ترکستان ترکستان ترکستان بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ترکستان ترکستان ترکستان ترکستان ترکستان

ترکستان

نام قدیم سرزمینی در آسیای مرکزی   این سرزمین که امروزه از آن با عنوان آسیای میانه یا آسیای مرکزی یاد می‌شود، ناحیه‌ای پهناور بود که از شمال به سیبری، از جنوب به افغانستان و هند و تبت و ایران، از شرق به مغولستان، و از غرب به دریای خزر

نام قديم سرزميني در آسياي مركزي

 

اين سرزمين كه امروزه از آن با عنوان آسياي ميانه يا آسياي مركزي ياد مي‌شود، ناحيه‌اي پهناور بود كه از شمال به سيبري، از جنوب به افغانستان و هند و تبت و ايران، از شرق به مغولستان، و از غرب به درياي خزر محدود بوده است.[1] پس از اين‌كه روس‌ها به سال 1860م. شهر تركستان در شمال تاشكند را به تصرف درآوردند، نام آن را به اشتباه بر همه مناطق تحت تصرف نهادند و از آن هنگام، زمين‌هاي ماوراء النهر بدين نام معروف شد. اما نام تركستان در نوشته‌هاي مربوط به قرن‌ها پيش از اين تاريخ وجود داشته و بخشي گسترده از آسياي ميانه به اين نام خوانده مي‌شده است.[2] (تصوير شماره 21)

 

سرزمين تركستان در طول تاريخ دستخوش فراز و نشيب‌هاي فراوان شده و حكومت‌هاي متعدد بر آن حكم رانده‌اند. مسلمانان پس از فتح سرزمين‌هاي فارس و خراسان به سال 94ق. به سوي ماوراء النهر روي آوردند و سرزمين‌هاي اين مناطق را نيز فتح كردند تا اين كه به سال 95ق. به فرماندهي قتيبة بن مسلم باهلي به كاشغر، پايتخت تركستان شرقي، رسيدند.[3] برخي از حاكمان اين سرزمين از اين قرار بوده‌اند: امويان (حك: 97-131ق.)، عباسيان (حك: 132-204ق.)، احمد بن اسد فارسي (حك: 205-260ق.)، سامانيان (حك: 261-389ق.) كه اسلام را در بخارا و سمرقند به اوج شكوفايي رساندند، ايلخانيان (حك: 389-407ق.)، غزنويان (حك: 407-428ق.)، سلجوقيان (حك: 428-532ق.)، و قراختانيان (حك: 545-616ق.). در ميان سال‌هاي 616 تا 617 ق. تركستان بر اثر هجوم قوم مغول سقوط كرد و حكومت چغتاي مغول در سال‌هاي 617ق. آغاز شد. شيبانيان از ديگر حاكمان مشهور اين منطقه بودند كه ستيز آنان با صفويان از رويدادهاي مهم به شمار مي‌رود.[4]

 

تركستان به دو بخش عمده شرقي و غربي تقسيم مي‌شود. تركستان شرقي با مساحتي بيش از 1828417 كيلومتر مربع، از شمال به مغولستان و روسيه، از غرب به قزاقستان و قرقيزستان و تاجيكستان و افغانستان، از جنوب به پاكستان و كشمير و تبت، و از شرق به چين محدود مي‌شود. اين منطقه كه امروزه با نام سين كيانگ حدود يك‌پنجم چين را به خود اختصاص داده، اقوام اويغور، قزاق و قرغيز را در بر مي‌گيرد. هر يك از اين اقوام به زبان محلي خود كه همانند تركي است، سخن مي‌گويند؛ ولي زبان رسمي آن‌ها چيني است.[5]

 

تركستان غربي كه از آن به تركستان روس نيز ياد مي‌شود، سرزميني گسترده از آسياي مركزي بود كه به سال 1924م. به دست دولت روس به پنج بخش تقسيم شد. به سال 1992م. هر يك از اين بخش‌ها به استقلال رسيد و كشورهاي تركمنستان، تاجيكستان، ازبكستان، قرقيزستان، و بخش جنوبي قزاقستان پديد آمدند.[6]

 

اين منطقه در دوره حكومت صفويان در ايران، در انزوا قرار گرفت و مناطق مرزي امتداد جيحون به دليل رويارويي دولت شيعي صفوي با سنيان ترك، نه تنها مرز سياسي، بلكه مرز ديني به شمار مي‌رفتند. از جمله حكومت‌هاي اين دوران، شيبانيان بودند كه با ضعيف شدن آنان، حكومت‌هاي كوچك محلي كه به خانات و اميرنشين‌ها شهرت داشتند، رخ نمودند كه از آن جمله، خانات بخارا، خيوه و خوقند بودند.[7]

 

پس از سلطه روسيه بر اين منطقه در سده نوزدهم م. فرمانداري كل تركستان به سال 1284ق./1847م. به مركزيت تاشكند تأسيس گشت. پس از انقلاب اكتبر 1917 روسيه، نام سرزمين‌هاي تركستان روس به جمهوري خودمختار شوروي تغيير يافت و شهر تاشكند به عنوان مركز اين جمهوري انتخاب شد. در سال‌هاي 1924-1925م. كه جمهوري‌‌هاي شوروي درون منطقه جمهوري شوروي تركستان تأسيس شدند، به تدريج عنوان تازه آسياي ميانه شوروي به جاي عنوان تركستان قرار گرفت.

 

افزون بر تركستان شرقي و غربي، تركستان افغانستان در بخش شمالي اين كشور و نيز قسمت‌هايي از قزاقستان و زمين‌هاي آسياي ميانه روسيه در منطقه تركستان قرار مي‌گرفتند. تركستان افغانستان كه با مهاجرت ازبك‌ها و تركمانان به تدريج تركي شد، در اوايل سده‌هاي ميانه شامل سرزمين‌هاي بلخ، مزار شريف و تخارستان بود و به عنوان ولايت بلخ شناخته مي‌شد. افغان‌ها امروزه باكتريا را تركستان مي‌خوانند.[8]

 

ƒ حج‌گزاري تركستان: اين منطقه كه سرزمين‌هاي مشهور فراوان چون بخارا، خوارزم، سرخس، ترمذ، سمرقند، تاشكند، و فرغانه را در خود جاي داده است، در چند دوره در شمار بزرگ‌ترين مراكز علمي جهان اسلام به شمار مي‌رفته و دانشوراني بزرگ را پرورانده است. بسياري از اين دانشوران چون زمخشري، صاحب تفسير الكشاف، و سيد جلال بخاري، از اولياء طريقت چشتيه، براي فراگيري دانش به شهرهاي مكه و مدينه رفتند و در آن جا مجاور شدند.[9] عبدالرشيد ابراهيم از كساني است كه از اين منطقه به حج رفته و خاطرات سفرش را با عنوان «عالم اسلام» به نگارش درآورده است.[10]

 

پيش از دوره صفوي، مسير اصلي حاجيان تركستان از ايران مي‌گذشت. اين مسير همان راه اصلي خراسان بود كه به شرق مي‌رفت و پايتخت ايران را به شهرهاي ماوراء النهر در مرز چين پيوند مي‌داد.[11] اين راه در بيشتر دوره صفويان به دليل ستيز ميان حكومت صفوي و پادشاهان تركستان همچون شيبانيان بسته بود. بدين دليل، مسير بيشتر حاجيان در اين دوره به سوي شمال درياي خزر و قلمرو عثماني تغيير يافت.[12] البته راه ايران در هنگام صلح به صورت موقت گشوده مي‌شد. جنگ‌هاي بسيار ميان صفويان و عثماني و نيز صفويان و ازبكان در اين دوران شكل گرفت كه انگيزه برخي از آن‌ها براندازي شيعه و بازگشايي راه حج بوده است.[13] نامه‌هايي از پادشاهان اين منطقه به شاهان صفوي براي درخواست بازگشايي راه حج، در منابع به چشم مي‌خورد.[14]

 

حاجيان تركستان در دوره‌اي كه راه ايران بسته بود، بيشتر از مسير استانبول به حج مي‌رفتند. آنان در طول راه از احترام اميران و حكمرانان شهرها و روستاها بهره مي‌بردند و پس از رسيدن به قلمرو دولت عثماني، مورد حمايت اين دولت بودند.[15] دولت عثماني تكيه‌ها و كاروان‌سراهايي براي حاجيان تركستاني در اين مسير ساخته بود.[16] گاه به اغراض سياسي، اين حمايت‌ها بيشتر مي‌شد. توجه و حساسيت بسيار دولت عثماني به حاجيان اين منطقه، در اسناد دوره عثماني به خوبي نمايان است. در اين اسناد، فرمان‌هايي در حمايت سياسي و نظامي از كاروانيان و برخي رجال علمي و سياسي و كمك‌هاي مالي به حاجيان در راه مانده، همچون دريافت نكردن كرايه كشتي از فقيران بخارا، به چشم مي‌خورد.[17]

