تذکرة الطریق تذکرة الطریق تذکرة الطریق بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
تذکرة الطریق تذکرة الطریق تذکرة الطریق تذکرة الطریق تذکرة الطریق

تذکرة الطریق

سفرنامه حج فارسی، نوشته محمد عبدالحسین کربلایی کرناتکی هندی (زنده در 1242ق.)   نام کامل این سفرنامه، تذکرة الطریق فی مصائب حجاج بیت الله العتیق است. سفرنامه با شیوه روزشمار، رخدادهای سفر حج را که از کربلا آغاز شده و به همان جا پایان یافته و از

سفرنامه حج فارسي، نوشته محمد عبدالحسين كربلايي كرناتكي هندي (زنده در 1242ق.)

 

نام كامل اين سفرنامه، تذكرة الطريق في مصائب حجاج بيت الله العتيق است. سفرنامه با شيوه روزشمار، رخدادهاي سفر حج را كه از كربلا آغاز شده و به همان جا پايان يافته و از بيست و ششم شوال 1230ق. تا شانزدهم جمادي الاولي 1232ق. به درازا انجاميده، آورده است. (ص15-16) اين سفرنامه تصويري از وضعيت راه جبل (راه جنوب عراق به حرمين كه از نجد مي‌گذشته است) و ناامني­ها و خطرهاي آن براي حج‌گزاران را و نيز آگاهي‌هايي تاريخي از درگيري‌هاي وهابيان با حكومت مصر در حجاز در سده سيزدهم ق. به دست مي‌دهد.

 

حافظ محمد عبدالحسين بن محمد عبدالهادي جعفري طياري كربلايي هندي[1] از خاندان‌هاي اميرالامرائي يا «نواب»هاي هند است كه در كرناتك، منطقه‌اي در جنوب هند با مركزيت شهر آركات، حكومت (1272-1102ق.) مي‌كرده‌اند. اين خاندان، شيعه بوده و به قوم نوائط كه از عراق به هند مهاجرت كردند، تعلق داشته است.[2] از برجسته‌ترين افراد اين خاندان، محمد علي والاجاه، جد نويسنده، بوده كه چهل سال حكومت كرده است.[3] محمد علي والاجاه اوقافي براي حرمين داشته كه بخشي از آن تا زمانه نويسنده باقي بوده است. (ص200) نسب مادري نويسنده سفرنامه به سيد علي خان مدني شيرازي[4]، مؤلف رياض السالكين در شرح صحيفه سجاديه مي‌رسد. (ص36) او تولد خود را روز دهم جمادي الاولي نوشته؛ اما سال آن را مشخص نكرده است. (ص134) از سال وفات او نيز گزارشي در دست نيست؛ اما به سال 1242ق. زنده بوده[5] و در كربلا مي‌زيسته است. (ص13، 36) بدين رو، گزارش سفر او از كربلا آغاز شده و به آن پايان يافته است. در مقدمه، بدون يادكرد تاريخ، از مهاجرت خود همراه خانواده و مادرش از هند به كربلا سخن گفته است. (ص36) جز سفرنامه حج، آثاري ديگر در موضوعاتي مانند زندگي امامان معصوم: به او نسبت داده‌اند.[6]

 

زبان سفرنامه، فارسي روان و در پرتو لهجه هندي است. برخي واژه‌هاي فارسي موجود در سفرنامه و‌گونه كاربرد آن‌ها، در فارسي رواج ندارد. (ص18) در آغاز هر بخش از كتاب، اشعاري از نويسنده آمده كه ضمن اشاره به زمان، فشرده موضوع آن بخش را بازگفته است. عناوين اصلي و فرعي سفرنامه از مصححان آن است.

