باب بنی‌شیبه باب بنی‌شیبه باب بنی‌شیبه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
باب بنی‌شیبه باب بنی‌شیبه باب بنی‌شیبه باب بنی‌شیبه باب بنی‌شیبه

باب بنی‌شیبه

از درهای ضلع شرقی مسجدالحرام باب بنی‌شیبه در ضلع شرقی مسجدالحرام، نخستین در از سمت شمال بود[1] که با سه لنگه در برابر باب کعبه[2] و مقام ابراهیم[3] و شمال چاه زمزم قرار داشت.[4] این باب در برابر خانه‌های بنی‌شیبه قرار داشت[5] و فرزندان ش

از درهاي ضلع شرقي مسجدالحرام

باب بني‌شيبه در ضلع شرقي مسجدالحرام، نخستين در از سمت شمال بود[1] كه با سه لنگه در برابر باب كعبه[2] و مقام ابراهيم[3] و شمال چاه زمزم قرار داشت.[4] اين باب در برابر خانه‌هاي بني‌شيبه قرار داشت[5] و فرزندان شيبة بن عثمان، ‌پرده‌داران كعبه[6]، از آن استفاده مي‌كردند. نام‌هاي ديگر آن عبارتند از: باب بني‌عبد شمس بن عبد مناف در دوره جاهليت و آغاز اسلام؛ باب بني‌شيبه به علت روبه‌رو بودن با خانه‌هاي بني‌شيبه[7]؛ و باب السلام (از قرن9ق.)[8] به تناسب دعاي پيامبر9: «اللهم انت السلام و منك السلام، حينا ربنا بالسلام» هنگام ورود از اين در و روبه‌رو شدن با كعبه[9]. نيز از آن‌جا كه سيل گاهي از همين در وارد مسجد مي‌شد، آن را باب السيل نيز خوانده‌اند.[10]

 

باب بني‌شيبه كه نخست همانند همه درهاي مسجدالحرام تنها به عنوان ورودي بود، نخستين بار در گسترش اول دوران مهدي عباسي (حك: 158-169ق.) ساخته شد. از اين باب خلفا استفاده مي‌كردند.[11]

 

ازرقي (م.نيمه اول قرن3ق.) در وصف اين در كه 24 ذرع (حدود 12 متر) پهنا داشت، آن را داراي دو ستون و سه طاق به طول 10 ذرع (حدود پنج متر) با نقش و ‌نگار برجسته دانسته است. بالاي اين در، پنجره‌اي ساجي و منقش و تزيين شده با طلا و گوهرها به طول 27 ذرع (بيش‌از 13‌متر) و به عرض سه ذرع و 12 انگشت (بيش از 5/1 متر) وجود داشت. فاصله اين پنجره تا زمين 17 ذرع (حدود 5/8 متر) بود. بر روي ديوار قسمت بالاي در، كتيبه‌اي قرار داشت كه در آن، از ساخت اين در به دستور مهدي عباسي و نيز از نام سازنده آن، ياد شده بود.[12]

 

باب بني‌شيبه كه تا روزگار ابوبكر (حك: 11-13ق.) به عنوان حد مسجدالحرام به شمار مي‌رفت[13]، محل ورود پيامبر9 بود.[14] در ماجراي نصب حجرالاسود، وقتي ميان قبيله‌ها اختلاف افتاد و تصميم گرفتند تا قضاوت بر عهده نخستين كسي باشد كه از باب بني‌شيبه وارد مي‌شود، پيامبر از اين باب وارد شد و به حل اختلاف پرداخت.[15]

 

در فتح مكه (8ق.) علي7 بت هبل را به فرمان پيامبر9 شكست و آن را در درگاه باب بني‌شيبه دفن كرد.[16]

باب بني‌شيبه از مكان‌هاي استجابت دعا شمرده شده است.[17] ‌گزارش‌هايي درباره ورود پيامبر از اين در ‌گزارش شده[18] و از اين رو، ورود از اين باب را مستحب دانسته‌اند.[19] گروهي اين استحباب را ويژه زائراني مي‌دانند كه از سوي مدينه وارد مسجدالحرام مي‌شوند[20]؛ اما بيشتر فقيهان استحباب را شامل همه حاجيان مي‌دانند.[21]