 

كاروان حاجيان تركستان براي رفتن به حج به سوي درياي خزر حركت مي‌كردند و سپس با كشتي عرض دريا را پيموده، به سوي غرب مي‌رفتند و از آن جا از دو مسير به استانبول رهسپار مي‌شدند. يكي مسير آستاراخان، رود ولگا و رود دن بود كه از آن جا به خانات كريمه و سپس به استانبول مي‌رسيد و ديگري از راه بندر دربند و رود ترك با كشتي‌هاي ولايت‌هاي شرقي دولت عثماني و نيز مسير خشكي به استانبول مي‌رسيد و از آن جا نيز گاه از راه خشكي و گاه دريايي به حجاز منتهي مي‌شد.[18] در اين ميان، كساني كه قصد رفتن به استانبول نداشتند، در برخي از بندرهاي عثماني در درياي سياه چون بندر سينوپ و سامسون پياده مي‌شدند و سپس از مسير خشكي به سوي قونيه يا اسكي‌شهر رفته، به كاروان شام مي‌پيوستند. به دليل نامناسب و خطرناك بودن اين راه، حركت در آن به ندرت اتفاق مي‌افتاد.[19]

 

دراويش و صوفيان تركستان بيشتر مسيري را انتخاب مي‌كردند كه بتوانند قبرهاي بزرگانشان را نيز زيارت كنند. اين حاجيان در شهر ترسوس در جنوب شرقي تركيه اتراق مي‌كردند و در تكيه‌ها و زاويه‌هايي كه در اين شهر براي زائران آسيايي ساخته شده بود، به استراحت مي‌پرداختند.[20]

 

پس از تصرف آستاراخان به دست دولت روسيه، مردم تركستان بارها به دولت عثماني از ستم روس‌ها شكايت كردند و خواهان بازپس‌گيري بندر آستاراخان شدند كه از مسيرهاي اصلي حاجيان تركستان و محل گرد آمدن آن‌ها بود. درويش خان كه حكومت آستاراخان را بر عهده داشت، براي بازپس‌گيري اين شهر به كمك دولت عثماني با روس‌ها جنگيد؛ ولي شكست خورد و بدين ترتيب، شهر آستارا خان به سال 1557م. از دست مسلمانان بيرون شد و به كشور روسيه پيوست. درويش خان از اين شكست بسيار اندوهگين شد و از راه استانبول به مكه رفت و تا آخر عمر در آن جا ماند.[21]

 

پس از دوره صفوي، راه ايران ديگر بار از راه‌هاي اصلي حاجيان اين منطقه به شمار مي‌رفت. دولت عثماني در اين مسير نيز به حاجيان تركستاني كمك مي‌كرد. گزارش‌هاي متعدد از كمك سفارت عثماني در تهران به فقيران اين منطقه در دست است.[22] مسير ديگر كه حاجيان اين منطقه را به حجاز مي‌رساند، راه هند بود. اين مسير نيز در دوران صفويان به دليل روابط دوستانه ايران با هند، بسته شد.[23]

 

ƒ حج تركستان در دوران تصرف روسيه: در نيمه دوم سده نوزدهم م. اين منطقه زير سلطه روس درآمد. حج در اين دوران به عنوان يك عامل سياسي ضد حكومت روس و استعمار به شمار مي‌رفت و بدين دليل، روس‌ها مي‌كوشيدند كه آن را در ميان مسلمانان محدود كنند. نخستين اقدام براي محدودسازي حج در ميان مسلمانان، ندادن گذرنامه به شهروندان روس و مسلمانان آسياي ميانه بود. بر پايه قانوني به سال 1880م. اعطاي گذرنامه به مسلمانان به حال تعليق درآمد. اين وضع تا سال 1904م. ادامه داشت.[24]

 

