الانفاس النورانیة فی الرحلة الحجازیه
سفرنامه حج، نوشته محمد طیب کتانی الانفاس النورانیه سفرنامه حج نوشته محمد طیب کتانی است که همراه پدرش محمد مهدی به سال 1350ق. و در بیست سالگی او انجام شده است. محمد مهدی در این سفر نقش راهنمای معنوی محمد طیب را داشته و او را به نوشتن و ثبت وقایع س
سفرنامه حج، نوشته محمد طيب كتاني
الانفاس النورانيه سفرنامه حج نوشته محمد طيب كتاني است كه همراه پدرش محمد مهدي به سال 1350ق. و در بيست سالگي او انجام شده است. محمد مهدي در اين سفر نقش راهنماي معنوي محمد طيب را داشته و او را به نوشتن و ثبت وقايع سفر ترغيب كرده است. اين سفرنامه را ميتوان تقريرات محمد طيب از محمد مهدي به شمار آورد. فرزند محمد طيب عبدالله كامل، اين سفرنامه را در پي گذشت 70 سال از هنگام نگارش آن، همراه افزودههايي به چاپ رسانده است. (ص5)
خاندان كتاني، خانداني مشهور در مراكش بود و به ادريس بن عبدالله، بنيانگذار دولت ادريسيه، نسب ميبرد كه او، خود، نسبش به حسن بن ابي طالب ميرسيد.[1] (ص119-120) نويسنده و پدرش مانند ديگر كتانيها از پيروان طريقه صوفيانه كتاني بودهاند.[2]
محمد مهدي بن محمد بن عبدالكبير كتاني، فقيه مالكي، به سال 1297ق./1259ش. در فاس مراكش به دنيا آمد و حديث و تفسير را در همان شهر فراگرفت.[3] در دو سفري كه به حج داشت، در محضر دانشمندان مكه درس آموخت. به دليل مبارزه با استعمار فرانسه، به سال 1327ق./1909م. همراه پدرش دستگيرشد.[4] وي به سال1379ق./1959م. در شهر سَلا وفات يافت.[5]
محمد طيب به سال 1330ق.1911م. در شهر فاس به دنيا آمد. با گذراندن مراحل سنتي تحصيلات در شهر فاس، به سال 1339ق. همراه خانواده به شهر رَباط رفت و آنجا در نخستين مدرسه دولتي و جديد عربي در زاويه كتانيه به تحصيل پرداخت و در محضر بسياري از فقيهان و محدثان دوران خود درس آموخت و سرانجام در شهر سَلا، امامت جمعه و قضاوت در دادگاه را بر عهده گرفت.
محمد طيب سفر حج خود را همراه پدرش محمد مهدي در روز دوشنبه سيزدهم ذيقعده سال 1350ق./1932م. آغاز كرد. (ص9) آنان از شهر سلا به قِنيطره و از آنجا به طََنجه و سپس با كشتي به مرسيليا و اسكندريه رفتند. (ص9-11) در دو روز اقامت در اسكندريه، از مزار منسوب به دانيال، لقمان حكيم و صحابه پيامبر اسلام9 مانند جابر بن عبدالله انصاري و اوليا و عرفا مانند ابوعباس مرسي ديدار كردند. (ص11-13) در 28 ذيقعده با قطار، اسكندريه را به قصد سوئز ترك كردند (ص13) و با گذر از جده، در شامگاه روز دوم ذيحجه به حدود رابغ رسيدند و محرم شدند. (ص13-14)
نويسنده با رسيدن به مكه و آغاز ايام حج، مناسك و ادعيه و آداب حج و فضيلت آنها را به اختصار توضيح داده و برخي از احاديث مربوط به فضايل و حكمت اعمال را گزارش كرده است. (ص14-40) نيز در جدولي، اركان و واجبات و شروط و سنن مناسك حج را از ديدگاه چهار مذهب مالكي، شافعي، حنبلي و حنفي با هم مقايسه كرده است. (ص42-44) بدين سان، اين سفرنامه ميتواند تا اندازهاي راهنماي مناسك حج براي پيروان اين چهار مذهب باشد.
