بودیسم
از آیین‌های رایج در شرق آسیا و دارای اماکن زیارتی مقدس و مناسکی همانند حج و عمره آیین بودایی پس از اسلام و مسیحیت، از جمله آیین‌هایی است که در سراسر جهان پیرو دارند.[1] بر پایه آمار سال 2005م. این آیین 360 میلیون پیرو در سراسر جهان
از آيينهاي رايج در شرق آسيا و داراي اماكن زيارتي مقدس و مناسكي همانند حج و عمره
آيين بودايي پس از اسلام و مسيحيت، از جمله آيينهايي است كه در سراسر جهان پيرو دارند.[1] بر پايه آمار سال 2005م. اين آيين 360 ميليون پيرو در سراسر جهان دارد.[2] اين پيروان در هند، مغولستان، تبت، چين، كره، ژاپن، آمريكا و اروپا پراكندهاند. آيين بودا دين اصلي برخي كشورها از جمله سريلانكا، ميانمار (برمه)، تايلند، كامبوج، لائوس، ويتنام، ژاپن، چين، تبت و مغولستان به شمار ميآيد.[3] اين آيين در تعاليم بودا ريشه دارد. تحقيقات و مطالعات محققان نشان ميدهد كه بودا شخصيتي تاريخي است، نه افسانهاي.[4] فارغ از منابع آيين بودا، هيچ گزارش تاريخي معتبري از زندگي و تعليمات بودا در دست نيست. همه گزارشهاي موجود، مطالبي است كه سينه به سينه ميان بوداييان به نسلهاي بعد منتقل شده و حدود چهار سده پس از وي نگارش يافته است. بنابراين، مطالب گزارش شده درباره بودا، تنها برخاسته از متون ديني آيين بودا است و نه برآمده از گزارشهاي معتبر تاريخي.[5]
بر پايه گزارشهاي اساطيري موجود در منابع بودايي، نام اصلي بودا «سيدارته گوتمه»[6] بوده كه احتمالاً در فاصله سالهاي 563-483 ق. م. ميزيسته است.[7] او در قبيله شاكيا (sakya) در منطقه كوچكي در هيماليا كه امروز در مرز نپال قرار دارد، زاده شد.[8] سيدارته در دامان آيين هندو پرورش يافت و در 16 سالگي ازدواج كرد و در 29 سالگي پس از حوادثي چند، مسير زندگياش تغيير كرد.[9] وي كه پيشتر آموزشهاي ويژه يك شاهزاده را فراگرفته بود، جامه زهد بر تن كرد و زير نظر آموزگاران معنوي آموزش ديد. پس از سالها صبر و شكيبايي به مطلوب خويش دست يافت و زير يك درخت، در جايي كه امروز به بودگيا[10] معروف شده است، به حقيقت دست يافت و به مقام بودايي نايل شد.[11]
اساطير بودايي بر آنند كه خدايان متمايل بودند تا سيدارته به شخصي مقدس تبديل گردد. به باور خدايان، بودا راهگشاي بسياري از مشكلاتي بود كه پيش روي آنها قرار داشت و رسيدن وي به مقام بودايي، براي آنها نيز سودمند بود. از اين رو، خدايان سعي كردند تا با قرار دادن رخدادهايي در زندگي بودا، او را از زندگي اشرافي خويش دور كنند و به مقام روحاني رهنمون سازند.[12]
لقب بودا[13] در زبان سنسكريت به معناي فرد بيدار است. در اديان هند، اين عنوان براي هر شخصي كه به روشني رسيده، به كار ميرود و به بوداي تاريخي اختصاص ندارد.[14] با اين حال، ميان همه بوداها، سيدارته گوتمه، جايگاهي بس بزرگ دارد. او را نه انسان ميتوان دانست و نه خدا. بودا سرشتي بس والاتر و برتر از اين دو دارد. او آموزگار خدايان و انسانها است.[15]
هسته مركزي تعاليم اين دين كه منسوب به بودا ميباشد، دانستن «چهار حقيقت برجسته» است:
1. در جهان، درد و رنج وجود دارد؛ 2. ريشه همه رنجها، تمايلات و خواستههاي نفساني و دلبستگي انسان به زندگي است؛ 3. اين تمايلات و خواستههاي نفساني را ميتوان از ميان برد؛ 4. با ريشهكن كردن اين تمايلات، ميتوان به بيچارگي و رنج پايان بخشيد.[16]
بخش مهم ديگر از تعاليم بودا كه نشانگر راه رهايي از اين مشكلات و رسيدن به «روشن شدگي» است، به «راههاي هشتگانه» شهرت دارد. اين راهها عبارتند از: فهم درست، بينش درست، سخن درست، رفتار درست، معاش درست، كوشش درست، تأمل درست، تمركز درست. انسان با اجراي اين اصول، به نيروانه دست يافته، از چرخه تولد ديگر بار رهايي مييابد.[17]
فرقههاي اصلي آيين بودا
بوديسم داراي فرقههاي گوناگون است. فرقههاي تيره واده[18]، مهايانه[19] و وجريانه[20] سه فرقه مهم اين دين به شمار ميآيند.
