الایام المبرورة فی البقاع المقدسه
سفرنامه حج از نویسنده معاصر مصری، محمد لطفی جمعه این کتاب سفرنامه حج نویسنده مشهور مصری، محمد لطفی جمعه، است که به سال 1940م./1359ق. حج ‌گزارد. نویسنده در این کتاب افزون بر بیان خاطرات و یادکرد احوال معنوی خود، آگاهی‌هایی درباره جغرافیا
سفرنامه حج از نويسنده معاصر مصري، محمد لطفي جمعه
اين كتاب سفرنامه حج نويسنده مشهور مصري، محمد لطفي جمعه، است كه به سال 1940م./1359ق. حج گزارد. نويسنده در اين كتاب افزون بر بيان خاطرات و يادكرد احوال معنوي خود، آگاهيهايي درباره جغرافيا، تاريخ و اوضاع اجتماعي حجاز در دسترس خواننده نهاده است.
محمد لطفي جمعه از نويسندگان مشهور مصري در نيمه اول سده بيستم م. است. وي به سال 1303ق./1886م. در شهر اسكندريه زاده شد. پس از اتمام تحصيلات در مدارس مصر به فرانسه رفت و در رشته حقوق به ادامه تحصيل پرداخت. بعدها ضمن آشنايي با انديشمندان نهضت اسلامي و محمد عبده، به انديشههاي اسلامي و تصوف علاقهمند شد و پس از چندي به مطالعه فلسفه روي آورد. وي افزون بر نگارش كتابهايي در موضوع ادبيات، فلسفه و تاريخ اسلام و ترجمه آثار اروپايي، به وكالت دادگستري و روزنامهنگاري مشغول بود و در كارهاي سياسي نيز شركت ميكرد. او به سال 1372ق./1953م. درگذشت.[1]
سفر محمد لطفي جمعه با كشتي حامل حاجيان مصري در تاريخ 25 دسامبر 1940م./25 ذيقعده 1359ق. از بندر سوئز به مقصد جده آغاز شد. حاجيان پس از احرام بستن در كشتي در موازات رابغ، به تاريخ 29 دسامبر به جده رسيدند. وي در جده
از بازار جده قبر منسوب به حواء و از خانه محمد نصيف (1302-1391ق.) يكي از دانشوران مشهور حجاز و كتابخانه بزرگ او ديدن كرد (ص55-57) و شبانه از راه زميني و با اتومبيل به سوي مكه راهي شد. در مكه افزون بر انجام مناسك حج، از برخي بناهاي تاريخي مانند زادگاه پيامبر، خانه حضرت خديجه، دار الارقم، خانه عمر و دار ابي سفيان ديدار كرد. (ص76-87) نويسنده در مكه با ملك عبدالعزيز و شماري ديگر از مسؤولان دولت سعودي ديدار نمود. (ص95-114، 156)
از بازار جده قبر منسوب به حواء و از خانه محمد نصيف (1302-1391ق.) يكي از دانشوران مشهور حجاز و كتابخانه بزرگ او ديدن كرد (ص55-57) و شبانه از راه زميني و با اتومبيل به سوي مكه راهي شد. در مكه افزون بر انجام مناسك حج، از برخي بناهاي تاريخي مانند زادگاه پيامبر، خانه حضرت خديجه، دار الارقم، خانه عمر و دار ابي سفيان ديدار كرد. (ص76-87) نويسنده در مكه با ملك عبدالعزيز و شماري ديگر از مسؤولان دولت سعودي ديدار نمود. (ص95-114، 156)
بعد از اتمام اعمال حج، وي نخست به جده بازگشت و از آنجا به مدينه رفت. (ص165-166) در مدينه، افزون بر زيارت مسجد پيامبر، به ديدار اُحد و مشاهد آن، آبار مدينه و واديهاي آن، بازارها، خندق، سقيفه، مساجد بنيظفر و قبلتين و ذو باب و فتح، و خانه ابوبكر و ابوايوب انصاري و قصر سعيد بن عاص ديدار كرد. (ص216-221) نويسنده همراه ديگر حاجيان مصري از راه درياي سرخ به مصر بازگشت و در 26 يناير 1941م./27 ذيحجه 1359ق. به مصر رسيد.
