تحصیل المرام فی... تحصیل المرام فی... تحصیل المرام فی... بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
تحصیل المرام فی... تحصیل المرام فی... تحصیل المرام فی... تحصیل المرام فی... تحصیل المرام فی...

تحصیل المرام فی...

کتابی در تاریخ محلی و فضیلت‌های مکه، نوشته محمد بن احمد صباغ از عالمان مکی قرن دوازدهم ق.   این کتاب از منابع مهم تاریخ محلی و فضیلت‌های مکه و نام کامل آن، تحصیل المرام فی اخبار البیت الحرام و المشاعر العظام و مکة و الحرم است. نویسنده

كتابي در تاريخ محلي و فضيلت‌هاي مكه، نوشته محمد بن احمد صباغ از عالمان مكي قرن دوازدهم ق.

 

اين كتاب از منابع مهم تاريخ محلي و فضيلت‌هاي مكه و نام كامل آن، تحصيل المرام في اخبار البيت الحرام و المشاعر العظام و مكة و الحرم است. نويسنده در اين اثر، با بهره‌گيري از منابع مكتوب پرشمار و ديده‌هاي خود، به بيان تاريخ بناها و برخي رخدادهاي سياسي و مذهبي مكه تا اواخر سده سيزدهم (1278) ق. پرداخته است.

 

محمد بن احمد بن سالم مكي، تاريخ‌نگار و فقيه مالكي معروف به صباغ، به سال 1243ق. در مكه زاده شد. (ص7) خانواده او در اصل مصري بوده‌اند. وي وظيفه مطوّفي حاجيان مغربي را بر عهده داشت و فرزندانش اين كار را ادامه دادند. (ص10) او در محضر اساتيدي چون احمد زيني دحلان، عبدالقادر بن علي مشاط مكي مالكي، و حسين ازهري دانش آموخت. از او جز كتاب حاضر اثري در دست نيست. وي در سفري به مغرب در سال 1321ق. در 78 سالگي درگذشت.[1]

 

تاريخ آغاز نگارش تحصيل­المرام 1284ق. بوده است. (ص58) به گفته صباغ، هم‌جواري با حرم الهي، او را به فراگيري دانش تاريخ علاقه‌مند ساخته و به نگارش اين كتاب برانگيخته است. (ص55) اين كتاب مورد توجه ديگر نويسندگان تاريخ مكه قرار گرفته است. غازي در افادة الانام بذكر البلد الحرام، محمد كردي در التاريخ القويم، حسين باسلامه در تاريخ الكعبة المعظمه، و احمد سباعي در تاريخ مكه از اين كتاب بهره برده‌اند.[2] وي در نگارش اين اثر از كتاب‌هاي تاريخ مكه، تاريخ عمومي و حديث‌نامه‌ها بهره برده و در هر موضوع، روايات و سخنان مرتبط را گرد آورده است.(ص26-186) برخي از منابع تاريخي تحصيل المرام عبارتند از: اخبار مكه ازرقي، شفاء الغرام و العقد الثمين از فأسي، المواهب اللدنيه از احمد بن محمد قسطلاني، البحر العميق از ابن ضياء مكي، و الاعلام لاهل البلد الحرام از قطب الدين نهروالي. (نك: ص57) شماري از منابع كتاب امروزه موجود نيستند؛ مانند كتاب‌هاي زهر الخمائل نوشته شيخ بدرالدين خوج (ص661-662) و النتائج نوشته حموي. (ص660) برخي نيز هنوز چاپ نشده‌اند؛ مانند الفوائح المسكية في الفواتح المكيه نوشته عبدالرحمن بسطامي. (براي نمونه: ص169، 177) مصحح كتاب، 186 منبع براي آن برشمرده است. (مقدمه مصحح، ص26-42)

 

صباغ به روش خود، گزارش‌هاي ديني و تاريخي را در باره مكان‌هاي مذهبي مكه از منابع پيشين گرد آورده و با آيات و روايات همراه كرده است. او پس از گزارش روايات تاريخي از كتاب‌هاي گذشته، آن‌ها را با ديده‌هاي خود مقايسه كرده و تغييرهايي را كه در زمانه او در ساختمان حرم و ديگر مكان‌ها و بناهاي شهر مكه ايجاد شده، بيان كرده است. (براي نمونه: ص392، 402، 639) وي از بازسازي‌هايي كه به فرمان حكمرانان عثماني و بزرگان مكه (ص397) صورت گرفته، گزارش داده است. دوران زندگي نويسنده هم‌زمان با سلطنت عبدالمجيد (ص145، 191، 213) و عبدالعزيز (ص191، 214، 302) و عبدالحميد عثماني (ص306، 403، 807) است و بازسازي‌هاي اين سه دوره در كتاب بازتاب يافته است.

 

كتاب شش باب و يك پايان و هر باب، فصل‌هاي متعدد دارد. نويسنده افزون بر يادكرد روايات فضيلت‌هاي مكه (ص558) به شرح تاريخ بناي كعبه و مسجدالحرام (ص65-140) و ديگر مكان‌ها و بناهاي شهر مكه (ص514-545) همچون چشمه‌ها و كاروان‌سراها و نيز معرفي برخي دفن شدگان گورستان مكه و مختصري از اخبار واليان مكه پرداخته است. (ص658، 672، 681) بيان حدود حرم، مزدلفه، مشاعر و ... (ص459، 461) و نيز برخي رسم‌هاي عبادي مكه همچون تاريخ ترتيب نمازها در مكه (ص398-400)، نماز خواندن براي اموات در مسجدالحرام (ص379)، تغييرات اذان در دوره‌هاي تاريخي (ص395) و ... از ديگر مباحثي است كه به تناسب، طرح شده‌اند.