 

اين در همانند باب بني‌هاشم و باب عباس، از درهايي بود كه كنار آن بر جنازه‌ها نماز مي‌خواندند.[22] در سركوب قيام عبدالله بن زبير در دوران عبدالملك بن مروان (حك: 65-86ق.) حجاج بن يوسف ثقفي، فرمانده سپاه او، نيروهاي دمشقي سپاهش را كنار اين در جاي داد.[23]

 

باب بني‌شيبه در دوران حكومت سلطان سليمان عثماني (حك: 926-974ق.) تعمير گشت[24] و بالاي آن، عباراتي شامل تاريخ تعمير باب به فرمان سلطان عثماني، نام مبارك خداوند، و نام پيامبر و عشره مبشره و امام حسن و امام حسين نوشته شد. به سال 1134ق. معمار محمد افندي در ترميم مسجدالحرام، برخي از قسمت‌هاي باب السلام را سنگفرش كرد.[25] سرانجام اين باب در دوران سعودي و در 12رجب سال 1387ق. برداشته شد.[26] در جايگاه آن، طاقي با دوستون چهار گوش بلند از سنگ مرمر قرار دادند و روبه‌روي آن در مسعي دري به همين نام ساختند.

 

در زير طاق، آيه46 حجر/15: {ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ} و بر طاق، آيه80 اسراء/17: {رَبِّ أَدْخِلْني‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْني‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ...} و در ديگر سوي طاق، برابر مقام ابراهيم، آيه 73 زمر/39: {سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ} با آب طلا نوشته شد.[27] بعدها اين طاق نيز ويران گشت و به نشانه آن، در جايگاه «باب بني‌شيبه» در روزهاي جمعه طاقي سيّار نهادند كه امام جمعه در آن‌جا به نماز مي‏ايستاد.[28]

 

كنار باب بني‌شيبه، مناره‌اي به همين نام وجود داشت كه در دوره مهدي عباسي تعمير شد.[29] اين مناره كه به عنوان مأذنه نيز استفاده مي‌شد، به سال 809ق. فروريخت و سال بعد در حكومت ناصر فرج، حاكم مملوكي مصر (حك: 801-815ق.) تعمير شد.[30] اين مناره تا پيش از ويران‌سازي نهايي به سال1375ق. در جريان گسترش دوران سعودي، بارها تعمير و بازسازي شد.[31]

 

 

منابع

اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش شلتوت، مكه، جامعة ام القري، 1404ق؛ اثارة الترغيب و التشويق: محمد بن اسحق الخوارزمي (م.827ق.)، به كوشش كسروي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1420ق؛ اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق؛ اخبار مكه: الفاكهي (م.279ق.)، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق؛ انساب الاشراف: البلاذري (م.279ق.)، به كوشش زكار و زركلي، بيروت، دار الفكر، 1417ق؛ البداية و النهايه: ابن كثير (م.774ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ تاريخ عمارة و اسماء ابواب المسجدالحرام: طه عبدالقادر عماره، مكه، جامعة ام القري؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر (م.571ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق؛ تاريخ مكة المشرفه: محمد ابن الضياء (م.854ق.)، به كوشش علاء و ايمن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1424ق؛ تحصيل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م.1321ق.)، به كوشش عبدالملك دهيش، 1424ق؛ حاشية الدسوقي: الدسوقي (م.1230ق.)، احياء الكتب العربيه؛ رحلة ابن جبير: محمد بن ‏احمد (م.614ق.)، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م؛ رحلة ابن‏ بطوطه: ابن‏ بطوطه (م.779ق.)، به كوشش التازي، رباط، المملكة المغربيه، 1417ق؛ سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م.481ق.)، تهران، زوّار، 1381ش؛ السنن الكبري: البيهقي (م.458ق.)، بيروت، دار الفكر؛ الشرح الكبير: عبدالرحمن بن قدامه (م.682ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛ الطبقات الكبري: ابن‏ سعد (م.230ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ علل الشرايع: الصدوق (م.381ق.)، به كوشش بحر العلوم، نجف، المكتبة الحيدريه، 1385ق؛ فتح العزيز: عبدالكريم بن محمد الرافعي (م.623ق.)، دار الفكر؛ فرهنگ اعلام جغرافيايي ـ تاريخي در حديث و سيره نبوي: ترجمه: شيخي، تهران، مشعر، 1386ش؛ المجموع شرح المهذب: النووي (م.676ق.)، دار الفكر؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ المغازي: الواقدي (م.207ق.)، به كوشش مارسدن جونس، بيروت، اعلمي، 1409ق؛ مغني المحتاج: محمد الشربيني (م.977ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1377ق؛ المغني: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه؛ المقنعه: المفيد (م.413ق.)، قم، نشر اسلامي، 1410ق؛ من لا يحضره الفقيه: الصدوق (م.381ق.)، به كوشش غفاري، قم، نشر اسلامي، 1404ق؛ المنمق: ابن حبيب (م.245ق.)، به‏كوشش احمد فاروق، بيروت، عالم ‏الكتب، 1405ق؛ وسائل الشيعه: الحر العاملي (م.1104ق.)، قم، آل البيت عليهم‌السلام، 1412ق.

