حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است

حجت‌الاسلام حسین انصاریان: ماسک زدن عبادت است

حجت‌الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان با اشاره به اینکه بعضی روایات مربوط به بهداشت حالت امر دارد، گفت: عمل به امر خدا، امر نبی و امر ولی واجب است و اگر هنگام رعایت مسائل بهداشتی به این توصیه‌های دینی توجه داشته باشیم، جنبه‌ی عبادت پیدا می‌کند، یعنی من که دارم ماسک می‌زنم عبادت می‌کنم. عبادت که فقط نماز و روزه نیست. هر حرف خدا و پیغمبر و ائمه را گوش دادن عبادت است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، برگزاری مراسم عزاداری محرم امسال باتوجه به شرایط کرونا با سؤالات فراوانی روبرو است، رهبرانقلاب بر تبعیت از دستورالعمل‌های ستاد مبارزه با کرونا در شیوه آیین ‌های عزاداری تصریح کرده و اظهار داشتند: «آنچه بنده میخواهم تأکید کنم این است که در عزاداری‌ها معیار آن چیزی است که کارشناسان بهداشت به ما میگویند؛ [یعنی] ستاد ملّی کرونا. خود بنده شخصاً هر چه آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد.» ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با حجت‌الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان، بایدها و نبایدهای مراسم عزاداری محرم در شرایط کرونایی را بررسی کرده است.
 
سوال: در این ایام نکات و به خصوص با توجه به شرایط کرونایی در کشور، مطالب مختلفی درباره عزاداری سیدالشهداء مطرح شده که در گفت‌وگوی امروز به آن خواهیم پرداخت. قبل از ورود به موضوع شرایط اخیر بفرمائید که اساساً عزاداری سیدالشهداء تعطیل‌بردار هست یا خیر و چه سیر تاریخی در این زمینه داشته‌ایم؟



قرآن مجید در سوره‌ی احزاب با یک قاطعیتی پیغمبر اکرم را سرمشق و الگوی امت معرفی کرده. این سرمشق بودنشان و الگو بودنشان در همه‌ی امور زندگی‌شان اعم از ایمان، اخلاق، و روش ایشان و نوع برخوردشان با حوادث است. یعنی ما اگر از ایشان در همه‌ی امورشان سرمشق بگیریم خدا را عبادت کردیم. چون پروردگار اعلام می‌کند «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». از آیه استفاده می‌شود که پروردگار دوست دارد امت از ایشان درس بگیرد؛ این یک مسأله‌ی قرآنی است. و  اما ما در کتابهای متعددی که شماره‌اش هم کم نیست می‌بینیم اولین کسی که بعد از ولادت ابی عبداللّه در همان لحظات اول جلسه‌ی عزا برپا کرد، پیغمبر اکرم بود. آن چنان گریه کرد که امیرالمؤمنین و صدیقه‌ی کبری هم گریه کردند. علتش را پرسیدند. که چرا گریه می‌کنی؟ پیغمبر اکرم به مصائب آینده‌ی ابی عبداللّه و حتی بیان زمینی که این مصائب به حضرت وارد می‌شود اشاره کردند.

این جلسه‌‌ی عزاداری بعد از پیغمبر اکرم ادامه داشت. یعنی در روایات است امیرالمؤمنین هر وقت ایشان را می‌دید می‌فرمود پدرم فدایت بشود که من دارم می‌بینم وحشی‌های بیابان به طرف کربلای تو گردن می‌کشند و برایت گریه می‌کنند. خود امیرالمومنین هم که گریه کن ابی‌ عبداللّه بود. بعد از حادثه‌ی کربلا اولین جایی که جلسه‌ی عزاداری برپا شد شام بود. یعنی اهل بیت قبل از خروج از شام زمینه آماده کردند که حکومت بنی امیه مزاحمشان نشود. که معروف است چند شبانه روز عزاداری کردند. از آنجا که برگشتند و اربعین رسیدند به کربلا دیگر عزاداری‌شان به اوج رسید. تا وقتی آمدند مدینه. خیلی جالب است که در مدینه، زین العابدین دستور  داد - دستور امام واجب است- دستور داد مدتها خانه‌های بنی هاشم و اهل بیت غذا درست نکنند. فقط جلسه‌ی عزاداری داشته باشند. خود زین العابدین به خرج خودشان پخت و پز می‌کردند و با کمک افراد به تمام خانه‌ها غذا می‌دادند. خود این یک سرمشق است برای مسجدها، هیئتها، حسینیه‌ها که غذادادن برای عزاداران یک کار عظیم زین العابدین است.

خب بعد از زین العابدین به خصوص دهه‌ی عاشورا ائمه‌ی ما تا وقتی که از شرّ بنی امیه و بنی عباس آزاد بودند جلسه می‌گرفتند. شاعر دعوت می‌کردند، امر می‌کردند که در مصائب ابی عبداللّه شعر بخوانید. و قبل از اینکه آنها شعر را شروع کنند به شاعر می‌گفتند صبر کن. تمام خانواده را دعوت می‌کردند بیایید پشت در یا پشت پرده بنشینید که نوشتند وقتی شاعر می‌خواند حالا امامان ما که به شدت گریه می‌کردند صدای زنان و دختران در حد بالا بلند می‌شد ائمه هم منع نمی‌کردند. اینهایی که من می‌گویم در معتبرترین کتاب‌هایمان مثل کامل الزیارات و دیگر کتابها آمده است.

از زمان پیغمبر تا حالا ما سراغ نداریم که جلسات محرم ابی‌عبداللّه تعطیل شده باشد. البته ایجاد مضیقه شده، مثل هفت سال زمان رضاخانِ زندیق. ولی شیعه در آن هفت سال در کل ایران جوری که پدربزرگ‌های ما برای خود من نقل کردند جلسه‌ی دهه‌ی عاشورا را ساعت سه بامداد یعنی دو ساعت مانده به نماز صبح برپا می‌کردند و تک تک مردم به عنوان اینکه می‌روند حمام به همراه یک بقچه که آن زمان یک پاسبانی، آجودانی نبیند می‌آمدند یک ساعت و نیم دو ساعت گریه می‌کردند حالا نمی‌شد سینه بزنند که صدایش بیاید بیرون اما نگذاشتند تعطیل بشود. یعنی ضامن بقاء جلسات ابی عبداللّه شخص پروردگار است.

اگر اجازه بدهید من یک روایت درباره‌ی اقامه‌ی عزا از سه کتاب مهم «جواهر الکلام»،‌ «منتخب طریحی» و «مستدرک سفینة البحار» که ده جلد است- و من مؤلفش آیت اللّه آشیخ علی نمازی را در مشهد دیده بودم. خیلی برای این کتاب زحمت کشید- بخوانم. و با یقین به اینکه با این روایات که یکی از آنها را من می‌خوانم شاید دو سوم کتاب کامل الزیارات روایات گریه و عزاداری و برپا کردن مجلس و زیارت ابی عبداللّه است.

روایت درباره‌ی جلسه گرفتن امام صادق است. یعنی الان که ما در مسجدها، حسینیه‌ها و تکیه‌ها در نقاط دور و نزدیک جلسه می‌گیریم اینها دنباله‌ی همان جلسات است مخصوصاً در جلسه گرفتن امام صادق همه‌ی این کارها که ما می‌کنیم آنجا انجام گرفته. که روایت می‌فرماید:

