بوسه بر دستان خدا بـا صدقـه
از برکات صدقه در راه خدا، افزایش مال و فرزند و سلامت در دنیا است و حوائج دنیوی و اخروی فرد، به دعای سائلان و محرومان اجابت شود و دست در دست خدا بگذارد و بوسه بر دست خدا نهد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، در اهمیت و ارزش صدقه همین بس که اولین خواسته محتضر در هنگام کشف و شهود عالم برزخ و آخرت است؛ زیرا آن را عملی صالح مییابد که میتواند او را از عقبات و گردنههای بلند و بزرگ قیامت بگذراند و به سلامت به مقصد برساند. پس هر کسی ره توشه سفر آخرت میجوید و تقوای الهی را میخواهد میبایست به این عمل اجتماعی صدقه و انفاق توجه داشته و با صداقت و اخلاص آن را ارائه دهد تا این گونه نه تنها مالش پاک و طاهر شود، بلکه طهارت و تزکیه نفس نیز نصیب وی شود و بتواند پاک و پاکیزه به آخرت سفر و به لقای الهی دست یابد و از برکات دیگر این عمل نیک و صالح چون برکات در مال و فرزند و سلامت در دنیا بهرهمند گردد و حوائج دنیوی و اخرویاش به دعای سائلان و محرومان اجابت شود و دست در دست خدا بگذارد و بوسه بر دست خدا نهد. در مطلب پیش رو اهمیت، ارزش و جایگاه و آثار صدقه در آموزههای قرآن و عترت تبیین شده است.
خدا، گیرنده صدقات و انفاقات
از نظر آموزههای قرآن، متقی کسی است که از نظر اعتقادی به خدا و فرشتگان و قبر و قیامت و حساب و کتاب اخروی ایمان دارد(نساء، آیه 136؛ بقره، آیه 285)؛ و از نظر عملی افزون بر بندگی خدا در قالب نماز، به انفاقات مالی و خدماترسانی به دیگران در حوزه عمل اجتماعی اهتمام میورزد و همواره اهل نماز و انفاقاتی است که خدا به او داده است و به تعبیر قرآن از «مما رزقنا»(بقره، آیه 3) و از «مال الله»(نور، آیه 24) انفاق میکند و صدقه میدهد.
ارزش صدقه و انفاق در سطح عبادتی چون نماز قرار دارد؛ از این رو همان طوری که میان نماز با خدا ارتباط مستقیمی است، همچنین میان خدا و صدقات و انفاقات چنین سطحی از ارتباط وجود دارد و خدا خود گیرنده صدقات است هر چند که به ظاهر به دست محرومان و سائلان و خویشان در صدقات مستقیم یا به دست پیامبر(ص) و معصومان(ع) در صدقات واجب مالی میرسد؛ زیرا خدا بهصراحت میفرماید:آیا ندانستهاند که تنها خداست که از بندگانش توبه را مى پذیرد و صدقات را مىگیرد و خداست که خود توبه پذیر مهربان است. (توبه، آیه ۱۰۴)
از نظر قرآن دادن صدقات به دو دسته از انسانها واجب است؛ یکی سائلان و دیگری محرومان؛ زیرا حق الهی در هر مالی برای این دو دسته به عنوان مستحق مطرح است. پس افزون بر واجبات مالی چون زکات و خمس و نیز انفاقات به همسر و فرزند و والدین، لازم است تا انسان به این دو دسته مستحق عنایت خاص داشته و از مالالله و رزقالله به آنان بدهد. (ذاریات آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25)
درخواست دعا از سائل
از آنجا که خدا صدقات را میگیرد شخص صدقه دهنده بهتر است افزون بر بوسیدن دست سائل و بوییدن مال صدقه، از سائل بخواهد تا برایش دعا کند؛ زیرا دعای سائل در این حالت برای شخص صدقه دهنده از سوی خدا اجابت میشود. پس یکی از شرایط و زمانهای اجابت دعا، دعا هنگام صدقه و از سوی صدقه گیرنده در حق صدقه دهنده
است.
