باب الرحمه باب الرحمه باب الرحمه بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
باب الرحمه باب الرحمه باب الرحمه باب الرحمه باب الرحمه

باب الرحمه

 از درهای ضلع غربی مسجد النبی(صلی الله علیه و آله) باب الرحمه در دیوار غربی از ورودی‌های سه‌گانه‌ای است که در دوران پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای مسجد در نظر گرفته شد.[1] با وجود شهرت این نام، وجه این نام‌گذاری مشخص نشده است

 از درهاي ضلع غربي مسجد النبي(صلي الله عليه و آله)

باب الرحمه در ديوار غربي از ورودي‌هاي سه‌گانه‌اي است كه در دوران پيامبر(صلي الله عليه و آله) براي مسجد در نظر گرفته شد.[1] با وجود شهرت اين نام، وجه اين نام‌گذاري مشخص نشده است. سمهودي (م.911ق.) با عنايت به روايتي از بخاري درباره نزول باران رحمت به دعاي پيامبر در پاسخ به تقاضاي يك باديه‌نشين[2] نتيجه مي‌‌گيرد كه ورود وي از اين در انجام گرفته و اين در به همين دليل به باب الرحمه مشهور گشته است.[3]

 

از ديگر نام‌هاي آن، باب عاتكه بوده؛ زيرا روبه‌روي خانه عاتكه، دختر عبدالله بن يزيد بن معاويه[4] يا خانه عاتكه بنت عبدالمطلب، عمه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) [5] قرار داشته است. آن را باب السوق نيز مي‌خواندند؛ زيرا نزديك بازار مدينه[6] بوده است.

 

عمر بن عبدالعزيز (حك: 99-101ق.) براي جلوگيري از ورود چارپايان به درون مسجد، زنجيري بر باب الرحمه آويخت كه آثار آن بر كناره‌هاي در تا سده نهم ق. بر جاي بود.[7] در گسترش دوران مهدي عباسي (حك: 158-169ق.) موقعيت باب الرحمه تغيير نيافت و تنها پرده‌هايي بر درهاي مسجد از جمله باب الرحمه آويخته شد.[8]

 

‌گزارش‌هاي سده سوم ق. از وجود عباراتي بر بيرون و درون باب الرحمه حكايت دارد. بر قسمت داخلي آن، پس از بسمله آيات 285-286 بقره/2: {آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ...} و بر طاق آن پس از بسمله آيه128-129 توبه/9: {لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ...} و نيز اين عبارت: «وصلي الله علي محمد النبي و عليه السلام و رحمة الله و بركاته» و بر قسمت خارجي آن، پس از بسمله آيه: {إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَي...»} (16 نحل/90) و نيز اين عبارت: «امر عبدالله عبدالله امير المؤمنين بعمل هذا المسجد» نقش بسته بود.[9]

 

ابن جبير (م.614ق.) از باز بودن چهار در اصلي كه باب الرحمه نيز در شمار آن‌ها است، در دوران خود گزارش مي‌‌دهد.[10]

‌گزارش شده هنگامي كه يزد بك تاجي، معمار دوران ملك ظاهر جقمق (حك: 842-857ق.) متولي اصلاحات مسجد شد، نرده جلوي باب را كه مردم كفش‌هايشان را آن‌جا مي‌كندند، برداشت و فاصله نرده و باب الرحمه را كه پايين‌تر قرار داشت، با كف مسجد هم‌سطح كرد.[11]

 

به سال 974ق. در دوره سلطان سليمان عثماني (926-974ق.) ورودي درهاي اصلي مسجد بازسازي گشت و نوشته‌هايي شامل
نام سلطان و تاريخ ساخت بر آن‌ها ثبت شد.[12] لنگه‌هاي قبلي درها متعلق به دوره مملوكيان، ساخته شده از چوب گردو، همراه نقش‌هاي زيباي مسي حفظ شد.[13]

 

با وجود حفظ لنگه‌هاي قبلي در دوره عبدالمجيد عثماني (حك: 1266-1277ق.) بر بيرون و درون طاق باب الرحمه، پس از بسمله آيه 53 زمر/39: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَي أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ} و آيه 54 انعام/6: {وَ إِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَي نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ} و بر پايين آن، مُهر عبدالمجيد نقش بسته بود.[14] بر لنگه راست در، عبارت «يا مُفتِّحَ الأََبواب» و در لنگه چپ آن، ادامه همان، يعني: «افتَح لَنا خيرَ الباب»[15] و بر حلقه در، جمله «لا اله إلّا الله، محمد رسول الله»[16] نمايان بود.

