التاریخ الشامل...
کتابی در تاریخ تحلیلی مدینه، نوشته عبدالباسط بدر کتاب التاریخ الشامل للمدینة المنوره از آثار معاصر تاریخ تحلیلی مدینه منوّره است که تاریخ سیاسی و اجتماعی این شهر را از پیش از اسلام تا عصر حاضر در بر دارد. عبدالباسط بدر، نویسنده و ادیب و تا
كتابي در تاريخ تحليلي مدينه، نوشته عبدالباسط بدر
كتاب التاريخ الشامل للمدينة المنوره از آثار معاصر تاريخ تحليلي مدينه منوّره است كه تاريخ سياسي و اجتماعي اين شهر را از پيش از اسلام تا عصر حاضر در بر دارد.
عبدالباسط بدر، نويسنده و اديب و تاريخنگار سوري، به سال 1364ق. در يكي از روستاهاي شهر حلب زاده شد. پس ازگذراندن تحصيلات مقدماتي در اين شهر، وارد دانشكده تربيت معلم و به سال 1383ق. مشغول تدريس شد و همزمان تحصيلات خود را در دانشگاه دمشق ادامه داد. او براي ادامه تحصيل بارها سفر كرد و از جمله به مصر و كشورهاي اروپايي رفت. بدر در سال 1393ق. به درجه فوق ليسانس در رشته ادبيات عرب و به سال 1398ق. به درجه دكتري از دانشگاه قاهره نايل گشت. سپس به مدينه رفت و در دانشگاه علوم اسلامي اين شهر تدريس كرد و تا امروز بدين كار اشتغال دارد. او رياست اداره فرهنگستان علوم مدينه را نيز بر عهده دارد. از ميان آثار وي تنها كتاب التاريخ الشامل للمدينة المنورّه مربوط به حرمين شريفين است.[1]
بدر كوشيده است رخدادهاي سياسي مدينه را با بهرهگيري از منابع كهن و معاصر بهگونه تحليلي و به ترتيب تاريخي گزارش كند و نقش شخصيتهاي موثر در آن رويدادها را بررسي نمايد. اين كتاب را ميتوان مرجعي براي بازشناسي شخصيتهاي تأثيرگذار، حكمرانان، و رويدادها و تحولات اجتماعي و سياسي از روزگار پيش از اسلام تا زمان چاپ كتاب به شمار آورد. كتاب شامل تصاوير و نقشههايي از مدينه در دورههاي گوناگون تاريخي است.
التاريخ الشامل سه جلد است و جلد اول آن چهار فصل دارد كه با بررسي مدينه در دوران جاهلي آغاز ميشود و پس از بررسي روزگار پيامبر (ص) به دوران خلافت خلفاي راشدين و حكومت امويان ميرسد. جلد دوم با رخدادهاي مدينه در دوران عباسيان آغاز ميشود و با بررسي درگيريهاي عثمانيان و سعوديها در آغاز عصر حاضر به پايان ميرسد. جلد سوم كتاب نيز از قدرت يافتن فخري پاشا، فرمانده ارتش عثماني، در مدينه (1334-1337ق.) و سرانجام تسلط آل سعود بر اين سرزمين سخن گفته و در ستايش آل سعود بسيار كوشيده است.
بدر پس از گزارش چگونگي ورود دو قبيله اوس و خزرج به يثرب، جنگها و درگيريهاي اين دو قبيله را به تفصيل بيان كرده و به ريشهيابي ستيزهاي طولاني ميان دو قبيله پرداخته است. (ج1، ص61-74) او يهوديان را عامل اصلي درگيريها معرفي كرده و انگيزه آنها را ايجاد اختلاف ميان دو قبيله بزرگ يثرب براي دستيابي به رياست بر آن سرزمين دانسته است. (ج1، ص70)
ولايتعهدي امام رضا (ع) در دوران حكومت مامون عباسي از رخدادهاي مورد بحث كتاب است. بدر به گزارش از تاريخنگاران، علت انتخاب امام را برتري او در دانش و تقوا نوشته است؛ اما خود بر اين باور است كه مأمون عباسي اغراض سياسي داشته و براي آرام نگاه داشتن علويان دست به اين انتخاب زده است. (ج2، ص95-96)
بيشتر مطالب كتاب در زمينه رويدادهاي سياسي است؛ اما در آن، از اوضاع اقتصادي مدينه در دورههاي گوناگون نيز سخن رفته است. پيشينه اقتصادي مدينه و تغييرات عمراني مسجدالنبي از موضوعات كتاب است. بدر معتقد است كه قوانين انساني اسلام باعث سامان يافتن تجارت در مدينه شده است (ج1، ص237-238) و غنيمتهاي جنگي به دست آمده از غزوهها و بهرهگيري از تجربههاي برخي مهاجران كه از تاجران مهم مكه بودند، تأثيري چشمگير در اين زمينه داشته است. (ج1، ص227) در اين ميان، برخي عملكردها و تدابير پيامبر (ص) را نيز نبايد ناديده گرفت، مانند راهاندازي بازار براي مردم مدينه كه باعث شكست انحصار يهوديان در تجارت اين شهر شد و رونق اقتصادي را در پي آورد. (ج1، ص235-237)
