تیر اجل در صدمات راه جبل
رساله‌ای در گزارش سفر حج و مشکلات راه جبل از نویسنده‌ای ناشناخته نویسنده این رساله در سفر حج سال 1299ق./1261ش. در عهد ناصرالدین شاه قاجار (حک: 1264-1313ق.) دشواری‌های حج‌‌گزاران به ویژه حاجیان ایرانی در راه جبل را شرح
رسالهاي در گزارش سفر حج و مشكلات راه جبل از نويسندهاي ناشناخته
نويسنده اين رساله در سفر حج سال 1299ق./1261ش. در عهد ناصرالدين شاه قاجار (حك: 1264-1313ق.) دشواريهاي حجگزاران به ويژه حاجيان ايراني در راه جبل را شرح نموده و براي رفع آنها پيشنهادهاي اصلاحي عرضه كرده است. در اين اثر، برخي رخدادهاي سفر تنها به عنوان شاهدي بر مدعاي نويسنده گزارش شدهاند و در معرفي مكه و مدينه و آثار تاريخي و مذهبي آنها گزارشي ثبت نشده است. اين نوشته، بدين لحاظ، با سفرنامههاي حج متفاوت است.
از نام و شرح حال نويسنده، آگاهي در دست نيست. از گزارشهاي اين سفرنامه برميآيد كه او بارها از جمله در سالهاي 1280 و 1297ق. نيز به حج مشرف شده و آغاز و انجام سفر او نجف اشرف بوده است. (ص692) او به پيشه يا منصب خود اشاره نكرده؛ اما به احتمال، نزد حكومت ايران اعتباري داشته است.
اين رساله 19 فصل دارد كه بيشتر عناوين آنها از مصحح است و با فصلي در باره حملهداران و مشكلات آغازين حاجيان راه جبل آغاز ميشود (ص699) و با فصلي حاوي پيشنهاد و معرفي راهي تازه براي سفر از عراق به حرمين پايان مييابد. (ص729) در اين فصلها وظايف و مسؤوليتهاي متصديان حمل و نقل مسافران راه جبل و نيز كساني مانند امير جبل كه به گونهاي با آنان ارتباط داشتهاند، معرفي شدهاند.
موضوع راه جبل يكي از موضوعات سفرنامههاي فارسي عهد قاجار است[1] كه موضوع اصلي اين اثر است. نويسنده در سفر حج 1297ق. رسالهاي در معرفي اين راه و ثبت مشكلات سفر نگاشته، با اين اميد كه صاحبان منصب در حكومت ايران را به رفع مشكلات وادارد. اما دو سال بعد كه از همان راه به حج رفته، با وضعيتي بدتر روبهرو شده است. از اين رو، وي تصميم گرفته است بر رساله پيشين خود توضيحاتي بيفزايد؛ اما آن را همراه نداشته است. وي از هراس آنكه مبادا در اين راه بميرد و دستش به رساله نرسد، «طرحي نو درانداخته» و رسالهاي ديگر نگاشته است. (ص698) آقا بزرگ تهراني رساله اول را كه به سخن او «الرحله» نام داشته و مشتمل بر 19 فصل و يك اشاره و پايان بوده، همراه تير اجل در صدمات راه جبل و چند سفرنامه حج در كتابخانه ميرزا مجدالدين نصيري در تهران ديده است.[2]
مسير جبل يكي از چند راه اصلي مردم ايران و عراق براي سفر به حرمين بوده كه از كوفه در جنوب عراق آغاز ميشده و از نجد ميگذشته است.[3] در منابع كهن، از اين مسير به «راه زبيده» يا «درب زبيده» ياد شده[4] و عنوان راه جبل بيشتر در سفرنامههاي فارسي سدههاي اخير مصطلح گشته كه به قصبهاي با همين نام در اين راه اشاره دارد. خطرهاي طبيعي مانند كمآبي و گرماي هوا و ناامنيهاي برآمده از غارتگري اعراب بدوي ساكن در ميان راه، مسؤوليتناپذيري متصديان امور حمل و نقل و زيادهخواهيهاي امير جبل، موجب شده است كه دانشمندان شيعه در برخي سالها سفر از راه جبل را تحريم كنند. از جمله، به سال 1320ق. شيخ فضل الله نوري پس از سفر به حج در سال 1319ق. در رسالهاي به حرمت سفر در اين راه فتوا داد. حكم تحريم بسياري از فقيهان آن روزگار مانند محمد غروي فاضل شربياني، آخوند ملا محمد كاظم خراساني، محمد حسن مامقاني، سيد محمد كاظم يزدي، عبدالله مازندراني، و عباس كاشف الغطاء در اين رساله به چشم ميخورد.[5]
