تونس
کوچک‌ترین کشور مسلمان شمال افریقا جمهوری تونس کوچک‌ترین کشور در شمال افریقا، از شمال شرقی به دریای مدیترانه، از جنوب شرقی به لیبی، و از غرب به الجزایر محدود است. مساحت کشور تونس 162155 کیلومتر مربع[1] و پایتخت آن شهر تونس است. (تصوی
كوچكترين كشور مسلمان شمال افريقا
جمهوري تونس كوچكترين كشور در شمال افريقا، از شمال شرقي به درياي مديترانه، از جنوب شرقي به ليبي، و از غرب به الجزاير محدود است. مساحت كشور تونس 162155 كيلومتر مربع[1] و پايتخت آن شهر تونس است. (تصوير شماره 32) زبان و خط رسمي آن عربي است و فرانسوي، زبان علمي و دانشگاهي و مطبوعاتي آن به شمار ميرود. اصطلاح «اللغة الدارجه» به زبان عربي با لهجه تونسي اشاره دارد. كمتر از 1% جمعيت تونس در جنوب جزيرة جَرَبه، مُطماطِه، دوَيرات و شَنَني هنوز به زبان بربري سخن ميگويند. جمعيت اين كشور حدود 10 ميليون و 600 هزار نفر است و بيش از 99% آن مسلمان هستند. اسلام دين رسمي تونس است. بيشتر مسلمانان اين كشور، مالكي و اندكي حنفي هستند. چند هزار اباضي نيز در اين كشور زندگي ميكنند كه بيشتر در جزيره جربه در جنوب سكونت دارند. بر اساس آمار 1373ش./1994م. شمار اقليتهاي يهودي و مسيحي تونس بيش از 11251 تن بوده است. آماري رسمي از شيعيان اثناعشري تونس در دست نيست. گفتهاند كه تعداد آنان 400 هزار نفر است كه بيشتر در جنوب تونس، به ويژه شهرهاي قَفصه و قابِس، ساكن هستند. تونس خوش آب و هواترين كشور شمال افريقا است؛ زيرا آب و هوا در شمال، معتدل مديترانهاي و در جنوب، صحرايي است. ميدانهاي نفتي تونس در مناطق صحرايي نزديك به مرز ليبي و الجزاير قرار دارند.[2]
تونس دو مجلس قانونگذاري دارد و از لحاظ تقسيمات كشوري داراي 24 فرمانداري است و شكل حكومت آن جمهوري است. رئيس جمهور با شيوه انتخابات مستقيم برگزيده ميشود. در تونس، افزون بر الجامعة الزيتونيه كه پيشينه 13 قرني دارد، نخستين دانشگاه پس از استقلال (1956م.) الجامعة التونسيه است كه به سال 1958م. در شهر تونس تأسيس شد و سپس آموزش عالي به تدريج گسترش يافت. آموزش در تونس رايگان و در دوره ابتدايي، اجباري است.[3]
تاريخ تونس: كشور امروزي تونس، بخشي گسترده از منطقه تاريخي «اِفريقيه»[4] بوده كه طرابلس تا طنجه[5] را شامل ميشده است. از تونس تا قيروان سه روز راه است.[6] ساكنان اصلي اين منطقه، بربرها[7] بودهاند. نامگذاري اين كشور به تونس در روزگار اسلامي و به دست مسلمانان صورت گرفته و نام كهنتر آن «ترشيش» بوده است.[8] مردم تونس به سركشي و قيام بر ضد حاكمان معروف بودهاند. اين كشور شاهد جنبشهاي بسيار بوده است.[9] تاريخ تونس تا پيش از ضميمه شدن به قلمرو دولت عثماني، همان تاريخ افريقيه است. فينيقيها از نخستين حاكمان تونس بودند.[10] در منابع تاريخي اسلامي، تونس به «مغرب أدني» معروف گشته و بخشي از مغرب بزرگ به شمار رفته است. اين منطقه نقش «سرزمين موعود» را براي لشكركشي امپراتوران حوزه درياي مديترانه داشته[11] و به دليل ويژگيهاي جغرافيايي، به ويژه دشت بودن، معمولاً داراي وحدت سياسي نبوده و در معرض هجوم و قشونكشي كشورهاي مجاور قرار داشته است. پيش از ورود اسلام به تونس، اين منطقه حاكميت فينيقي و رومي و واندالي را تجربه كرده است. فينيقيها پايهگذار تمدن قرطاج (كارتاژ)[12] در تونس بودند. اين تمدن را هجوم روميها به سال 241ق.م. برچيد.
عثمان بن عفان به سال 27ق. عبدالله بن سعد بن ابيسرح، حاكم خويش در مصر را همراه شماري از صحابه، مأمور فتح افريقيه كرد. در اين لشكركشي، پاتريارك گريگوريوس (جرجير) حاكم رومي افريقيه كشته شد. ابن ابيالسرح نيز در برابر گرفتن غنيمتهاي بسيار، از گماردن حاكمي مسلمان بر افريقيه منصرف گشت.[13] معاوية بن خديج به سال 45ق. از سوي معاوية بن ابوسفيان مأمور فتح افريقيه شد. حضور عُقْبة بن نافع فهري به يورشهاي مسلمانان نظمي خاص بخشيد. وي با ساختن شهر قَيروان در 160 كيلومتري شهر تونس به سال 50ق./670م. مركز فرماندهي مسلمانان را در افريقيه بنا نهاد. حدود 52 سال (27-79ق./647-699م.) به درازا انجاميد تا همه منطقه افريقيه و مغرب در شمار قلمرو اسلامي درآمد. به سال 79ق./699م. حَسّان بن نعمان افريقيه را به طور كامل فتح نمود و پس از غلبه بر كارتاژ، نفوذ روميها را در سواحل شمال افريقا براي هميشه از ميان برد و شورش بربرها را فرونشاند و بسياري از زمينهاي زراعي را ميان كشاورزان تقسيم كرد و نخستين كارخانه كشتيسازي (دارالصناعه) را در آن جا بنيان نهاد.[14]
سلسلههايي كه در دوره اسلامي بر تونس حكومت كردند، از اين قرار بودند: اُمويان (تا 127ق.)، عباسيان (تا 183ق.)، اغلبيان (تا 290ق.)، فاطميان (تا 341ق.)، صَنهاجيان (تا 543ق.)، حَفصيان (تا 981ق.) و عثمانيان (تا 1293ق.). تونس به سال 1293ق./1881م. تحت الحمايه فرانسه شد و سرانجام با تأثير از جنبش بيداري در جهان اسلام و مقاومت مردم مسلمان اين كشور به سال 1378ق./1956م. طعم استقلال را چشيد. عملكرد دينستيزانه حبيب بورقيبه و زين العابدين بن علي[15] دو رئيس جمهور تونس، جوانان تونسي را واداشت تا در 14 ژانويه 2011م./24 دي 1389ش. حكومت بن علي را ساقط كنند و حركتهاي مردمي اسلامي معروف به «بهار عربي» را در جهان عرب آغاز كنند.