در باب فضل الصدقه کتاب الخصال شیخ صدوق از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که ایشان فرموده است: إذا ناولتم السائل الشیءَ فاسألوه أن یدعو لکم فانّه یجاب فیکم و لا یجاب فی نفسه لاّنهم یکذبون و لیرد الذی یناوله یده الی فیه فلیقبلها فانّ الله عزّوجلّ یأخذها قبل أن تقع فی ید السائل کما قال الله عزّوجلّ: أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الْصَّدَقَاتِ»؛ از امیرالمؤمنین (ع) رسیده است که فرمود: اگر چیزی را به سائل دادید، از او بخواهید که برای شما دعا کند؛ زیرا دعای سائل برای مُعطِی مستجاب است و برای خودش مستجاب نیست؛ چون نوعاً دروغ میگویند! از آن جهت که نوعاً دروغ میگویند و مضطر نیستند؛ دعای آنها برای خودشان مستجاب نیست؛ امّا از آن جهت که دستشان متبرّک شد؛ زیرا چیزی را گرفته است که دست خدای سبحان به او رسید، از این جهت دعای آنها برای مُعطی و صدقه دهنده مستجاب است؛ و همچنین برگرداندن چیزی که به دست سائل داد و آن به سوی دهان خویش ببرد و آن را ببوسد؛ زیرا خدای عز و جل آن را مال را قبل از اینکه به دست سائل برسد، گرفته است؛ چنانکه خدا فرموده است: آیا ندانستهاند که تنها خداست که از بندگانش توبه را مى پذیرد و صدقات را مى گیرد و خداست که خود توبه پذیر مهربان است. (الخصال، ج 2، ص 160؛ توبه، آیه ۱۰۴)
آه سائل واقعی
در روایت است که به سائل مبلغی را هر چند کم باشد بدهید و دست او را رد نکنید؛ زیرا این خطرهست است که آن سائل واقعا نیازمند و به تعبیری مضطر باشد و اگر کسی به مضطر کمک نکند، خشم خدا را به جان خریده است؛ زیرا خدا دعای کسی که در حالت اضطرار است، اجابت میکند(نمل، آیه 62) و شکی نیست که اگر صدقه دهنده به چنین سائلی پاسخ مثبتی ندهد، گرفتار آه مضطر میشود و بسیار خطرناک و زودگیرنده است؛ چرا که فاصله آه مضطر و مظلوم به خدا بسیار کوتاه است؛ چنانکه امام حسن مجتبی(ع) درباره فاصله زمین و آسمان یعنی خلق و خالق: میفرماید: دَعوهًْ المَظلُومِ وَ مَدُّ البَصَر؛ اگر منظور آسمان غیب و باطن است فاصله بسیار کوتاه به اندازه دعا و آه مظلوم؛ و اگر منظورتان آسمان ظاهر است تا آنجا که قلمرو دید است فاصله میان زمین و آسمان است.(تحفالعقول، ص229)
صدقات، پاککننده انسان
بر اساس تعالیم قرآن از جمله آیه 103 سوره توبه صدقات از این ویژگی برخوردار که انسان را پاک میکند؛ یعنی همان طوری که صدقات موجب میشود تا مال پاک شود و حقوق واجب مستحقان در هر مالی به صاحب حق پرداخت شود(معارج، آیات 24 و 25؛ ذاریات، آیه 19)، همچنین صدقات موجب میشود تا انسانها پاک شوند. از همین رو خدا بصراحت میفرماید: صَدَقَهًْ تُطَهِّرُهُمْ؛ صدقهای که صدقه دهندگان را پاک میگرداند(نساء، آیه103)؛ زیرا کلمه «تُطَهِّرُهُمْ» در مقام نصب است تا صفت برای صدقه باشد.
معصوم، تزکیهکننده صدقه دهندگان
بر طبق آیه قرآن پیامبر(ص) مامور است تا صدقات مالی را از صدقه دهندگان بگیرد و به دست مستحقان برساند. این مسئولیت بصراحت در آیه قرآن بیان شده است؛ زیرا خدا میفرماید: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهًْ تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا؛ از اموال آنان صدقه اى پاککننده بگیر تا به وسیله آن صدقه، ایشان را تزکیه کنی!(توبه، آیه 103)
در این آیه بیان شده همان طوری که پیامبر(ص) مامور است تا صدقه تطهیرکننده را بگیرد، همچنین مامور است تا در مقام مظهریت در ربوبیت و پروردگاری در جان صدقه دهندگان تصرف کند و آنان را تزکیه کند که بیانگر رشد و نمو درونی نفس آنان خواهد بود.