«وروی عن الامام الصادق (علیه السلام) انه اذا هل هلال عاشور اشتد حزنه وعظم بکاؤه على مصاب جده الحسین (علیه السلام) والناس یأتون الیه من کل جانب ومکان یعزونه بالحسین ویبکون وینوحون على مصاب الحسین فإذا فرغوا من البکاء یقول لهم: ایها الناس اعلموا ان الحسین حی عند ربه یرزق من حیث یشاء وهو (علیه السلام) دائما ینظر الى مکان مصرعه ومن حل فیه من الشهداء وینظر الى زواره والباکین علیه والمقیمین العزاء علیه وهو اعرف بهم وبأسمائهم واسماء آبائهم وبدرجاتهم ومنازلهم فی الجنة وانه لیرى من یبکی علیه فیستغفر له ویسأل جده واباه وامه واخاه ان یستغفروا للباکین علیه والمقیمین عزاه ویقول لو یعلم زائری والباکی علی لانقلب الى اهله مسرورا وما یقوم من مجلسه الا وما علیه ذنب وصار کیوم ولدته امه.»

وقتی شب اول محرم می‌رسید و دهه‌ی عاشورا می‌خواست شروع بشود امام صادق شدیداً غصه‌دار می‌شد. برای مصائبی که به جدش ابی عبداللّه رسید گریه‌اش بلند بلند می‌شد. در را باز می‌کرد و «الناس» نفرموده شیعه یا سنی یا مسافر یا حاضر بلکه عموم مردم و نه فقط از داخل شهر، بلکه از نقاط مختلف می‌آمدند و امام را تسلیت می‌دادند. و همه با هم گریه می‌کردند همه با هم با گریه‌ی امام صادق و نوحه گری‌اش نوحه می‌کردند. نه گریه‌ی تنها، ناله می‌زدند نوحه می‌کردند که یک وقتی امام صادق به شاعر فرمود شعر بخوان. به قول ما به حالت «دکلمه‌ای» شروع کرد بخواند. حضرت فرمود من این را نمی‌پسندم همان جوری که بین خودتان می‌خوانید صدا در هم می‌اندازید ناله می‌کنید آن جوری برای من بخوان. بعد در ادامه روایت امام صادق فرمودند حسینِ ما پیش پروردگار زنده است و از هر کجا به او روزی داده می‌شود.

خودِ ابی عبداللّه از عالم ملکوت دائماً لشگرگاهش را نگاه می‌کند. گودال محل افتادن خودش را نگاه می‌کند. شهدایی را که وارد آن منطقه شدند نگاه می‌کند. به زائرینش، به گریه‌کنانش نگاه می‌کند و این نکته برای ما راهگشاست که فرمود «والمقیمین العزاء علیه» و به تمام آنهایی که جلسه‌ی عزا به پا می‌کنند -همه‌ی آنها؛ به آن کسی که کفش جفت می‌کند، کسی که چای می‌‌ریزد، کسی که جلوی مردم قند می‌گیرد، صبحانه می‌گذارد، شام می‌گذارد، گلاب می‌پاشد- یعنی هر کس به هر شکلی این جلسه را برپا می‌کند ابی عبداللّه شخصاً به او نظر می‌کند. تک تک برپا کنندگان جلسات را می‌شناسد. اسم‌هایشان را می‌داند. اسم پدرانشان را می‌داند. درجات و منازل آخرتی‌شان را می‌داند. و جای بهشت‌شان را هم می‌داند. دائم به کسانی که در این جلسات عزاداری گریه می‌کنند نگاه می‌کند و برای گریه کن طلب آمرزش می‌کند.- دعای ابی عبداللّه مستجاب است-  یعنی این قدر گریه‌ی برای او عظیم است که وصل به مغفرت خداست. از پیغمبر، پدرش علی و فاطمه می‌خواهد که برای گریه کنندگان بر مصائب حسین و آنهایی که جلسه برپا کردند از خدا طلب آمرزش کنند.
 
سوال:نکات مهمی درباره ارزش و اهمیت روضه اباعبدالله و همچنین تاریخچه برگزاری عزای سیدالشهداء فرمودید. حال با توجه به شرایط جدید و محدودیت‌هایی کرونایی چه کار باید کرد؟
باید ببینیم که آیا الان مثل گذشته درست است بریزیم در مساجد، حسینیه‌ها و تکیه‌ها؟ به دلیل عقل و به دلیل شرع جداً کار درستی نیست. خب اینجا باید چه کار کرد؟ اینجا مردم باید توجه داشته باشند که قوانین حکومت و دولت که به نفع مردم وضع می‌شود هر نوع قانونی حالا فقط قانون این شرایط نیست. به فتوای حضرت امام (ره) واجب است عمل به قانون که به نفع ملت به ملت داده می‌شود.

