انس الساری
سفرنامه حج، نوشته شده در قرن یازدهم این کتاب سفرنامه حج یکی از اهالی مراکش به نام ابوعبدالله محمد بن احمد مشهور به السراج و ملقب به ابن ملیح است. نام کامل این اثر انس الساری و السارب من اقطار المغارب الی منتهی الآمال و المآرب سید الاعاجم و الاعار
سفرنامه حج، نوشته شده در قرن يازدهم
اين كتاب سفرنامه حج يكي از اهالي مراكش به نام ابوعبدالله محمد بن احمد مشهور به السراج و ملقب به ابن مليح است. نام كامل اين اثر انس الساري و السارب من اقطار المغارب الي منتهي الآمال و المآرب سيد الاعاجم و الاعارب است.[1]
در باره زندگي نويسنده، جز آن چه در خود كتاب ميتوان يافت، آگاهي نداريم و تاريخ تولد و مرگ او نيز معلوم نيست.[2] هنگام سفر وي كه بيش از دو سال، از 1040 تا 1042ق. به طول انجاميد، مقارن است با دوران فرمانروايي وليد بن زيدان سعدي (م.1045ق.) پادشاه مراكش (ص103). از آنجا كه ابن مليح در متن كتاب براي وليد بن زيدان طلب رحمت كرده (ص103)، ميتوان نتيجه گرفت كه سفرنامه خود را پس از مرگ وي(1045ق.) و دستكم سه سال در پي بازگشت از سفرش نگاشته است.
از مطالب كتاب ميتوان به دانش نويسنده در علوم ديني و ادبيات عرب پي برد. ابن مليح سفرنامه خود را به نثر متكلف كه در سده يازدهم ق. در مراكش رايج بوده، نوشته است.[3] متن سفرنامه سرشار از مترادفات، تشبيهات، القاب طولاني، و اِطناب است. نويسنده در جاي جاي كتاب، براي بيان عواطف و احساسات خود، خواه در وصف زيبايي شهرها و مناظر طبيعي و خواه در بيان احساسات ديني، از شعر بهره برده است.( براي نمونه: ص41، 92) از متن كتاب همچنين ميتوان به گرايش صوفيانه وي كه آن هنگام در مغرب رايج بوده، پي برد.
محتوا
كارواني كه ابن مليح با آن همراه بوده، سفر خود را به سال 1040ق. به رهبري يكي از صوفيان با نام محمد بن عبدالعزيز از شهر مراكش آغاز كرده است. (ص2) در طول سفر و منزل به منزل، بر شمار اين كاروانيان افزوده شده است. (ص29-30) مسير اين كاروان از راه بيابان و از مراكش به مصر و از آنجا به حجاز بوده است. اهميت اين سفرنامه در گزارش دقيقي است كه ابن مليح از منازل سفر و ويژگيهاي آنها همچون پوشش گياهي (ص28)، پر آب بودن چشمهها (ص29)، مهماننواز بودن مردم (ص26-27)، زبان آنها (ص28)، و ... ارائه كرده و سفرنامه خود را به راهنماي سفر حج براي حاجيان مغربي تبديل كرده است. مسير ابن مليح بر خلاف مسير معمول در سفر مغربيها، از صحرا گذشته و سفرنامه او از اين نظر نيز داراي اهميت است.[4]
نويسنده سفر خود را با زيارت آرامگاهها و مزار صوفيان و اوليا چون ابوعباس سَبتي آغاز كرده (ص2) و در طول سفر نيز به ديدار با صوفيان و زيارت قبور صوفيان در شهرهاي گوناگون رفته و به معرفي هر يك از آنان و شرح مختصر زندگي و بيان كراماتشان پرداخته است. (ص14-24، 49) ابن مليح در ذكر زندگينامه صوفيان و كرامات آنها از كتاب التَّشَوُّف تادِلي، نگاشته قرن دهم ق. بهره فراوان برده است.[5]
كاروان پس از گذراندن 162 منزل (ص142) در 13 شوال 1041ق. به مصر رسيده است. (ص43) شكوه و زيبايي مصر، ابن مليح را سخت شيفته خود كرده است. وي در فضيلت مصر، روايتهاي بسيار گزارش كرده (ص43-46) و به وصف ويژگيهاي ظاهري بناها پرداخته است. (ص47-48، 67) نويسنده از بناهاي مشهور مصر همچون بيمارستان قاهره (ص67) و اهرام (ص68) ديدن كرده و در وصف مسجد ابن طولون (ص47) و جامع الازهر (ص48) از برخي رسوم درس و عبادت در آنها ياد كرده است. وي همچنين به زيارت مشهد رأس امام حسين بن علي7، امام زين العابدين7 (مدفن سر زيد بن علي بن حسين[6]) (ص55) و نفيسه دخت گرامي ايشان (ص53) رفته و از قرافه كه يكي از شهرهاي مصر و آرامگاه بسياري از انبيا، صوفيان، دانشمندان و بندگان صالح خدا است، ديدار كرده است. (ص55-60) در پي 14 روز اقامت در مصر، سرانجام كاروان در 27 شوال راه حجاز را در پيش گرفته است. (ص69)
از آن پس، ابن مليح تنها به ذكر نام 35 منزل در ادامه مسير تا مكه اكتفا كرده است (ص142)؛ مانند عقبه ايله كه مكان ديدار كاروانهاي شام و غزه و ديگر كاروانها است. (ص71) كاروان در 7 ذيحجه به مكه رسيده است. (ص76) ابن مليح در اين بخش به شرح و توضيح فرائض و سنن و اوراد مستحب حج پرداخته است. (ص73-75، 79، 86-88) او مختصري از تاريخ بناي كعبه را ياد كرده (ص80-81) و برخي ويژگيهاي ظاهري كعبه (ص82-86) همچون ارتفاع اركان و فاصله آنها از يكديگر را بيان كرده است. براي نمونه، درباره رنگ حجرالاسود و لكه سفيد بر آن سخن گفته و رواياتي درباره دليل سياه بودن حجر(ص83) و فضيلتها و كرامات زيارت كعبه گزارش كرده است. (ص84-85) در پي اتمام مراسم حج و وداع با مكه، كاروان مغربي راهي مدينه شده است. (ص89) در مسير مدينه، از مسجد غزاله و آبار علي ديدار كرده است. به گفته ابن مليح، آبار علي شامل سه چاه بزرگ و پر آب است كه نزديك آن مسجدي بزرگ قرار دارد و زائران با غسل كردن در آن براي ورود به مدينه آماده ميشوند. (ص91-92) اين كاروان سه روز در مدينه اقامت داشته و ابن مليح افزون بر بيان آداب زيارت مدينه و قبر پيامبر(ص96-98) آگاهيهاي ارزندهاي از مسجدالنبي ارائه كرده است. او منبر پيامبر را به طور كامل وصف نموده و كتيبههاي روي منبر و پيرامون محراب را گزارش كرده است. (ص99) وصف ابن مليح از مسجدالنبي بدان سبب كه نخستين وصف پس از بازسازي مسجد به سال 879ق. در روزگار قايتباي به شمار ميرود، درخور توجه است.[7] او طول مسجدالنبي را 300 ذراع و عرض آن را 200 ذراع دانسته و شمار ستونها را 300 عدد شمرده است. (ص 100) به گفته وي، در وسط حرم صحني بوده كه با شن و ماسه پوشيده شده و در چهار طرف آن رواقهايي قرار داشته و در ميان آن يك درخت نخل بوده است. (ص100)
ابن مليح از دو مسجد قبا و فتح ديدن كرده و به بازسازي مسجد قبا به سال 671ق. اشاره و طول و عرض مسجد و ساختمان آن را به اختصار ياد نموده است. (ص104-106) سپس به زيارت شهداي احد رفته و از قبر حمزه و فضيلتهاي ايشان سخن گفته است. (ص 107)
نويسنده در وصف بقيع به برخي مشاهد آن مانند مشهد مالك بن انس، عباس، محمد بن حنفيه، فاطمه بنت اسد، عقيل ابن ابي طالب، همسران پيامبر9 و عثمان بن عفان اشاره كرده و به پشتوانه كتابهاي حديثي و تاريخي، رواياتي در فضيلتهاي هر يك آورده است. او همچنين قبر يكي از صوفيه متاخر به نام عبدالكرم القسطار را زيارت كرده است. (ص107-115)