معلوم است که از نظر قرآن، خدا تنها تزکیهکننده است؛ زیرا این امور از مقام ربوبیت و پروردگاری است و حتی خود انسان نمیتواند نفس خویش را تزکیه کند که به معنای رشد و نمو و تغییرات اساسی در نفس برای دستیابی به کمال است؛ خدا میفرماید:اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما تزکیه نمى شد، ولى این خداست که هر کس را بخواهد تزکیه میکند و خداست که شنواى داناست. (نور، آیه ۲۱)
در حقیقت هیچ کسی توانایی تزکیه خود را ندارد چه رسد که به تزکیه دیگری بپردازد؛ زیرا تزکیه، تصرفات خالق در مقام ربوبیت و پروردگاری در چیزی از جمله نفس انسان است تا آن چیز به کمال بایسته و شایسته خود برسد. البته هر کسی میتواند اسباب و وسایل تزکیه و بستر آن را فراهم آورد که همان انجام واجبات و ترک محرمات و مانند آنها است که فراهمکننده تقوای الهی و تزکیه نفوس انسان از سوی پروردگار عالم میشود.
اما بر اساس آیه 103 سوره توبه، پیامبر(ص) به عنوان مظهر تمام و کمال اسمای الهی، خلیفهالله و در مقام مظهریت ربوبیت قرار میگیرد و میتواند به عنوان مظهر الهی در نفوس انسانی تصرفاتی داشته باشد و آنان را تزکیه کند. از همین رو پیامبر(ص) مامور میشود تا به عنوان خلیفه و مظهر ربوبیت الهی چنین تزکیهای را نسبت به صدقه دهندگان داشته باشد.
چنین شانیت و مقامی برای دیگر اولیاء و خلفای الهی یعنی معصومان(ع) نیز ثابت است؛ زیرا اینها از شئون انحصاری پیامبری چون شان تشریع احکام نیست، بلکه از شئون رهبری و ولایت الهی است که برای دیگر اولیای الهی از جمله معصومان(ع) نیز ثابت است. البته اولیای فقیه که در سطح عصمت اکتسابی به مقام صاحبان شرایط رسیده و جامعالشرایط؛ یعنی «صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لامر مولاه » باشند میتوانند از چنین مظهریت ربوبیت برخوردار شده و در جان و نفوس صدقهدهندگان تصرفاتی این چنینی داشته باشند.
معصوم، تطهیرکننده صدقه دهندگان
بر اساس برداشتی از همین آیه 103 سوره توبه میتوان گفت که این پیامبر(ص) است که به دلیل مظهریت در ربوبیت و دارا بودن همه اسمای الهی و خلافت الله بودن، میتواند در جان مردمان تصرف کند و آنها را از هر گونه آلودگی پاک گرداند؛ چنانکه خدا میفرماید: خذ من اموالهم صَدَقَهًْ تُطَهِّرُهُمْ؛ صدقه از آنان بگیر و آن را پاک و تطهیر کن! در حقیقت، بر اساس این برداشت، «تُطَهِّرُهُمْ» یعنی «أنت تطهّرهم»، جواب «خُذُ» قرار میگیرد و باید مجزوم قرار شود نه مرفوع؛ زیرا جواب امر مجزوم است.
این برداشت هر چند که موافق قرائت مشهور و موجود در قرآن نیست، ولی با توجه به سیاق جمله میتوان این را تایید کرد؛ زیرا شکی نیست که مراد از «وَتُزَکِّیهِم بِهَا؛ یعنی تو آنها را تزکیه میکنی.» پس همان طوری که پیامبر(ص) با تصرفات در جان صدقه دهندگان ایشان را تزکیه میکند، همچنین مسئولیت تطهیر آنان را نیز به عهدهدارد و شکی نیست که طهارت اعم از تزکیهای است که اخص معنایی از آن است. به هر حال، این پیامبر(ص) است که مامور است تا افزون بر گرفتن صدقات از مومنان، آنان را تطهیر و تزکیه کند.
بنابراین، معصومان(ع) نیز از توانایی «تطهیر» صدقه دهندگان برخوردار بوده و میتوانند جان آنان را با تصرفات خویش از هر گونه «رجس» پاک کنند و به نوعی از عصمت برسانند که از آن به عصمت اکتسابی یاد میشود.
بهرهمندی از دعا و صلوات معصوم
بهرهمندی از دعای خاص معصوم که دائمی و تاثیرگذار است، تنها با صدقاتی است که به دست معصوم(ع) داده میشود؛ زیرا خدا میفرماید:از اموال آنان صدقه اى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه شان سازى و برایشان دعا کن؛ زیرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست. (توبه، آیه ۱۰۳)
پیامبر (ص) مامور است تا از سوی خدا صدقات را بگیرد و اموری چون تطهیر و تزکیه و صلوات را در حق صدقه دهندگان داشته باشد. در حقیقت وقتی صدقه به دست پیامبر(ص) داده میشود، ایشان در مقامی قرار دارد که دعایشان از سوی خدا اجابت میشود و این گونه با دعای خاص پیامبر(ص) که همان «صلاه» است(زیرا معنای اصلی صلات دعا و نیایش است) انسان به کمالی دست مییابد که بیرون از تصور است.