الان یک ستاد قانونگذاری برای کشور هست به نام ستاد کرونا. ستاد چه فرموده به ملت؛ ۱- در اجتماعات فاصله را مراعات کنید ۲- ماسک بزنید. ۳- دست‌هایتان را با مواد شوینده بشویید. خب این سه تا عمل واجب است؛ چرا واجب است؟ یکی قانون حکومت است یکی قانون حفظ جان است. این را که دیگر کسی منکر نیست. که حفظ جان بر هر کسی مرد و زن، پیر و جوان واجب است. پس ما برای اجرای قوانین ستاد کرونا باید دو مسأله را در نظر بگیریم یکی وجوب عمل یکی وجوب حفظ جان. خب ما سه شب احیا هم همین کار را کردیم. من خودم بنا نداشتم احیا بگیرم نکند به کسی لطمه بخورد. ولی سه چهار روز پی‌جویی کردیم گفتند ماسک با فاصله با شستن دست مانعی ندارد. خب سه شب هم برگزار شد. من که در خیابان را نمی‌دیدم ولی می‌گفتند با فاصله نشسته بودند. با لطف خدا الان از رمضان نزدیک سه ماه است گذشته یک دانه خبر به حسینیه نرسیده که کسی آن شب کرونا گرفته. چون همه چیز رعایت شد.



گذشته از این، بعضی روایات مربوط به بهداشت حالت امر دارد. عمل به امر خدا، امر نبی و امر ولی واجب است. و اگر هنگام رعایت مسائل بهداشتی به این توصیه‌های دینی توجه داشته باشیم، جنبه‌ی عبادت پیدا می‌کند. یعنی من که دارم ماسک می‌زنم عبادت می‌کنم. عبادت که فقط نماز و روزه نیست. هر حرف خدا و پیغمبر و ائمه را گوش دادن عبادت است. مثلاً‌ ائمه پیغمبر می‌گویند با محبت به قیافه‌ی پدر و مادر نگاه کن. این عبادت است. نه اینکه نگاه چشم من خیلی مهم است یا قیافه‌ی پدر، مادرم خیلی خاص است، نه. چون دارم حرف اهل بیت را گوش می‌دهم مهم است، عبادت است.


 




حالا درباره‌ی بهداشت خیلی این روایت برای من جالب است، پیغمبر می‌فرماید «تَنَظَّفوا بــِکُلِّ ما اِستَطَعتُم فَاِنَّ اللهَ تَعالی بَنَی الاِسلامَ عَلَی النِّظافَةِ وَ لَن یَدخُلَ الجَـنَّةَ اِلّا کُلُّ نَظیفٍ» «تنظفوا» امر است. چگونه؟ به هر شکلی که امکان دارد. در شرایط کنونی دستهایتان را بشویید، ماسک بزنید با فاصله بنشینید. شما از فقها و علما بپرسید همه‌ی این امور زمان ما را شامل می‌شود. چون پیغمبر تعیین که نکرده. می‌گوید بــِکُلِّ ما اِستَطَعتُم  به هر شکلی که ممکن است بهداشت را رعایت کنید.در ادامه روایت می‌فرماید خدا ساختمان اسلام را بر بهداشت گذاشته است و هیچ کس جز فرد نظیف نمی‌تواند وارد بهشت بشود یعنی آدم آلوده، آدم کثیف، آدمی که دو ماه است حمام نرفته، سه ماه است لباس‌هایش را نشسته، سر و صورتش به هم ریخته است. مردم از دیدنش مشمئز می‌شوند. این بهشتی نیست.

