پلکان کعبه
دو پله برای رفتن به داخل و بالای کعبه در کعبه از سال‌های دور از دو پلکان استفاده می‌شده است: پلکان خارجی برای ورود به درون کعبه و پلکان داخلی برای صعود بر بام آن. پلکان خارجی: به گزارش ازرقی، تا پیش از بازسازی کعبه پنج سال پیش
دو پله براي رفتن به داخل و بالاي كعبه
در كعبه از سالهاي دور از دو پلكان استفاده ميشده است: پلكان خارجي براي ورود به درون كعبه و پلكان داخلي براي صعود بر بام آن.
پلكان خارجي: به گزارش ازرقي، تا پيش از بازسازي كعبه پنج سال پيش از بعثت، در ورودي خانه كعبه همسطح با زمين بود. در اين بازسازي، نخستين بار با هدف ايجاد مانع براي ورود سيل و نيز پيشگيري از ورود افراد بدون اجازه متوليان كعبه، اين در به بالاتر از سطح زمين انتقال يافت.[1] به گزارشي، ابوحذيفة بن مغيره مخزومي پيشنهاد بالا بردن در و ساخت نردبان ورودي را در اين بازسازي مطرح كرد.[2] از آن پس، واردشوندگان به كعبه، كفشهاي خود را ميكندند و زير نردبان ورودي قرار ميدادند.[3] در فتح مكه (10ق.) پيامبر (ص) بر پلكان كعبه ايستاد و خطبه مشهورش را قرائت فرمود.[4] نيز در گزارشي، از صعود ابوذر، صحابي مشهور پيامبر (ص)، بر نردبان كعبه و تكيه بر باب الكعبه و نقل حديثي در فضيلتهاي اهل بيت: ياد شده است.[5]
از آن پس، پلكان و نردبان خارجي بارها تعمير، بازسازي و تعويض شد و گزارشگران در دورههاي گوناگون به وصف آن پرداختهاند. به گزارش ازرقي (م. پس از 241ق.) اين پلكان از چوب ساج و به طول 5/8 ذرع (كمي بيش از 4 متر) و پهناي 5/3 ذرع (نزديك به 2 متر) و داراي 13 پله بوده است.[6] در سده پنجم ق. پهناي نردبان به حدي بوده كه 10 تن همزمان ميتوانستند از آن استفاده كنند. ورود به درون كعبه در روزهاي خاص براي همگان امكان داشت. پس از انتقال نردبان به نزديكي باب الكعبه، مردم به درون كعبه رفته، نماز ميخواندند.[7]
نردبان كعبه در سده ششم ق. همچون منبري بزرگ با نُه پله وصف شده كه بر پايههايي چوبين سوار بود و از چهار چرخ براي سهولت در جابهجايي بهره ميبرد. در هنگام نياز، اين نردبان به نزديكي باب الكعبه انتقال مييافت و بالاترين پله با آستانه در مماس ميشد.[8]
از اين دوره تا سده هشتم ق. گزارشي در باره پلكان خارجي نيافتيم. در سال 766ق. به دستور سلطان مملوكي مصر، شعبان بن حسين (حك: 764-778ق.) نردباني تازه نيز براي كعبه ساخته شد.[9] اين نردبان همچون پلكان سده ششم ق. چهار پايهاي منبرمانند بود كه هنگام ورود به درون كعبه به نزديك باب الكعبه منتقل ميشد.[10] در سال 814ق. برخي از قسمتهاي چوبي اين پلكان تعمير شد.[11]
به سال 818ق. سيف الدين شيخ محمودي، مشهور به مؤيد چركسي (حك: 815-824ق.) منبر و نردباني براي كعبه فرستاد كه در موسم حج همان سال جايگزين منبر و نردبان پيشين شدند.[12] بر اين اساس، گزارش مربوط به ارسال نردباني براي كعبه به سال 817ق. به دست سيف الدين شيخو سلطان مصر[13] صحيح به نظر نميرسد.