 

انگيزه نويسنده به گفته او (ص33-35) و بر پايه نام كتاب، شرح دشواري‌هاي مسير حج است. او در اين سفر مسيري سخت و دراز را پيموده و به حج آن سال نرسيده و ناچار يك سال در حرمين مانده تا سال بعد حج بگزارد. زمانه نويسنده، مصادف با دولت اول وهابيان بوده و سفر وي در اواخر عمر اين دولت و در آستانه سقوط آن به دست نيروهاي محمد علي پاشا، بنيان‌گذار سلسله خديوان مصر (حك: 1220-1264ق.) و پسرش ابراهيم پاشا (م.1265ق.) صورت پذيرفته است. (ص147،184-189) بر پايه گزارش‌هاي نويسنده از رخدادها و مقابله‌هاي محمد علي پاشا و عبدالله بن سعود (م.1234ق.) حكومت مصر با بهره‌گيري از ضعف وهابيان، به قشون‌كشي و تصرف برخي مناطق حجاز، از جمله شهرهاي پيرامون مدينه، پرداخت. گمان مي‌رود اين درگيري‌ها موجب غفلت حاكمان وهابي از امور ديگر، از جمله نظارت بر حج، شده و كار‌گزاران حج با طيب خاطر به غارت و چپاول و زورگويي به حاجيان مي‌پرداخته‌اند. عامل اصلي تأخير حج نويسنده و همراهانش نيز رفتار مبارك وهابي، كارگزار عبدالله بن سعود، بوده (ص53) كه با توبيخ امير وهابي روبه‌رو شده است. (ص78)

 

كتاب يك مقدمه (ص33-37)، يك خاتمه (ص247-252)و پنج زمان (بخش) دارد كه عبارتند از: از كربلا تا سرزمين وهابي (ص39-58)، در اسارت مبارك وهابي تا ورود به مدينه (ص59-122)، اقامت چند ماهه در مدينه (ص123-195)، از اقامت در مكه تا بازگشت به بصره (ص197-236) و از بصره تا كربلا. (ص237-245)

 

نويسنده به ثبت تاريخ‌ها بسيار علاقه داشته است. وي براي هر روز از سفر خود دست‌كم يك يا دو خط گزارش به دست داده و هيچ روزي را از قلم نينداخته است. توجه به تقويم تاريخي شيعه، عيدهايي مانند 18 ذي‌حجه روز جلوس مبارك مرتضوي (ع) بر مسند خلافت (ص73) و وفيات اهل بيت و بزرگان دين، تاريخ و سالگرد برخي رويدادهاي روزگار پيامبر (ص) و امامان از ويژگي‌هاي سفرنامه است. براي نمونه، مي‌توان از روز بيعت مأمون با امام رضا (ع) يا شهادت جناب مسلم وكوچ امام حسين (ع) از مكه به كربلا ياد كرد. (ص68) تقويم عبادي نيز در نظر نويسنده جاي داشته و ايام روزه‌داري و عبادات ويژه ايام خاص كه گويا بيشتر از زادالمعاد علامه مجلسي گزارش شده (ص168)، مغفول نمانده است. نويسنده در اين ميان، تاريخ و سالگرد وفات برخي از خويشان و روز تولد خود و تاريخ وفات همسرش را نيز ياد كرده است.

 

مهم‌ترين نكته در تاريخ‌گذاري‌هاي اين سفرنامه، اشاره به دو‌گونه تاريخ قمري است كه در آغاز هر ماه بيان شده است. از اين دو، يكي مبدأ هجرت پيامبر (ص) است و ديگري جلوس مرتضوي يعني نشستن امام علي (ع) بر مسند خلافت در نخستين ماه سال 36ق. (ص33)

 

برخي آگاهي‌هاي سفرنامه به لحاظ تاريخي شايان توجه بيشتر است. بخش عمده اين آگاهي‌ها مربوط به دولت اول وهابيان است كه در آستانه سقوط قرار داشته است؛ يعني حدود دو سه سال پيش از حمله ابراهيم پاشا به آن‌ها. نويسنده با وهابيان و نيز نيروهاي مصري ديدارها و گفت‌وگوهايي داشته و به ابراهيم پاشا هدايايي تقديم كرده است. (ص191)

 