مصائب و بلاياي طبيعي و غير طبيعي شهر مدينه، بخشي از مباحث كتاب است. بدر تدابير حكومت و مردم را در رويارويي با آنها بيان كرده است. براي نمونه، وي در گزارش رويدادهاي عهد عباسي (حك: 132-656ق.) از سيلي عظيم سخن ميگويد (156ق.)كه بر اثر بارندگي چند روزه در مدينه جاري شد و مسجدالنبي را تهديد كرد. وي از كشف يك آبراه زيرزميني كه قدمت آن به پيش از اسلام ميرسد، در يكي از بستانهاي مدينه گزارش داده و آورده است كه با تغيير مسير سيل به اين آبراه، مسجدالنبي از خطر ويراني نجات يافت. (ج2، ص62-63) قحطي دوران فاطميان (297-567ق.) نيز از رخدادهايي بوده كه مردم مدينه را به سختي دچار ساخته و آثاري بر مكانهاي مقدس نهاده است. در باور نويسنده، حمايت نكردن دولت فاطميان از مدينه و طولاني شدن دوران قحطي باعث شد تا امير مدينه دستور دهد تزئينات مسجدالنبي همچون چراغهاي طلا و هداياي پادشاهان را بفروشند و براي برآوردن نيازهاي نخستين مردم هزينه كنند. (ج2، ص161-162)
از ديگر رخدادهايي كه نويسنده به آنها اشاره ميكند، قدرت يافتن آل سعود در حجاز و درگيريهاي آنها با حكومت شرفا است. وي در بيان رويدادهاي اين دوره، از محاصره مدينه به دست آل سعود سخن گفته و نوشته كه مردم مدينه به ناچار شهر را به آل سعود تسليم كردند و به سال 1220ق. سعوديها با ورود به مدينه، قبور بقيع و مقبرههاي بسياري را در اين شهر براي مبارزه با شرك و بدعت ويران كردند. (ج2، ص431-434) بدر از تأسيس هيئت امر به معروف و نهي از منكر در آغاز سلطه سعوديها در مدينه سخن گفته و عملكرد آن را وصف و نقد كرده است. وي تندرويهاي اين هيئت را نكوهش نموده و آن را نتيجه فهم نادرست از شريعت دانسته است. به گفته وي، امير سعودي سرانجام آييننامههايي براي اين هيئت تنظيم كرد كه از جمله آنها، منع ضرب و شتم و وضع جريمه مالي به جاي شلاق براي برخي جرايم بوده است.(ج3، ص167-168)
تحولات جامعهشناختي و فرهنگي مدينه از مباحث اجتماعي كتاب است. بدر سلطه عثمانيها بر حجاز را مايه تحولاتي فراوان مانند هجرت بسياري از مردم آسياي ميانه به مدينه دانسته است. پيدايش مناصب گوناگون براي اداره شهر و ايجاد گروههاي نظامي و انتظامي براي حفظ امنيت، از جمله تحولات دوران عثماني است. (ج2، ص343) در اين دوران، 18 مدرسه در مدينه تأسيس گشت كه تأثيري چشمگير در زندگاني علمي مدينه داشت. بدر از اين مدارس نام برده و از اندكي گزارشهاي تاريخي در باره مدارس گلايه كرده و گفته است كه به سختي توانسته به گزارشهايي در اين زمينه دست يابد. (ج3، ص90-104) بدر باور دارد كه در اواخر دوران سلطه عثماني، 88 كتابخانه در مدينه وجود داشته و از مشهورترين موارد آنها نام برده است. (ج3، ص105-112)
به نظر ميرسد بدر در بازخواني تاريخ مدينه، برخي رويدادها و شخصيتهاي آغاز اسلام و سهم آنان در تحولات تاريخي را با توجه به ذهنيت شخصي خويش ناديده انگاشته است. براي نمونه، در جلد اول كتاب كه به عصر نبوي پرداخته، خدمات و فعاليتهاي برخي صحابه به ويژه خليفه اول را به تفصيل شرح داده؛ اما از فعاليتها و خدمات علي بن ابيطالب (ع) سخن نگفته است. وي در اين فصل جزئيات همراهي خليفه اول با رسول خدا (ص) در ماجراي هجرت را به تفصيل آورده؛ ولي به ماجراي ليلة المبيت و نقش امام علي (ع) در رخداد هجرت اشاره نكرده است. وي از نقش علي (ع) در پيروزي مسلمانان در جنگهاي خندق، اُحد و خيبر نيز ياد نكرده است.
برخي از تحليلها و داوريهاي بدر، بدون دليل و مبناي علمي و تأمل برانگيز است. او گاه با مسائل تاريخي، بهگونه كلامي و عقيدتي برخورد كرده و صحت و سقم گزارشهاي تاريخي را با محك باورهاي مذهبي و سياسي خويش سنجيده است. او يزيد بن معاويه را از فسق و فجوري كه در تاريخ به او نسبت دادهاند، پيراسته شمرده و اين گزارشهاي تاريخي را شايعه دانسته است. قيام امام حسين (ع)، قيام مردم مدينه و نيز عبدالله بن زبير را با اين باور كه خروج بر وليّ امر بوده و باعث حليت دماء است، نامشروع دانسته و رفتار يزيد را در برخورد با آنها لازم و شرعي شمرده است. (ج1، ص355-358) او در تحليل رخدادهاي مدينه در دوران فاطميان بر آن است كه آنان باورهاي شيعي را در مدينه ترويج دادند تا بتوانند تحولي فكري و عقيدتي در مردم ايجاد كنند و سپس پايههاي حكومتي خود را در آن سرزمين استوار سازند. بدر برگزاري مراسم و جشنهاي عيد غدير خم، ميلاد پيامبر (ص) و برپايي عزاي روز عاشورا را در همين سمت و سو ارزيابي كرده است. (ج2، ص143-144)
التاريخ الشامل به سال 1414ق. در مدينه، در سه جلد و 1481 صفحه و قطع وزيري به همت مركز علوم اسلامي اين شهر به چاپ رسيده است.
عليرضا جمالي
[1]. اسناد موجود در دانشنامه.