در گزارشي مربوط به سال 1040ق. در دوران عثماني آمده است كه پلكان خارجي كعبه با طول تقريبي چهار متر داراي هفت پله از چوب صنوبر بود كه ورقهاي مسي و آهني داشت. اين پلكان بر چهار چرخ مسي سوار بوده است.[14]
در سال 1097ق. احمد پاشا، حكمران عثماني جده و شيخ حرم، پلكان كعبه را تعويض كرد و براي آن نردهاي قرار داد. اين پلكان نخستين بار در 16 رمضان همان سال بهرهبرداري شد.[15] كردي (م.1400ق.) در باره ارسال پلكانهايي از سوي حاكمان و بزرگان هند براي كعبه در سدههاي 12 و 13ق. آورده است: حسين حميدان هندي، از حاكمان محلي هند، پلكاني براي كعبه فرستاد كه به سال 1116ق. به جده رسيد. با خودداري سليمان پاشا، حكمران جده، از پذيرش آن، اين نردبان تا سال 1127ق. در جده ماند. در اين سال، محمد پاشا، حكمران جده، آن را خريد و به كعبه فرستاد. در روز پنجشنبه 14 جمادي الثاني همان سال، اين نردبان جايگزين پلكان پيشين شد. چهار روز بعد، شريف مكه به بهانه دريافت نكردن مجوز از دولت عثماني، پلكان تازه را برداشت و آن را به خانه شيخ عبدالقادر شيبي، پردهدار كعبه، فرستاد. در پي دريافت اجازه از دربار عثماني و پس از رنگآميزي و تزئين، از اين پلكان بهرهبرداري شد.[16] محمد منورخان هندي نيز به سال 1240ق. پلكاني 11پلهاي از چوب ساج به ارتفاع دو متر و با دو متر پهنا و پنج متر طول براي كعبه فرستاد. اين پلكان تا اواخر سده 14ق. در مسجدالحرام كنار ديوار برابر زمزم بود و هنگام درون شدن به كعبه استفاده ميشد. اين پلكان كه ويژه مردان بود، چندين بار تعمير شد. در گوشهاي از آن، نام فرستنده و تاريخ ارسال آن به كعبه نقش بسته بود.[17] در سال 1300ق. كلب عليخان، نايب السلطنه رامپور از شهرهاي هند بين دهلي و حيدر آباد، پلكاني براي كعبه فرستاد كه 14 پله داشت و در پي دريافت اجازه از دولت عثماني، بهرهبرداري شد. اين پلكان با ورقهاي نقرهاي به ارزش 85364 روپيه تزئين شده بود. به علت تزئينات بيش از حد، به صلاحديد دانشوران، از اين نردبان براي ورود بانوان به درون كعبه استفاده ميشد. اين نردبان تا مدتي بدون استفاده رها شده بود. بعدها بنيشيبه، كليدداران كعبه، نقرهها و چوبهاي آن را تصرف كردند و اثري از آن باقي نماند.[18]
به سال 1375ق. به دستور ملك سعود بن عبدالعزيز (حك: 1373-1384ق.) ساخت پلكاني براي كعبه آغاز شد. اين پلكان 11 پلهاي با بهرهگيري از چوبهاي قوي و روكشهاي نقرهاي مزين به نقش و نگار عربي طلايي رنگ، در كارگاهي در مصر ساخته شد. اين نردبان در روز چهارشنبه پنجم ذيحجه سال 1376ق. به كعبه رسيد. روز بعد، ملك سعود با همراهي گروهي از سران كشورهاي اسلامي حاضر در مراسم حج، براي شستوشوي درون كعبه آن را افتتاح كردند.[19]
كردي در وصف نردبان خارجي كعبه، به دوگونه نردبان در دوران خود اشاره دارد. گونه اول، نردباني كوچك بود كه تنها يك تن ميتوانست از آن بالا رود. گونه دوم، پلكاني متحرك و عريض بود كه چند نفر از آن بالا ميرفتند. از اين گونه دوم، دو عدد كنار چاه زمزم نگهداري ميشد و در صورت نياز به كنار كعبه انتقال مييافت.[20] (تصوير شماره 7)
با توجه به متحرك بودن پلكان خارجي، از آن در مواردي چون شستوشوي كعبه، نصب پرده آن، ورود منصبداران سعودي و ميهمانان ويژه براي نمازگزاردن، و مراسم مربوط به تعميرات و گسترشهاي حرم استفاده ميشود. به گفته كردي، ورود به كعبه در طول سال به ندرت به بيش از 15 مورد ميرسيد.[21] (تصوير شماره 8)
پلكان داخلي: پس از آنكه كعبه در رويداد بازسازي آن در پنج سال پيش از بعثت به دست قريش با بهرهگيري از چوب وگل مسقف شد، نخستين پلكان داخلي كعبه براي صعود به پشت بام ساخته و بهرهبرداري گشت. اين پلكان چوبي در ركن شامي قرار داشت و ثابت بود.[22] به سال 64ق. و هنگام بازسازي كعبه به دست عبدالله بن زبير، نردبان چوبي ديگري جايگزين آن شد.[23] حجاج بن يوسف ثقفي، امير حجاز در دوران عبدالملك بن مروان، به سال 74ق. همزمان با تخريب بناي ابن زبير، اين پلكان را ويران كرده و پلكاني ديگر در همان مكان ساخت.[24] بر پايه گزارشهاي مربوط به سده سوم ق. ارتفاع اين پلكان 20 ذرع (حدود 10 متر) و پهناي آن كمي بيش از نيم متر بود.