تاريخ حجگزاري تونس: ساخت شهر قيروان به دست عُقبة بن نافع در سال 51ق. نقطه عطفي در تاريخ حجگزاري مردم تونس به شمار ميرود. اين شهر تا سالها مهمترين پايگاه نشر اسلام در افريقيه بود. در دوران عقبة بن نافع، تعليم اسلام به بربرهاي تازهمسلمان آغاز شد.[16] توجه خليفه اموي، عمر بن عبدالعزيز، به ترويج آموزش اسلام در افريقيه موجب شد تا وي به سال 100ق. ده تن از فقيهان را به قيروان اعزام كند تا ضمن سكونت در اين شهر به بالندگي فرهنگ اسلامي مردم ياري برساند.[17]
موقعيت ويژه ديني شهرهاي قيروان و تونس[18] در نيمه نخست سده دوم ق. و ديگر شهرهاي تونس مانند مهديه[19] در قرنهاي پسين موجب شد كه اين شهرها به پايگاه حكومتي، اداري، نظامي، و فقهي اسلام در افريقيه و مسير عبور حاجيان تونسي و مراكشي و الجزايري و حتي اندلسي[20] كه از راه مصر[21] به حجاز سفر مينمودند، تبديل شوند. بسياري از دانشمندان مشهور علوم ديني مانند بهلول بن راشد و اسد بن فرات و امام سحنون از اين سرزمينها برخاستند كه بخشي از زندگي علمي و معنوي ايشان در سفر حج شكل ميگرفت. نام بسياري از اين دانشوران را كه به حج رفتهاند، ميتوان در كتابهاي تراجم علماي تونس و افريقيه يافت[22]؛ علمايي كه به مذهب مالك بن انس (93-179ق./712-795م.) گرويدند و خود و شاگردانشان به سرزمين حجاز، به ويژه در ايام حج، سفر ميكردند. كتاب الموطأ مالك بن انس را بايد از نخستين منابعِ مرجعِ آموزشِ حجگزاري در تونس و ديگر مناطق مانند الجزاير و مغرب و بخشي از مصر دانست كه از سده دوم ق. تا كنون مورد توجه بسيار مسلمانان افريقيه بوده و نخستين بار به دست علي بن زياد، از شاگردان مالك و از فقيهان طبقه سوم تونس، وارد اين كشور شده است.[23] ساخت «دار الصناعه» به دست عبيدالله بن حبحاب موصلي، حاكم اموي تونس، به سال 114ق. در شهر تونس كه بيشتر به ساخت كشتي اختصاص داشت، فرصتي بسيار مناسب براي تسهيل رفت و آمد دريايي حاجيان تونسي و مغرب بزرگ به سرزمين حجاز فراهم آورد.[24] اينكه گفتهاند تا آغاز سده سيزدهم ق. حاجيان مغرب از راه خشكي به مغرب ميرفتهاند[25]، دور از ذهن مينمايد.
آگاهيهاي مربوط به راههاي سفر حاجيان تونسي و مغربي در سفرنامههاي حج مغربيان آمده است. براي نمونه، ابن بطوطه (م.779ق.) مسير سفر حج كاروانها و حاجيان، از جمله مسير سفر خويش را در سده هشتم ق. شرح داده كه از طنجه حركت كرده و با عبور از الجزاير، به شهر تونس رسيده و سپس مسير ساحلي شهرهاي سوسه و صفاقس و قابس را پيموده و وارد ليبي شده و از آن جا به بندر اسكندريه در مصر رفته است.[26] حاجيان تونسي همراه حاجيان مصري و اندلسي، با عبور از شبه جزيره سينا و خليج عقبه و مدين به سوي مدينه يا مكه ميرفتهاند. يعقوبي (م.292ق.) راه حج مغربيها را با وصف منزلگاهها و مسيرها، از مصر به سوي مكه و مدينه ترسيم كرده است.[27] برخي از حجگزاران تونسي نيز با گذر از مناطقي، از جمله اسكندريه و رسيدن به كانال سوئز، از درياي سرخ رهسپار جده و سپس حرمين ميشدند. آنها بر درياي سرخ احرام بسته، براي انجام مناسك حج تمتع آماده ميشدند.[28]