1. تيره واده: اين فرقه كه از جانب مخالفان به نام «هينه يانه» (چرخ كوچك) شناخته ميشود، تعاليم ديني خود را بر كهنترين متون بودايي كه به آن «كانون پالي» گفته ميشود، بنيان نهاده است. در اين فرقه، تأكيدي سختگيرانه در تفسير تعاليم بودا وجود دارد. همچنين مراعات واپسين اصل از اصول هشتگانه بسيار با اهميت دانسته ميشود. در نتيجه، مراقبه (مديتيشن) بهترين راه براي «روشن شدگي» تلقي ميگردد. اين فرقه بيشتر در جنوب شرقي آسيا رواج دارد و گاه از آن به «آيين بوداي جنوبي» ياد ميشود. شمار پيروان اين فرقه در آغاز سده بيست و يكم م. حدود 124 ميليون تن تخمين زده شده است كه حدود 38 درصد از جامعه بودايي را در بر ميگيرد. آيين بوداي جنوبي در سريلانكا، برمه (ميانمار)، تايلند، كامبوج و لائوس به عنوان دين اصلي مردم شناخته ميشود. همچنين پيروان اين آيين را ميتوان در بخشهايي از چين، مالزي و ويتنام يافت. [21]
2. مهايانه: اين فرقه كه نام آن به معناي «چرخ بزرگ» است و از آن با عنوان «آيين بوداي شمالي» ياد ميشود، درباره تفسير تعاليم بودا سختگيري كمتري دارد. در فرقه تيره واده، تنها بودا است كه مورد پرستش قرار ميگيرد؛ اما در مهايانه، شماري بسيار از كساني كه به «روشنشدگي» دست يافتهاند، به رسميت شناخته ميشوند. آيين بوداي شمالي در كشورهاي نپال، ويتنام، كره، چين، ژاپن، تبت و مغولستان رواج دارد. پيروان اين آيين 56 درصد از جامعه بودايي را در بر ميگيرند و شمار آنها در حدود 185 ميليون تن تخمين زده ميشود.[22]
3. وجريانه: اين فرقه كه نامش به معناي «چرخ الماس» است، در فرقه مهايانه ريشه دارد. به باور هواداران اين فرقه، عمل به تعاليم آن سبب كوتاه شدن راه رسيدن به «روشنشدگي» است. متن مقدس اين فرقه كه تنتره[23] نام دارد، به آموزش مراقبه و اعمالي مانند يوگا ميپردازد. پيروان اين فرقه تنها شش درصد بوداييان را تشكيل ميدهند. مشهورترين شكل وجريانه با نام «آيين بوداي تبتي» شناخته ميشود.[24]
كتاب مقدس
هيچ كتابي منتسب به بودا وجود ندارد؛ زيرا در آن زمان، نگارش رواج نداشت.[25] اما اين به معناي از دست رفتن تعاليم بودا نيست. هر سه فرقه اصلي بوديسم درباره اين كه تعاليم بودا در كتاب مقدس حفظ شده، اتفاق نظر دارند؛ ولي در اين كه چه متوني تشكيل دهنده كتاب مقدس هستند، با يكديگر اختلاف نظر دارند.[26] كهنترين متن مقدس بودايي كه به آن كانون پالي[27] گفته ميشود و نخست به صورت شفاهي بوده، مجموعهاي است عظيم كه داراي حدود چهار ميليون كلمه است. نام اين مجموعه «سه سبد» است؛ زيرا از سه مجموعه جداگانه تشكيل شده است. سبد اول يا «سبد روش» به قوانين رهبانيت ميپردازد و 227 قانون را در اين زمينه تعيين و تشريح ميكند. سبد دوم يا «سبد سوترهها» مشتمل بر تعاليم بودا است كه ده هزار آموزش دارد. سبد سوم يا «سبد دَمّه پادا» كه مشتمل بر شعر و سرود نيز هست، به آموزش اين مسأله ميپردازد كه چگونه ميتوان به حكمت و اشراق دست يافت. اين مجموعه از سوي فرقه تيره واده به عنوان كتاب مقدس مورد پذيرش قرار گرفته است. فرقه مهايانه دو هزار فقره جديد را به مجموعه مقدس افزوده است. متني ديگر نيز ميان بوداييان رواج دارد و معتبر دانسته ميشود. اين متن كه در حدود سال 150م. نگاشته شده و «راه ميانه»[28] نام دارد، بوديسم و باورهاي آن را شرح ميدهد.[29]
عبادت و اعمال عبادي
عبادت در اين آيين شكلهاي متفاوت دارد و شامل پرستش تصاوير بودا و نيز بقاياي جسماني او است.[30] مردم عادي براي عبادت به مكانهاي مقدس ميروند و در آن جا با اهداي نذورات خود و زانو زدن و ذكر گفتن در برابر اشياء مقدس به عبادت ميپردازند. عبادت راهبان با مردم عادي تفاوت دارد. آنها همه اوقات خود را به مراقبه و خواندن اذكار و اوراد ميگذرانند. آنها موظفند كه در روزهاي ويژه روزه بگيرند و مراسم دعاخواني و ذكرگويي را اجرا كنند.[31]
زيارت: با پديد آمدن آيين بودا، گامي نو و برجسته براي دگرگوني باورهاي آغازين و سنتهاي كهن و شعائر معبدي پديد آمد و آيينهاي دروني و معنوي كه بر پرورش اخلاق و بالندگي انديشه استوار بود، جايگزين آنها شد. اما اين آيين رفتهرفته به يك دين معبدي گرايش يافت و پس از گذشت سالها توانست مناسك متنوع و اعمال گوناگون را از سنتهاي محلي و نيز مراكز زيارتي در مكانهاي مختلف به خود جذب كند. در هند پيروان بودا اعمال و شعائر كهن هندويي (نيايش خدايان) را به عنوان جزئي از مراسم آييني خود برگزيدند.
در ژاپن بسياري از بوداها و بودي ستوهها با كاميها يكي دانسته شدند. در چين بودي ستوههاي بزرگ همچون منجوشري و اولوكتيشوره در قلههاي مقدس كه زيارتگاههايي عمومي هستند، ساكن شدند. در جنوب شرقي آسيا (برمه و تايلند) استوپهها، رد پاها و اشياء زيارتي براي افراد بسيار قابل احترام هستند و بودا رابطهاي تنگاتنگ با ارواح بومي دارد.[32]
بوداييان از همان سدههاي آغازين رفته رفته كنار دهرمه، بودا را نيز به عنوان پناهگاه پذيرفتند و با ستايش بودا، برپا داشتن يادبودهاي معبدي يا همان استوپهها رسم شد. در دوران آشوكا، شماري بسيار استوپه در سراسر هند ساخته شد و به ستايش آنها پرداختند. ستايش استوپه در آغاز تنها براي مردم بود، نه براي رهبانان؛ زيرا از بودا اين دستور بر جاي مانده بود كه رهبانان به ستايش بازمانده او نپردازند. در مهاري پاي نيبانا به روشني آمده است كه بودا در لحظات پاياني زندگي خود به آناندا گفت: راهبان و راهبهها نبايد براي بازماندههاي من به انجام آيين ويزه پردازند. اما پس از مرگ بودا، برپا داشتن استوپهها و ستايش آنها نه تنها ميان مردم كه ميان رهبانان و راهبهها نيز رواج يافت تا جايي كه در كارمايههاي ديني نيز نگهداري و ستايش آرامگاهها و معبدها و پيشكش نذر و هديه دستور شد و اين سنت تا جايي پيش رفت كه در رساله واسو ميترا آمده كه مكتب دهرمه گوپتكه[33] پيشكش دادن براي استوپه را با ثواب و بهره فراوان همراه ميسازد. گذشته از اين، تقديم گل و بخورهاي خوشبو و دعاهاي نوشته و نيايش همراه با موسيقي و رقص نيز رواج يافت و آن چه پيش از اين در خانگاهها بسيار ناروا و ناشايست بود و با زندگي رهباني هيچگونه سازشي نداشت، با ستايش استوپهها و پرستشگاهها روا شد.[34]
در آيين بودا، اماكن زيارتي بسيار وجود دارند؛ اما زيارت چهار مكان كه بنا بر گزارشها شخص بودا دستور زيارت آنها را داده است، داراي جايگاهي ويژه هستند. برخي اعمال متداول در اين اماكن شباهتهايي به مناسك حج دارند؛ بودا در واپسين روز زندگي خويش، مكانهايي را كه مربوط به تولد، روشنشدگي، نخستين موعظه، و مرگ او بودند، مكانهايي ارزشمند دانست كه ميبايست راهبان و راهبهها و نيز مردم عادي به زيارت آنها بشتابند؛ زيرا زيارت آنها سبب بيدار گشتن قدرت روحي و معنوي انسانها ميگردد.[35] زيارت اين مكانهاي چهارگانه واجب به شمار نميآيد؛ ولي بيشتر بوداييان متعهد هستند تا در طول عمر خود، دستكم يك بار به زيارت اين مكانها نائل گردند. در بوديسم تبتي، انجام زيارت به نيابت از مردگان نيز جايز شمرده شده است. انسان ميتواند براي مردگان خويش زيارت نيابتي انجام دهد و در اين مكانهاي مقدس، اعمال عبادي را به نيابت از آنها به جاي آورد.[36]
اهداف معنوي مانند پاك شدن افكار و كردار[37] و هدفهاي دنيوي مانند طلب فرزند و درخواست شفاي بيمار و موفقيت در كسب و كار از انگيزههايي است كه زائران را به زيارت اين مكانها ترغيب ميكند.[38]
زيارتگاههاي چهارگانه
در آيين بوديسم، تمام زيارتگاهها مقدس و داراي حرمت تلقي ميشوند. اما در اين ميان، چهار زيارتگاه بسيار بالاتر و برجستهتر از ديگر مكانهاي زيارتي هستند. اين تقدس تا بدان جا است كه از اين اماكن به عنوان مكانهاي امن بودايي ياد ميگردد. هر فرد به محض ورود به اين مكانها در امان خواهد بود و حق تعرض به افراد در اين مكانها وجود ندارد؛ زيرا تقدس اين اماكن، اجازه انجام رفتاري را كه موجب بيحرمتي شود، نميدهد. اين چهار مكان عبارتند از: لومبيني، بودگيا، سارنات و كوشيناره.
1. لومبيني Lumbini: شهري در مرز ميان هند و نپال كنوني است و بر پايه گزارشها زادگاه بودا ميباشد. اين مكان اكنون روميندي (Rumindi) نام دارد.[39] باغ لومبيني در اين منطقه، از ديرباز داراي تقدس و اهميت ويژه بوده است. بر پايه گزارشهاي موجود، امپراتور بزرگ مائوريها به نام آشوكا (Asoka) كه در فاصله سالهاي 273 تا 236 ق. م. بر تمام هند حكمفرمايي داشت، به سال 249 به زيارت لومبيني و عبادت در محل تولد بودا پرداخت. به يادبود حضور او در اين مكان، ستوني سنگي ساختند و بر آن كتيبهاي نگاشتند كه رخداد زيارت آشوكا را حكايت ميكند. به باور بوداييان، متون نوشته شده بر اين ستون نشان ميدهد كه اين محل از ديرباز به عنوان مكان تولد بودا مورد پذيرش قرار داشته است.