بر پايه گزارش نويسنده، حملهداران عرب و غيرعرب هر ساله در شهرها و روستاهاي ايران ميگشته و به دروغ مدعي ميشدهاند كه راه جبل از راههاي ديگر براي سفر به مكه امنتر و نزديكتر است و گروهي را ميفريفته و قرارداد ميبسته و بخشي از اجرت خود را از پيش ميگرفتهاند. آن گاه كه مسافران به نجف ميرسيدهاند، بدعهدي و زيادهخواهي حملهداران آغاز ميشده و به بهانههاي گوناگون بر كرايه خود ميافزوده و وجوهي ديگر افزون بر قرارداد از آنان ميگرفته و از خدمات خود نيز ميكاستهاند. (ص699-700) در ميان راه، امير جبل و قبايل عرب، از مسافران مبالغ هنگفت با نام خاوه* (مبلغي در برابر عبور از سرزمين) طلب ميكردهاند. اين روند تا مقصد و سپس در سفر بازگشت، ادامه داشته و مسافران هم چارهاي جز تحمل نداشته و زيان مالي و جاني بسيار به جان ميخريدهاند. گزارشهاي سفرنامه مكه نوشته عبدالحسين خان افشار مربوط به همين سال كه در آن، شرح سفر از راه جبل آمده، با اين رساله سازگاري دارد. بر پايه اين سفرنامه، امير جبل شيخ عبدالرحمن بوده و حركت حجگزاران ايراني از راه جبل به دستور دولت ايران صورت ميگرفته است. چند سال از جمله سال 1299ق. حج ممنوع بوده؛ اما امير جبل با پرداخت رشوه به كنسول ايران در جده، ممنوعيت را برداشته است.[6] سفرنامهاي ديگر نيز با عنوان سفرنامه مكه نوشته عالمي شيعه كه هويت او دانسته نيست، در همين سال، سفر در راه جبل را بسيار نكوهيده و از آن با عنوان «سفر آخرت» ياد كرده است.[7]
از مطالب ويژه رساله، معرفي كساني است با عنوان ذُكُرو كه دو وظيفه بر عهده داشتهاند: يكي محافظت از مسافران در شب در برابر دزدان محلي؛ ديگري حركت در پي كاروان و رساندن مسافراني كه از كاروان جا ميماندهاند. به سخن نويسنده، اينان نيز در گزاردن وظايف خود كوتاهي ميكردهاند. (ص702-703) شماري ديگر از موضوعات رساله عبارتند از: ميزان خاوه پرداختي مسافران (ص703-704)، شيخ جبل و ستمگريهاي او (ص712-716)، مسؤوليتناپذيري مأموران وزارت خارجه ايران و درآمد آنان در قبال وضعيت حجگزاران ايراني (ص706، 719)، و شمار حملهداران راه جبل كه به سخن نويسنده 40 تن بودهاند. (ص723)
شرحي مفصل در باره كوششهاي آيت الله شيخ عبدالحسين تهراني (م. 1286ق.) معروف به شيخ العراقين، از دانشمندان بانفوذ سده 13ق. و مورد اعتماد اميركبير صدر اعظم ناصرالدين شاه، براي اصلاح راه جبل، در صفحاتي از رساله آمده است. به سخن نويسنده، شيخ نخست به امير جبل و امير الحاج راه جبل در باره بدرفتاري با حجگزاران ايراني هشدار داد و چون اين هشدار سود نبخشيد، از حكومت ايران خواست تا راه جبل را بر ايرانيان ممنوع كند. چون ممنوعيت برقرار شد، امير جبل چند تن از نزديكان خويش را نزد شيخ فرستاد و تعهد كرد كه شرايط شيخ را بپذيرد. حكومت ايران به سال 1280ق. حسين خان شهاب الملك نظام الدوله[8] را مأمور مذاكره با حملهداران و امير جبل و سامان دادن به امور حجگزاران ايراني كرد؛ اما سرانجام نتيجهاي به دست نيامد. (ص726-728)