ابن مليح ضمن اشاره به قبور اهل بيت، پارهاي از فضيلتهاي حسنين8 را بيان كرده و امام محمد باقر7 را از اولياي خدا و مدوّن حقائق صوفيه دانسته (ص110) و به جايگاه علمي و معنوي امام صادق7 پرداخته است. (ص111) وي همچنين به نزول آيه تطهير در حق اهل بيت اشاره كرده است.(ص110)
نويسنده در اين بخش، از هديه پادشاه مراكش، وليد بن زيدان، به مسجدالنبي سخن گفته كه شامل دو شمعدان طلا سوار بر دو ياقوت كبود، دو شمعدان از نقره خالص، دو صندوق مملو از شمع عنبر، 000/10 سكه طلا و نامهاي همراه با يك قصيده بوده است. (ص103) اين هديه به دست يكي از سرداران نظامي پادشاه كه در جايي ميان درعه و تابلبالت، از شهرهاي مغرب، به كاروان پيوسته بود، به مسجدالنبي تقديم شد. (ص28، 103)
در هفتم محرم، كاروان مدينه را ترك كرده و مسير بازگشت را در پيش گرفته است. (ص124-129) از مواردي كه نويسنده به آن اشاره كرده، استقبال مردم مدينه هنگام ورود كاروان به شهر و همچينين بدرقه ايشان از كاروان هنگام عزيمت از آن است. (ص96، 125)
كاروانيان در پي 55 روز اقامت در مصر (ص131) 17 روز در كرداسه (ص132)، هفت روز در سيوه (ص132)، 17 روز در روستاي محمد بن جليل كه به نام يكي از صوفيان بوده (ص132)، در 3 شوال سال 1042ق. وارد درعه شده است. (ص135) شرح مسير سفر با ورود كاروان به تكانه (ص136) به پايان رسيده ونويسنده تاريخ ورود خود به مراكش را ياد نكرده است.
چاپها و نسخ خطي
از سفرنامه انس الساري تنها يك نسخه خطي در محل الخزانة العامه كشور مغرب يافت ميشود.[8] اين كتاب به سال 1968م. با تحقيق محمد الفاسي در شهر فاس كشور مغرب در 193 صفحه و قطع وزيري به چاپ رسيده و به سال 2000م. تجديد چاپ شده است.
منابع
الاعلام بمن حل مراكش و اغمات من الاعلام: عباس بن ابراهيم السملالي، رباط، ملكيه، 1396ق؛ الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ التشوف الي رجال التصوف و اخبار ابي عباس السبتي: ابن زيات (م.627ق.)، احمد التوفيق، رباط، كلية الآداب، 1997م؛ دليل مؤرخ المغرب الاقصي: عبدالسلام بن عبدالقادر المري، بيروت، دار الفكر، 1418ق؛ رحلة الرحلات مكه في مائة رحلة مغربيه و رحله: عبدالهادي التازي، رياض، مؤسسة الفرقان للتراث الاسلامي، به كوشش طاشكندي، 1426ق؛ السياسة و المجتمع في العصر السعدي: ابراهيم حركات، دار الرشاد الحديثيه، 1408ق؛ فصلنامه مركز بحوث و الدراسات الاسلاميه؛ مزارات اهل بيت و تاريخها: محمد حسين الحسيني الجلالي، اعلمي، 1415ق.
فاطمه محمد
[1]. الاعلام، ج6، ص8؛ الاعلام بمن حل مراكش و اغمات، ج5، ص259.
[2]. رحلة الرحلات، ج1، ص194.
[3]. السياسة و المجتمع، ص429.
[4]. دليل مؤرخ المغرب الاقصي، ص228.
[5]. التشوف الي رجال التصوف، ص464-465.
[6]. مزارات اهل البيت و تاريخها، ص281.
[7]. مجلة مركز البحوث و الدراسات الاسلاميه، س1421، ش6، ص132، «رحلة القيسي الي مدينه المنوره».
[8]. الاعلام، ج6، ص8.