حوضچه مقدس: از جمله مكانهاي مقدس و زيارتي لومبيني، پوشكارني (Puskarni) به معناي «حوضچه مقدس» است كه در پايين مناره آشوكايي قرار گرفته است. آنان بر اين باورند كه «مايا دوي» (Maya Devi) مادر بودا، بدن خويش را پيش از تولد بودا در اين حوضچه شستوشو داده و به همين دليل، اين حوضچه از تقدس ويژه ميان بوداييان برخوردار است.
معبد كهن مايا دوي: معبد كهن مايا دوي نيز از جمله مكانهاي مقدس و مشهور لومبيني است. اين معبد كه درست در برابر ستون آشوكايي قرار دارد، به سال 1995م. مورد كاوش و حفاريهاي باستاني قرار گرفت. به سال 1996م. كاوشگران اعلام كردند كه محل تولد بودا زير اين معبد كشف شده است. باستانشناسان با حفر اين مكان به يادوارهاي سنگي دست يافتند كه متعلق به سده سوم ق. م. بود و آن محل را مكان دقيق تولد بودا ميشمرد.[40]
2. بودگيا (Bodh-gayā): بودگيا در منطقه بيهار (Bihar) كشور هند و در فاصله يازده كيلومتري از شرق شهر گايا (Gaya) قرار دارد.[41] بودگيا كه محل روشنشدگي بودا است، مقدسترين مكان روي زمين براي بوداييان به شمار ميآيد. امپراتور آشوكا به سال 259 ق. م. به زيارت اين مكان رفت و معبدي را در آن جا بنا كرد. از آن هنگام به مدت بيش از هزار و پانصد سال، زائراني بيشمار به اين مكان كه مهد آيين بودا است، ميشتابند. ويراني اين معبد در سده سيزدهم م. روند زيارت اين مكان را با وقفه روبهرو ساخت. با محو شدن تدريجي بوديسم در كشور هند، اين زيارتگاه نيز به فراموشي سپرده شد تا آن جا كه اين معبد به دست هندوها تصرف شد و مدتي طولاني در اختيار آنها قرار داشت. در اواخر سده نوزدهم م. توجه بوداييان به اين مكان مقدس ديگر بار معطوف شد و تلاشهايي فراوان براي باز پسگيري آن صورت گرفت. بوداييان هرگز نتوانستند تفوق و تسلط كامل بر اين مكان به دست آورند. امروز اين مكان به دست شورايي از 11 بودايي و 14 غير بودايي اداره ميگردد.[42]
معبد مهابودي (Mahabodhi): معبد مهابودي در بودگيا يكي از مهمترين زيارتگاههاي بوداييان به شمار ميآيد. (تصوير شماره 20) اين معبد كنار درختي بنا شده است كه به باور بوداييان، بودا زير آن به روشنشدگي دست يافت. بناي نخست اين معبد در سده ششم م. ساخته شد؛ اما در فاصله قرنهاي سيزدهم تا نوزدهم م. رو به ويراني نهاد و سپس به دست راهبان و زائران اين معبد، بازسازي گشت.[43]
درخت بودي
بودا زير درخت اشوته (Ashvatha) (نوعي انجير) نشست و به مراقبه پرداخت و در همان جا به روشنشدگي اعلا (abhisambodhi) دست يافت و بودا شد. اين درخت بعدها درخت بودي (Bodhi) نام گرفت و آن مكان را بوداگيا ناميدند كه يكي از زيارتگاههاي برجسته آيين بودا شد.[44] اين درخت بارها به دست حكمرانان قطع شد. نخستين بار امپراتور آشوكا اين درخت را قطع كرد؛ اما پس از در آمدن به آيين بودا، دستور داد تا ريشه باقي مانده از اين درخت و جوانههاي آن را به طور كامل نگهداري كنند. بعدها نيز هر بار كه اين درخت به دستور حكمرانان قطع ميشد، بوداييان ديگر بار يكي از قلمههاي آن را كه در سريلانكا حفظ ميشد، به آن جا آورده، در جاي نخست ميكاشتند. درختي كه امروز در اين مكان قرار دارد، در حدود 125 سال عمر دارد و براي بوداييان بسيار مقدس است.
