پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی

پیامبر رحمت و ۴۰ صفت اخلاقی

آنچه پیش روی دارید، برشی کوتاه و فهرست‌وار از چهل خصلت اخلاق اجتماعی و انسان‌دوستی پیامبر خداست.

آنچه پیش روی دارید، برشی کوتاه و فهرست‌وار از چهل خصلت اخلاق اجتماعی و انسان‌دوستی حضرت محمد مصطفی(ص) پیامبر خداست، که در آن عصر معجزه‌اش در شیفتگی و شیدایی مردم بوده و در عصر ما می‌توان آن را آموزش رفتار‌شناسی و اخلاق‌مداری با دیگران نام نهاد. 


 


احوال‌پرسی با دیگران
۱. هر که را می‌دید مبادرت به سلام می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۲. وقتی با کسی دست می‌داد، دست خود را زود‌تر از دست او بیرون نمی‌کشید.
۳. با مردم چنان معاشرت می‌کرد که هر کس گمان می‌کرد عزیز‌ترین فرد نزد آن حضرت است.

معاشرت با دیگران
۴. هرگاه به کسی می‌نگریست با گوشهٔ چشم نظر نمی‌کرد.
۵. هرگاه با کسی هم صحبت می‌شد به سخنان او خوب گوش فرا می‌داد.
۶. چون با کسی سخن می‌گفت کاملا برمی‌گشت و رو به او می‌نشست.
۷. هرگز در حضور مردم تکیه نمی‌زد
۸. هرگز با کسی جدل و منازعه نمی‌کرد.
۹. هرگز کسی را حقیر نمی‌شمرد.

ادب مجلس
۱۰. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی‌داد و از آن نهی می‌کرد.
۱۱. در جمع یارانش دایره‌وار می‌نشست و اگر غریبه‌ای بر آنان وارد می‌شد، نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدام یک از ایشان است.
۱۲. با هرکه می‌نشست تا او ارادهٔ برخاستن نمی‌کرد آن حضرت برنمی‌خاست.
۱۳. هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می‌نشست نه در صدر آن.

عفو و گذشت
۱۴. اگر در محضر او چیزی رخ می‌داد که ناپسند وی بود نادیده می‌گرفت.
۱۵. هرکه عذر می‌آورد عذر او را قبول می‌کرد.
۱۶. اگر از کسی خطایی صادر می‌گشت آن را نقل نمی‌کرد.
۱۷. چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید. نمی‌فرمود: «چرا فلانی چنین گفت» بلکه می‌فرمود «بعضی مردم را چه می‌شود که چنین می‌گویند؟».
۱۸. بر جسارت دیگران صبر می‌نمود و بدی را به نیکی جزا می‌داد.

خوبی با بدان
۱۹. با نیکی به شروران دل آنان را به دست می‌آورد و مجذوب خود می‌کرد.
۲۰. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی‌گرفت و با همه خوشخو بود.
۲۱. از دشمنان خود در هنگام مریضی با ‌‌‌نهایت احترام عیادت می‌کرد.

نیازمندان
۲۲. با فقرا زیاد نشست و برخاست می‌کرد و با آنان هم غذا می‌شد.
۲۳. دعوت بندگان و غلامان را می‌پذیرفت.
۲۴. از بیماران عیادت می‌کرد؛ اگرچه دور افتاده‌ترین نقطهٔ مدینه بود.
۲۵. هرگاه چیزی به فقیر می‌بخشید به دست خودش می‌داد و به کسی حواله نمی‌داد.
۲۶. احدی از محضر او نا‌امید نبود و می‌فرمود: برسانید به من حاجت کسی را که نمی‌تواند حاجتش را به من برساند.

خویشاوندان
۲۷. بیش از همه صلهٔ رحم به جا می‌آورد.
۲۸. به خویشاوندان خود احسان می‌کرد، بی‌آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
۲۹. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نمی‌کرد.

اصحاب و یاران
۳۰. هدیه را قبول می‌کرد؛ هرچند به اندازهٔ یک جرعه شیر بود.
۳۱. هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد، مگر آنکه برای معصیت باشد.
۳۲. سراغ اصحاب خود را می‌گرفت و همواره جویای حال آنان می‌شد.
۳۳. سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی‌شد لب به سخن نمی‌گشود.

تبسم وخوشرویی
۳۴. همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت.
۳۵. چون شاد می‌شد چشم‌ها را بر هم می‌گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی‌کرد.
۳۶. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی‌شد.

رعایت حق الناس
۳۷. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را کوتاه می‌کرد.
۳۸. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را کوتاه می‌کرد.
۳۹. وفادار‌ترین مردم به عهد و پیمان بود.

و بالا‌تر از همه اینکه بعد از فتح مکه به رغم انتقاد‌ها و مخالفت‌های برخی از صحابه، همه خیانت‌ها و دشمنی‌ها را حتی از کسانی مانند ابوسفیان نادیده گرفت و فرمان عفو عمومی صادر نمودند‌ و زیبا‌تر آنکه در تاریخ می‌خوانیم وقتی سر و دندان او را شکستند، دعا کرد خدایا قومم را هدایت نما که نادانند.
خدایا به حق پیامبر عشق و محبت، صفا و صمیمیت‌ به پیروان و دوستان او هم توفیق ده تا در بینش، منش و روش خویش، اندکی اندیشه نموده و همسان او شوند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران