باب التوبه   باب الرحمه باب التوبه   باب الرحمه باب التوبه   باب الرحمه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
باب التوبه   باب الرحمه باب التوبه   باب الرحمه باب التوبه   باب الرحمه باب التوبه   باب الرحمه باب التوبه   باب الرحمه

باب التوبه باب الرحمه

 درِ اتاقک پیرامون نردبان داخل کعبه باب توبه دری در سمت راست ضلع شمالی درون کعبه و در زاویه رکن شامی برای راهیابی به پلکان چوبین بام کعبه است.[1] این نردبان نخستین بار در بازسازی کعبه به دست قریش (5 سال پیش از بعثت پیامبر) که سقفی چوبین برای کعبه

 درِ اتاقك پيرامون نردبان داخل كعبه

باب توبه دري در سمت راست ضلع شمالي درون كعبه و در زاويه ركن شامي براي راهيابي به پلكان چوبين بام كعبه است.[1] اين نردبان نخستين بار در بازسازي كعبه به دست قريش (5 سال پيش از بعثت پيامبر) كه سقفي چوبين براي كعبه نهادند[2]، ساخته شد. به سال 65ق. در بازسازي كعبه به دست عبدالله بن زبير، اين نردبان از نو ساخته و طلاكاري شد.[3] بعدها حجاج بن يوسف ثقفي به سال74ق. با بازسازي كعبه، نردبان را ويران نمود و ديگر بار ساخت و اتاقكي پيرامون آن بنا كرد و براي ورود به اين اتاقك دري كوچك از چوب ساج فراهم نمود[4] كه با عنوان باب التوبه[5] شناخته شد. شايد بدين دليل كه از اين در براي بالا رفتن و تنظيم ناودان كعبه (ميزاب الرحمه) استفاده مي‌شد[6]، آن را باب الرحمه[7] خواندند. نيز شايد اين نام برگرفته از باب الرحمه و باب التوبه باشد كه به عنوان نام يكي از درهاي بهشت[8] در برخي روايت‌ها ياد شده است. طول اين در را سه و نيم ذرع (حدود يك متر و 75 سانتي متر) و عرضش را يك و نيم ذرع (حدود 75 سانتي متر)‌گزارش كرده‌اند.[9]

 

باب التوبه در محرم سال 237ق. به دستور متوكل عباسي (حك: 232-247ق.) با روكشي از نقره و قفلي سيمين زينت شد.[10] ناصر خسرو قبادياني (م.481ق.) اين در و قفل آن را ديده است.[11] از آن پس تا سده 14ق. ‌گزارشي از بازسازي اين در وجود ندارد. به سال 1363ق. به دستور عبدالعزيز پادشاه سعودي (حك: 1319-1373ق.) باب التوبه با طلاي ناب بازسازي شد.[12] واپسين بازسازي اين در به سال 1398ق. به فرمان ملك خالد سعودي (حك: 1395-1402ق.) و با هزينه مؤسسة النقد العربي السعودي با مبلغ 000/420/13 ريال سعودي انجام شد. اين مبلغ جدا از 280 كيلوگرم طلايي است كه در ساخت در به كار رفته است‏.[13]

 

اهميت اين در تا بدان جا بود كه اشياي پيرامون آن همچون قفل و پرده‌اش نيز در طول زمان مورد توجه قرار گرفت. بر پايه ‌گزارشي، بر قفلي كه بر اين در از سده نهم ق. باقي مانده، عبارات «هذا قفلُ بابِ التوبة في داخل الكعبه، اللهُ قابلُ التواب و مُفتِّح الأبواب‏، استغفر و تاب، نصرٌ مِن الله و فتحٌ قريب، و بَشِّر المؤمنين يا محمد بجنة» و در پي آن، آيه 13 صف/61: {هُوَ الَّذِي أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَي وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَو كَرِهَ المُشـرِكُونَ‌} و بر روي بدنه كليد آن عبارت: «هذا مفتاح الأبواب» و بر روي ديگر آن عبارت «اِفتح لنا خيرَ الباب» با خط ثلث نقش بسته بود.[14]

 