3. سارنات (Särnäth): سارنات در ايالت اوتارپرادش در سي كيلومتري شهر واراناسي (بنارس) قرار دارد.[45] بودا در باغي به نام پارك آهو (Mrigadäva) كه اكنون Särnäth نام دارد، نخستين موعظه خود و دهرمه را كه بدان دست يافته بود، براي ياران خود بيان ميكند و به آنها سفارش مينمايد كه راه ميانه را برگزينند و از زيادهروي پرهيز كنند. روش ميانه (تتهاگته) راهي است كه به بينش و دانش، سكون و آرامش، تنوير و سرانجام نيروانا ميرسد و جزء همان راههاي هشتگانهاي است كه از چهار حقيقت جليل سرچشمه ميگيرد.[46] بقعه اصلي اين زيارتگاه نخستين بار به دست امپراتور آشوكا در سده سوم ق. م. احداث شد. اين زيارتگاه به رغم اهميت آن، امروز در معرض ويراني قرار دارد. بقعه اصلي سارنات از ميان رفته و اثري از آن باقي نمانده است؛ اما ديوارههاي آن با حكاكيهايي كه بر آن وجود داشته، همچنان محفوظ مانده است.[47]
در اين زيارتگاه، بقعهها و آثار مقدس ديگر نيز وجود دارند. افزون بر اين، معابد مهم تازهتأسيسي نيز براي زائران سارنات ساخته شده است. از جمله اين معابد ميتوان به معبد مردم برمه، معبد چينيها، معبد ژاپنيها و معبد كرهايها اشاره كرد. معبد تايلنديها و همچنين سه معبد مربوط به مردم تبت، از ديگر معابد موجود در اين منطقه هستند.[48]
4. كوسيناره (Kusinagara): زيارتگاه كوسيناره در شمال ويشالي از جمله مكانهاي مقدسي است كه بوداييان به زيارت آن ميروند. بر پايه گزارشها، اين مكان همان جايي است كه بودا در آن وفات يافت و به پري نيروانه (Parinirväna) يا نيرواناي كامل دست يافت. در همين محل جسد او را سوزاندند و بناي يادبودي براي او ساختند.[49] امپراتور آشوكا به سال 249 ق. م. به اين مكان آمد و بقعهها و منارههاي گوناگون در اين محل بنا كرد. در سده هفتم م. اين منطقه كاملا مورد بيتوجهي قرار گرفته و رو به ويراني نهاده بود. از سده دوازدهم م. و پس از تفوق مسلمانان بر هند، اين مكان بيش از پيش مورد بيتوجهي قرار گرفت و از يادها محو شد. در اواخر سده نوزدهم م. يكي از راهبان بودايي بر آن شد تا اين زيارتگاه را بازسازي كند. او معبد اصلي اين مكان را در سالهاي 1902 – 1903م. نوسازي كرد و از آن هنگام به بعد، كوشيناره به تدريج جايگاه و اهميت ويژه خود را بازيافت.[50]
موسم زيارت مكانهاي چهارگانه: در آيين بودايي، براي زيارت اين چهار مكان، زماني ويژه در نظر گرفته نشده است. با اين حال، بسياري از بوداييان مراسم زيارت را در روز تولد بودا انجام ميدهند. سه روز اول سال نو نيز يكي از موسمهاي مهم زيارت به شمار ميآيد. در تيره واده، اين جشن از هنگام كامل شدن قرص ماه در آوريل آغاز ميشود. در فرقه مهايانه، اين جشن از هنگام كامل شدن قرص ماه در ژانويه آغاز ميگردد. در بوديسم تبتي، اين جشن معمولاً در ماه مارس صورت ميگيرد و بوداييان در اين ايام به زيارت اين مكانها ميشتابند.[51]
شرايط زيارت؛ بايدها و نبايدها: از آن جا كه انجام زيارت به رغم اهميت فراوانش كاري واجب به شمار نميآيد، كمتر مواردي را ميتوان يافت كه از آنها به عنوان شروط الزامآور ياد شده باشد. با اين حال، برخي موارد به عنوان اركان زيارت شمرده شده است. از جمله آنها ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
كسب معرفت: از نگاه بوداييان، مسأله معرفت از اركان اساسي در انجام زيارت به شمار ميآيد. انجام زيارت بدون كسب معرفت لازم، ارزشي اندك دارد؛ زيرا فاقد يكي از اركان اصلي آن است.
دوري از تجملات: همچنين از مواردي كه براي زائران مهم شمرده شده است، دوري از تجمل و وسايل رفاهي در اين سفر است. زاير ميبايست سادگي را در اين سفر پيشه سازد و از عيش و نوش پرهيز كند.[52]
زيارت با پاي برهنه: انجام زيارت با پاي برهنه از شرايطي است كه همه بوداييان به آن پايبند هستند. درآوردن كفشها پيش از ورود به اين چهار مكان كه از روي احترام انجام ميگردد، كاري لازم و ضروري دانسته شده است و هر بودايي بايد آن را مراعات كند.[53]
پوشيدن لباس ويژه: بر تن كردن لباس ويژه زيارت نيز از اموري است كه معمولاً بوداييان به آن پايبند هستند. با اين حال، پوشيدن لباس ويژه الزامي نيست.
مراقبه و توجه معنوي: افزون بر موارد فوق، از شرايطي ديگر نيز ياد شده كه بار معنوي زيارت را ميافزايند. به باور بوداييان، قطع دلبستگيهاي مربوط به دنيا و عادات روزانه دنيوي انسان، در ترقي روحاني و معنوي وي نقش بسيار اساسي و مهم دارد؛ مراعات چگونگي سخن گفتن و نيز توجه به ديگر مسائل اخلاقي در در طول سفر زيارتي نيز از اموري است كه بوداييان آن را بر خود لازم ميشمرند. طهارت جسمي، روزهداري و همچنين توجه و مراقبه براي يافتن حالت معنوي، از اموري است كه معمولاً مورد توجه زائران قرار دارد.
اعمال ويژه زيارتگاههاي چهارگانه
اگر چه بودا اعمالي ويژه براي اين زيارتگاهها مشخص نكرده، بوداييان معمولاً رسومي ويژه را در اين كار معنوي دنبال ميكنند. زيارت بيشتر از دو بخش تشكيل ميشود: طواف زيارتگاه، نماز و دعا.
أ. طواف: انجام طواف به معناي حركت دوَراني به دور بقعه مقدس، از اعمالي است كه ميان بوداييان رواج دارد. طواف بر اساس حركت عقربه ساعت صورت ميگيرد؛ به گونهاي كه همواره بخش راست بدن زائران به سوي مكان مقدس قرار دارد.[54] زائران هنگام طواف كه بايد با پاي برهنه انجام گيرد، سه بار گرداگرد بقعه ميگردند و آن را طواف ميكنند. رمز اين عدد آن است كه با اين طوافهاي سهگانه، سه پناه بودايي يعني بودا، درمه (حقيقت بنيادين) و انجمن را به ياد آورند.[55] برخي زائران تبتي طواف را به صورت خوابيده بر خاك انجام ميدهند و همه مسير را به شكل سينهخيز طي ميكنند.[56]
ب. نماز و دعا: زائران معمولاً پس از انجام طواف به نماز و دعا ميپردازند. برخي از آنان اين اعمال را به شكل ايستاده انجام ميدهند. بعضي بر زانو مينشينند و برخي نيز به خاك ميافتند و اعمال عبادي را به جاي ميآورند.
زيارتگاههاي بودايي در چين و ژاپن
در چين زيارت به ويژه زيارت كوههاي مقدس از ديرباز مرسوم بوده و مكانهاي زيارتي گوناگون مربوط به آيين بودا در اين كشور وجود دارند. در سرزمين اصلي چين، مكانهاي زيارتي متنوع بوده كه از ديرباز تقدس داشته و پس از ورود آيين بودا به چين، با اين آيين گره خورده است. چهار كوه مقدس در چين به نامهاي او ـ مي (o-mei) مكان مقدس بودي ستوه samantabhadra، وو ـ تي ـ اي (wu-t- ai) مكان مقدس بودي ستوه منجوشري، پو ـ ته ـ او (pu-t-o) مكان مقدس بودي ستوه اولوكتيشوره، و كوه مقدس هو آ (Hua) مكان مقدس سي تي گاربا ksitigarbha قرار دارند. كوه وو ـ تي ـ اي در شمال شرقي چين داراي پنج قله مقدس است كه در طول قرنها بسياري از زائران را به خود جلب كرده و نه تنها از قسمتهايي از چين بلكه از منچوري، مغولستان، آسياي مركزي، هند و ژاپن به زيارت آن ميآيند. اين كوه به عنوان يكي از برجستهترين مكانهاي زيارتي در آسيا ناميده ميشود. با ظهور كمونيسم به سال 1949م. در چين بيشتر اين زيارتگاه از ميان رفت؛ اما در سالهاي اخير ديگر بار راهاندازي و به روي زائران چيني و ديگران گشوده شده است. در ژاپن هم مكانهاي زيارتي بودايي بسيار وجود دارند. زيارت به دوگونه انجام ميشود. نخستينگونه آن، زيارت سي و سه مكان مقدس متعلق به بودي ستوه اولوكتيشوره در ايالت غربي و همچنين هشتاد و هشت معبد است كه به صورت زنجيرهاي از معابد يا مكانهاي مقدس در مسير 1200 كيلومتري پراكنده شدهاند.گونه دوم زيارت، سفر به يك مكان ويژه و مقدس است. [57]
زيارتگاههاي ديگر در آيين بودايي
در آيين بودايي، صرف نظر از چهار زيارتگاه ويژه كه بودا زيارت آنها را فرمان داده، معابد و زيارتگاههاي فراوان ديگر وجود دارند. از نگاه بوداييان، زيارت اين مكانها از ارزش و اهميت ويژه برخوردار است و به بهبود زندگي انسان و تولد دوباره او ياري ميكند. از اين رو، بوداييان براي اين معابد و زيارتگاهها احترام بسيار قائل هستند.[58] اين زيارتگاهها را ميتوان در سه مجموعه دستهبندي كرد: گروه اول زيارتگاههايي هستند كه معجزات مهم بودا در آنها رخ داده است و از جانب خود بودا تقديس شدهاند؛ گروه دوم زيارتگاههاي محل نگاهداري بقاياي جسماني بودا هستند و گروه سوم زيارتگاههاي باستاني و نيز زيارتگاههاي محلي را شامل ميگردند.
گروه اول: ميان زيارتگاههاي بودايي، چند زيارتگاه يافت ميشوند كه از اعتبار و اهميت همطراز با زيارتگاههاي اصلي بودايي برخوردار نيستند و بودا نيز به زيارت آنها فرمان نداده، اما از آن جا كه در ارتباط مستقيم با زندگي بودا هستند، از تقدس و اهميت ويژه برخوردارند. اين چند زيارتگاه كه تمام آنها در كشور هند قرار گرفتهاند، عبارتند از:
ساواتي (Savatthi): ساواتي نام محلي است كه بودا در آن دو معجزه را انجام داده است. نخست آن كه دشمنان خويش را خاموش ساخت و ديگر آن كه به آسمان تواتيمسا (Tavatimsa Heaven) يعني يكي از آسمانهاي ششگانه كه از لحاظ رتبه و اهميت، رتبه دوم را دارد، عروج كرد تا مادر خويش را در آن جا موعظه نمايد.
سنكاسيا (Sankasia): سنكاسيا نام جايي است كه بودا از آسمان تواتيمسا، از آن پس كه موعظههاي خويش به مادرش را انجام داد، همراه برهما و ساكا (Sakka) در آن جا فرود آمد.