از ديدههاي نويسنده در آن سال، ماجراي قتل و غارت حجگزاران به دست اعراب حربي است كه به تفصيل همراه سوز و گداز گزارش شده است. (ص714) نويسنده براي حل مشكل راه جبل، راهي ديگر معرفي كرده كه از كربلا به شفاثه / شفيثه و از آن جا به هديه ميرسيده كه از منازل حاجيان شامي بوده است. به باور نويسنده، اين راه امن و كمهزينهتر بوده است. (ص729-730)
اين رساله نخست در سال 1380ش. به دست رسول جعفريان بر پايه نسخه خطي متعلق به اصغر مهدوي[9] تصحيح و با 68 صفحه وزيري مشتمل بر مقدمهاي از مصحح در باره اهميت رساله، در مجله ميقات چاپ شد. سپس همين نسخه به سال 1380ش. در كتاب مقالات تاريخي[10] و به سال 1389ش. در مجموعه «پنجاه سفرنامه حج قاجاري» با 43 صفحه وزيري آمده كه مقاله حاضر بر پايه همان است.[11] نسخهاي ديگر از اين سفرنامه كه در تصحيح حاضر از آن استفاده نشده، در فهرست مركز احياء ميراث اسلامي معرفي شده[12] كه به سخن مصحح، تفاوتهايي اندك با اين نسخه دارد. (ص695، مقدمه مصحح)
منابع
الاماكن: محمد بن موسي الحازمي (م.584ق.)؛ پنجاه سفرنامه حج قاجاري: به كوشش رسول جعفريان، تهران، نشر علم، 1389ش؛ تذكرة الطريق في مصائب حجاج بيت الله العتيق: محمد كربلايي (م. قرن13ق.)، به كوشش دوغان، قم، مورخ، 1386ش؛ الذريعة الي تصانيف الشيعه: آقا بزرگ تهراني (م.1389ق.)، بيروت، دار الاضواء، 1403ق؛ رسائل، اعلاميهها، مكتوبات و روزنامه شيخ شهيد فضل الله نوري: محمد تركمان، رسا، 1403ق؛ سفرنامه سيف الدوله: سيف الدوله (م. قرن14ق.)، تهران، نشر ني، 1364ش؛ سفرنامه ميرزا محمد حسين فراهاني: محمد حسين فراهاني (م. قرن14ق.)، به كوشش مسعود گلزاري، تهران، فردوسي، 1362ش؛ شرح حال رجال ايران: مهدي بامداد، تهران، زوار، 1357ش؛ فهرست نسخههاي خطي: سيد احمد حسيني اشكوري، قم، احياء التراث الاسلامي، 1383ش؛ فهرست نسخههاي خطي: محمد تقي دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، 1341ش؛ مقالات تاريخي: رسول جعفريان، قم، دليل ما، 1387-1388ش؛ ميقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت.
ابراهيم احمديان
[1]. نك: سفرنامه فراهاني، ص169-170، 197؛ سفرنامه سيف الدوله، ص147.
[2]. الذريعه، ج26، ص243.
[3]. تذكرة الطريق، ص22؛ نك: ميقات حج، ش69، ص93-120، «راه كوفه ـ مكه، كهنترين راه عراق به حجاز».
[4]. الاماكن، ص148؛ ميقات حج، ش69، ص104-105.
[5]. نك: رسائل، اعلاميهها، مكتوبات، ج1، ص25-54.
[6]. پنجاه سفرنامه، ج4، ص580.
[7]. پنجاه سفرنامه، ج4، ص809.
[8]. نك: شرح حال رجال ايران، ج1، ص393-394.
[9]. فهرست نسخههاي خطي، دانشپژوه، ص69.
[10]. مقالات تاريخي، ج9، ص11-43.
[11]. پنجاه سفرنامه، ج4، ص691-723.
[12]. فهرست نسخههاي خطي، اشكوري، ج6، ص296.