در حقیقت همان طوری که گفته شد، صدقه گیرنده دعایش در حق صدقه دهنده مستجاب است، دعای پیامبر(ص) به عنوان صدقه گیرنده در حق صدقه دهندگان از سوی خدا اجابت میشود. با این تفاوت که ممکن است دیگر دریافت کنندگان صدقه از جمله سائلان دروغگو باشند و مستحق صدقات نباشند، اما پیامبر(ص) چون از سوی خدا مامور به گرفتن صدقات برای مستحقان است، در مقام «صدیقین» دعایش در حق خود و دیگران مستجاب است. پس کسی که نیت میکند تا صدقات بویژه واجبات مالی را به دست معصومان(ع) و ولی فقیه برساند ، از دعای خاص آنان بهرهمند خواهد شد و خواستهاش از سوی خدا اجابت میشود. از این رو گفته شده تا صدقه را به نیت اینکه به دست معصوم(ع) برسد بدهید تا حاجت روا باشید و اگر خواهان اجابت دعای خویش هستید چنین رویهای را داشته باشید و صدقهای به نام معصوم(ع) به دست مستحق یا ولی فقیه برسانید.
به نظر میرسد که اگر در روایات از اجابت دعای صدقه گیرندگان در حق صدقه دهندگان سخن به میان آمده است، بر اساس همین آیه است؛ زیرا معصومان(ع) مستجاب دعوت هستند و سائلان نیز در حقیقت از دست خدا و معصوم(ع) این صدقات را میگیرند هر چند که به ظاهر از دست صدقه دهندگان این گرفتن صورت بگیرد.
آرامش بخشی معصوم به صدقه دهنده
از نظر قرآن کریم، معصوم(ع) با دعا و صلوات خاص خویش مهمترین کاری که در حق صدقه دهنده میکند، ایجاد سکونت و آرامش است به طوری که هرگونه اضطراب را از وی میگیرد و به سکون و آرامشی میرساند که از هیچ راهی دیگر دست یافتنی نیست؛ زیرا سکونتی که انسان از طریق همسر(روم، آیه 21) به دست میآورد غیر از آرامشی است که از طریق تصرفات پیامبر(ص) و معصومان(ع) در جان و نفوس به دست میآید.
این سکونت و آرامش به گونهای است که آخرت انسان نیز آباد میشود؛ زیرا معصومان(ع) به دلیل احاطه علمی به اسرار انسانها، نیتهای آنها را میدانند و هنگام گرفتن صدقاتی که واقعا از روی صدق و صداقت و به دور از هر گونه کذب و ناخالصی است، تطهیر و تزکیهای را انجام میدهند که بسیار تاثیرگذار است و در دنیا و آخرت ایشان آثارش باقی و برقرار خواهد بود؛ زیرا خدا در ادامه همین آیه 103 سوره توبه میفرماید:آیا ندانستهاند که تنها خداست که از بندگانش توبه را مى پذیرد و صدقات را مى گیرد و خداست که خود توبه پذیر مهربان است؛ و بگو هر کارى مى خواهید، بکنید که به تحقیق خدا و پیامبر او و مؤمنان کردار شما را میبینند و به تحقیق به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده میشوند، پس شما را به آنچه انجام مى دادید، آگاه خواهد کرد. (توبه، آیات ۱۰۴ و ۱۰۵)
از این آیات به دست میآید که معصومان(ع) حتی پس از مرگ از هر گونه اعمال ظاهری و باطنی ما آگاه بوده و به عنوان شاهدان اعمال در قیامت شهادت میدهند. از آنجا که شهادت باید مبتنی بر احاطه کامل علمی باشد، میبایست همه معصومان(ع) از اعمالی که در دنیا انجام میشود آگاه باشند تا در قیامت شهادت بدهند. این بدان معناست که احاطه علمی معصومان(ع) حتی پس از مرگ نیز بر همه کارهای انس و جن وجود دارد و آنان نیتهای باطنی اعمال را نیز میدانند و بر اساس آن شهادت میدهند. بر اساس همین آیات و مانند آنها در روایات درباره معصومان (ع) شهادت میدهیم:. اَشهَدُ اَنَّکَ تَشهَدُ مَقَامِی و تَسمَعُ کَلامِی و تَرُدُّ سَلامِی؛ شهادت میدهیم که شما مقام مرا میبینید و کلام مرا میشنوید و سلام مرا پاسخ میدهید.