واسالي (Vasali): در اين مكان، دستهاي از ميمونها براي استفاده بودا، حوضچهاي ساختند و ظرفي از عسل را به او پيشكش كردند.[59]
گروه دوم: يكي ديگر از زيارتگاهها استوپهها ميباشند. استوپه تپهاي است كه بقاياي جسد در آن دفن ميشود. اين سنت پيش از آيين بودا هم در هند وجود داشت و در آيين بودا نيز پذيرفته شد. پس از مرگ بودا استخوان هايش را در كوزهاي طلايي جاي دادند و در يكي از اين استوپهها نهادند و به آن گل و تزئينات و بخورهاي خوشبو پيشكش كردند. از آن پس عبادت استوپه تداوم يافت. متون مقدس پسين شرح ميدهند كه استوپهها شايسته عبادت هستند، نه به اين علت كه در بر دارنده بازماندههاي بودا هستند، بلكه به اين دليل كه شكلي نمادين از مكان روشن شدگي بودا يا رسيدن به مقام خود بوداييت هستند. در برخي متون، استوپه به مثابه درمه كايه (dharmakaya) يا بدن متعالي بودا وصف شده است و هر يك از لايهها و اجزاي سازنده آن متناظر با مجموعهاي از ويژگيهاي روحاني به كمال رسيده به دست بودا است.[60] پس از مرگ بودا آشوكا دستور دارد كه هشت استوپه حاوي باقيماندههاي جسماني بودا ساخته شود. مومنان هم موظند كه براي نيايش، صدقات و پيشكشهاي خود را به استوپه اهدا كنند. عبادت در استوپه شامل سه مرتبه طواف گنبد و خواندن سرودهايي در ستايش بودا است.[61]
گروه سوم: گروه سوم زيارتگاههايي هستند كه نه مربوط به چهار معجزه اصلي بودا و نه مشتمل بر بقاياي او هستند. شمار اين زيارتگاهها بسيار است كه به برخي اشاره ميشود:
راجگريا (Rajgriha): اين مكان در محدوده پانتا (Panta) در بيهار (Bihar) هند قرار دارد. نام امروزي آن، راجگير (Rajgir) است. بودا به اين منطقه رهسپار شده و در آن جا به تبليغ بوديسم پرداخته است. بسياري از رخدادهاي زندگي بودا با نام راجگريا پيوند خورده و همين موجب اهميت آن شده است.
شراواستي (Shravasti): شراواستي در كرانه آچيراباتي (Achirabati) در منطقه گوندا در ايالت اوتارپرادش قرار دارد. نام امروزي اين مكان، ساحت ماحت (Sahet-Mahet) است. بودا يك بار به اين منطقه آمده و در آن جا به موعظه و تبليغ و تبيين تعاليم خويش پرداخته است. يكي از ثروتمندان اين محل، ساختماني را براي بودا و شاگردانش بنا كرد و خود به عنوان مستخدم آنها مشغول گشت. اين محل امروز براي بوداييان از تقدس ويژه برخوردار است و يكي از بزرگترين مكانهاي زيارتي آنان به شمار ميرود.[62]
تنداي (Tendai): زيارتگاه زيباي تنداي در نيكو در مركز ژاپن، يكي از مكانهاي زيارتي بوداييان است. اين زيارتگاه كه از سوي پيروان دين شينتويي نيز مقدس شناخته ميشود، با تصاويري از خدايان و حيوانات گوناگون تزيين شده است.
بقعه بوروبودور (Borobudur): اين بقعه كه در جاوه قرار گرفته، بسيار بزرگ است و از چندين ايوان غير همسطح و به شكل پلكاني ساخته شده است. بر ديوارههاي سطوح پايين اين بقعه، نقوش و حكاكيهايي درج شده كه زندگاني بودا را به تصوير ميكشد. سطوح بالاي اين بقعه ساده و بيآلايش است و از بقعههايي كوچكتر تشكيل شده است. در هر يك از اين بقعههاي كوچك، مجسمهاي از بودا قرار دارد.[63]
افزون بر اين مكانهاي مشهور، ميتوان به زيارتگاههاي محلي نيز اشاره كرد كه حتي از استقبال چشمگيرتري نسبت به ديگر زيارتگاهها برخوردار هستند. بسياري از مكانهاي زيارتي در سريلانكا كه با تاريخ بودايي پيوند داشتهاند، از ديرباز مراكز زيارتي به شمار ميآيند.
