با من به خانه خدا بیایید
سفرنامه حج محمد رضا خلیلی عراقی در سال1340ش./1381ق. محمد رضا خلیلی عراقی (زاده 1294ش.) در خانواده‌ای روحانی در تهران زاده شد. او دانش‌آموخته دبیرستان نظام و دانشکده افسری تهران (1320ش.) است. خلیلی به سبب دلبستگی به نویسندگی، از ارتش است
سفرنامه حج محمد رضا خليلي عراقي در سال1340ش./1381ق.
محمد رضا خليلي عراقي (زاده 1294ش.) در خانوادهاي روحاني در تهران زاده شد. او دانشآموخته دبيرستان نظام و دانشكده افسري تهران (1320ش.) است. خليلي به سبب دلبستگي به نويسندگي، از ارتش استعفا كرد. او دوره روزنامهنگاري را در 43 سالگي در دانشكده حقوق گذراند و سال بعد از مؤسسه مطالعات و تحقيقات علوم اجتماعي، مدرك فوق ليسانس علوم اجتماعي گرفت. وي بيش از 14 عنوان كتاب دارد كه بيشتر جنبه نظامي و ميهنپرستانه دارند. (ص614-616) وي براي نخستين تأليف خود، خاطرات آذربايجان و كردستان، از حكومت پهلوي، مدال درجه اول همايون گرفت. (ص614)
اين كتاب، حاصل سفر حج خليلي به سال 1381ق./1340ش. از تهران است كه در آن، آگاهيهاي فرهنگي (براي نمونه: ص275، 544، 552)، اجتماعي (براي نمونه: ص268، 292)، بهداشتي (براي نمونه: ص74، 540)، اقتصادي (براي نمونه: ص72، 86، 120، 285)، سياسي (براي نمونه: ص231، 401)، مذهبي (براي نمونه: ص26، 347)، تاريخي (براي نمونه: ص104، 112، 184، 204)، و جغرافيايي (براي نمونه: ص186، 238) گزارش شده است. تأييد و تقريظ آيت الله سيد احمد زنجاني و آيت الله ميرزا خليل كمرهاي كه همكاروان نويسنده در اين سفر بوده و نيز علامه طباطبايي در آغاز كتاب آمده است. لزوم وحدت ميان شيعه و سني، از مسائل مورد توجه نويسنده در كتاب است. (ص20، 214) منوچهر سالور و غلامحسين صديقي نيز از همكاروانان او در اين سفر بودهاند. (ص21-22)
ويژگي اين سفرنامه، نگاه منتقدانه آن است. نويسنده بيشتر موضوعات را از زواياي گوناگون به نقد كشيده و گاه براي اين كار از زبان طنز نيز سود جسته است. آگاهيهاي گسترده از وضعيت ثبت نام و اعزام حاجيان و نقدهاي نويسنده بر كارگزاران و سازمانهاي دستاندركار و بيان مشكلات و نارساييهايي همچون فساد دستگاههاي دولتي و غير دولتي مربوط به حج در ايران آن زمان، از مطالب مهم سفرنامه است. (براي نمونه، نك: ص79-88، 134-138) بخشي مفصل نيز به جامعه روحانيت و شيعه و كارهاي روحانيان به ويژه آيت الله بروجردي براي اعتلاي جايگاه شيعه در جهان اسلام (ص151-163) و تاريخ كشور عربستان و ماجراي بر كار آمدن وهابيان و نقد اين فرقه (براي نمونه: ص98-128) اختصاص يافته است.
سفرنامه او سه فصل با عناوين «كتاب اول»، «كتاب دوم» و «كتاب سوم» دارد. كتاب اول به مقدمات سفر و راهنمايي حاجيان و كتاب دوم و سوم به شرح رخدادهاي سفر در مدينه و مكه پرداخته است. او در آغاز كتاب دوم، در پي تشريح اوضاع اجتماعي عربستان در دوران وهابيت (ص149) به فتاواي آيت الله بروجردي و شيخ شلتوت (رئيس دانشگاه الازهر) درباره وحدت اشاره ميكند. (ص155، 160) خليلي با اشاره به شيوه اتحاد آل سعود با وهابيت (ص125) و تأثير جان فيلبي انگليسي (1885-1960م.) در آراي سياسي ايشان (ص119) به غارتهاي آل سعود با مجوز وهابيت، اشاره ميكند و به حوادثي ميپردازد كه بر اثر توهين به بقاع متبرك مكه و مدينه به سال 1304ش. در ايران روي داده است. (ص109)
نويسنده در آغاز كتاب دوم، به جغرافياي مدينه (ص167) و در كتاب سوم، به تاريخ پيدايش شهر مكه و موقعيت جغرافيايي و وضعيت اقليمي آن پرداخته است.(ص408) وي در پي بازگشت، مقداري از آب چاه زمزم را براي تجزيه به مدير وقت سازمان آب تهران تحويل داده و نتيجه آزمايش ميزان املاح آب را در سفرنامه قيد كرده است. (ص472)
گزارشهايي از تاريخچه مسجد النبي، مدفن پيامبر (صلي الله عليه و اله)، مساحت مساجد قديم و جديد نبوي و ستونها (ص187)، داستان اصحاب صفه و جايگاه آنان (ص202)، تاريخچه بقيع به قلم فرهاد ميرزا و وضعيت كنوني بقيع و مدفونان در آن (ص234)، كوه اُحد (ص250-256)، خصوصيات و جزئيات كامل ساختمانهاي قديم و جديد مسجدالحرام و چگونگي گسترش آن (ص476)، كعبه (ص521)، و عرفات (ص513) از مباحث اين كتاب است.