در اين مدت، حاجيان با رفتن به بندر ادسه و هزينه فراوان، گذرنامه فراهم مي‌كردند و به حجاز مي‌رفتند. در اين ايام، در ادسه دفاتر متعدد براي فروش گذرنامه گشوده شده بود و شماري از مسلمانان دچار نيرنگ‌بازي دفترداران مي‌شدند.[25] روس‌ها مي‌‌كوشيدند تا گزارش شورش‌ها و رويدادهاي داخلي مسلمانان تركستان به گوش ديگران نرسد. بدين سبب، به سال 1903م. كه شورش دوكچو در فرغانه رخ داد، سفر حج مسلمانان تركستان را ممنوع كردند. ايجاد تشكل‌هاي مسيونري و نگارش كتب و رسالات گوناگون براي بازداشتن مردم از سفر به حجاز، از ديگر كوشش‌هاي دولت روسيه در برابر حج بود.[26]

 

گسترش تفكر اسلامي و گرايش‌هاي اسلام‌گرايانه در ميان مردم آسياي ميانه در اواخر سده نوزدهم م. روس‌ها را بر آن داشت كه با توسل به شايعاتي همچون رواج بيماري وبا در ميان حاجيان، مردم را از اين فريضه بازدارند.[27] اين دولت با تشكيل سازمان‌هاي قرنطينه بيماري‌هاي واگير پس از سال 1890م. به ممنوع كردن اين سفر جنبه قانوني داد.[28] حاجيان براي گريز از اين قرنطينه، به جاي گذرنامه حج، گذرنامه به مقصد كشوري ديگر مي‌گرفتند. اين روش در مسير رفت، حاجيان را از قرنطينه مي‌رهاند؛ ولي آنان در پي بيرون آمدن از مكه، بايد چندين بار قرنطينه را تحمل مي‌كردند.[29] گزارش‌هاي متعدد از اوضاع بد بهداشتي و بدرفتاري مسؤولان در اين قرنطينه‌ها در دست است.[30]

 

از كوشش‌هاي دولت روس در زمينه حج، گشودن دفتر كنسول‌گري در جده به سال 1890م. بود كه امور حج شهروندان روس را بر عهده داشت.[31] مسير دريايي حاجيان تركستاني در اين دوران چنين بود كه با قطار به بندر كريمه (ادسا) مي‌رفتند و از آن جا با كشتي‌هاي روسي به سوي حجاز حركت مي‌كردند. اين برنامه به سال 1896م. از سوي مجمعي زير نظر حكمران عمومي تركستان پيشنهاد شد و در سال 1903م. از جانب روسيه تزاري تأييد و اجرا گشت.[32]

 

آماري دقيق از شمار حاجياني كه هر سال از روسيه تزاري به حج رفته‌اند، در دست نيست. با مراجعه به اسناد كنسول‌گري روس، آگاهي‌هايي از شمار اين حاجيان در برخي سال­ها به دست مي­آيد. از جمله در سال 1894م. از 3500 تن حاجي حدود 75 درصد از حاجيان فرغانه بوده‌اند.[33] شمار اين حاجيان با توجه به عواملي چون قحطي و وبا دستخوش تغيير مي‌شد.[34] مردم اين منطقه براي انجام پروژه راه‌آهن استانبول ـ حجاز كه مسير حج آنان را كوتاه‌تر و آسان‌تر مي‌ساخت، به دولت عثماني كمك مالي پرداخت مي‌كردند.[35]

 

ƒ حج تركستان در دوران كمونيسم: در اوايل سده بيستم م. انقلاب بلشويك رخ داد. بلشويك‌ها در سال‌هاي آغازين حكومتشان تدابيري سخت را در برابر اسلام به كار گرفتند. پيامد اين رفتار، شورش‌هاي داخلي گوناگون در برابر حكومت بود كه بر حج نيز تأثير مي‌گذاشت. در ميان سال‌هاي 1918 تا 1920م. ميان ارتش سرخ روسيه و باسمالچيان نبردي سخت درگرفت كه دشواري زندگي در فرغانه را براي ساكنان اين منطقه در پي داشت. در اين هنگام، مسلمانان فرغانه به حج به عنوان راهي براي گريز از اين وضعيت سخت مي­نگريستند و هر سال شماري از مردم تركستان به بهانه حج از كشور بيرون مي‌رفتند و ديگر برنمي‌گشتند. شمار افرادي كه از سال 1920م. به عربستان رفتند و در آن جا ساكن شدند، ميان 300 تا 400 هزار تن گزارش شده است.[36]

 

