تاریخ مکة المشرفة...
کتابی در تاریخ محلی مکه و مدینه، نوشته ابن ضیاء مکی حنفی (789-854ق.) بهاء الدین ابوالبقاء محمد بن احمد بن ضیاء محمد در این کتاب که تاریخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدینة الشریفة و القبر الشریف نام دارد و بخشی از کتاب البحر العمیق او است (
كتابي در تاريخ محلي مكه و مدينه، نوشته ابن ضياء مكي حنفي (789-854ق.)
بهاء الدين ابوالبقاء محمد بن احمد بن ضياء محمد در اين كتاب كه تاريخ مكة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف نام دارد و بخشي از كتاب البحر العميق او است (نك: ادامه مقاله)، تاريخ محلي مكه و مدينه را به اختصار آورده است. او در مكه زاده شد.[1] فقه، اصول، معاني و بيان، اصول دين، و ديگر دانشها را نزد پدرش كه از دانشمندان حنفي بود و نيز سراج الدين قارئ الهدايه، جمال اميوطي، زين مراغي و ابن صديق فراگرفت و از ابو هريرة بن ذهبي، هيثمي، بلقيني، تنوخي و ابن ابيالمجد اجازه نقل حديث دريافت نمود. نيز از پدرش و برخي فقيهان مانند شهاب الدين غزي شافعي اجازه افتاء و تدريس گرفت.[2] مجلس درس او در مسجدالحرام و مدارس مكه برپا بود[3] و مورخاني سرشناس مانند سخاوي نزد وي شاگردي كردند.[4]
ابن ضياء جايگاه اجتماعي و مذهبي برجستهاي در مكه داشت. هنگام زندگاني پدرش نايب او در قضاوت مكه بود و بعدها خود، قاضي القضات شد و نظارت بر حرم شريف و امور حسبه را بر عهده گرفت.[5] مورخان پسين، از جمله سخاوي و مقريزي، مقام علمي و اخلاقي او را بسيار ستودهاند.[6] سيوطي وي را فقيه بزرگ مذهب حنفي در روزگار خود در حجاز دانسته است.[7] او در ذيقعده سال 854ق. در 65 سالگي در مكه درگذشت.[8]
ابن ضياء در تفسير، حديث، و معاني و بيان آثاري نگاشته؛ اما بيشتر به فقه پرداخته و آثاري پربرگ در فقه حنفي مانند المشرع في شرح المجمع از خود بر جاي نهاده است.[9] دغدغههاي فقهي ابن ضياء و حساسيتش در برابر آن چه بدعت شمرده، او را به تأليف آثاري همچون تنزيه المسجدالحرام عن بدع جهلة العوام و نيز كتاب البحر العميق في مناسك المعتمر و الحاج الي البيت العتيق واداشت.[10]
كتاب تاريخ مكه دو فصل آخر كتاب البحر العميق في مناسك حج العتيق است كه به احتمال، ابن ضياء آن را با نام تاريخ مكة و المسجدالحرام و المدينة المنورة و القبر الشريف به كتابي مستقل تبديل كرده است. نسخهاي از اين كتاب كه در 836ق. و در زمان زندگاني او كتابت شده، در كتابخانه اياصوفيه با شماره 3090 نگهداري ميشود. اين، خود، قرينهاي است كه اثر حاضر بخش آخر كتاب البحر العميق است كه به دست خود وي سامان يافته است.[11]
ابن ضياء گاه افزون بر گزارشهاي منابع تاريخي، ديدههاي خود را نيز آورده است. براي نمونه، در باره مساجدي كه بر پايه گزارش منابع، پيامبر در آنها نماز گزارده، ميگويد: «امروزه تنها برخي از اين مساجد براي ما شناخته شدهاند و بيشتر در محلهها و قريههاي انصار جاي دارند؛ همچون: مسجد بنيزريق (طايفهاي از خزرج) كه نخستين مسجد در مدينه است كه در آن قرآن خواندند. (ص306) وي در باره مسجد الرايه گزارش ميكند: «در اين زمانه، امير قطلبك حسامي (م.802ق.) از اميران حكومت مماليك مصر در روزگار فرج بن برقوق (حك: 801-808ق.) آن را بازسازي كرده است (ص180) و مسجد الاجابه و مسجد البيعه ويران شدهاند.» (ص181) در فصلي كه در باره چشمههاي مكه سخن ميگويد، از چشمه بازان نام ميبرد و مينويسد: «اين چشمه در دهه اخير به مكه وصل گشته و در زمانه ما بارها تعمير شده است.» (ص211) در فصل مربوط به تعداد ابواب و اسماء مسجدالحرام، تعداد ابواب را در آن هنگام 19 عدد ثبت كرده است. (ص155)
برخي از منابع مهم تاريخي كتاب عبارتند از: اخبار مكه ارزقي (م.248ق.) (براي نمونه: ص29-30، 128، 199)، اخبار مكه از فاكهي (م.279ق.) (براي نمونه: ص128-131)، الدرة الثمينة في اخبار المدينه از ابن نجار(م.643ق.) (براي نمونه: ص282-286) و التعريف بما آنست الهجره از محمد بن احمد مطري(م.741ق.) (براي نمونه: ص275-276، 281).