در باره راه حج دريايي، گزارش يكي از حاجيان مغربي در سده 13ق. كه با كشتي بخار و امكانات بهتر به حج رفته، نشان ميدهد كه در عينِ بهتر شدن وضع كشتيها و بيشتر شدن امكانات براي مسافران، همچنان مشكلات بسيار فراروي حاجيان تونسي بوده است.[29] اين سختيها گاه موجب ميشد كه فقيهان مالكي به تحريم سفر دريايي حكم دهند.[30]
دوري راه حج و نيز صدور برخي از فتواهاي فقه مالكي، زمينه را براي افزايش مشكلات حجگزاري تونسيها بيشتر فراهم ميكرده و در موارد فراوان، مانع انجام اين فريضه ميشده است. براي نمونه، ميتوان به اين فتوا در فقه مالكي اشاره كرد كه حجگزار مرد نبايد زاد و توشهاش را همراه داشته باشد، بلكه بايد آن را در مسير سفر به مكه فراهم كند.[31] اين نگاه فقهي موجب ميشد تا به
رغم مستطيع بودن مسلمانان تونسي در شهرشان، زمينه انجام سفر برايشان فراهم نشود. حتي بسياري از دانشمندان تونسي در سن 60 سالگي بدون انجام فريضه حج وفات يافتند و مهمترين عذر ايشان افزون بر سختي و مشقت سفر حج، نگاه فقه مالكي در مورد گرفتن اجير براي حج هنگام سختي سفر بود.[32]
رغم مستطيع بودن مسلمانان تونسي در شهرشان، زمينه انجام سفر برايشان فراهم نشود. حتي بسياري از دانشمندان تونسي در سن 60 سالگي بدون انجام فريضه حج وفات يافتند و مهمترين عذر ايشان افزون بر سختي و مشقت سفر حج، نگاه فقه مالكي در مورد گرفتن اجير براي حج هنگام سختي سفر بود.[32]
شهرهاي معروف ساحلي و غير ساحلي تونس مانند قيروان، صفاقس، مهديه، سوسه و تونس، مسير عبور و گذر كاروان حاجيان در مغرب بزرگ بود؛ به گونهاي كه حاجيان از منتهاي مغرب بزرگ، در اول ماه محرم هر سال از مناطق خويش بيرون ميآمدند و بيشتر سال را در راه بودند تا به مكه برسند.[33] در روزگاران كهن، كساني كه از اندلس يا مغرب رهسپار حج ميشدند، برخي راه دريايي و بعضي راه زميني را برميگزيدند[34] و در پي عبور از مصر يا شام، همراه حاجيان مصري و شامي، در ميقات جحفه احرام ميبستند.[35]
وضع نامناسب بهداشت از ديگر مشكلات حجگزاران تونس بود. نبرد و درگيري و نبودِ امنيت مسير و قحطي، از ديگر موانع سفر حج تونسيها بوده است. براي نمونه، به سال 145ق. يزيد بن حاتم، حكمران مصر از سوي ابوجعفر منصور عباسي، مردم مصر را از رفتن به حج به دليل خروج نوادگان امام مجتبي (ع) بازداشت و خود به سال 147ق. و پس از كشته شدن ابراهيم بن عبدالله بن حسن مثني حج گزارد.[36] با اين حال، گزارشهايي از حجگزاري مردم تونس در وضع دشوار در دست است. ناصر خسرو قبادياني گزارش ميدهد كه به سال 440ق. به رغم قحطي شديدي كه حجاز را فراگرفته بود، كارواني بزرگ از حاجيان مغرب در مراسم حج حضور داشت.[37] در گزارش ديگر، آمده است كه به سال 430ق. هيچ كس از مصر و شام و مغرب و عراق به حج نرفت و در سالهاي 431، 436-437 و 439ق. نيز تنها مصريها به حج رفتند.[38] در اين گزارشها، عنوان مغرب، شامل سرزمينهاي گوناگون اين منطقه اعم از اندلس و مراكش و تونس و الجزاير است.
در كنار سختيهاي سفر حج براي تونسيها، از فوايد بسيار اين سفر نيز بايد سخن گفت. از مهمترين فوايد حجگزاري تونسيها، تسهيل ارتباط مسلمانان غرب و شرق جهان اسلام بوده كه نقشي بسزا در آشنايي آنها با يكديگر داشته است. تبادل كالا و تجارت نيز از ديگر فوايد مهم حجگزاري تونسيها به شمار ميرفته است. عموم مغربيان و حجگزاران تونسي، كالاهاي خود را از تونس آورده، در اسكندريه ميفروختهاند.[39]
مردم تونس براي انجام حج اشتياق فراوان داشتند و پس از حجگزاري، در صورت امكان، براي خدمتگزاري و دريافت معنويت و علم در حرمين اقامت دائم مينمودند.[40] از اين جهت، مسافران تونسي به حرمين دو دسته بودند: گروهي قصد اقامت و مجاورت دائم در حرمين داشتند و گروهي قصدشان انجام مناسك و زيارت و سپس بازگشت بود. در بررسي پيرامون اسناد و نسخ خطي مربوط به جزيرة العرب در تونس، فهرستي از افراد تونسي مجاور و مهاجران به حرمين فراهم شده است.[41] در منابع ديگر، نام شماري از دانشوران حجگزار كه مجاور حرمين شدهاند، آمده است. از جمله اينان، محمد تونسي لواتي، علي بن محمد تونسي، و عمر عَبدَري ميانشي بودهاند.[42] در منابع به نام مبارك تونسي كه از فراشان حرم نبوي بوده، اشاره شده است.[43]
در سده 19م. شماري از سازمانهاي حمل و نقل فرانسه عهدهدار انتقال دريايي حاجيان تونس بودند و براي اين كار، هزينه بسيار از مردم ميگرفتند و آنها را با كشتيهاي كهنه و نامناسب انتقال ميدادند. آوردهاند كه دولت فرانسه در صدد بود براي پيشگيري از تشتت، امتياز انتقال حجگزاران تونس را به شكلي خاص به فرانسه بسپارد.[44] تأسيس راه آهن دمشق به حجاز و نيز دمشق به بيروت، موجب افزايش سفر به مكه شد. در يكي از گزارشها، از نگراني وزير امور خارجه فرانسه از افزايش حاجيان تونس ياد شده است. در گزارش ديگر، از همكاري فرماندار (باي) تونس با امير مكه در اهتمام به تعمير راه آهن سخن رفته است.[45]
در باره ارتباط تونسيان با مسافران حجاز، گزارش محمد عبدري (م.689ق.) در دست است. او خاطرهاي خوش از مردم تونس دارد. وي پس از پيمودن منزلگاههاي گوناگون به تونس رسيده است. او همراه با گزارش رفتار مردم هر شهر با حاجيان و مسافران، از مهماننوازي و خوشرفتاري تونسيان با رهگذران و حاجيان به نيكي ياد كرده است.[46] ابن رشيد فهري (م.721ق.) نيز در سفر به حج و حجاز، از مناطق ميان راه از اندلس تا حجاز گزارش داده است. او چندي در تونس اقامت كرد و از اهل دانش و ادب آن جا توشه برگرفت. وي شرح احوال و نامهاي دانشوران اين سرزمين را آورده است. او سپس از تونس به اسكندريه رفت و مسيرش را به سوي سرزمين وحي ادامه داد.[47]
تونسيان موقوفات و صدقات فراوان در حرمين بر جاي نهادهاند. تنوع و گستردگي اين موقوفهها و نيز گزارشهايي در باره نيكوكاران، اميران و دانشوران تونسي كه اهل وقف و كارهاي خير در حرمين بودهاند، در پژوهش محمد التليلي با عنوان اوقاف الحرمين الشريفين بالبلاد التونسيه آمده است. نويسنده گزارشي تفصيلي از اين موقوفهها، نام
صاحبان آنها و وضع هر موقوفه در گذر تاريخ داده است.[48]
صاحبان آنها و وضع هر موقوفه در گذر تاريخ داده است.[48]
سفرنامههاي حج تونسي: محمد بن احمد تجاني كه در سال 706ق. همراه يحيي بن زكريا، يكي از اميران بنيحفص، به قصد حج از تونس درآمد و بعدها كه اين امير حاكم تونس شد، در شمار مقرّبان او گشت، سفرنامهاي مهم دارد. اين سفرنامه با اسلوبي ساده از مسائل جغرافيايي و تاريخ طبيعي و اقوام و نژادها گزارش ميدهد. يك سده بعد، ابن خلدون (م.808ق.) به ستايش او پرداخت و از كتابش در باره تاريخ شمال افريقا فراوان بهره برد.[49]