در تركستان شرقي نيز بسياري از مسلمانان به دليل فشار سخت حكومت چين، به دولت عثماني و روسيه و ديگر كشورهاي اسلامي مهاجرت كردند. در اين ميان، بسياري به عربستان رفتند كه شمار آن‌ها ميان 30 تا 50 هزار تن گزارش شده است. يكي از اين افراد، عبدالباقي اوغلو بود كه به سال 1349ق. براي گزاردن فريضه حج از روسيه به استانبول و از آن جا به اسكندريه و سپس مكه رفت. وي به سال 1350ق. ديگر بار به مكه رفت و 15 ماه در آن جا ماند و سپس از راه يكي از شهرهاي هندوستان بازگشت.[37] گاه نيز مكه به عنوان جايي براي عزل شدگان و تبعيدي‌ها به شمار مي‌رفت؛ از جمله بزرگ خان كه به دست يعقوب خان زنداني و سپس به مكه تبعيد شد.[38] 

 

دولت كمونيست در تركستان شرقي نيز از سفر مردم اين منطقه به حج پيشگيري مي‌كرد؛ به گونه‌اي كه در سال 1416ق. تنها 1200 تن اجازه اين سفر را يافتند. اين دولت براي زير نظر داشتن حاجيان، مانع از سفر افرادي مي‌شد كه بدون اجازه جمعيت اسلامي چين، از سفارت عربستان ويزاي اين كشور را گرفته بودند.[39]

 

پس از شكست روس‌ها در جنگ جهاني دوم، اين دولت در سياست‌هاي ضد ديني خود قدري مدارا نشان داد.[40] در همين ايام، مؤسسه نظارت ديني مسلمانان قزاقستان و آسياي ميانه تأسيس شد. مردم بسياري براي رفتن به حج به اين مؤسسه مراجعه كردند. مؤسسه اين درخواست‌ها را به حكومت انتقال مي‌داد و براي سفر حج اجازه مي‌گرفت.[41] به سال 1943م. هيئتي شش نفره از راه ايران به بغداد و سپس مصر و از آن جا به مكه رفت.[42] از سال 1947م. تا مرگ استالين به سال 1953م. حكومت به بهانه بيماري مالاريا، از سفر مردم تركستان به حج پيشگيري كرد. در ميان سال­هاي 1945-1980م. سالانه 15 تا 30 تن از طرف دولت روس به حج فرستاده مي‌شدند. از اين شمار، هر يك از جمهوري‌ها حدود 2 تا 4 نماينده داشتند. از سال 1980م. با اجراي سياست‌هاي گورباچف، شمار حاجيان افزايش يافت.[43]

 

پس از استقلال جمهوري‌هاي تركستان به سال 1991م. قوانين جديد براي آزادي‌هاي ديني در هر يك از اين جمهوري‌ها تصويب شد و سفر حج نيز رونق گرفت. براي نمونه، تنها از جمهوري ازبكستان* به سال 1991م. 400 تن و به سال 1994م. 2700 تن به حج رفتند.[44]

 

…منابع

پژوهشي در باره مكتوبات تاريخي: منصور صفت گل و توبواكي كندو، مؤسسه مطالعات زبان‌ها و فرهنگ‌هاي آسيا و آفريقا، 1385ش؛ تاريخ حج‌گزاري ايرانيان: اسرا دوغان، تهران، مشعر، 1389ش؛ تاريخ عثمان پاشا (شرح يورش عثماني به قفقاز و آذربايجان و تصرف تبريز): ابوبكر بن عبدالله (م. قرن10ق.)، به كوشش يونس زيرك، ترجمه: صالحي، تهران، طهوري، 1387ش؛ تركستان الشرقيه البلد الاسلامي المنسي: توختي اخون اركين، 1417ق؛ تركستان در تاريخ: اراز محمد سارلي، تهران، امير كبير، 1364ش؛ تلفيق الاخبار و تلقيح الآثار: م. م. الرمزي، اورنبرگ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي؛ الحج قبل مئة سنه: نعيم ريزفان، بيروت، دار التقريب، 1414ق؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي: زير نظر بجنوردي، تهران، مركز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ السياسة الدوليه (فصلنامه): قاهره، مركز الدراسات السياسية والاستراتجية بالاهرام؛ سلسله‌هاي اسلامي جديد: ترجمه: بدره‌اي، تهران، مركز بازشناسي اسلام و ايران، 1381ش؛ سياحت درويشي دروغين در خانات آسياي ميانه: آرمينيوس وامبري (م.1913م.)، ترجمه: فتحعلي خواجه‌نوريان، تهران، علمي و فرهنگي، 1387ش؛ سيماي فرهنگي ازبكستان: گروهي از نويسندگان، تهران، الهدي، 1343ش؛ صفويه از ظهور تا زوال: رسول جعفريان، تهران، دانش و انديشه معاصر، 1378ش؛ العقد الثمين في تاريخ البلد الامين: محمد الفأسي (م.832ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بيروت، دار الكتب العلميه، 1419ق؛ مسخر البلاد: محمد يار بن عرب قعطغان (م. قرن10ق.)، به كوشش نادره جلالي، تهران، ميراث مكتوب، 1385ش؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.