باز پیغمبر می‌فرماید إنّ اللّه َ یُحِبُّ النّاسِکَ النَّظیفَ(خداوند، عبادت کننده پاکیزه را دوست دارد). بیخودی نماز نخوان، روزه نگیر،‌ حج نرو. پیغمبر می‌گوید که خدا عاشق عبادت‌کننده‌ی پاکیزه است. پیغمبر اکرم هر روز که می‌خواست برود بیرون خودش را در آیینه‌ی زمان خودش می‌دید. با تمیزترین لباس می‌رفت. همیشه هم عطر می‌زد به خودش. یعنی جزو خریدهای خودش و خانواده‌اش بوی خوش بود.

امام هشتم که همه‌ی شما ملت ایران هم عاشقش هستید و زیارتش رفته‌اید و ان‌شاء‌اللّه که کرونا برطرف بشود با سر دوباره بتوانیم برویم، می‌فرماید: مِن أخلاقِ الأنبیاءِ التَّنَظُّفُ این خیلی حرف است. روش همه‌ی ۱۲۴ هزار پیغمبر مراعات بهداشت بوده است. باز رسول خدا می‌فرماید «اِنَّ اللهَ طَیِّبٌ یُحِبُّ الطِّیبَ، نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَةَ» یعنی خداوند پاک است و پاکی را دوست دارد: پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد. خدا عاشق آدمهای پاک و پاکیزه است. آدمهایی که لباسشان پاک است سر و صورتشان پاک است زندگی‌شان پاک است. و شما اگر بهداشت را در این مجالس یا در خانه‌هایتان مراعات کنید می‌شوید محبوب خدا. با یک کار خیلی ساده می‌شوید معشوق خدا.

آخرین روایت، پیغمبر اکرم می‌فرماید «بِئْسَ اَلْعَبْدُ اَلْقَاذُورَةُ». بد است آدمی که کثیف است و در بهداشت بی‌قید است. و به خودش نمی‌رسد. خب این روایات بهداشت است. ستاد کرونا می‌گوید آقا به نفع خودتان است که رعایت کنید. هیچ‌کس شک ندارد که مجالس ابی عبداللّه شفاخانه است اما خود ابی‌عبداللّه مراعات کننده‌ی بهداشت بود. تا جایی که شب عاشورا دستور داد به هر شکلی که ممکن است بروید چند تا مشک آب بیاورید و فرمود یک خیمه را برپا کنید می‌خواهم شست و شو کنم، نظافت کنم. آقا شما چند ساعت دیگر کشته می‌شوید، به خون می‌غلتید. یعنی مردم این مسأله را خیلی توجه کنند در آن شلوغی‌های شب عاشورا گریه‌ی زن و بچه و صدای اسلحه اما در کمال آرامش می‌گوید یک خیمه به عنوان حمام برپا بکنید خودش و اهل بیت و یاران به همه دستور داد بروید شست و شو کنید.
 
سوال: با این توصیف، توصیه‌تان به مسئولین هیئت‌ها و دست‌اندرکاران مجالس حسینی چیست؟
ببینید ما خودمان دهه‌ی عاشورا جلسه را برپا می‌کنیم. دیروز ده هزار تا ماسک بهداشتی خریدیم، می‌دانیم مردم هم با ماسک می‌آیند اما خریدیم. دو تا دستگاه بزرگ و گران‌قیمت خریدیم که در خیابان و در ورودی جلسه بگذارند که با پا پدال را می‌زنند و دست‌هایشان را می‌شویند و می‌آیند. کل حسینیه را از پایین تا بالا دو سه روز مانده به دهه همه را ضدعفونی می‌کنیم. فاصله‌ها را هم بیش از قانون ستاد کرونا گفتیم یک متر و نیم تا دو متر در نظر بگیرند. خب هر سال خیمه داشتیم گفتیم خیمه هم نزنید که هوا آزاد باشد. تمام پنجره‌های پشت بام، حیاط، داخل باز باشد چون می‌خواهیم خدا را عبادت کنیم.

