بانوی تشنه حقیقت؛ الگوی دفاع از مکتب و تقریب مذاهب
استاد طوبی کرمانی نخستین بانوی فوق دکترای فلسفه در ایران بود که تحصیل و تدریس مانع از فعالیتهای فرهنگی و بینالمللی او نشد و برای رسیدن به این درجات مسیر سادهای را طی نکرده بود. هر دفعه یاد استاد کرمانی و کلاس درسش میافتم، خاطره تلاش ایشان برای کسب علم و صعوبتهای فراوانی که در این مسیر کشیده بودند، در ذهنم تداعی میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، سحرگاه شنبه، ۲۲ شهریورماه، بود که طوبی کرمانی، بانوی فرهیخته و استاد فلسفه و کلام دانشگاه تهران، از میان ما رفت. او با وجود تمام مدارک علمی و سابقه فعالیت فرهنگی و جهانی و صبغه تقریبی به خوبی شناخته نشد. شاید رسم روزگار است که حجاب معاصرت و اسطورهانگاری مانع از درک انسانهای بزرگ اطرافمان شده است.
طوبی کرمانی نخستین بانوی فوق دکترای فلسفه در ایران و فارغالتحصیل فلسفه تطبیقی و کلام بود. تحصیل، تدریس و پژوهش مانع از فعالیتهای فرهنگی و بینالمللی او همچون دبیرکلی اتحادیه جهانی زنان مسلمان و مشاور دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در امور بانوان نشد. او برای رسیدن به این درجات مسیر سادهای را طی نکرده بود.
ادامه تحصیل؛ پیششرط ازدواج
هر دفعه یاد استاد کرمانی و کلاس درسش میافتم، خاطره تلاش ایشان برای کسب علم و صعوبتهای فراوانی که در این مسیر کشیده بودند، به ذهنم میآید. خود استاد برایمان تعریف کرد که در هنگام جوانی، پس از طی تحصیلات مقدماتی، خانواده طبق عرف آن زمان، ایشان را از ادامه تحصیل بازمیدارد و بر ازدواج ایشان تأکید میکند. خانم کرمانی که از این مسئله بسیار ناراحت بود، به خاطر شدت علاقه به ادامه تحصیل، یگانه پیششرط ازدواج با همسرش را ادامه تحصیل گذاشت.
پس از ازدواج، همسرش که از کسبه بازار بود، در تمام مدت تحصیل تا مراتب عالیه همواره کمککار او بود. ایشان با قدردانی از همسرش سخن میگفت و از زحماتی که در دوران تحصیل پستدکتری در خارج از کشور به دوش کشیده بود، به خوبی یاد میکرد. استاد طوبی کرمانی مسیر ممتازی در علم را با ایفای مطلوب نقش همسری و مادری قرین کرده بود. ایشان از این نظر میتواند الگویی عینی و موفق برای بانوی موفق در خانواده و جامعه باشد.
عطر خیرخواهی و مادری در کلاس درس
شاید اکنون و بعد از رحلت استاد، زمان برای بیان این خوبیها دیر باشد. شاید بیان برخی واقعیتها اغراقآمیز به نظر آید، اما برای من که در اوان جوانی حتی تصور دقیقی از یک بانوی موفق و کامل نداشتم، درک محضر استاد کرمانی خاطرهای ناب و تجربهای عینی از الگوی بانوی موفق ایرانی ـ اسلامی بود. رمزگشایی از ابعاد این شخصیت و تبلیغ این فضائل و واقعیات برای جوانان به ویژه بانوان قطعاً مفید و درسآموز است.
هر بار که به منظر، شخصیت و علم استاد کرمانی فکر میکنم، تصویری چندبعدی از یک بانوی فرهیخته و دانشمند در چهرهام ظاهر میشود. البته علم و دانش تنها یک سوی این شخصیت بود. تجربه مهربانی، صمیمیت و عطر مادری در فضای درس او را بسیاری از شاگردان به خاطر دارند. استاد شخصیتی خوشبرخورد و خیرخواه داشت. جالب اینکه بعدها فهمیدم این حس را نه تنها شاگردان، بلکه بسیاری از اساتید داشتند و خانم کرمانی همه را با نام مادر صدا میزده است.
بجز صدای مهربان و خوی مادرانه، روش تدریس استاد نیز جذاب بود. طبیعی بود که درس کلام به عنوان یک واحد عمومی بجز برای علاقهمندان این رشته، برای سایر دانشجویان درس جذاب و شیرینی نباشد، اما استاد کرمانی با پیوند تاریخ و علم کلام مطالب را به شیوهای جذاب و گیرا آموزش میداد؛ به نحوی که با تبیین تاریخی و شرح تحولات مسائل کلام، درس خستهکننده نمیشد و درک واقعیات کلامی و فهم مسائل عقیدتی سادهتر میشد.
نکته عجیب و دوگانه متناقضنما در استاد، دفاع جانانه و عالمانه از مکتب اهل بیت(ع) در عین حفظ روحیه تقریب بود. او در عین تبیین دقیق میراث کلامی شیعه و دفاع از حقانیت و عظمت امیرمؤمنان و رویکرد تقریبی و وحدتآفرین داشت. اولینبار نفرین وحدتشکنان و تفرقهآفرینان شیعه را از زبان استاد شنیدم و بعد نمونه آن را در روایات اهل بیت(ع) دیدم. بعدها نیز خط و نشان شیوه بیان حق در عین مدارا و بذل محبت با دیگر مذاهب و تأکید بر وحدت مسلمان را در سیره اهل بیت(ع) به ویژه صادقین(ع) و مناظرات امام رضا(ع) دیدم.
دفاع جانانه از مکتب با رویکرد تقریبی
آخرین خاطرهای که از استاد دارم مربوط به سفر به ترکیه بود. آنچه بیان میکنم از حافظه شفاهی است و برای همین از ذکر جزئیات پرهیز میکنم. استاد گفتند در یک گردهمایی علمی و فرهنگی بانوان جهان اسلام، به همراه یک بانوی دیگر به عنوان نمایندگان ایران حضور داشتند. نماینده دیگر ایران که برای سخنرانی در این همایش آماده نبود، در آخرین لحظات یک متن ارسالی از تهران را در کنفرانس قرائت کرد، اما استاد که از قبل برای طرح مسئله درباره حضور زنان در حاکمیت خود را آماده بحث کرده بود، با توجه به آشنایی خود با زبانهای مختلف، مقاله خود را به چند زبان ترجمه و بین حضار توزیع کرد.
موضوع سخنرانی استاد درباره روایتی از یکی از همسران پیامبر(ص) بود که برخی از علما به ویژه اهل سنت برای نفی حضور سیاسی زنان در حکومت بدان تمسک میکردند. استاد ضمن نقد سندی و دلالتی این روایت، مطلب علمی و مستندی را طرح کردند که مورد توجه حاضران قرار گرفت. قسمت مهم این خاطره حضور یک شخصیت سیاسی در مراسم اختتامیه بود. دقت نظر استاد و تذکر به مترجم در هنگام ترجمه سخنران نیز مجدداً باعث جلب توجه حاضران شده بود، اما بخش حساس استناد شخصیت سیاسی به روایتی از خلیفه دوم بود که «کُلُّ النَّاسِ أفْقَهُ مِنْ عُمَرَ حَتَّی رَبَّاتِ الْحِجَالِ»؛ یعنی همه شما فقیهتر و داناترید از عمر حتی زنان مخدره در حجلهها.
نکته مورد نظر سخنران، اذعان و بلندنظری خلیفه دوم به جایگاه بانوان و تواضع در پذیرش خطا بود. استاد در آن لحظه علیرغم مخالفت نماینده سیاسی وقت ایران در ترکیه که در میز کنار ایشان نشسته بود، بلند میشوند و ضمن تحکیم سندی و منابع متعدد این روایت، میپرسند که چگونه است کسی که حتی زنان در پشت پرده نیز از نظر احاطه علمی بر قرآن و احکام فقهی بر او برتری دارند، از نظر فضیلت و علم بر امیرمؤمنان(ع) ترجیح مییابد و خلیفه بعد از پیامبر(ص) میشود؟ در پی این اظهارنظر سکوت طولانیمدتی در فضا حاکم میشود و بعد از مدتی با بیانات برخی بانوان این سکوت شکسته میشود.
استاد در حالی که نسبت به وحدتشکنان و متعصبان تفرقهانگیز از شیعیان برخورد تند و شدید داشت و این مسئله نگاه برخی اساتید به ایشان را منفی کرده بود، اما در فرصت معین در بیان حق و دفاع از مکتب اهل بیت(ع) ترسی نداشت و از بیان هیچ حرفی فروگذاری نکرد. جمع دفاع از مکتب اهل بیت(ع) و رویکرد وحدتطلبانه میان مذاهب اسلامی، آموزهای بود که استاد به خوبی از مکتب و سیره اهل بیت(ع) فراگرفته و به آن پایبند بود.
محمد پارسائیان، دانش آموخته دکتری قرآن و حدیث