الرحلة الحجازيه* نوشته تاريخنگار و مصلح تونسي، محمد بن عثمان سنوسي، از سفرنامههاي مهم حجگزاران اين سرزمين است. وي به سال 1267ق. در تونس زاده شد. او در تاريخ و ادبيات دست داشت و الرائد التونسي را منتشر ميساخت و در نگارش مقالات دائرة المعارف البستانيه مشاركت داشت.[50] وي در پي بازگشت از سفر حج، نوشتن سفرنامهاش را آغاز نمود. اين سفرنامه در سه بخش، حاوي گزارش سفر به ايتاليا و تونس، مكه و مدينه و رجال و شخصيتهايي است كه در مسير سفر با آنها ديدار كرده است.[51]
اثري از سيد محمد بيرم تونسي با عنوان صفوة الاعتبار بمستودع الامصار و الاقطار از ديگر سفرنامههاي مردم تونس است. محمد بيرم تونسي در خانوادهاي اهل دانش به سال 1256ق. زاده شد. او در امور فرهنگي تلاش داشت و در 1296ق. به سفر حج رفت و پس از حج به شام رهسپار شد. سپس در استانبول اقامت گزيد. وي رسالهاي با عنوان فيما يجب لآل البيت النبوي من التبجيل و نيز رساله في سكني دار الحرب را نوشته است. وي به سال 1307ق. درگذشت.[52]
حجگزاري تونسيها در عصر حاضر: با استقلال اين كشور به سال 1377ق./1956م. هر سال هشت تا 10 هزار تونسي به حج اعزام ميشوند. حبيب بورقيبه، رئيس جمهور وقت تونس، در بازديد از مدينه، از معماران تونسي خواست تا محراب فعلي مسجد قبا را گچبري كنند.[53] مردم تونس در سال 1430ق./2009م. به دليل رواج آنفولانزاي خوكي، در مراسم حج تمتع شركت نكردند. اين اقدام بازتابي منفي در ميان كشورهاي اسلامي داشت. به سال 1431ق./2010م. از ميان 78469 تن تونسي ثبت نام كرده براي سفر حج، تنها 10 هزار تن در قالب 82 پرواز مستقيم به حج اعزام شدند. پرواز حاجيان تونسي از شهرهاي گوناگون تونس به ويژه تونس، منستير، صفاقس، جربه، نفطه، و قابس انجام ميشود. هزينه حج تمتع براي هر تونسي به سال 1432ق./2011م. حداكثر 6000 دينار تونسي برابر با5000 دلار اعلام شده است. هتلهاي محل اسكان حاجيان تونسي در مكه داراي سه يا چهار ستاره و در فاصله 350 تا 800 متري حرم هستند. فاصله زماني ثبت نام تا اعزام تونسيها به سفر حج، پنج سال است. وزير امور ديني، رياست بعثه حاجيان تونسي را در عربستان بر عهده دارد و كميته ملي حج تونس «اللجنة الوطنية للحج» متشكل از وزارت امور ديني و وزارت بهداشت اين كشور، عهدهدار امور حجگزاري تونس است كه هماهنگي با مسؤولان حج عربستان در زمينه اسكان، پذيرايي، حمل و نقل، و ارسال دارو را انجام ميدهد.[54]
حاجي شدن، افتخاري بزرگ و آرزويي مهم براي تونسيها به شمار ميرود. بهرهگيري از گروههاي تواشيحخواني معروف به «سُلاميه» هنگام بدرقه و استقبال، بخشي از مراسم مربوط به حاجيان در تونس است. در تونس بر اساس باوري عاميانه، در روز عيد قربان از صابون براي شستوشوي لباس استفاده نميكنند؛ زيرا ممكن است پاي حاجيان بر سنگهاي جبل الرحمه در منا بلغزد.[55]
منابع