 

در بخش‌هاي مربوط به ساختمان بناهاي مكه، نويسنده با يادكرد نام منبع، گزارش‌ها و ديدگاه‌هاي نويسندگان را به ترتيب از كتاب‌هاي كهن تا كتاب‌هاي نزديك به دوران خود نقل كرده است.كتاب او شامل آگاهي‌هايي از تاريخ بناهاي مكه و سير بازسازي بناها تا پايان سده سيزدهم ق. است. (براي نمونه: ص144-152) در مباحث مربوط به فضيلت‌هاي مكه نيز رواياتي را از كتاب‌هاي گوناگون آورده و به مناسبت، برخي مطالب فقهي و حديثي را شرح داده است. صباغ هنگام رويارويي با روايات متعارض در باره يك موضوع، بي‌آن‌كه داوري كند، همه را آورده است. (براي نمونه: ص245-250) بخش عمده آگاهي‌هاي كتاب در باره دوره‌هاي كهن پيش از اسلام، به پيروي از ديگر منابع تاريخ محلي مكه، برگرفته از روايات ديني و غير ديني است.

 

صباغ در مبحث قبرستان مكه، در پي گزارش رواياتي از فضيلت هر يك از قبرستان‌هاي معلات و آرامگاه شبيكه، آرامگاه مهاجران در حَصّاص (از كوه‌هاي مكه)، به معرفي برخي از بزرگان مدفون در مكه از آغاز اسلام در اين قبرستان‌ها پرداخته است. (ص641) بيشتر مطالب اين بخش، از كتاب خلاصة الاثر محبّي برگرفته شده و شامل معرفي مختصر شماري از دانشوران سده يازدهم ق. است. (ص645، 650-658) صباغ برخي از افراد نزديك به دوران خود را هم معرفي كرده است. (ص668)

 

بخش‌هاي واپسين كتاب، خلاصه‌اي است از تاريخ واليان مكه از روزگار كهن تا زمانه مؤلف و نيز بيان سيل‌ها و بيماري‌هاي فراگير در تاريخ مكه. اين بخش از كتاب در باره روابط اشراف حاكم بر مكه در سده سيزدهم ق. و برخي تحولات حجاز در اين سال‌ها
است. (ص685-848) از جمله اين موارد، ظهور وهابيان و حمله اول آل سعود به حجاز است. نويسنده كه از مخالفان وهابيان است، در بيان زندگي محمد بن عبدالوهاب، باورهاي وهابيان همچون حرمت زيارت اوليا، انكار شفاعت، حرمت وصف پيامبر با صفات مدح و تعظيم، و انكار كرامات اولياء را مخالف سنت پيامبر و باورهاي اهل سنت و جماعت دانسته است. (ص843) وي از جواز زيارت قبرها و درستي باور به شفاعت اوليا و پيامبران دفاع كرده است. (ص646) به گفته نويسنده، عبدالعزيز بن سعود و پيروانش كه مي‌پنداشتند باورهاي محمد بن عبدالوهاب در حجاز گسترش خواهد يافت و مايه جذب مردم خواهد شد، از وي حمايت كردند (ص797-798) و به سال 1216ق. به مكه و مدينه يورش بردند و افزون بر محاصره درازمدت مكه كه مردم را به سختي و گرسنگي انداخت، در مدينه قبه قبرهاي صحابه و اوليا را از ميان بردند. به گفته نويسنده، وهابيان مي‌خواستند قبر پيامبر (ص) را نيز ويران كنند؛ اما نتوانستند و به تعبير او، به غارت اموال درون مسجد نبوي بسنده كردند. (ص796، 843) سلطه آل سعود بر حجاز در اين نوبت، ديري نپاييد و با حمله محمد علي پاشا، حاكم مصر، و اخراج وهابيان از حجاز، پايان يافت. (ص798)

 

ƒ نسخه‌هاي خطي و چاپي: عبدالملك دهيش، پژوهشگر عربستاني، كتاب را بر پايه دو نسخه خطي كتابخانه حرم مكي و دارالكتب مصري، تصحيح نموده و با مقدمه‌اي مفصل در سال 1424ق./2004م. به قطع وزيري در مكتبة الاسدي مكه به چاپ رسانده است.

 

منابع

افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازي (م.1365ق.)، به كوشش ابن دهيش، مكه، مكتبة الاسدي، 1430ق؛ التاريخ القويم: محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق؛ المختصر في كتاب نشر النور والزهر: عبدالله بن ميرداماد (م.1343ق.)، به كوشش العامودي، جده، عالم معرفه، 1406ق؛ معجم المؤلفين: عمر كحّاله، بيروت، دار احياء التراث العربي ـ مكتبة المثني؛ نشر الرياحين في تاريخ البلد الامين: عاتق بن غيث البلادي، مكه، دار مكه، 1415ق.

 

فاطمه محمد

 
[1]. مختصر نشر النور و الزهر، ص452؛ نشر الرياحين، ج2، ص523؛ معجم المؤلفين، ج8، ص262.

[2]. براي نمونه: التاريخ القويم، ج1، ص51؛ افادة الانام، ص142.


| شناسه مطلب: 86809







نظرات کاربران