منابع
آيين بودا در جهان امروز: ال. اس. كازينز، ترجمه: عليرضا شجاعي، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1384ش؛ بودا، جستاري در آيين و تعاليم: جلال الدين آشتياني، تهران، شركت سهامي انتشار، 1386ش؛ 50 Eastern Thinkers - Diané Collinson, Dr. Kathryn Plant, Robert Wilkinson - Routledge - England - 2000
An Introduction to the Sociology of Religion: Classical and Conteporary Perspectives - Inger Furseth, Pal Repstad - Ashgate Publishing Ltd. - England – 2006 / Britannica Encyclopedia of World Religions - encyclopedia Britannica, Inc. - England – 2006 / Buddhism: The Illustrated Guide, Kevin Trainor - Oxford University Press. - England – 2004 / Buddhist Pilgrimage - Chan Khoon San - Subang Jaya Buddhist Association - Malysia – 2001 / Buddhist Religious Studies: Class Four - Dr. Sunanda Barua, Nipul Kanti Baura, Nargis begum - National Curriculum and Textbook Board -2009 / Classic Asian Philosophy: A Guide to the Essential Texts - Joel J. Kupperman - Oxford University Press. - England – 2001 / Encyclopedia of Buddhism, Robert E. Buswell, MacMillan Reference USA/Thomson/Gale - U.S.A – 2004 / Encyclopedia of Religion - Mircea Eliade, Charles J. Adames – MacMillan - England – 1987 / Encyclopedia of religion - Philip Wilkinson, Douglas Charing - Dorling Kindersley - England – 2004 /Encyclopedia of Religious rites, rituals, and festivals - Frank A. Salamone - Routledge - England – 2004 / Introducing World Religions - Victoria Kennick Urubshurow – Routledge – England – 2008 / Readings in Eastern Religions - Harold G. Coward, Ronald Wesley Neufeldt, Eva K. Dargyay - Wilfrid Laurier Univ. Press. - Canada – 2007 / Sacred Places around the World: 108 Destinations - Brad Olsen - CCC Publishing - U.S.A – 2004 / Sacred worlds: An Introduction to Geography and Religion, Chris C. Park - Routledge - England – 1994 / The Tibetan Book of Living and Dying - Sogyal Rinpoche - HarperCollins Publishers - U.S.A – 2002 / World Religions, Michael O’Neal, J. Sydney Jones, Neil Schlager, Jayne Weisblatt - UXL/Thomson Gale - U.S.A – 2007
محمد ضياء توحيدي
[1]. Furseth، Inger and Repstad Pal ,An Introduction to the Sociology of Religion، (Ashgate Publishing Company، 2006)، P.106
[2]. Kennick Urubshurow، Victoria، IntroducingWorld Religions، (routledge، 2008)، P. xxiv
[3]. Coward، Harold and Neufeldt، Ronald and Neumaier، Eva K. (eds.)، Readings in Eastern Religions، (Wilfrid Laurier University Press، 2007، 2nd ed.)، P.114
[4]. Kupperman، Joel J. ، Classic Asian Philosophy: A Guide to the Essential Texts، Oxford university press، 2001، P.23
[5]. Collinson، Diané and Plant، Kathryn and Wilkinson، Robert، FIFTY EASTERN THINKERS، (Routledge، 2000، 1st ed.)، P.74
[6]. Sidhartha Gautama
[7]. Collinson، Diané and Plant، Kathryn and Wilkinson، Robert,P.74
[8]."Buddhism in India"، Encyclopedia of Religion، Vol.2، p. 351.
[9]. Collinson، Diané and Plant، Kathryn and Wilkinson، Robert، ibid، P.75
[10]. Bodhgayā
[11]. آيين بودا در جهان امروز، ص28.
[12]. Kupperman، Joel J.، ibid، P.23
[13]. Buddha
[14]. "Buddhism in India"، Encyclopedia of Religion، Vol.2 ,P320
[15]. آيين بودا در جهان امروز، ص30.
[16]. Britannica Encyclopedia of World Religions، ibid، P.148
[17]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، World Religions، (Gale، 2007)، Vol. 1، P.97
[18]. Theravada.
[19]. Mahayana.
[20]. Vajrayana.
[21]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.94
[22]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، World Religions، (Gale، 2007)، Vol. 1، PP.94 – 95
[23]. Tantras
[24]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، World Religions، Vol. 1، P.95
[25]. بودا، ص76.
[26]. Coward، Harold and Neufeldt، Ronald and Neumaier، Eva K. (eds.)، ibid، P.117
[27]. The Pali Canon
[28]. middle way
[29]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.99-101
[30]. Jacob N.Kinnard، "worship"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 2 ,p. 905.
[31]. Nancy E. Auer Falk، "Buddhist Puja"، Encyclopedia of Religion، ed. M. Eliade، New York، 1987، Vol.12، p.86.
[32]. "Buddhism: An Overview"، Encyclopedia of religion، Vol.2 ,P346
[33]. Dharmaguptaka
1. بودا، ص620-623.
[35]. Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.112
[36]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P1
[37]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، P.11
[38]. A. Salamone، Frank(ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، Pp.328 &378.
1. بودا، ص55.
[40]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، PP.69 – 87
[41]. Olsen، Brad، Sacred Places Around the World، (Consortium of Collective Consciousness، 2004، 2nd ed.)، P.92
[42]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.75 – 78.
[43]. Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، (Dorling Kindersley، 2004، 1st ed.),P.94
[44]. Leela، Aditi Wood، "Bodh Gaya"، Encyclopedia of Buddhism، robert E. Buswell، 2003، vol 1، p. 50
[45]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، (Subang Jaya Buddhist Association، 2001)، Pp. 81 – 82 &87
1. بودا، ص59-60.
[47]. Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، P.92
[48]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.95
[49]. Akira، Hirakawa، "Stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.93.
[50]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، P.98
[51]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، Pp.110&107
[52]. Khoon San، Chan، Buddhist pilgrimage، Pp.12-13.
[53]. A. Salamone، Frank (ed.)، Encyclopedia of religious rites، rituals، and festivals، Routledge، 2004)، P.378 and J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
[54].Trainor، Kevin، Buddhism: the illustrated guide، (Oxford University Press، 2004)، P.113 and C.
[55]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
[56]. Trainor، Kevin، Buddhism، P.113
[57]. Hoshino، Eiki، "Buddhist pilgmage"، Encyclopedia of religion، Vol.11، p.349-350.
[58]. J. O’Neal، Michael and Jones، Sydney، ibid، P.106
[59]. Khoon San، Chan، "Buddhist pilgrimage"، P.16
[60]. Buddhism in India، Encyclopedia of religion، Vol.2، p.326.
[61]. "stupa Worship"، Encyclopedia of religion، Vol.14، p.95
[62]. Barua، Sumongal (ed.)، Buddhist Religious Studies، Class Four، (National Curriculum and Textbook Board، 2009)، P.69-71
[63]. Wilkinson، Philip and Charing، Douglas، Encyclopedia of religion، (Dorling Kindersley، 2004، 1st ed.)، P.85 & 93.