 

قبل از ورودي، سايباني مستطيل‌شكل قرار داشت كه در قسمت جلوي آن، آياتي از قرآن همراه نقش‌هاي گياهي برجسته ديده مي‌شد. اين سايبان بر چهار ستون استوار بود.[17]

 

در گسترش اول دوران سعودي (1370-1375ق.) آثار بر جاي مانده از دوره عثماني حفظ گشت و تدبيري انديشيده شد تا آثار باستاني و نقش و ‌نگارهاي آن، از آسيب نور آفتاب در امان بماند.[18] لنگه‌هاي در تعويض گشت و درهايي چوبي با تزيينات مسي طلاپوش بر آن قرار داده شد.[19]

 

در گسترش دوم سعودي، تغييري در ساختار و موقعيت باب الرحمه ايجاد نشد و در همه گسترش‌ها، برابر بودنِ مكانِ در با موقعيت آن در دوران پيامبر مراعات شد.[20]

 

 

منابع

اخبار المدينه: محمد ابن زباله (م.199ق.)، به كوشش ابن سلامه، مركز بحوث و دراسات المدينه، 1424ق؛ تاريخ المدينه: قطب الدين النهروالي (م.990ق.)، به كوشش محمد زينهم، مكتبة الثقافة الدينيه؛ التعريف بما آنست الهجره: محمد المطري (م.741ق.)، به كوشش الرحيلي، رياض، دار الملك عبدالعزيز، 1426ق؛ الدر الثمين: غالي محمد الامين الشنقيطي، قطر، ادارة احياء التراث الاسلامي، 1408ق؛ رحلة ابن جبير: محمد بن ‏احمد (م.614ق.)، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م؛ سنن النسائي: النسائي (م.303ق.)، بيروت، دار الفكر، 1348ق؛ صحيح البخاري: البخاري (م.256ق.)، بيروت، دار الفكر، 1401ق؛ عمارة المسجد النبوي: محمد هزاع الشهري، قاهره، دار القاهره، 2001م؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ المسجد النبوي الشريف في العصر العثماني: محمد هزاع الشهري، قاهره، دار القاهره، 2003م؛ معالم المدينة المنوره: عبدالعزيز بن عبدالرحمن كعكي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1427ق؛ معجم معالم الحجاز: عاتق بن غيث البلادي، مكه، دار مكه، 1398ق؛ المناسك و اماكن طرق الحج: ابواسحق الحربي (م.285ق.)، به كوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه، 1401ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري پاشا (م.1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ وفاء الوفاء: السمهودي (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.

 

ابوالفضل رباني

 
[1]. التعريف بما آنست الهجره، ص103؛ تاريخ المدينه، ص122.

[2]. صحيح البخاري، ج2، ص16؛ سنن النسائي، ج3،ص160.

[3]. وفاء الوفاء، ج2، ص221.

[4]. اخبار المدينه، ص108.

[5]. الدر الثمين، ص56؛ معجم معالم الحجاز، ج1، ص170.

[6]. اخبار المدينه، ص108؛ مرآة الحرمين، ج1، ص477.

[7]. وفاء الوفاء، ج2، ص226.

[8]. عمارة المسجد النبوي، ص152.

[9]. المناسك، ص394.

[10]. رحلة ابن جبير، ص154.

[11]. وفاء الوفاء، ج2، ص227.

[12]. معالم المدينة المنوره، ج2، ص179.

[13]. معالم المدينة المنوره، ج2، ص179، 183؛ المسجد النبوي الشريف، ص24، 94.

[14]. مرآة الحرمين، ج1، ص478؛ المسجد النبوي الشريف، ص276-277.

[15]. موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص632؛ المسجد النبوي الشريف، ص277.

[16]. موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص632.

[17]. المسجد النبوي الشريف، ص165.

[18]. المسجد النبوي الشريف، ص276-277.

[19]. موسوعة مكة المكرمه، ج4، ص315.

[20]. موسوعة مكة المكرمه، ج4، ص315.

 




نظرات کاربران