايجاد كردند و از آنان تقليد شد، آن‌ها كه به پيامبر ‌گرامي(صلي الله عليه و آله) شباهت داشتند، خاندان‌هاي مهم عرب، پيشه‌هاي بزرگان عرب در روزگار جاهليت، و اديان عرب در دوره جاهلي. به فرقه‌هاي اسلامي از شيعه و زيديه تا اباضيه و مرجئه و قدريه نيز پرداخته شده است. (ص191ـ229)

 

الاعلاق النفيسه را نخستين بار خوولسون، با انتشار بخش‌هاي مربوط به روس‌ها، اسلاوها و مردم بالكان در 1869م. احيا كرد. سپس جوينبول و هامادوف به سال 1883م. به تصحيح و نشر آن همت گماشتند. سرانجام دخويه، خاورشناس هلندي، اين كتاب را در 1892م. منتشر كرد. گاستون وِييت در 1955م. آن را به فرانسه ترجمه[13] و با يادداشت‌هايي از سوي انجمن جغرافيايي مصر منتشر كرد. كاروي زگلدي در 1958م. بخش‌هايي از كتاب را كه بيشتر درباره مجارها است‌، همراه مطالبي از ابن فضلان بلخي و مسعودي به چاپ رساند.[14] تنها ترجمه فارسي اين كتاب را حسين قره‌چانلو به انجام رسانده و با حاشيه‌هايي محققانه به سال 1365ش. در انتشارات اميركبير تهران منتشر كرده است. در ‌نگارش اين مقاله، از چاپ دخويه بهره‌گيري شد كه انتشارات بريل در ليدن آن را در 229 صفحه با قطع وزيري و در سلسله جغرافيون عرب به چاپ رسانده است.

 

منابع

الاعلاق النفيسه: ابن رسته، به كوشش دخويه، بريل، ليدن، 1892م؛ الاعلاق النفيسه: ابن رسته، ترجمه: قره‌چانلو، تهران، امير كبير، 1380ش؛ تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي در جهان اسلامي: ايگاني يوليانوويچ كراچكوفسكي، ترجمه: پاينده، تهران، علمي و فرهنگي، 1379ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي: زير
نظر بجنوردي، تهران، مركز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ ذكر اخبار اصفهان: ابونعيم اصفهاني، ترجمه: كسايي، تهران، سروش، 1377ش.

 

سيد محسن طاهري

 

 
[1]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص129-130.

[2]. الاعلاق النفيسه، صV، «مقدمه دخويه»؛ ذكر اخبار اصفهان، ص554.

[3]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج3، ص553، «ابن رسته».

[4]. الاعلاق النفيسه، صV، «مقدمه دخويه».

[5]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص129.

[6]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص83.

[7]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص123.

[8]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص208.

[9]. الاعلاق النفيسه، صVI، «مقدمه دخويه».

[10]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص130؛ الاعلاق النفيسه، ص5، «مقدمه قره‌چانلو».

[11]. الاعلاق النفيسه، ص7، «مقدمه قره‌چانلو».

[12]. تاريخ نوشته‌هاي جغرافيايي، ص130؛ الاعلاق ‌النفيسه، ص6، «مقدمه قره‌چانلو».

[13]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج3، ص553، «ابن رسته»، S. MAQBUL AHMAD.

[14]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج3، ص553، «ابن رسته».

 




نظرات کاربران