برخي از گزارش‌هاي جزئي اما مهم كتاب از اين قرارند: آمدن برخي اميران و شاهزادگان ايراني به حج (براي نمونه: ص226، 231)، نامه شاهزاده محمد علي ميرزا ملقب به دولتشاه به عبدالله بن سعود براي مراعات حال حاجيان ايراني (ص98)، مشكلات و چگونگي و نظام حج‌گزاري آن روزگار به ويژه از راه جبل، رفتار قبايل ميان راه با حاجيان، نام مناطق ميان راه، مبالغي كه قبايل از مسافران براي عبور از سرزمين خود مي‌گرفته‌اند، وضعيت رفاهي و بهداشتي حاجيان. در آن دوره راه شام هم رونق داشته؛ اما راه جبل و بصره و نجد بيشتر مورد استفاده حاجيان بود و عرب‌هاي بنوحرب، شمر و عنيزه ساكن در مسير، حاجيان را غارت مي‌كردند كه در بسياري از سفرنامه‌هاي معاصر اين اثر نيز از آن سخن رفته است.[7]

 

نويسنده در برخي گزارش‌هاي خود، به جغرافيا و آداب و رسم‌هاي مذهبي مناطق و مكان‌ها پرداخته است. او اهل لحسا را شيعه خوانده (ص231) و از شيعيان مدينه ياد كرده (ص126) و اهل بريده را نكوهيده است كه روز عاشورا را جشن مي‌گرفته‌اند، با اين پندار كه پيامبر (ص) در اين روز در جنگي پيروز شده است. (ص86) از ديگر گزارش‌هاي سفرنامه، بيان تعصب و بدرفتاري وهابيان در برخورد با ايرانيان و شيعيان است كه گاه موجب شده است ايشان در انجام دادن آداب و مناسك خود، تقيه كنند. (براي نمونه: ص84)

 

آگاهي‌هاي سفرنامه در باره شهرهاي محل اقامت نويسنده در طول سفر اندك است. او حتي از شهر مدينه نيز كه زماني دراز در آن مانده، آگاهي چندان به دست نمي‌دهد و تنها به وصف مسجدالنبي (ص) و باب‌ها (ص129) و ستون‌هاي آن مي‌پردازد. با اين حال، گزارش‌هاي وي براي بررسي تاريخ اجتماعي حجاز سودمند است و آگاهي‌هايي در باره باديه و مسيرها و شيوه حركت كاروان‌ها، وسايل سفر مانند چارپايان و كجاوه و انواع آن، مشكل كم‌آبي و چگونگي فراهم كردن آب، تجارت و خريد و فروش، و بسياري موضوعات همانند به دست مي‌دهد.

 

ƒ چاپ‌ها: نسخه خطي اين كتاب در كتابخانه برلين با شماره 359 نگهداري مي‌شود. رسول جعفريان و اسراء دوغان اين نسخه را تصحيح و در نشر تاريخ‌نگار قم به سال 1386ش. با قطع وزيري و 264 صفحه چاپ كرده‌اند. مصححان مقدمه‌اي مفصل بر كتاب نگاشته و نويسنده و سفرنامه او را معرفي نموده‌اند.

 

منابع

اعيان الشيعه: سيد محسن الامين (م.1371ق.)، به كوشش حسن الامين، بيروت، دار التعارف؛ پنجاه سفرنامه حج قاجاري: به كوشش رسول جعفريان، تهران، نشر علم، 1389ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي: زير نظر بجنوردي، تهران، مركز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ الذريعة الي تصانيف الشيعه: آقا بزرگ تهراني (م.1389ق.)، بيروت، دار الاضواء، 1403ق؛ رياض السالكين: علي خان الحسني المدني (م.1120ق.)، به كوشش الحسيني، قم، نشر اسلامي، 1409ق.

 

اسراء دوغان

 

 
[1]. الذريعه، ج4، ص39؛ اعيان الشيعه، ج9، ص380.

[2]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج1، ص296.

[3]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج1، ص297.

[4]. الذريعه، ج1، ص450؛ رياض السالكين، ج1، ص2.

[5]. نك: الذريعه، ج2، ص458.

[6]. الذريعه، ج2، ص458؛ ج12، ص11؛ ج15، ص351.

[7]. براي نمونه، نك: پنجاه سفرنامه، ج5، ص409-411، 413؛ ج8، ص47.


| شناسه مطلب: 86824







نظرات کاربران