در تاريخ هيچ‌‌گونه اشاره‌اي به پرده باب التوبه نشده است. تنها در دوران جديد از آن ياد شده و چنين برمي‌آيد كه آن را حكومت مصر هر سال همراه جامة بيروني كعبه مي‌فرستاد.[15] پرده باب التوبه از ابريشم سياه ساده بافته شده و وزن تارهاي طلايي و نقره‏اي به كار رفته در آن، بيش از 1000 مثقال است.[16] بر روي اين پرده مستطيل‌شكل كه چهار ضلع آن با حاشيه‏اي از تارهاي نقره‏اي آراسته گشته، جملاتي نگاشته شده است. در قسمت فرازين، آيه54 انعام/6: {وَ إِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُل سَلاَمٌ عَلَيكُم كَتَبَ رَبُّكُم عَلَي نَفسِهِ الرَّحمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُم سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعدِهِ وَ أَصلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ} به صورت قطعه قطعه همراه جمله (امر بعمل هذهِ الستارةِ الشريفة مولانا الاعظمُ السلطانُ محمد خان الخامس) نقش بسته و تاريخ ساخت آن درج شده است. در قسمت پايين پرده، نقش و‌نگارهايي با تارهاي طلايي و نقره‏اي قرار دارد كه در ميانه آن، در سه مربع به ترتيب عبارت‌هاي «بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيمِ» {وَإِذ جَعَلنَا البَيتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمناً} (بقره/2، 125) و {وَاتَّخِذُوا مِن مَقَامِ إِبرَاهِيمَ مُصَلّيً} (بقره/2، 125) نگاشته شده است.[17] در پرده‌هايي كه در دوران سعود بن عبدالعزيز به سال‌هاي 1341، 1378 و 1381ق. بافته شده، آيه 54 و قسمتي از آيه 125 بقره درج شده است.[18]

 

 

منابع

اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافة، 1415ق؛ بحار الانوار: المجلسي (م.1110ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ تاريخ و آثار اسلامي مكه مكرمه و مدينه منوره: اصغر قائدان، تهران، مشعر، 1386ش؛ جغرافياي حافظ ابرو: عبدالله حافظ ابرو خوافي (م.833ق.)، تهران، ميراث مكتوب، 1375ش؛ الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحميري (م.900ق.)، بيروت، مكتبة لبنان، 1984م؛ سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م.481ق.)، تهران، زوّار، 1381ش؛ فرهنگ اعلام جغرافيايي- تاريخي در حديث و سيره نبوي: محمد محمد حسن شراب، ترجمه: شيخي، تهران، مشعر، 1386ش؛ الكعبة المشرفه: محمد بن حسين الموجان، دار الملك عبدالعزيز، 1427ق؛ كعبه و جامه آن از آغاز تا كنون: محمد الدقن، ترجمه: انصاري، مشعر، 1383ش؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ المصنّف: ابن ابي شيبه (م.235ق.)، به كوشش سعيد محمد، دار الفكر، 1409ق؛ مكه و مدينه تصويري از توسعه و نوسازي: عبيدالله محمد امين كردي، ترجمه: صابري، مشعر، 1382ش؛ ميقات حج (فصلنامه): حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت، تهران.

محمد سعيد نجاتي

 


[1]. اخبار مكه، ج1، ص294؛ سفرنامه ناصر خسرو، ص132.

[2]. التاريخ القويم، ج3، ص443.

[3]. اخبار مكه، ج‏1، ص209؛ التاريخ القويم، ج3، ص82.

[4]. الروض المعطار، ص499؛ التاريخ القويم، ج3، ص116.

[5]. التاريخ القويم، ج3، ص443.

[6]. فرهنگ اعلام جغرافيايي، ص69.

[7]. سفرنامه ناصر خسرو، ص132.

[8]. المصنف، ج8، ص108؛ بحار الانوار، ج8، ص116.

[9]. اخبار مكه، ج1، ص294.

[10]. اخبار مكه، ج1، ص294.

[11]. سفرنامه ناصر خسرو، ص132؛ جغرافياي حافظ ابرو، ج1، ص208.

[12]. تاريخ و آثار اسلامي، ص65.

[13]. مكه و مدينه تصويري از توسعه و نوسازي، ص95؛ تاريخ و آثار اسلامي، ص65.

[14]. ميقات حج، ش41، ص108-109، «پژوهشي درباره كعبه و اشياي هنري ـ تاريخي آن».

[15]. نك: مرآة الحرمين، ج1، ص8؛ كعبه و جامه آن، ص124.

[16]. مرآة الحرمين، ج1، ص295-296؛ كعبه و جامه آن،ص221.

[17]. مرآة الحرمين، ج1، تصوير104؛ كعبه و جامه آن، ص221.

[18]. الكعبة المشرفه، ص124.

 




نظرات کاربران