آثار البلاد: زكريا بن محمد القزويني (م.682ق.)، ترجمه: ميرزا جهانگير، تهران، امير كبير، 1373ش؛ احسن التقاسيم: المقدسي البشاري (م.380ق.)، قاهره، مكتبة مدبولي، 1411ق؛ الاستبصار في عجائب الامصار: نويسنده مراكشي (م. قرن6ق.)، به كوشش سعد زغلول، بغداد، دار الشؤون الثقافيه، 1976م؛ البلدان: ابن الفقيه (م.365ق.)، به كوشش يوسف الهادي، بيروت، عالم الكتب، 1416ق؛ تاريخ افريقية في العهد الحفصي: روبار برسفيك، ترجمه: حمادي الساحلي، بيروت، دار الغرب الاسلامي، 1988م؛ تاريخ تونس من عصور ما قبل التاريخ الي الاستقلال: محمد هادي الشريف، به كوشش الشاوس، تونس، سراس، 2008م؛ تاريخ نوشتههاي جغرافيايي در جهان اسلام: ايگناتي يوليانوويچ كراچكوفسكي، ترجمه: پاينده، تهران، علمي و فرهنگي، 1379ش؛ التحفة اللطيفه: شمس الدين السخاوي (م.902ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1414ق؛ جغرافياي حافظ ابرو: حافظ ابرو (م.833ق.)، تهران، ميراث مكتوب، 1375ش؛ جمهرة الرحلات: احمد محمد محمود، عربستان، دار السعوديه، 1430ق؛ حسن المحاضرة في اخبار مصر و القاهره: السيوطي (م.911ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق؛ دانشنامه جهان اسلام: زير نظر حداد عادل و ديگران، تهران، بنياد دائرة المعارف اسلامي، 1378ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي: زير نظر بجنوردي، تهران، مركز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش؛ دائرة المعارف جهان نوين اسلام: جان ال اسپوزيتو، ترجمه و تحقيق: طارمي و ديگران، تهران، نشر كتاب مرجع، 1388ش؛ دراسات تاريخ الجزيرة العربيه: عبدالرحمن الطيب انصاري، به كوشش گروهي از محققان، عربستان، جامعة الملك السعود، 1397ق؛ دمشق في مرآت رحلات القرون الوسطي: احمد ايبش، ابوظبي، المجمع الثقافي، 1430ق؛ راه حج: رسول جعفريان، تهران، زيتون سبز، 1389ش؛ رحالة الغرب الاسلامي: نواف عبدالعزيز، ابوظبي، دار السويدي، 2008م؛ رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م.779ق.)، به كوشش التازي، الرباط، المملكة المغربيه، 1417ق؛ الرحلة العبدري: محمد العبدري (م. قرن8ق.)، به كوشش كردي، دمشق، دار سعد الدين، 1426ق؛ الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحميري (م.900ق.)، به كوشش احسان عباس، بيروت، مكتبة لبنان، 1984م؛ سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م.481ق.)، تهران، زوّار، 1381ش؛ الصراع المذهبي بافريقية الي قيام الدولة الزيريه: عبدالعزيز المجدوب، تونس، الدار التونسيه، 1985م؛ طبقات علماء افريقيه: محمد بن احمد القيرواني، به كوشش علي الشابي و اليافي، تونس، الدار التونسيه، 1968م؛ فتوح البلدان: البلاذري (م.279ق.)، بيروت، دار الهلال، 1988م؛ الفقه علي المذاهب الاربعه: عبدالرحمن الجزيري (م.1360ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، 1424ق؛ مختار من الرحلات الحجازيه: محمد بن حسن، جده، دار الاندلس الخضراء، 1421ق؛ مدينهشناسي: سيد محمد باقر نجفي، تهران، شركت قلم، 1364ش؛ معجم البلدان: ياقوت الحموي (م.626ق.)، بيروت، دار صادر، 1995م؛ مواهب الجليل: الحطاب الرعيني (م.954ق.)، به كوشش زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلميه، 1416ق؛ موسوعة مكة المكرمة و المدينة المنوره: احمد زكي يماني، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت؛ النجوم الزاهره: يوسف بن تغري بردي (م.874ق.)، قاهره، به كوشش شلتوت و ديگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومي، 1392ق؛ نصيحة المشاور (تاريخ المدينة المنوره): ابن فرحون (م.769ق.)، به كوشش علي عمر، قاهره، مكتبة الثفافة الدينيه، 1427ق؛ نفح الطيب: احمد بن محمد المقري (م.1041ق.)، به كوشش البقاعي، بيروت، دار الفكر، 1419ق.