محتواي اصلي سفرنامه الايام المبروره شرح احوال معنوي و انديشههاي نويسنده در ديدار از مكانهاي مقدس اسلامي در مكه و مدينه است كه با بياني اديبانه نگاشته شده و معمولاً با اشارات تاريخي به رويدادهاي آغاز اسلام و تاريخ تمدن اسلامي همراه است. (براي نمونه: ص65-67، 222-232) هر يك از بناها و مكانهاي تاريخي مكه و مدينه، رخدادي از تاريخ اسلام را براي نويسنده تداعي نموده و او را به نگاشتن درباره آن واداشته است. (براي نمونه: ص76-87، 177-179، 182-188) وي در دو فصل آغازين كتاب و پيش از گزارش خاطرات سفر نيز مختصري از تاريخ حجاز را با نگاهي به رخدادهاي مهم آن مانند ظهور دين ابراهيمي، تاريخ آغاز اسلام و دوران تسلط آل سعود بيان كرده است. (ص1-34)
محمد لطفي جمعه كه در زمره انديشمندان نهضت بيداري اسلامي در آغاز سده بيستم م. بود، برخي از انديشههاي خود را به بهانه گزارش گفتوگوهايش با همسفران يا به مناسبت يادكرد از برخي ديدههايش به قلم آورده است. (براي نمونه: ص38-46) از جمله اين موارد، نظر نويسنده درباره درست بودن اجراي حدود اسلامي در حجاز، به ويژه قطع دست سارق، در حكومت سعودي و برتري احكام اسلام بر حقوق اروپايي است كه بازتابي از انديشه رايج نزد اين دسته از انديشمندان درباره لزوم بازگشت به سنتهاي اسلامي است. (ص133-135) همين انديشه نويسنده را واداشته تا در جاي جاي كتاب از تشكيل حكومت آل سعود و رواج باورهاي فرقه وهابيت دفاع كند. به باور وي، احياي سنتهاي آغاز اسلام، ايجاد امنيت در عربستان، و بهبود وضعيت اقتصادي از نتايج قدرت يافتن آل سعود است. (ص96، 106، 133-135، 247)
نويسنده كه همراه ديگر شخصيتهاي فرهنگي مصري حاضر در حج، مورد توجه و احترام دولت سعودي قرار داشته، در طول سفر با بسياري از بزرگان اين دولت ديدار كرده است. وي در مكه در مهماني ملك عبدالعزيز حضور يافته و با ملك فيصل و برخي از اعضاي مجلس شوراي عربستان و نيز وزراي اين كشور ديدار كرده است. (ص95، 101، 103، 113) وي در مكانهاي گوناگون از جمله نزد پادشاه عربستان يا در حضور حكمران مدينه و نيز در جمع حاجيان در منا و هنگام بازگشت به مصر سخنراني كرده است. گزارش متن كامل اين سخنرانيها و نيز سخنرانيهاي پادشاه عربستان، انبوهي از صفحات كتاب را به خود اختصاص داده است. وي در سخنرانيهاي خود، افزون بر تمجيد از كارهاي دولت سعودي در عربستان، به برخي از مسائل مذهبي و سياسي آن دوران اشاره كرده است. (ص99، 105، 204)
نويسنده در اين اثر، آگاهيهاي پراكندهاي از احوال اجتماعي در شهرهاي حجاز و مظاهر زندگي روزانه و تركيب جمعيتي مردم به دست داده است. وي در سفر به شهرهاي حجاز و به ويژه از جده تا مدينه، به زندگاني قبايل بدوي حجاز توجه و با گروهي از مردم بدوي گفتوگو كرده و به وصف قبايل، طرز زندگي و سكونتگاههاي آنان پرداخته و از شيوه زندگي آنان كه بيشتر فقير و بيچيز بودهاند، اظهار شگفتي كرده است. (ص168-174)
ارائه آگاهيهايي درباره جغرافياي حجاز، هر چند چندان مفصل نيست، از ديگر ويژگيهاي كتاب است. لطفي جمعه در وصف شهر مكه، گزارشي دقيقي از وضع جغرافيايي شهر ارائه داده و كوههاي ميان راه مكه به مدينه و مناظر طبيعي راه جده به مدينه را وصف كرده است. (ص87، 89، 167) شكل خيابانها و محلات، سبك معماري ساختمانهاي مكه و برخي آگاهيهاي اجتماعي، از ديگر مطالب مربوط به مكه در اين سفرنامه است. (ص87-92، 117-120)
در زمان حج، حاجيان فراوان از نقاط گوناگون سرزمينهاي اسلامي به حج ميآيند كه هر گروه در محلهاي ويژه از شهر مكه ساكن ميشود و هر يك مطوفين خاص دارد كه زبان آن مردم را ميدانند. بررسي تلاش اين مطوفين و نيز انتقاد از رفتار آنان، از ديگر نكات ياد شده در اين سفرنامه است. (ص50-51) تركيب قومي و جمعيتي مكه و آميختگي اقوام گوناگون در مكه به دليل سكونت مردمان بسيار از كشورهاي گوناگون اسلامي، از مسائل مورد توجه نويسنده بوده است. به گفته وي، تغيير زبان و لهجه عربهاي مكه و از ميان رفتن لهجه عربي فصيح، از تأثيرات اين تركيب قومي است. (ص117-120) به گفته نويسنده، مردم مكه خوش خلق هستند و به تجملات و پوشيدن لباسهاي فاخر دلبستگي نشان ميدهند. (ص120)
چاپها: سفرنامه الايام المبروره به سال 1999م. به اهتمام فرزند نويسنده، رابح لطفي جمعه، در قاهره به همت انتشارات عالم الكتب در قطع وزيري و با 268 صفحه به چاپ رسيده است.
منابع
الاعلام: الزركلي (م.1396ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، 1997م؛ شاهد علي العصر: مذكرات محمد لطفي جمعه، الهيئة المصرية العامه.
كامران محمدحسيني
[1]. الاعلام، ج7، ص15-16؛ شاهد علي العصر، ص43، 84، 123، 346، 371.