من به مدیران جلسات عرض می‌کنم به هیئت مدیره‌ی مساجد، شما را به خدا قسم بیایید برای حفظ جان مردم رودربایستی نکنیم با کسی، بهداشت جلسه را مراعات کنید با همین سه تا قانون، شستن دست، ماسک، فاصله. اگر کسی گفت ول کن بابا، بایستید راهش ندهید. حتی ممکن است بدش بیاید اما امیرالمؤمنین دلیل به شما داده وَ لَایَحِلُّ أَذَى الْمُسْلِم إِلَّا بِمَا یَجِبُ. رنجاندن مسلمان حلال نیست مگر جایی که واجب است؛ خب برنجد. ممکن است فردی آثار کرونا را نداشته باشد اما ناقل باشد. خب بیاید شش نفر دیگر هم ممکن است بگیرند. هیچ رودربایستی نکنید؛ البته با محبت و احترام، با توجه به اینکه جان مردم ممکن است در خطر بیفتد. شاید شما داشته باشی خودت ندانی برو در خیابان بنشین. برو خانه‌ات ماسک بزن و بیا. ما ماسک داریم بیا ماسک‌های ما را بزن. این هم بر تمام کارگردان‌های مساجد و تکیه‌ها و حسینیه‌ها واقعاً واجب شرعی است. در جهت حفظ جان مردم و عمل کردن به قانون حکومت اسلامی.
 
سوال: شما به دوره‌ی رضاخان و التزام مردم به حفظ روضه اباعبدالله اشاره کردید. جلوتر که آمدیم هم در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب و بعد از انقلاب در دوران دفاع مقدس شاهد پیوند عمیق نهضت و انقلاب با روضه اباعبدالله هستیم.
 اینجا من دو چیز بگویم؛ یکی آن جمله‌ی عرشی حضرت امام را که فرمود:‌ هر چه داریم از محرم و صفر داریم. یعنی چه، یعنی حفظ دین و دین‌داری‌مان را مدیون همین هستیم. یعنی اگر زمان رضاشاه و شاه شیعه ماندیم با محرم و صفر بود و اگر انقلاب کردیم و خیلی راحت آمدیم جانمان را در خیابانها گذاشتیم به عشق امام حسین بود. خب خود من در تظاهرات بودم مدارکش عکس‌هایش هست. با توجه به اینکه اگر برویم یک گلوله هم من می‌خورم دو تا گلوله، می‌رفتیم به چه عشقی؟ به عشق اینکه راهمان راه سیدالشهداء و مبارزه‌ی با ظلم است. امام حسین مردم را ریخت بیرون، امام حسین انقلاب را پیروز کرد.

امام حسین هشت سال جبهه را اداره کرد. چون من خودم در هشت سال دفاع مقدس رفت و آمدهایی که در جبهه داشتم چه روضه‌هایی، چه گریه‌هایی، چه التماس‌هایی با گریه به من می‌کردند دعا کن ما فردا عملیات است شهید بشویم. بنابراین نمی‌توانیم حسین را از دست بدهیم؛ نه محبتش را، نه جلساتش و نه گریه بر او را، نه اقامه‌ی عزا را. و واقعاً این جمله ملکوتی بود. هر چه داریم از محرم و صفر داریم. ما فاطمیه هم داریم، بیست و یکم ماه رمضان را هم داریم، اینها را امام می‌دانست. ولی می‌دانست اسلام با پیغمبر پدید آمد ولی ضامن بقاء دین خدا و قرآن، ابی‌عبداللّه است. ولی شما مردم، شما مدیرها واقعاً بیایید مراعات کنید این مسائل بهداشتی را.
 
