حج، مانور موحدان است

حج، بهترین فرصت و زمان براى توبه، یاد مرگ و معاد، از همه چیز بریدن و صحراى عرفات و مشعر را دیدن و در انتظار مهدى موعود (عج) نشستن است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی حج، قرآن کریم در موضوع حج، تقریبا به همه مباحث و مسایل مرتبط با آن پرداخته و از مجموع یکصد و چهارده سوره، در بیست و پنج سوره به اجمال یا تفصیل به مسایل حج اشاره دارد و از شش هزار و دویست و سی و شش آیه قرآن، بیش از یکصد و بیست آیه به عنوان «آیات الحج» لقب گرفته است.


 


با توجه به مشکلات بهداشتی و ویروس کرونا در جهان، چه امسال مسلمانان عازم سرزمین وحی شوند و چه به هر علتی حج موقتا تعطیل یا محدود گردد، باید با اسرار و معارف حج انس و آشنایی پیدا کنیم. بدین سبب برای آگاهی از مقام رفیع حج در قرآن و جایگاه بلند و عظیم حاجیان در این کتاب آسمانی، به ارائه نکات ناب و پیام‌های زیبای آیات بیان‌گر احکام و تشریع‌گر مناسک حج براساس تفسیر نور حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی و دیگر منابع پرداخته که در این شماره، آیه 28 سوره حج مورد بررسی قرار گرفته است.


 


آیه


«لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ‏‏‏‏‏‏».


 


ترجمه


تا (در آنجا) بر سر منافع (دنیوی و اخروی بسیار) خود حضور یابند و نام خدا را در ایامی معین یاد کنند که آنها را از حیوانات بهائم (یعنی شتر و گاو و گوسفند) روزی داده است. پس از آن تناول کرده و فقیران بیچاره را نیز (از قربانیها) طعام دهید.


 


نکته ها


امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ» ایام تشریق، یعنى روزهاى 11 و 12 و 13 از ماه ذى‌الحجة است. «1»


 


امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ»، گفتنِ اللّه‌اکبر وجملات بعد از آن است که در دعاى معروفى بعد از پانزده نماز که اوّل آن نماز ظهر روز عید قربان است، خوانده مى‌شود. «2»


 


امام کاظم علیه السلام در پاسخ شخصى فرمود: اگر پوست قربانى مکّه را به سلاخ به عنوان مزد بدهند مانعى ندارد، زیرا آنچه را که خوردنى است باید خود یا فقیر مصرف کند فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا ... و پوست خوردنى نیست. «3»


 


سیماى حج:


ـ حج، یک بسیج عمومى و مانور موحدان است.


 


ـ حج، چهره زیباى عشق و تعبد است.


 


 ـ حج، زنده نگاه داشتن خاطرات وخدمات پیامبرانى همچون ابراهیم و اسماعیل و محمّد است. (درود خداوند بر همه‌ آنان باد)


 


ـ حج، مرکز اجتماعات بین المللى مسلمانان است.


 


ـ حج، مرکز ارتباطها و تبادل اخبار و اطلاعات جهان اسلام است.


 


ـ حج، پشتوانه اقتصاد مسلمانان وایجاد اشتغال براى ده‌ها هزار مسلمان است.


 


ـ حج، بهترین فرصت و زمان براى تبلیغات اسلامى، افشاگرى توطئه‌ها، حمایت از مظلومان، برائت از کفّار و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان است.


 


ـ حج، بهترین فرصت و زمان براى توبه، یاد مرگ و معاد، از همه چیز بریدن و صحراى عرفات و مشعر را دیدن و در انتظار مهدى موعود علیه السلام نشستن است.


 


پیام ها


 1- مسلمانان باید براى به دست آوردن منافع مادى و معنوى حج در صحنه حاضر باشند. «لِیَشْهَدُوا»


 


2- منافع حج به قدرى مهم است که اگر مردم از دورترین نقاط دنیا هم بیایند، باز ارزش دارد. «فَجٍّ عَمِیقٍ‌- لِیَشْهَدُوا»


 


3- انجام فرمان خدا و قصد قربت داشتن در حج، با بهره‌گیرى‌هاى گوناگون جنبى منافاتى ندارد. «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ»


 


4- دستورات الهى به سود مردم است. «مَنافِعَ لَهُمْ» نفرمود: «منافعهم»


 


5- در حج، هم منافع دنیوى است و هم اخروى. («مَنافِعَ» مطلق آمده است و امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «مَنافِعَ» در آیه، منافع دنیا وآخرت است.) «4»


 


6- فلسفه‌ عبادات، یاد خداست. «وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ» (درباره‌ فلسفه‌ نماز نیز مى‌خوانیم: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی» یعنى براى یاد خدا، نماز به پادار)


 


7- عنصر زمان، در نیایش و دعا مؤثّر است. «فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ» (عبادات اسلامى زمان بندى مخصوصى دارد)


 


8- چهار پایان و تسلیم بودن آنها در برابر انسان و قربانى آنها و سودهاى دیگرى که دارند، از نعمت‌هاى الهى است که به بشر داده شده است. «رَزَقَهُمْ»


 


9- استفاده از گوشت قربانى براى خود زائران جایز است. «فَکُلُوا» (بر خلاف‌ عادت‌هاى زمان جاهلیّت که مصرفش را براى حاجى حرام مى‌دانستند)


 


10- حضور در حج و رسیدن به منافع آن، باید با فقرزدایى همراه باشد. «وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ»


 


11- اجتماع اغنیا در حج نباید آنان را از فقرا غافل کند. «أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ»


 


پانویس


«1». تفسیر نورالثقلین؛ معانى‌الاخبار، ص 297.


 


«2». تفسیر نورالثقلین.


 


«3». تفسیر نورالثقلین.


 


«4». تفسیر نورالثقلین؛ کافى، ج 47، ص 422.




نظرات کاربران