آخرین حاجت محتضر
از نظر آموزههای قرآن، عمل صالح صدقه و انفاق چنان اهمیت دارد که وقتی محتضر در هنگام مرگ به سبب برطرف شدن پردهها از دیدگانش و دیدن ملکوت عالم برزخ و قیامت و کشف الغطاء(ق، آیات 20 تا 22) حقیقت چهره ملکوتی انفاق و صدقه را میبیند، از خدا میخواهد تا فرصتی به او داده شود ومرگ او به تأخیر افتد تا او بتواند صدقهای بدهد و خود را از عذاب الهی برهاند و بهشت را برای خویش بخرد.
خدا در قرآن به این آخرین حاجت و خواسته محتضراشاره دارد و میفرماید: و از آنچه روزى شما گردانیده ایم انفاق کنید پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید پروردگارا چرا تا مدتى بیشتر اجل مرا به تاخیر نینداختى تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم؛ ولى هر کس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخیر نمىافکند؛ و خدا به آنچه مى کنید آگاه است.(منافقون، آیات 10 و 11)
افزایش 1400 برابری صدقه
در ارزش صدقه و انفاقات مالی همین بس که هر صدقه به میزان قابل توجهی افزایش مییابد که عدد 1400 یکی از این درصد افزایش صدقات است که در قرآن بیان شده است. خدا میفرماید: کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، این اموال، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)،
دو یا چند برابر میکند و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست. (بقره، آیه ۲۶۱)
پس اگر یک دانه گندم هفت خوشه میدهد که روی هر خوشه صد دانه است، کمترین سطح افزایش صدقات همین عدد 700 است؛ اما اگر خدا بخواهد آن را مضاعف میکند که در این حالت، 700 دانه میشود 1400 دانه که عدد قابل توجهی است؛ البته این تنها بخشی از آن افزایش در مال صدقه داده شده است.
از نظر قرآن، ظاهر صدقه از دست دادن مالی است، اما در باطن بازگشت سرمایه و افزایش آن است؛ در حالی که ظاهر ربا، رشد و افزایش مال است، ولی در باطن از دست رفتن مال و اصل سرمایه است؛ زیرا مال ربوی اول افزایش ظاهری مییابد ولی در نهایت مانند ماه که در پایان به محاق میرود، این اصل مال ربوی نیز به محاق میرود و چیزی از اصل و سودش نمیماند؛ چنانکه خدا بصراحت میفرماید:خدا از برکت ربا مى کاهد و به محاق میبرد و در حالی که بر صدقات مى افزاید و رشد میدهد و خداوند هیچ ناسپاس گناهکارى را دوست نمى دارد. (بقره، آیه۲۷۶)
رهایی از فقر با صدقه
خدا در قرآن بیان میکند که انسان اگر بخواهد سودی دو چندان برده و مالش برکت داشته باشد، میبایست صدقه بدهد و انفاقات مالی داشته باشد.(بقره، آیه 261) همچنین خدا در قرآن برای رهایی از فقر فرمان میدهد که از صدقه بهره برند؛ یعنی فقیر در سطح استطاعت و توانش صدقه بدهد تا با افزایش آن بتواند از فقر رها شود. (همان)
حضرت امیرمومنان علی(ع) میفرماید: اذا أملقتم فتاجروا الله بالصدقه؛ هرگاه دچار فقر و نداری شدید با صدقه با خداوند تجارت کنید. (نهجالبلاغه، حکمت 258)
آرامش و آسایش با صدقه
همان طوری که انسان برای رهایی از دوزخ میتواند از صدقه بهره برد، برای دستیابی به آرامش و آسایش نیز میتواند از آن بهره برد. در این باره قرآن میفرماید:
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند.. (بقره، آیه ۲۶۲)
از آنجا که صدقات و زکات و انفاقات از مصادیق عمل صالح هستند، خدا این اعمال صالح را عاملی برای رهایی از ترس و اندوه دنیوی و اخروی قرار داده و موجبات آرامش و آسایش دو سرا را با این اعمال نیک فراهم آورده است.
در حقیقت رهایی از دوزخ خوف و اندوه و فقدان آرامش و آسایش، با اعمال صالحی چون انفاقات و صدقات از جمله زکات واجب دست یافتنی است.(بقره، آیه 277)