در بخش پايين پلكان و در كنار ديوار كعبه، دري از چوب ساج و به ارتفاع 5/3 ذرع (كمتر از دو متر) و به پهناي كمي بيش از نيم متر قرار دادند. اين در تا هنگام متوكل عباسي بدون تزئينات بود. وي دستور داد كه آن را با نقره تزئين كنند و قفلي نقرهاي براي آن بسازند. نيز دري ديگر از چوب ساج به ابعاد 5/2 ذرع (كمي بيش از يك متر) در 2ذرع (يك متر) در سقف كعبه قرار دادند.[25] از اين هنگام تا سده ششم ق. گزارشي در باره آن پلكان يافت نشد. به سال 542ق. پلكان داخلي كعبه تعمير گشت.[26]
منابع سده نهم ق. به وجود 38 پله براي نردبان داخلي اشاره دارند.[27] برخي از پلههاي اين پلكان به سال 814ق. تعمير شدند.[28] از اين هنگام تا سده 12ق. گزارشي از وضعيت پلكان داخلي كعبه به دست نيامد. احتمال ميتوان داد كه در اين دوره طولاني، آن پلكان بارها تعويض و تعمير شده باشد.
در دوره حكومت سلطان مصطفي دوم عثماني (حك: 1106-1115ق.) به سال 1109ق. هنگام تعمير سقف كعبه، پلكان داخلي تعويض شد. هفت پله آن را از سنگ مرمر و بقيه را از چوب ساج ساختند.[29] پلكان كعبه به سال 1039ق. بر اثر سيل از جاي كنده شد.[30] سال بعد با تعميرات بنيادين ساختمان كعبه به دستور سلطان مراد چهارم (حك: 1039-1040ق.) چوب و يكي از پلههاي پلكان كعبه تعويض شد.[31] اين پلكان 29 پلهاي و دايرهشكل در ديواري سنگي محصور بود.[32]
به سال 1375ق. در دوره ملك سعود، پلكان كعبه تعويض شد. پلكان تازه نقرهاندود بود و به انواع نقش و نگارهاي عربي طلايي مزين گشت.[33] اين پلكان ميان دو ديوار اصلي كعبه، يعني حجر اسماعيل و ديوار شرقي، و دو ديوار ديگر درون كعبه محصور بود و براي آن ورودي جداگانهاي با قابليت قفل شدن تعبيه كرده بودند. اين پلكان پنجره و نورگير نداشت و مسيرش تاريك بود. از اين رو، بهرهگيري از وسايل نورافشان براي استفاده از آن ضرورت داشت. پلكان 13 پله مرمرين و 22 پله چوبي ضخيم داشت. پهناي پلهها از 62 تا 65 و ارتفاع آنها از 24 تا 35 سانتي متر بود و تنها يك تن ميتوانست از آنها بالا برود. از پله سوم به بعد، نردهاي كنار پلكان قرار داشت.[34]
در روز 23 رجب سال 1377ق. ورودي پلكان به بام كعبه تعمير شد. براي اين كار از چوبهاي كهن كعبه استفاده كردند و روي آن را با روكشهايي ويژه به طول 185 و پهناي110 سانتي متر پوشاندند تا از ورود آب به درون كعبه پيشگيري شود.[35] در 19 شعبان همان سال، پلكان داخلي كعبه بار ديگر تعمير شد.[36]
در دوره حكومت خالد بن عبدالعزيز سعودي (حك: 1395-1402ق) پلكان كعبه تعويض و پلكاني از جنس آلومينيوم قوي براي آن ساخته شد. در دوره ملك فهد (حك: 1402-1426ق.) ضمن تعمير بنيادين كعبه، پلكان داخلي كعبه نيز بازسازي شد. اين پلهها را از شيشه ساختند تا نور درون كعبه افزوده شود. اين تعميرات در روز سهشنبه سي جمادي الثاني سال 1417ق. پايان يافت.[37]
منابع
اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، 1408ق؛ اخبار مكه: الازرقي (م.248ق.)، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق؛ الاعلاق النفيسه: ابن رسته (م. قرن3ق.)، بيروت، دار صادر، 1892م؛ الامالي: الطوسي (م.460ق.)، قم، دار الثقافه، 1414ق؛ تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير: الذهبي (م.748ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق؛ تاريخ عمارة المسجدالحرام: فوزيه حسين مطر، مكه، جامعة ام القري، 1406ق؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ دلائل النبوه: البيهقي (م.458ق.)، به كوشش عبدالمعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق؛ رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م.779ق.)، به كوشش التازي، الرباط، المملكة المغربيه، 1417ق؛ رحلة ابن جبير: محمد بن احمد (م.614ق.)، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م؛ سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م.481ق.)، تهران، زوّار، 1381ش؛ شفاء الغرام: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش گروهي از علما، بيروت، دار الكتب العلميه، 1421ق؛ العقد الثمين في تاريخ البلد الامين: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1419ق؛ في رحاب البيت العتيق: محيي الدين احمد امام، اندلس، دار قرطبه؛ مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلميه، 1344ق؛ مفرحة الانام في تأسيس بيت الله الحرام: زين العابدين بن نورالدين حسيني، به كوشش عمار عبودي نصار، تهران، مشعر، 1428ق؛ منائح الكرم: علي بن تاج الدين السنجاري (م.1125ق.)، به كوشش المصري، مكه، جامعة ام القري، 1419ق؛ موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري پاشا (م.1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق.
ابوالفضل رباني
[1]. اخبار مكه، ج1، ص159-163.
[2]. اخبار مكه، ج1، ص171.
[3]. اخبار مكه، ج1، ص174.
[4]. دلائل النبوه، ج5، ص85؛ تاريخ الاسلام، ج2، ص556.
[5]. الامالي، ص482.
[6]. اخبار مكه، ج1، ص310؛ التاريخ القويم، ج4، ص140.
[7]. سفرنامه، ص130، 135-136.
[8]. رحلة ابن جبير، ص62-63.
[9]. اتحاف الوري، ج3، ص304؛ تاريخ عمارة المسجد الحرام، ص80.
[10]. رحلة ابن بطوطه، ج1، ص372.
[11]. شفاء الغرام، ج1، ص138؛ اتحاف الوري، ج3، ص488.
[12]. اتحاف الوري، ج3، ص529.
[13]. منائح الكرم، ج2، ص417.
[14]. مفرحة الانام، ص69.
[15]. منائح الكرم، ج5، ص19.
[16]. التاريخ القويم، ج4، ص141.
[17]. التاريخ القويم، ج4، ص141-143.
[18]. التاريخ القويم، ج4، ص142-143.
[19]. التاريخ القويم، ج4، ص142-143.
[20]. التاريخ القويم، ج4، ص140.
[21]. التاريخ القويم، ج2، ص441.
[22]. اخبار مكه، ج1، ص165؛ شفاء الغرام، ج1، ص147.
[23]. اخبار مكه، ج1، ص209-210؛ مرآة الحرمين، ج1، ص273.
[24]. اخبار مكه، ج1، ص211.
[25]. اخبار مكه، ج1، ص294؛ الاعلاق النفيسه، ص33.
[26]. مرآة الحرمين، ج1، ص274.
[27]. شفاء الغرام، ج1، ص147.
[28]. شفاء الغرام، ج1، ص138.
[29]. منائح الكرم، ج5، ص239؛ موسوعة مرآة الحرمين، ج2، ص653.
[30]. اخبار مكه، ج1، ص356-366؛ العقد الثمين، ج1، ص74-82.
[31]. التاريخ القويم، ج2، ص172.
[32]. مفرحة الانام، ص69-70.
[33]. في رحاب البيت العتيق، ص175.
[34]. التاريخ القويم، ج4، ص145، 147.
[35]. التاريخ القويم، ج3، ص395.
[36]. التاريخ القويم، ج3، ص406.
[37]. في رحاب البيت العتيق، ص175، 177.