نويسنده در پي ترك مكه در پانزدهم ذيحجه، روز هجدهم وارد مدينه شد. (ص51) وي در مدينه شيوه زيارت و ورود به مسجدالنبي و ادعيهاي را كه به اين مناسبت ميخواندهاند، ياد كرده و افزون بر مسجدالنبي تنها اشارهاي كوتاه به زيارت خود از ديگر مكانهاي زيارتي مانند بقيع، شهداي احد، و مسجد فتح كرده است. (ص51-55)
محمد طيب و پدرش همراه زيارت و اداي مستحبات با محدثان شهر مكه و مدينه نيز ديدار داشتند؛ از جمله محمد بن احمد عمري مغربي جزائري، علي بن علي حبشي، و قاضي شهر مدينه محمد زكي بن احمد برزنجي. در همه اين ديدارها، محمد مهدي در پي اخذ اجازه روايت حديث از اين محدثان بيشتر براي خود و گاهي براي خانواده و دوستانش بوده است. وي اجازهنامه بعضي از اين محدثان را به صورت كامل به دو گونه خطي و چاپي در متن كتاب آورده است. (ص56-64)
محمد طيب و پدرش در پي زيارت مكه و اقامتي 14 روزه در جده در انتظار كشتي، سرانجام در شانزدهم محرم به سوي بيروت حركت كردند. (ص66) نويسنده پس از بيروت به فلسطين رفت و در آنجا از بيت المقدس، قبر منسوب به ابراهيم نبي، اسحاق، داود، زادگاه عيسي7 در بيت لحم و... ديدار كرد. (ص67-72) او افزون بر فلسطين به دمشق نيز سفر كرد و بخشي
از سفرنامه را به شرح ديدارهاي خود و پدرش با محدثاني از جمله محمد بدر الدين حسني مغربي دمشقي و عبدالقادر طنطاوي اختصاص داده است. (ص73-82) آنان هفدهم صفر از بيروت سوار بر كشتي شدند و واپسين مرحله سفر خود را آغاز كردند و در روز سوم ربيع الاول وارد سلا شدند. (ص93-99) نويسنده در اين بخش گزارشي از استقبال خاندان كتاني از خود و پدرش در شهر سَلا ارائه كرده است. (ص97-100)
از سفرنامه را به شرح ديدارهاي خود و پدرش با محدثاني از جمله محمد بدر الدين حسني مغربي دمشقي و عبدالقادر طنطاوي اختصاص داده است. (ص73-82) آنان هفدهم صفر از بيروت سوار بر كشتي شدند و واپسين مرحله سفر خود را آغاز كردند و در روز سوم ربيع الاول وارد سلا شدند. (ص93-99) نويسنده در اين بخش گزارشي از استقبال خاندان كتاني از خود و پدرش در شهر سَلا ارائه كرده است. (ص97-100)
در پايان كتاب، عبدالله كامل فرزند محمد طيب زندگي نامه مفصلي از پدر و پدر بزرگش آورده (ص105-162) و به قصد تبرك، آداب بعضي از نمازهاي مستحب و ادعيه و اذكار و ابتهالات و ديگر مستحبات را افزوده است. (ص163-193)
كتاب شامل تصاويري از نويسنده و پدرش و برخي بزرگان خاندان كتاني و شماري از بناهاي مراكش و دمشق و بيت المقدس است. اين كتاب را دار الكتب العلميه به سال 2009م. در بيروت و در 224 صفحه به چاپ رسانده است.
منابع
اتحاف المطالع: عبدالسلام ابن سوده، به كوشش حجّي، بيروت، دارالغرب الاسلامي، 1417ق؛ الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ الشرفاء الكتانيون في الماضي و الحاضر: علي منتصر الكتاني، جمعية الشرفاء الكتانيين للتعاون و الثقافه، 1420ق؛ من اعلام المغرب العربي في القرن الرابع عشر: عبدالرحمن بن محمد الباقر الكتاني، به كوشش شريف محمد، قاهره، دار البيارق، 1421ق.
فاطمه محمد