 

اسراء دوغان

 
[1]. تركستان در تاريخ، ص9، «نگرشي بر تحولات آسياي ميانه در قرن نوزدهم».

www.britannica.com/EBchecked/topic/610093/Turkistan

[2]. In Russian Turkestan: a garden of Asia and its people, p44,

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج15، ص154.

[3]. تركستان الشرقيه، ص9.

[4]. تركستان در تاريخ، ص18-21.

[5]. تركستان الشرقيه، ص9-11.

[6]. تركستان الشرقيه، ص13؛ السياسة الدوليه، ش132، ص107، «الصراع الصيني التركستاني».

[7]. مسخر البلاد، ص21-25؛ سلسله‌هاي اسلامي جديد، ص547-549.

[8]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج15، ص154.

[9]. العقد الثمين، ج6، ص37؛

Evliyalar ansiklopedisi./ ed. İlhan Apak. - İstanbul : Türkiye Gazetesi, 1993. C 4 s 310؛ www.taqrib.info/turkish/index.php? option=com_content&view=article&id=406:sufler-ve-hac&catid=5:mirase-moshtarak&Itemid=29

[10]. Sibiryalı meşhur seyyah Abdürreşid İbrahim. / İsmail Türkoğlu. -- Ankara : Türkiye Diyanet Vakfı, 1997؛ SÜLEYMANİYE KÜRSÜSÜNDEKİ VAİZ: ABDURREŞİD İBRAHİM(1857/1944)Namık Kemal KARABİBER*Dr. Harran Üniversitesi, İlahiyat Fakültesi, İslam Mezhepleri Tarihi (nkkarabiber@harran.edu.tr)MEHMET AKİF ERSOY ÜNİVERSİTESİ 19-21 KASIM 2008 ULUSLARARASI MEHMET AKİF SEMPOZYUMU s 580-600

[11]. تاريخ حج‌گزاري ايرانيان، ص33-34.

[12]. ميقات حج، ش54، ص176-177، «حجاج تركستان، راه‌ها و دشواري‌ها».

[13]. تاريخ عثمان پاشا و فتح تبريز، ص33، «مقدمه»؛ صفويه از ظهور تا زوال، ص273.

[14]. ميقات حج، ش54، ص182-183.

[15]. Belgelerle Osmanlı-Türkistan ilişkileri (XVI.XX. yüzyıllar). / yay. haz. Ayhan Özyurt ... [ve öte.]. -- Ankara : Başbakanlık Devlet Arşivleri Genel Müdürlüğü Osmanlı Arşivi Daire Başkanlığı, 2005. S 123

[16]. Doğu Türkistan tarihi : başlangıçtan 1878'e kadar. / Mehmet Saray. -- İstanbul : Kitabevi, 1997. 1. c. s 423

[17]. Kolonizatör Türk dervişleri. / Ömer Lütfi Barkan. -- 88334 -- İstanbul : Hamle Basın Yayın, [t.y.] s 110

[18]. ميقات حج، ش54، ص177، «حجاج تركستان، راه‌ها و دشواري‌ها»؛ تاريخ حج‌گزاري ايرانيان، ص170.