تصاویری که بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی منتشر شد برخی وسائل همراه حاج قاسم را نشان می‌داد؛ یکی از آنها کتابچه‌ای حاوی مدح و مرثیه‌ی اهل بیت علیهم السلام بود. حسب ارتباطاتی که با حاج قاسم داشتید، نوع ارتباط ایشان با اهل بیت و روضه سیدالشهداء چگونه بود؟‌
 ببینید حاج قاسم رضوان اللّه تعالی علیه خیلی با من آشنا بود. خیلی با من رفیق بود. یعنی همان روزی که شهید شد من شب رفتم دیدن خانواده‌اش. خانواده‌‌اش به من فرمودند: «در این سالها اگر موفق به حضور در مراسم احیاء شما نمی‌شد حتما از تلویزیون مراسم شما را دنبال می‌کرد». حتی اگر در خانه بنا بود بماند،‌ خانواده‌اش گفتند ما را تشویق می‌کرد شما بروید یک احیائی همین مسجدهای دور و بر که ما نباشیم. چون وقتی برمی‌گشتیم چشم‌هایش از گریه قرمز شده بود. هم یک پیوند شدیدی به احیا داشت که من به عمرم گریه‌کن زیاد دیدم اما حاج قاسم یکی از نمونه عالی‌های گریه کن برای ابی عبداللّه و شبهای احیا بود. فیلم‌هایش هم هست گاهی خودش برای رزمندگان زیارت عاشورا می‌خواند. خیلی به ابی‌عبداللّه وابسته بود. من در یک مصاحبه یک ساعت و نیمه در کرمان درباره‌ی ایشان صحبت کردم یعنی همان گونه که بود از نظر ایمان و معنویت و حال و قدرت جهادگری و شجاعت و نترسی در آن یک ساعت و نیمه گفتم و به نظر من در مملکت ما تا سالها با شناختی که من از این مرد الهی دارم نه رزمنده،‌ مرد الهی، ملکوتی هر حرف مثبتی درباره‌اش بگویند کم گفتند.

یعنی واقعاً امکان اینکه او در چارچوب داوری‌های ما قرار بگیرد نیست. شهادت را هم خدا نصیبش کرد چون می‌خواست. چون در روایاتمان است هر چه بخواهی خدا به تو می‌دهد. این شهادت را مثل شهید کاظمی که چند بار هم خود شهید کاظمی به من گفت که مصرانه از خدا می خواهد که شهادت نصیبش شود. خوش به حالشان که دعایشان مستجاب شد. من از زمان جبهه آرزوی شهادت داشتم الان هم شدیدتر شده در دلم. اما نمی‌دانم چرا خدا برایم رقم نمی‌زند. یک وقت فکر می‌کنم می‌گوید شهادت خواهی را از من نخواه تو بمان بیشتر برای دین من عملگی کن. روی چشمم من تسلیم خواسته‌ی حقم. ولی خیلی لطف است اگر نصیب من کند شهادت را. من در خانه در رختخواب نمیرم، دوست ندارم.
 
سوال: خاطره‌ای هم از حاج قاسم مدنظرتان هست؟
بیشتر پای منبرهایم که می‌آمد همه‌اش حرف خدا را می‌زد حرف اخلاص را می‌زد. دلسوزی شدیدی برای ملت داشت. یعنی دلش می‌خواست یک روزی برسد که این ملت از شرّ گرگ‌های استعمار به کل آزاد بشود. اقتصاد مردم در اوج قرار بگیرد. نشنود که مشکل‌داری در کشور هست. و همه‌ی این آرزوهایی که داشت حالا به طور کامل به آن نرسید اما خداوند تحقق یافته‌ی کاملش را به او می‌دهد. دلیلش هم ابراهیم و اسماعیل است. ابراهیم نیت کامل داشت اسماعیل را قربانی کند. خدا نخواست. ولی در آیه‌ی مربوط به قربانی اسماعیل خدا می‌فرماید «کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ» یعنی این کار خوبی را که نیت کرده بودی من اجرا شده پایت حساب کردم. این است که حاج قاسم هم اجرای همه‌ی خواسته‌هایش را نسبت به این هشتاد میلیون نفر و شیعیان کشورهای دیگر خدا به نامه‌ی عملش منتقل کرد.


 




نظرات کاربران