 

علي‌رضا هدايتي

 


[1]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص306؛ سفرنامه ناصر خسرو، ص128.

[2]. رحلة ابن جبير، ص73؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص377.

[3]. اخبار مكه، فاكهي، ج1، ص322.

[4]. مرآة الحرمين، ج1، ص228.

[5]. التاريخ القويم، ج3، ص372؛ ج4، ص389.

[6]. انساب الاشراف، ج1، ص59؛ مغني المحتاج، ج1، ص483.

[7].اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص74، 187؛ اخبار مكه، فاكهي، ج5، ص51؛ التاريخ القويم، ج3، ص372؛ ج4، ص389.

[8]. اتحاف الوري، ج3، ص645؛ اثارة الترغيب، ص303؛ مرآة الحرمين، ج1، ص230.

[9]. الشرح الكبير، ج3، ص380؛ مرآة الحرمين، ج1، ص32؛ مغني المحتاج، ج1، ص483.

[10]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص33؛ المنمق، ص273؛ البداية و النهايه، ج2، ص367.

[11]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص77.

[12].اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص77، 84؛ اخبار مكه، فاكهي، ج2، ص188.

[13]. التاريخ القويم، ج3، ص372.

[14]. المغازي، ج3، ص959؛ الطبقات، ج2، ص131.

[15]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص33.

[16]. من لايحضره الفقيه، ج2، ص238؛ علل‌الشرايع، ج2، ص450.

[17]. السنن الكبري، ج5، ص72؛ تحصيل المرام، ج2، ص587.

[18]. المغازي، ج3، ص1097؛ وسائل الشيعه، ج11، ص224.

[19]. المقنعه، ص399؛ المجموع، ج8، ص10؛ المغني، ج3، ص380.

[20]. فتح العزيز، ج7، ص269.

[21]. الشرح الكبير، ج2، ص42؛ مغني المحتاج، ج1، ص484.

[22]. اخبار مكه، ازرقي، ج2، ص97؛ اخبار مكه، فاكهي، ج2، ص202.

[23]. اتحاف الوري، ج2، ص94؛ تاريخ دمشق، ج28، ص237.

[24]. تاريخ عماره و اسماء ابواب المسجد الحرام، ص77-78.

[25]. التاريخ القويم، ج4، ص531.

[26]. التاريخ القويم، ج3، ص372.

[27]. مرآة الحرمين، ج1، ص229.

[28]. فرهنگ اعلام جغرافيايي، ص68.

[29]. تاريخ مكة المشرفه، ج1، ص159.

[30]. اتحاف الوري، ج3، ص457؛ تاريخ مكة المشرفه، ج1، ص159.

[31]. التاريخ القويم، ج4، ص570؛ ج5، ص185.

 




نظرات کاربران