[19]. Türkistan’da İslam ve müslümanlar : sovyet dönemi. / Seyfettin Erşahin. -- Ankara : İlahiyat Vakfı Yayınları, 1999. S 113

[20]. İstanbul ve Anadolu evliyaları : Türkistan-Horasan-Hindistan ve dünyadaki Sultan Veliler. / Mustafa Necati Bursalı. -- İstanbul : Tuğra Neşriyat, 1990. 2. c. s 456؛ SUFİLER VE HAC, Esra Doğan, http://www.taqrib.info/turkish/index.php?option=com_content&view=article&id=406:sufler-ve-hac&catid=5:mirase-moshtarak&Itemid=29

[21] Türkistan milli hareketleri. / Abdullah Receb Baysun. -- İstanbul : [y.y.], 1943 s 89؛ . GEÇMİŞTEN GÜNÜMÜZE AS-TARHAN (ASTRAHAN/HACI TARHAN) As-Tarhan (Astrahan/Haci Tarhan) From Past To Present Dr. Fatih ÜNAL* A.Ü. Türkiyat Araştırmaları Enstitüsü Dergisi Sayı 38, Erzurum 2008 239؛ XVI. YÜZYILIN İKİNCİ YARISINDA OSMANLI DEVLETİ ' NİN KARADENİZ SİYASET Prof.Dr Remzi Kılıç Niğde Üniversitesi Makalenin Linki http://host.nigde.edu.tr/remzikilic/mak ... 017-001538

[22]. سياحت درويشي دروغين، ص24.

[23]. ميقات حج، ش54، ص184، «حجاج تركستان، راه‌ها و دشواري‌ها»؛ پژوهشي در باره مكتوبات تاريخي، ص118.

[24]. الحج قبل مئة سنه، ص61-62، ميقات حج، ش55، ص194-208، «حجاج تركستان».

[25]. ميقات حج، ش55، ص195، «حجاج تركستان»؛ تلفيق الاخبار، ج2، ص334.

[26]. ميقات حج، ش55، ص201.

[27]. الحج قبل مئة سنه، ص19.

[28] .Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin Diyanet Ilmi dergi c.35 s.1

[29]. ميقات حج، ش55، ص195.

[30]. BOA,İ.HR-322/20776

[31]. OSMANLI DEVLETi iLEAZERBAYCAN TÜRK HANLIKLARIARASINDAKi MÜNÂSEBETLERE DÂiRARSiV BELGELERi(Karabag-Susa, Nahçıvan, Bakü, Gence,Sirvan, Seki, Revan, Kuba, Hoy)II(1578-1914)Ankara - 1992 BOA. irâde Meclis-i Mahsûs, nr. 4980

[32]. D. Brazuer, Mekke ge yol, Turkistan Hacilari vehukumeti, Mayis 1993 s. 31Car؛ Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin Diyanet Ilmi dergi c.35 s.1

[33]. Isa Cabbarov, ZulmettenMarefetge, Taskent, 4891؛

ميقات حج، ش55، ص201، «حجاج تركستان».

[34]. ميقات حج، ش55، ص201.

[35] .BA. Yildiz esas evrak, Kisim18-3/ evrak n. 480/230؛ Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin Diyanet Ilmi dergi c.35 s.1

[36]. ميقات حج، ش55، ص203، «حجاج تركستان».

[37]. SUUDÎ ARABİSTAN’I YURT EDİNEN DOĞU TÜRKİSTANLILAR, KULLANDIKLARI YAZI DİLİ ve BU YAZI DİLİYLE KALEME

ALINMIŞ BİR ESER: SÎRETÜ HÂTEMÜ’N-NEBİYYÎNUfuk Deniz AŞÇI*Bu makale, Suudî Arabistan’daki Doğu Türkçesi, Sîretü Hâtemü’n-Nebiyyîn Grameri(Hazırlayan: Ufuk Deniz AŞÇI, Konya 1995) adlı Yüksek Lisans Tezinden alınmıştır

[38]. B .Bolger ,the life of Yakoub Beg ,London ,8781 ,S؛

تاريخ حج‌گزاري ايرانيان، ص391.

[39]. تركستان الشرقيه، ص31.

[40]. الحج قبل مئة سنه، ص29؛ سيماي فرهنگي ازبكستان، ص70.

[41]. ميقات حج، ش55، ص204، «حجاج تركستان».

[42]. Kadi Muradhaca Salihi Otgen yil hac seferi, Orta Asya ve Kazakisan Muslumanlari Diniye NezaretiJurnali, S,3. 4. Taskent؛ Hicaz karantina teşkilatı (1865- 1914). / Gülden Sarıyıldız. –1989 s 41.

[43]. ميقات حج، ش55، ص204.

[44]. ميقات حج، ش55، ص205.


| شناسه مطلب: 86829







نظرات کاربران