خليلي با انتقاد از وضعيت نامناسب اسكان ايرانيان در مدينه (ص169) و مشعر (ص555) و منا (ص576) و رعايت نشدن بهداشت از جانب اعراب (ص292-298) و نيز گستاخي شرطههاي پيرامون حجره پيامبر(صلي الله عليه و اله) (ص210) و خانه خدا (ص496) به ماجراي درگيري ميان حاجيان ايراني و مأموران عربستان در مسجد النبي و مجروح شدن 36 زائر ايراني اشاره كرده كه به دليل سختي جراحات پديد آمده از چوبدستي شرطهها، با اعتراض سيد مصطفي عطار، از شهرداران شيعه مدينه و تنها واسطه ميان دولت سعودي با حاجيان ايراني، روبهرو گشت و مسؤولان عربستان ناچار به تعويض چوبهاي خيزران مأموران با شلاقهاي كنفي شدند. (ص217-220)
بررسي جامعهشناختي عربستان (ص266) و گرايش شتابناك اين كشور به تمدن غربي و مقايسۀ دو شهر رياض (پايتخت) و دَهران (شهري نفتخيز) با ديگر شهرهاي عربستان به ويژه مكه و مدينه، از موضوعات كتاب است. (ص267-268)
نويسنده در بخشهايي از كتاب به روزنامهها و مجلات عربستان (ص275) و نيز ارائه جدول نرخ ارز (ص285) و جدول كلي هزينههاي حاجيان در عربستان اشاره دارد. (ص304) تلخيصي از سفرنامه من در مكه بودم اثر مارسلا دارل آلماني نيز بخشي از مطالب كتاب است. اين زن آلماني، ماجراجويانه و غير قانوني وارد مكه شده بود. (ص360) خليلي ماجراي انتقال جسد رضا شاه به مدينه و رخدادهاي پيرامون آن را نيز گزارش كرده است. (ص401-407)
به گزارش خليلي، كشورهاي اسلامي در شهرهاي جده و مدينه و مكه براي شهروندان خود مكاني ويژه فراهم ميكردندكه به آن مدينة الحاج گفته ميشد و تنها كشوري كه اين ساختمان را نداشته، ايران بوده است. وي ميافزايد كه به رغم كلنگزني ساختمان مدينة الحاج ايرانيان در مدينه به دست محمد رضا پهلوي، پس از چند سال هنوز هيچ كاري در آن مكان صورت نگرفته است. (ص260) وي در پي بازديد از كاروانهاي حج ديگر كشورهاي اسلامي (ص591) با اشاره به وضعيت نامطلوب كاروان حاجيان ايران، از مسؤولان حج آن سال به دليل ضعف مديريت كافي (ص538) و كمبود امكانات بهداشتيـ پزشكي حتي در كاروان پزشكي انتقاد ميكند. (ص539) به گزارش او، سهميه هيئت سرپرستي ايران از مهماني سالانه پادشاه عربستان 25 كارت دعوت بوده كه در آن سال، به دليل روابط نزديك ايران و اسرائيل، تنها دو كارت به ايرانيان داده بودند. (ص538)
به نوشته خليلي، آن سال 17 تن از حاجيان ايراني بر اثر رويدادهاي گوناگون چون گرمازدگي و تصادف، جان خود را از دست دادند. (ص534) او به تفاوت 4000 نفري ميان آمار رسمي تداد حاجيان ايراني از جانب دولت ايران و عربستان اشاره كرده است. (ص538) گويا اين تفاوت به سبب سودي بوده كه از اين طريق به هيئت سرپرستي ميرسيده است.
نقدهاي خليلي بر مديران حج آن دوره، در بسياري از صفحههاي كتاب ديده ميشود. براي نمونه، از درآمدهاي مشروع و نامشروع برخي مديران كاروانها سخن گفته و خريد قالي، برنج و عطر در ايران و فروش آن تا 10 برابر قيمت در عربستان و همچنين قاچاق جواهر را از درآمدهاي نامشروع دانسته است. (ص86)
اين سفرنامه شامل 175 عكس، 35 كليشه و نيز چهار نقشه بينظير است. نويسنده با بهرهوري از كتاب هنرهاي مستظرفه مسلمانان اثر سالادن و با همكاري دو مهندس ايراني، به طراحي واپسين نقشه مكانهاي مذهبي مانند مسجدالحرام (ص433)، مسجد النبي (ص186)، ميقاتها (ص356) و حتي نماي عمومي شهر مكه (ص455) پرداخته است.
نويسنده در تاريخ 8 خرداد 1340ش. پس از 18 روز به ايران بازميگردد (ص610) و نگارش اين سفرنامه را در 10 ماه به اتمام ميرساند. (ص613) اين سفرنامه را شركت طبع كتاب در قطع وزيري با 631 صفحه در همان سال به چاپ رسانده است.
عليرضا عطاران طوسي