برخي آثار تاريخ محلي مكه و مدينه مانند افادة الانام[12]، تحصيل المرام[13] و عمارة المسجدالنبي[14] از كتاب ابن ضياء بهره بردهاند. اين كتاب همچون آثار تاريخي پيشين مكه و مدينه مانند اخبار مكه ازرقي، از اسرائيليات خالي نيست. (براي نمونه: ص23-24)
عنوان فصلهاي كتاب برگرفته از كتاب اخبار مكه ارزقي است. عنوان فصل آغازين چنين است: «ذكر آن چه كعبه پيش از آفرينش آسمانها و زمين بر آن و بر فراز آب قرار داشت». اين كتاب دو باب دارد. باب اول حاوي60 فصل (ص21-212) است كه گزارشهاي كعبه را از هنگام آفرينش زمين تا ظهور اسلام در 26 فصل (ص21-104، 115-118، 122-125، 131-142) و رويدادهاي پس از اسلام را در بيش از ده فصل بازگفته است. (ص104-115، 118-122، 128-130، 149، 151-156) فصلهاي ديگر به موضوعاتي از اين دست پرداختهاند: مقام ابراهيم (ص127-131)، مكانها (ص179-206-212) و ويژگيهاي مسجدالحرام اعم از تعداد ابواب مسجد و نام آنها و منارهها و نيز حدود مسجدالحرام (ص125-126، 149-151، 154-179) و فضيلت چاه زمزم و حدود آن. (ص142-149)
باب دوم در باره مدينه است و 10 فصل دارد (ص213-348) كه با اين فصل آغاز ميشود: «نخستين ساكنان مدينه و سكونت يهود در آن و سپس فرود آمدن دو قبيله اوس و خزرج». باب دوم با اين فصل پايان مييابد: «احكام و فضيلت و چگونگي زيارت رسول خدا». فصل اول آگاهيهايي فشرده از تاريخ مدينه پيش از اسلام و نخستين اقوام ساكن در آن به دست ميدهد و فصل دوم به ورود اسلام به مدينه و هجرت پيامبر ميپردازد. (ص215-231)
موضوعات ديگر فصلها عبارتند از: فضيلت مدينه (ص232-241)، برخي مكانهاي منسوب به پيامبر (ص) (ص241-258)، درگيري نظامي مسلمانان با قبيله بنينظير و نبرد احزاب (ص260-264)، مساجدي كه پيامبر در آنها نماز گزارده (ص297-316)، ساخت مسجدالنبي و حدود و تغييرات آن (ص264-297)، وفات رسول خدا (ص) و برخي اصحابش در مدينه (ص316-333). فصل آخر نيز به احكام فقهي زيارت رسول خدا (ص) و فضيلت و چگونگي آن ميپردازد. (ص333-348)
نويسنده در اين فصل، از ديدگاه فقهي، حكم زيارت رسول خدا را بررسي ميكند و با بيان رواياتي، فضيلت زيارت پيامبر (ص) را اثبات مينمايد (ص334) و مقام شفاعت را براي او مسلم ميداند. (ص334-335)
چاپها: اين كتاب بارها چاپ شده است؛ از جمله به سال 1416ق. با تحقيق عادل عبدالحميد العدوي در المكتبة التجارية مصطفي الباز در شهر مكه و نيز در سالهاي 1418ق. و 1424ق. با تحقيق علاء ابراهيم و ايمن نصر ازهري با بهرهگيري از نسخه خطي كتابخانه مصر در انتشارات دارالكتب العلميه بيروت.
منابع
البدر الطالع: محمد الشوكاني (م.1250ق.)، بيروت، دار المعرفه؛ نظم العقيان: السيوطي (م.911ق.)، بيروت، المكتبة العلميه؛ الدر الكمين بذيل العقد الثمين: عمر بن فهد المكي (م.885ق.)، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار الخضر، 1421ق؛ عمارة المسجد النبوي منذ انشائه حتي نهاية العصر المملوكي: محمد هزاع الشهري، قاهره، مكتبة القاهره، 2001م؛ كشف الظنون: حاجي خليفه (م.1067ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1413ق؛ هدية العارفين: اسماعيل پاشا (م.1339ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي؛ تحصيل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م.1321ق.)، به كوشش ابن دهيش، 1424ق؛ افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازي (م.1365ق.)، به كوشش ابن دهيش، مكه، مكتبة الاسدي، 1430ق؛ التاريخ و المورخون: محمد الحبيب الهيله، مكه، موسسة الفرقان، 1994م؛ الضوء اللامع: شمس الدين السخاوي (م.902ق.)، بيروت، دار مكتبة الحياة؛ تاريخ مكة المشرفه: محمد ابن الضياء (م.854ق.)، به كوشش علاء و ايمن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1424ق.
عليرضا جمالي
[1]. الضوء اللامع، ج7، ص84 و 85.
[2]. الضوء اللامع، ج7، ص84-85.
[3]. التاريخ و المورخون بمكه، ص130-133.
[4]. البدر الطالع، ج2، ص114.
[5]. الضوء اللامع، ج7، ص84 و 85.
[6]. الضوء اللامع، ج7، ص84 و 85.
[7]. نظم العقيان، ج7، ص46.
[8]. البدر الطالع، ج2، ص114.
[9] . نك: كشف الظنون، ص1601.
[10]. الدر الكمين بذيل العقد الثمين في تاريخ البلد الامين، ص58.
[11]. نك: التاريخ و المورخون بمكه، ص130-133.
[12]. نك: افادة الانام، ج2، ص7، 38، 286-287.
[13]. نك: تحصيل المرام، ج2، ص632-634.
[14]. نك: عمارة مسجد النبي، ص92، 99.