سيد حسن عصمتي بايگي؛ علي احمدي ميرآقا
[1]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج16، ص408-409؛ المعهد الوطني للإحصاء؛ http://www.tunisie.gov.tn.
[2]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج16، ص408-409؛ دانشنامه جهان اسلام، ج8، ص627-650؛ نك: آثار البلاد، ص173-174.
[3]. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج16، ص410.
[4]. احسن التقاسيم، ص216؛ الروض المعطار، ص76.
[5]. الروض المعطار، ص66.
[6]. احسن التقاسيم، ص246؛ آثار البلاد، ص174.
[7]. نك: الروض المعطار، ص145.
[8]. الاستبصار، ص121؛ معجم البلدان، ج2، ص60.
[9]. معجم البلدان، ج2، ص61.
[10]. تاريخ تونس، ص10.
[11]. تاريخ تونس، ص9.
[12]. تاريخ تونس، ص10، 17-18.
[13]. الروض المعطار، ص48؛ طبقات علماء افريقيه، ص15-16.
[14]. فتوح البلدان، ص326-331؛ نك: دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج16، ص221، «تونس».
[15]. دائرة المعارف جهان نوين اسلام، ج2، ص273.
[16]. الصراع المذهبي بإفريقيه، ص13-14.
[17]. الصراع المذهبي بإفريقيه، ص22.
[18]. الصراع المذهبي بإفريقيه، ص42.
[19]. نك. نفح الطيب، ج5، ص200.
[20]. نك: تاريخ نوشتههاي جغرافيايي، ص278-288.
[21]. احسن التقاسيم، ص216.
[22]. طبقات علماء إفريقيه، ص251، 254.
[23]. الصراع المذهبي بإفريقيه، ص45.
[24]. الروض المعطار، ص143.
[25]. ميقات حج، ش44، ص64، «حجگزاري در كشور مغرب سده نوزدهم».
[26]. رحلة ابن بطوطه، ج1، ص103، 169-170.
[27]. البلدان، ص179.
[28]. رحالة الغرب الاسلامي، ص251-261؛ نك: دمشق في مرآة رحلات القرون الوسطي، ص176.
[29]. رحالة الغرب الاسلامي، ص251-261.
[30]. رحالة الغرب الاسلامي، ص251-261.
[31]. الفقه علي المذاهب الاربعه، ج1، ص573.
[32]. تاريخ إفريقيه، ج2، ص324.
[33]. جغرافياي حافظ ابرو، ج1، ص263.
[34]. راه حج، ص5.
[35]. سفرنامه ناصر خسرو، ص223.
[36]. النجوم الزاهره، ج2، ص2.
[37]. سفرنامه ناصر خسرو، ص105.
[38]. حسن المحاضره، ج2، ص445-446.
[39]. مواهب الجليل، ج3، ص502.
[40]. نصيحة المشاور، ص115-116.
[41]. دراسات تاريخ الجزيرة العربيه، ج1، ص179.
[42]. التحفة اللطيفه، ج5، ص165، 324؛ ج6، ص361-363؛ نصيحة المشاور، ص90.
[43]. التحفة اللطيفه، ج5، ص500.
[44]. دراسات تاريخ الجزيرة العربيه، ج2، ص178، «الوثائق و المخطوطات العربية لتاريخ الجزيرة العربية في تونس».
[45]. دراسات تاريخ الجزيرة العربيه، ج2، ص178.
[46]. الرحلة العبدري، ص489.
[47]. رحالة الغرب، ص81.
[48]. نك: موسوعة مكة المكرمه، ج4، ص140.
[49]. تاريخ نوشتههاي جغرافيايي، ص298.
[50]. المختار من الرحلات الحجازيه، ج2، ص597.
[51]. دراسات تاريخ الجزيرة العربيه، ج2، ص182، «الوثائق و المخطوطات العربية لتاريخ الجزيرة العربية في تونس».
[52]. جمهرة الرحلات، ج1، ص294.
[53]. مدينهشناسي، ص18.
[54]. مشاهدات ميداني نگارنده در تونس.
[55]. مشاهدات ميداني نگارنده در تونس.