باب النساء باب النساء باب النساء بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
باب النساء باب النساء باب النساء باب النساء باب النساء

باب النساء

از درهای اصلی و بزرگ مسجد النبی باب النساء از درهای اصلی مسجدالنبی در انتهای سمت شمالی دیوار شرقی مسجد است.[1] این در از سوی شمال به خانه‌ها و حجره‌های پیامبر و نیز خانه اسماء دختر ابوبکر[2] گشوده می‌شد که همگی در دوران ولید بن عبدالملک

از درهاي اصلي و بزرگ مسجد النبي

باب النساء از درهاي اصلي مسجدالنبي در انتهاي سمت شمالي ديوار شرقي مسجد است.[1] اين در از سوي شمال به خانه‌ها و حجره‌هاي پيامبر و نيز خانه اسماء دختر ابوبكر[2] گشوده مي‌شد كه همگي در دوران وليد بن عبدالملك (حك: 86-96ق.) براي گسترش مسجد ويران شدند.[3]

 

اين باب به دليل قرار گرفتن در برابر خانه ابوبكر، باب ابوبكر نيز خوانده شده است . نيز از آن‌جا كه اين خانه بعدها به رَيطه دختر سفاح، نخستين خليفه عباسي (حك: 132-136ق.) تعلق يافت، اين باب به باب ريطه هم مشهور شد.[4]

 

باب النساء در دوره حكومت عمر بن خطاب (13-23ق.) ضمن گسترش مسجد النبي (سال17ق.) ساخته شد و به دستور او براي ورود و خروج زنان اختصاص يافت.[5] در ‌گزارشي ديگر آمده كه عمر به پشتوانه سخني از پيامبر در وقف اين باب براي زنان، آن را به زنان اختصاص داد.[6] بر اين اساس، شايد بتوان ساخت آن را به دوران پيامبر9 نسبت داد.

 

اين باب در گسترش مسجد در دوران وليد بن عبدالملك، به موازات مكان پيشين خود جا به جا شد[7] و سر در آن به دستور عمر بن عبدالعزيز، حكمران مدينه (86-93ق.) با كاشي منقش به آية الكرسي تزيين گشت.[8]

 

باب النساء به سال 884ق. در آتش‌سوزي مسجد سوخت[9] و كاشي‌‌هاي سر در آن از ميان رفت.[10] به گفته فيروزآبادي، رسم خادمان مسجد النبي آن بود كه مشعل‌هاي افروخته براي روشنايي مسجد را در پيش باب النساء به زمين مي‌انداختند و اين كار باعث سياه شدن آن و سنگچين آستانه مي‌شد. كافور مظفري، رئيس خادمان حرم (م.711ق.) اين كار را ممنوع نمود.[11] اين باب به سال 946ق. به دستور سلطان سليمان عثماني تعمير شد.[12]

 

ايوب صبري پاشا (م.1290ق.) در وصف اين باب آورده كه بر قسمت دروني بالاي طاق آن، آيه 32 نساء/4 {لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ...} و نيز آيه 31 سوره احزاب /33 {وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ... .} و بر قسمت بيروني بالاي طاق، آيه 30 نمل/27 {إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ} و نيز آيه 34 احزاب/33 {وَ اذْكُرْنَ ما يُتْلي‏ في‏ بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللهِ...} و بر بالاي پنجره‌اي كه به باب النساء متصل است، عبارت «النجاةُ في الصِدق» نگاشته شده است. نيز بيرون در دو ستون قرار دارد كه بر ديوار بالاي آن، آيه 33 احزاب/33 {وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي ‏...} نقش بسته است.[13]

 

رفعت پاشا (م. پس از 1353ق.) در وصف اين در، با اندك تفاوت درباره ‌گزارش پيشين، از خانه ريطه در برابر باب‌النساء و خانه ابوبكر در شرق باب‌النساء ياد كرده است. بر پايه اين ‌گزارش، بر بالاي در، عبارت «اللهُ وليّ التوفيق» و بر لنگه راست آن، عبارت «يا مُفَتِح‌الابواب» و بر لنگه چپ «اِفتَح لنا خيرَ باب» نقش بسته است.[14]

 

در گسترش مسجدالنبي در دوران سعودي، پس از ويران‌سازي ديوار شرقي مسجد، مكان اين در تغيير يافت و در ديوار جديد، برابر باب النساء سابق، دري با همين نام كار گذاشته شد.[15]

 

منابع

امتاع الاسماع: المقريزي (م.845ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 1420ق؛ بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله محمد المرجاني (م.699ق.)، به كوشش محمد شوقي، رياض، مكتبة الملك فهد، 1425ق؛ تاريخ مكة المشرفه: محمد ابن الضياء (م.854ق.)، به كوشش علاء و ايمن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1424ق؛ التعريف بما آنست الهجره: محمد بن احمد المطري (م.741ق.)، مدينه، المكتبة العلميه، 1402ق؛ رحلة العبدري: محمد بن محمد العبدري (م.700ق.)، به كوشش كردي، دمشق، دار سعد الدين، 1419ق؛ السيرة الحلبيه: الحلبي (م.1044ق.)، بيروت، دار المعرفه، 1400ق؛ الطبقات الكبري: ابن سعد (م.230ق.)، بيروت، دار صادر؛ فرهنگ اعلام جغرافيايي ـ تاريخي در حديث و سيره نبوي: ترجمه: شيخي، تهران، مشعر، 1386ش؛ مدينه‌شناسي: سيد محمد باقر نجفي، 1364ش؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ المغانم المطابه: محمد الفيروزآبادي (م.817ق.)، مدينه، مركز بحوث و دراسات المدينه، 1423ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري پاشا (م.1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ وفاء الوفاء: السمهوديÑ (م.911ق.)، به كوشش محمد عبدالحميد، بيروت، دار الكتب العلميه، 2006م.

 

مهدي اميريان

 
[1]. رحلة العبدري، ج1، ص424؛ مرآة الحرمين، ص449.

[2]. وفاء الوفاء، ج‏2، ص53.

[3]. الطبقات، ج8، ص166-167؛ امتاع الاسماع، ج10، ص94؛ السيرة الحلبيه، ج2، ص288.

[4]. بهجة النفوس، ج1، ص245؛ تاريخ مكة المشرفه، ج1،ص292.

[5]. وفاء الوفاء، ج2، ص60، 216.

[6]. وفاء الوفاء، ج1، ص260.

[7]. موسوعة مكة المكرمه، ج1، ص613.

[8]. بهجة النفوس، ج1، ص245؛ التعريف بما آنست الهجره، ص105.

[9]. وفاء الوفاء، ج2، ص217؛ موسوعة مكة المكرمه، ج1،ص619.

[10]. وفاء الوفاء، ج2، ص217.

[11]. المغانم المطابه، ج3، ص1271-1273.

[12]. مدينه‌شناسي، ص61.

[13]. موسوعة مرآة الحرمين، ج4، ص629-630.

[14]. مرآة الحرمين، ج1، ص478-479.

[15]. فرهنگ اعلام جغرافيايي، ص69.

 




نظرات کاربران